5 راهی که ثروتمندان زمان خود را به حداکثر میرسانند
زمان یک کالای با ارزش است و شاید به جرات بتوان گفت که همه مردم جهان، زمان را با ارزشترین کالای موجود میدانند. با وجود اهمیت بسیار زیاد زمان، همواره تصورات نادرستی درباره این مفهوم وجود دارد. یکی از بزرگترین تصورات نادرستی که درباره زمان وجود دارد، این است که شما میتوانید زمان را ذخیره کنید. اما حقیقت چیز دیگری است و آن این است که تنها میتوانید زمان را صرف کنید! هنگامی که زمانی از دست رفت، هیچ راهی برای اینکه زمان را به عقب برگردانید وجود ندارد.
اگرچه نمیتوان زمان را به عقب بازگرداند و آن را ذخیره کرد، اما میتوان به خوبی از آن بهره برد و به بیانی دیگر میتوان زمان بیشتری خرید! با مطالعه زندگی بزرگان و ثروتمندان از جمله ریچارد برانسون، اپرا وینفری، مارک کیوبن، ایلان ماسک، وارن بافت و…، میتوان به خوبی متوجه شد که هنگامی که سخن از زمان به میان میآید، خط فکری تمامی آنها تقریباً یکسان است.
زمان چیزی است که اکثر مردم نمیتوانند آن را مدیریت کرده و در نتیجه آن را هدر داده و بعضاً به کابوس شبانه آنها تبدیل میشود! اما این نکته را به خاطر داشته باشید که هرچه در مدیریت زمان مسلطتر شده و به مقام استادی در آن نائل شوید، میتوانید خود را به باشگاه میلیاردها نزدیک و نزدیکتر کنید.
در ادامه به بررسی راههایی میپردازیم که میتوانید توسط آنها، زمان مفید خود را به حداکثر برسانید.
1. حواسپرتی باعث از دست رفتن زمان میشود.
اولین و مهمترین نکتهای که در زندگی تمامی کارآفرینان میلیاردری که پیشتر نیز به آنها اشاره کردیم، آشکارا به چشم میخورد، تمرکز است. حواسپرتی به معنی این است که شما زمان مفید و ارزشمند خود را از دست میدهید و یا اینکه آنها به طرز غیرهوشمندانهای صرف میکنید.
به عنوان مثال، حواسپرتی زمانی اتفاق میافتد که شما بخش فید فیسبوک خود را باز کرده و بیهدف، سرگرم پایین آمدن در صفحه شده و اخبار و آپدیتهای دیگران را مشاهده میکنید و در همین حین، شما با چندین ویدئو وایرال و محبوب مواجه میشوید. شما زمانی به خود میآیید که در حال جستجو و مشاهده مواردی هستید که کاملاً از هدف اصلی شما دور است.
وارن بافت در این زمینه برای مواجه با اهداف اصلیتان، روش بسیار کارآمدی دارد. او به مردم میگوید که 25 مورد از مهمترین اهدافی که در زندگیتان قصد دارید به آنها برسید را نام ببرید. سپس به آنها میگوید که هر هدف را به دقت مورد بررسی و ارزیابی قرار داده و 5 مورد از مهمترین و حیاتیترینِ آنها را انتخاب کنید. اکثر مردم قصد دارند به 5 مورد از اصلیترین اهداف خود دست یابند، در حالی که اکثر وقت خود را صرف دستیابی به آن 20 مورد دیگر میکنند. اما بافت اصرار دارد که شما باید این 20 مورد را به لیستی که باید به هر قیمتی که شده از آنها دوری کنید، اضافه کرده تا زمانی که به 5 هدف اصلی خود دست یابید.
2. نوشتن اهداف، دستیابی به آنها را 42 درصد افزایش میدهد.
اهداف بسیار مهم هستند. شما باید بدانید که برای چه چیزی میجنگید و یا در حال حاضر به دنبال چه چیزی هستید. اگر یک راه جادویی برای افزایش بهرهوری، کارآیی و برنامهریزی مجدد مغزتان وجود داشته باشد، همین نوشتنِ اهدافتان است.
بر اساس سخنان جان آسراف، نویسنده کتابهای راز و Neurogym، هنگامی که اهداف خود را مینویسید، دستیابی به آنها 42 درصد افزایش پیدا میکند. هنگامی که اهداف خود را مینویسید، آنها واقعیتر به نظر میرسند.
یکی از مشکلات رایجی که کارآفرینان با آن مواجه میشوند این است که دقیقاً نمیدانند انرژی خود را صرف چه چیزی کنند. آنها به جای اینکه روی یک هدف خاص تمرکز کنند، سعی دارند 100 کار را با هم به پیش ببرند.
بنابراین با نوشتن اهداف، شما میدانید که به چه چیزی نیاز دارید، اهداف اصلیتان چه چیزی است و تمرکز شما از بین نمیرود. اما هنوز هم زمان کافی برای انجام هر کاری را ندارید، بنابراین قدم بعدی چیست؟
3. با واگذاری مسئولیتها، دیگران را توانمند سازید.
قطعاً میدانید که عملی کردن این مورد بسیار سخت است، اما در عین حال باید بدانید که این مورد، بسیار مهم است. اگر شما قصد دارید که تمامی کارها را خودتان انجام دهید، باید بدانید که در طول روز، تنها 24 ساعت زمان در اختیار خواهید داشت. اما اگر شما بتوانید تنها 1 نفر را استخدام کنید، حال شما میتوانید در طول هر روز، 48 ساعت زمان داشته باشید و قطعاً میدانید که این اعداد میتواند با استخدام افراد بیشتر، چند برابر شود. بطور میانگین، هر فردی که استخدام میکنید، میتواند بین 5 تا 7 ساعت در طول یک شبانه روز، زمان مفید خود را در اختیار شما قرار دهد.
اکنون سوال مهمی که مطرح میشود این است که شما چگونه میتوانید افرادی را استخدام کنید که با شما بمانند؟ پاسخ نمادین و خلاصه و مفیدی که میتوان به این سوال داد را از زبان ریچارد برنسون نقل میکنیم. برنسون در این خصوص میگوید: «افراد را به خوبی آموزش دهید، بنابراین آنها شما را ترک میکنند. اما به آنها به خوبی بها دهید و شاهد باشید که آنها هیچگاه قصد ترک شما را نخواهند داشت.»
4. به جای افراد از تکنولوژی استفاده کنید.
مردم همواره جوابگوی سوالات و نیازهای شما نیستند و در اغلب موارد، به خدمت گرفتن تکنولوژی از استخدام افراد آسانتر است. اتوماسیون و خودکارسازی از جمله کارهایی است که شما میتوانید در هر مدلی از کسبوکار از آن بهرهمند شوید. اما پیش از آنکه، این خودکارسازی را پیادهسازی کنید، باید مطمئن شوید که سیستم شما با بهرهوری بالایی کار میکند و یا اینکه شما میتوانید توسط آن، یک مشکل بزرگ را به یک مشکل کوچکتر تبدیل نمایید.
بیل گیتس در این خصوص میگوید: «اولین قانون هر تکنولوژی که در یک کسبوکار مورد استفاده قرار میگیرد این است که اتوماسیونی که برای یک عملیات بهینه و کارآمد پیادهسازی میشود، میتواند این کارآمدی را چند برابر کند. قانون دوم نیز این است که اتوماسیونی که برای یک عملیات ناکارآمد پیادهسازی میشود، میتواند این ناکارآمدی را چند برابر نماید.»
5. از متفاوت بودن هراسی نداشته باشید.
ثروتمندان و افراد بسیار موفق، معمولاً با این ویژگی شناخته میشوند که از قوانین خاصی پیروی نمیکنند. در زندگی، برای هر قانون، یک فرد ثروتمندی وجود دارد که راه دور زدن آن را نیز میشناسد! (البته باید توجه داشت که این مورد، مربوط به قوانین شخصی و عُرفی بوده و قوانینی که به عنوان هنجارهای اجتماعی شناخته میشوند، هرگز مورد بحث ما نیست!)
در این خصوص میتوان مثالهایی را مطرح کرد. به عنوان مثال بیل گیتس همواره به عنوان فردی شناخته میشود که برای ایمیلهای خود، یک مانیتور جداگانه در اختیار داشته تا بتواند بدون هیچ حواسپرتی دیگری و در حین انجام کارهای دیگر، به ایمیلهای خود پاسخ دهد. ایلان ماسک، مدیر ارشد اجرایی تسلا موتورز و اسپیس ایکس و رئیس هیئت مدیره سولارسیتی نیز به عنوان فردی شناخته میشود که در طول یک جلسه و یا یک تماس تلفنی، به ایمیلهای خود پاسخ میدهد.
با اینکه تمامی این رفتارها شاید از نظر افراد دیگر چندان مناسب نباشند، اما افراد موفق از متفاوت بودن هراسی نداشته و برای بهرهوری مناسب از زمان خود، راههای متفاوتی را برگزیدهاند.