عادتهایی که به سرخوردگی و شکست در محیط کار میانجامند
انسان، به شکل ذاتی از مجموعهای از عادتها تشکیل شده است. طبق یافتههای علمی، حدود 45 درصد از فعالیتهای معمول روزانه ما از روی عادت و به شکل اتوماتیک انجام میگیرند.
برای پی بردن به اهمیت عادتها کافی است لحظهای درنگ کنید و به عددی که از نظرتان گذشت فکر کنید.
عادتها خارج از طیف فکری انسان شکل میگیرند، به همین دلیل ما نمیتوانیم درک کنیم عادات تا چه حد تاثیرگذار هستند و تا چه میزان بر زندگی ما تاثیر میگذارند. راستش را بخواهید، عادتها مهمتر از چیزی هستند که ما حتی بتوانیم تصورش را بکنیم.
در حقیقت، عادت شمشیر دولبهای است که یا پایههای موفقیت شما را میسازد یا به ابزار سقوط شما تبدیل میگردد. در همین راستا Steven Pressfield نقلقولی دارد که به شرح زیر است:
آنچه افراد حرفهای را از افراد آماتور مجزا میکند، عادتهای آنهاست. یک آماتور عادتهای آماتور دارد و یک فرد حرفهای از عادتهایی حرفهای بهره میبرد.
اگر احساس میکنید در مسیر شغلی خود با موانع فراوانی روبرو هستید و با پا گذاشتن در جادههای انحرافی، از حرکت به سمت اهداف خود بازماندهاید، توصیه میکنیم از پیدا کردن مقصر دست بردارید و به خودتان رجوع کنید. شاید ریشههای ناکامی در عادتهایی نهفته باشد که اغلب از آنها غافلید.
مخربترین عادتهایی که به سرخوردگی و شکست در محیط کار میانجامند، به شرح زیر هستند:
1) ذهن افراد را میخوانید.
افرادی که عادت دارند ذهن دیگران را بخوانند، از مهارت گوش دادن بیبهرهاند. آنها تصور میکنند که میدانند طرف مقابل در ادامه سخنانش به چه مواردی اشاره خواهد کرد، به همین دلیل وسط حرف او میپرند و سخنانش را قطع میکنند. در واقع چنین افرادی به تفکرات خودشان پاسخ میدهند نه آنچه فرد مقابل به زبان میآورد.
2) بی صبر و تحمل هستید.
دنبال کردن فعالانه هدف یک چیز است و کلافه شدن در صورت نرسیدن به آنها یک چیز دیگر. هرچه آستانه تحمل شما کمتر باشد، به همان اندازه از دستیابی به اهداف خود ناکام خواهید ماند. کسانی که صبر و تحمل پایینی دارند، خیلی زود رفتارهای ناامیدانه از خود بروز میدهند و جملات و کلمات بیمهرانه به زبان میآورند. این امر به ویژه اگر شما در جایگاه مدیریتی یک شرکت باشید، آسیبهایی جدی به روابط کاریتان وارد خواهد آورد. توصیه میکنیم به جای عادت به عصبی شدن، روی خود فرآیند تمرکز کنید و پس از انجام هدفگذاری صحیح، مراحل مختلف آن را با پشتکار طی نمایید.
به منظور کسب اطلاعات بیشتر در مقوله هدفگذاری، مقاله چگونه هدفگذاری کنیم و در مسیر رسیدن به آرمانهای خود قدم برداریم؟ را مطالعه فرمایید.
3) از اشتباهات خود درس نمیگیرید.
گام بعد پس از قبول کردن اشتباهات، درس گرفتن از آنهاست. با درس گرفتن از اشتباهات است که میتوانیم جلوی ارتکاب دوباره آنها را بگیریم و در مسیر ارتقای عملکرد شغلی خود قدم برداریم. پس از درس گرفتن از مشکل، میتوانیم با اعتماد به نفس پیش برویم و شکستهای قبلی خود را به چشم مدالهای افتخار ببینیم. همواره به یاد داشته باشبد، شکست بذری است که در گذشته کاشته میشود و با رشد خود، به فرصتهای آینده ما شاخ و برگ میدهد.
4) از زمانی که پشت کامپیوتر صرف میکنید، به اندازه کافی استفاده نمیکنید.
Chaim Shapiro, M.Ed کارشناس شغلی و مدیر دفتر موفقیت دانشجویی در Touro College است. او معتقد است: از همان زمان ورود کامپیوتر به دفاتر کاری، این مشکل وجود داشته و با مرور زمان اوضاع بدتر شده است. در ابتدا افراد به صورت فردی از کامپیوتر استفاده میکردند، ولی اکنون پای شبکههای اجتماعی نیز به این دستگاهها باز شده و مشکل وضعیت حادتری به خود گرفته است. وی عنوان میکند: «هر کارمندی باید در مورد چک کردن ایمیلهای شخصی و شبکههای اجتماعی، یک محدوده مشخص را برای خود وضع کند.»
عادت به چک کردن مداوم شبکههای اجتماعی، در کنار آسیبهایی که به بازدهی شما میزند، یک پیامد منفی دیگر نیز دارد. تعدادی از شرکتها رفتارهای آنلاین کارمندان خود را مورد پیگیری قرار میدهند و اگر پستهای شبکه اجتماعی شما به شکل public منتشر شود، رکوردی از فعالیتهایتان را در طول ساعات مختلف روز ثبت میکنند. پس استفاده از شبکههای اجتماعی را به همان زمانی محول کنید که این شبکهها برای آن طراحی شدهاند و آن عبارت است از زمانهای استراحت و اوقات فراغت.
5) برای وضعیت ظاهری و سلامت خود اهمیت قائل نیستید.
به گفته Shapiro چه قبول داشته باشید و چه نداشته باشید، اوضاع از این قرار است: مردم به نحوه پوشش و روش ارائه شما نگاه میکنند و بر اساس آن تصمیم میگیرند که چگونه با شما رفتار کنند. وی معتقد است: «اگر ژولیده و نامرتب سرکار حاضر میشوید یا به بهداشت شخصی خود اهمیت نمیدهید، شهرت و خوشنامی شما در محل کار ضربه خواهد خورد.» راهکار این است: هر روز پیش از حضور در محل کار این ذهنیت را در خود ایجاد کنید که با مدیر عامل اجرایی یا مشتریان جدید قرار دارید و نحوه لباس پوشیدن خود را بر اساس آن تنظیم کنید.
6) زبان بدن شما حاوی پیامهای منفی است.
ارتباط غیر کلامی اهمیت بسیاری دارد که به هیچ وجه نباید دست کم گرفته شود. دست دادن شل و بیحال و گریز از برقراری ارتباط چشمی نمونههایی از چند عادت هستند که همکاران و مشتریان را از شما فراری خواهند داد.
7) برای حلوفصل مسائل عجله دارید.
عجله، عادتی است که در تمامی حوزهها مورد مذمت واقع شده است. با حلوفصل سریع مشکل در کوتاه مدت شاید به نتایج قابل قبولی دست پیدا کنید، ولی در طولانیمدت اثربخشی چندانی را تجربه نخواهید کرد. طبق توصیه کارشناسان، به هنگام شناسایی علت مشکل، نباید از اهمیت بررسی کلی سیستم غافل شویم. این موضوع در مواجهه با مشکلاتی که مزمن هستند و به این راحتیها حلوفصل نمیشوند، از نمود ویژهتری برخوردار است.
به عنوان یک نکته همواره به خاطر داشته باشید: بهتر است به درمان ریشه اصلی مشکل بپردازید و از درمان موقتی علایم آن اجتناب ورزید.
8) غیر قابل اعتماد به نظر میرسید.
آیا میز شما همیشه نامرتب و به هم ریخته است؟ آیا عادت دارید که انجام وظایف خود را به دقیقه نود موکول کنید؟ بینظمی و از دست دادن ضربالاجلهای تعیین شده نشانگر ناکارآمدی، تنآسایی و بیدقتی شماست. اگر مطمئن نیستید که از چنین عاداتی برخوردارید یا نه، بهتر است از دیگران فیدبک بگیرید.
9) از مالتیتسک بودن دست نمیکشید.
هرچه بیشتر از یک شاخه به شاخه دیگر بپرید، به همان اندازه تمرکز خود را از دست خواهید داد. نتیجه چنین عادتی چیزی نخواهد بود جز کاهش بازده کاری. طبق نتایج بدست آمده از تحقیقات، این کاهش بازدهی ممکن است حتی به آماری برابر با 25 درصد نیز برسد. پس این بار که در جلسه کاری حضور پیدا میکنید، از ارسال همزمان ایمیل خودداری کنید و آن را به بعد از جلسه موکول سازید.
10) در برابر کوچ شدن مقاومت میکنید.
Lars Sudmann مالک شرکت مشاورهای و مدیریتی Sudmann & Company اعلام میکند: شاید شما تاکنون در حرفه خود جزو برترینها بودهاید و تصور میکنید هیچ نکته تازهای وجود ندارد که بخواهید نسبت به یادگیری آن اقدام کنید، ولی داشتن چنین ذهنیتی اشتباه است. بازار به شکل سریعی در حال تحول و تکامل است. وی میگوید: «یک عادت اشتباه و خیلی بزرگ افراد این است که در مقابل کوچ شدن مقاومت نشان میدهند. اگر به فیدبکهایی که برای بهتر شما ارائه میشوند گوش ندهید، در واقع خودتان را محدود کردهاید. در چنین شرایطی اگر حرف از ترفیع شغلی به میان بیاید، مدیر مربوطه در قابلیت شما برای توسعه مهارتها شک خواهد کرد و نامتان را از گزینههای انتخابی خود کنار خواهد گذاشت.»
سخن پایانی
کنار گذاشتن عادتهای بد آسان نیست، ولی شدنی است. گام اول آن است که عادت مخرب را شناسایی کنید، محرک آن را در خود بیابید و پاداش حاصل از آن را تشخیص دهید. سپس تلاش کنید فعالیت دیگری را جایگزین این عادت بد کنید که همان محرک را داشته باشد و همان پاداش را برایتان تامین کند. کلید موفقیت این کار، در پشتکار و تکرار نهفته است.