چگونه بهرهوری خود را بالا ببریم؟
موفقیت و بهرهوری همانند کوهنوری است. زمانی که افراد بسیاری پس از طی مسافت طولانی و هنگامی که به نزدیکی قله رسیدهاند، دیگر دست از تلاش بر میدارند، اما نمیدانند همان زمان که در مرز ناامیدی هستند شاید به قله بسیار نزدیک باشند.
- چرا همه مردم موفق نمیشوند؟
- آیا باهوش بودن یا خوششانس بودن دلیل موفقیت این افراد است؟
موفقیت مرموز و فریبنده است. هر کس تعریف خود را از موفقیت دارد. چه ثروتمندترین فردی باشید که نامش همه جا سر زبانها است و چه یک فرد شکست خورده در کنکور باشید، همگی برای رسیدن به موفقیتی که برای خودمان تعریف کردهایم، تلاش میکنیم. اغلب به نظر می رسد، موفقیت از ما دور است. شما هم بعضی اوقات فکر تسلیم شدن به سرتان میزند؟
در این مقاله شما میتوانید با یکی از راههای موفقیت در کسبوکار آشنا شوید که توسط افراد موفقی امتحان شده است و به نظر میرسد تاریخ انقضاء ندارد.
موفقیت و بهرهوری در کسبوکار
اگر به دنبال موفقیت بیشتر در کسبوکارتان یا ایجاد یک کسبوکار هستید و یا اینکه میخواهید به عنوان یک حقوقبگیر دستمزد بیشتری دریافت کنید، به دنبال خلق هرچه بیشتر ارزش برای مشتری خودتان باشید. هرچه سودمندی بیشتری نصیب جامعه کنید، طبق قانون عمل و عکسالعمل، بهره بیشتری نصیبتان خواهد شد. در واقع ارزش کار شما با میزان درک نیازهای افراد جامعه و پاسخ درخور و مناسب به آنان شکل میگیرد. نه با قضاوتهای شخصی در رابطه با کار خود.
شما برای خلق ارزش بیشتر باید خلاقانه بیندیشید و نوآوری داشته باشید. درک مناسبی از تغییرات پیرامون خود و نیز کسبوکارهای روز جامعه داشته باشید. نگرش و بینشها و نیز آداب و سنتها در حال تغییر هستند. درک تحولات سریع جامعه جهانی در زمینههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسیار سودمند است.
اگر شما حقوقبگیر جایی هستید باید ارزش بیشتری برای سازمان خود خلق کرده و به بهترین نحو ممکن کار خود را انجام دهید. در صورتی که شما کارفرمای خویش هستید باید کار خود را هرچه تخصصیتر و با علم به اطلاعات روز و منطبق بر نیازهای مشتری انجام دهید.
اگر تمایل به سرمایهگذاری در کسبوکارها دارید؛ در جایی سرمایه گذاری کنید که به بهترین وجه برای جامعه کارآیی و اثربخشی داشته باشد. اثربخشی یعنی تشخیص مقصد صحیح را با کمترین زمان و منابع و کیفیت بالا انجام دادن.
یادتان باشد که شما چه حقوقبگیر جایی باشید و چه کارفرمای خودتان باشید و یا کارآفرین و دارای تشکیلات و سازمان مستقل و نهایتاً سرمایهگذار در زمینههای مختلف خواه ناخواه اگر بهرهوری شما زیاد باشد، سودآوری شما نیز بیشتر خواهد شد و یادمان باشد اثربخشی مقدم بر کارآیی است. یعنی ابتدا باید مسیر درست را تشخیص داده و آنگاه در آن مسیر گام برداریم و این یعنی خلق ارزش.
شاید بتوان گفت برای اثربخشی بیشتر (یعنی تشخیص نیاز روز جامعه و پاسخ مناسب به آن) باید ابتدا روی نگرش و نحوه تفکر خودمان سرمایهگذاری کرده و بعد از کشف استعدادها و باورهای درونی خود سعی کنیم با هدفگذاری و ارتباط موثر با محیط به سمت بالفعل کردن توانمندیهای خویش حرکت کنیم و سرنوشت خود را بر عهده بگیریم. با یک مثال مفهوم و اهمیت این بخش را برایتان روشن میکنیم.
فرض کنید که شما بهترین آموزشهای کوهنوردی را دیده و تمام تجهیزات لازم را نیز به همراه دارید و میدانید که میخواهید یک قلهای را فتح کنید ولی نمیدانید کدام قله. به طرف مقصد نامعلومی حرکت میکنید تا قلهای را پیدا کنید ولی سر از بیابان در میآورید و هرچه میروید خبری از کوه و قله نیست. دچار مشکلات عدیدهای میشوید. احتمال دارد اگر شناختی از مسئله نداشته باشید خودتان را با القاب و جملات نامناسب مورد سرزنش و تخریب قرار دهید. این بسیار خطرناک است و میتواند موجب تضعیف اعتماد به نفس شما شود. بنابراین برای خلق ارزش و در نتیجه جذب ثروت بیشتر باید ابتدا مقصد صحیح یا اثربخش را پیدا کنیم. بر اساس آن توانمندیهای بالقوه را بالفعل کرده و شروع به حرکت کنیم و البته پیشبینیها و تجهیزات لازم را نیز با خود داشته باشیم.
هرچه استعدادها و علایق شما بیشتر انطباق با شرایط و نیازهای محیطی داشته باشد شما اثربخشتر و کارآتر عمل خواهید کرد. در نتیجه بهرهوری بالاتر، ارزش بیشتری برای جامعه خویش خلق خواهید کرد و شما به خودشکوفایی بیشتر و ثروت بیشتری خواهید رسید. بنابراین تشخیص مقصد صحیح و به بهترین نحو رسیدن به آن مقصد و درک اینکه در طول مسیر احتمال هر تغییری وجود دارد میتواند این پیام را به ما بدهد که ما باید مدام در حال ارزیابی خود و محیط پیرامون خود باشیم. یکی از بهترین روشها برای پیدا کردن مقصد صحیح، سفر به اعماق دنیای درون خودتان است.
اشتیاق، انگیزه ما برای طی مسیر است.
اولین عامل موفقیت، اشتیاق است. فریمن توماس (طراح اتومبیل شرکت دایملر کرایسلر) اشتیاق را عامل انگیزهبخش و هدایتگر خود برای رسیدن به موفقیت میداند. پس افراد موفق کاری را انجام میدهند که به آن عشق میورزند و تنها کسب درآمد به آنها انگیزه بیشتر نمیدهد. نکته جالب اینجا است که اگر کاری را با علاقه انجام دهید، پول و درآمد هم خود به خود بدست میآید.
رازهای موفقیت عبارتند از:
- کار برایتان مثل تفریح باشد: افراد موفق کار کردن را نوعی تفریح میدانند و سخت برای آن تلاش میکنند. در حقیقت این افراد معتاد کار نیستند و واقعاً از کار و تلاش خود لذت میبرند.
- تمرین مداوم و دیگر هیچ: الکس گاردا، تمرین و ارتقای مهارت را راز موفقیت میداند. به نظر او موفق شدن عجیب و وابسته به یک فرمول جادویی نیست. تنها نیازمند تمرین و تمرین و تمرین است.
- تمرکز بر هدف واحد: عامل بعدی تمرکز است. برای موفق شدن باید تنها روی یک هدف تمرکز کرد.
- اراده ترغیب کننده: افراد موفق با اراده قوی خود اعتماد به نفس را در وجودشان به وجود میآورند و خود را از تردید و خجالت رها میکنند.
- ایدههای ناب و خلاق: برخورداری از ایدههای ناب و ارزشمند یکی دیگر از رازها و عناصر لازم برای دستیابی به موفقیت است. بیل گیتس میگوید: «من یک ایده ناب و فوقالعاده داشتم و میخواستم اولین شرکت تولید کننده نرمافزارهای ویژه کامپیوترهای شخصی و خانگی را راهاندازی کنم.»
- مقاومت در برابر ناملایمات: باید در برابر شکست سمج باشید. روحیه خود را نبازید و در برابر ناملایمات مقاومت کنید. در نهایت مقابل انتقادها، طرد شدنها، فشارها و آزار دیگران جا نزنید.
هرچه استعدادها و علائق شما انطباق بیشتر با شرایط و نیازهای محیطی داشته باشد اثربخشتر و کارآتر عمل خواهید کرد. در نتیجه با بهرهوری بالاتر، ارزش بیشتری برای جامعه خویش خلق خواهید کرد و به خودشکوفایی بیشتر و ثروت بیشتری خواهید رسید. فراموش نکنید بهشت را به بها میدهند نه بهانه.
منابع
- مهرنوش فرهی. مجله مشق تندرستی.