قدرت تحمل ناکامی چه افرادی کم است؟

قدرت ما برای تحمل ناکامی زمانی کم است که به جای مواجه شدن با مشکلات از آنها فرار می کنیم. مثلاً، وقتی که برای انجام ندادن کار واجبی یا تقلب در رژیم غذایی به مهمانی می رویم، قدرت تحمل کم ناکامی (Low Frustration Tolerance) را نشان می دهیم. این LFT اشکال گوناگونی دارد. به عنوان مثال:

  • زمانی که ما نمی پذیریم خودمان را برای رسیدن به یک هدف مهم سازماندهی کنیم.
  • زمانی که ما فکر می کنیم نمی توانیم ناراحتی را تحمل کنیم و از راه های گریز برای اجتناب از دردسر استفاده می کنیم.
  • زمانی که مهارت های شنیداری ضعیفی نشان می دهیم، جملات دیگران را برای آنها تمام می کنیم و خودمان را گیج می نماییم.
  • زمانی که ما دائماً می خواهیم کارها سریع و آسان انجام شوند.

در نتیجه، علیرغم واکنش معقول انسان، قدرت تحمل پایین ناکامی اغلب منجر به نتایج نامطلوب می شود. مثال های زیر نشان دهنده ی تحمل ناکامی پایین هستند:

  • رزا شلختگی را دوست ندارد. اگر همسر یا فرزندانش اشیاء را سرجایش قرار ندهند، عصبانی می شود، فریاد می زند. وقتی با مقاومت شَدید روبرو می شود ناگزیر احساس سردرگمی و پریشانی می کند و پیش خودش فکر می نماید: «من فقط یک خانه نسبتاً تمیز و مرتب می خواهم.» اگرچه رزا احساس می کند خواسته هایش کاملاً موجه است، اما خانواده او اینطور می گویند: «او ما را با ایرادگیری و غرغرش دیوانه می کند.» در این حالت، پسرش نمی تواند وضعیت خانه را تحمل کند و خانه را ترک می کند، و همسرش برای اینکه احساس ارزشمندی کند به کارهای بیرون رو می آورد.
  • سینا مشکل اضافه وزن دارد. او رژیم غذایی را شروع می کند تا وزن کم کند، بعد از مدتی اتفاقی به یک غذا ناخنک می زند سپس احساس سرخوردگی می کند که مقدار ناچیزی غذا خورده و رژیم خود را می شکند و پُرخوری را آغاز می کند. او می خواهد 10 کیلوگرم وزن کم کند و یک بدن ورزیده و خوش اندام داشته باشد، اما پیوسته مانع رسیدن به هدفش می شود. در نتیجه، او بطور مکرر احساس اضطراب، ناامیدی و عصبانیت می کند و در این حالت پُرخوری می کند تا به حالت فیزیکی و احساس تاسفش فکر نکند.
  • سارا از انتظار متنفر است. او همیشه می خواهد کارها را با عجله انجام دهد، بنابراین بی صبرانه اجاق گاز را برای درست کردن کباب زیاد می کند و برای خودش و مهمانانش یک کباب خشک بی مزه درست می کند. سارا اغلب هنگام آماده شدن برای رفتن به محل کار، نوشتن گزارشات، خواندن روزنامه، انتظار برای یک تماس تلفنی و… عجله و بی تابی می کند. او به قدری احساس دستپاچگی و بی صبری می کند که معمولاً تمرکز روی اکثر فعالیت ها برای او دشوار می شود.
  • دکتر بیف به ندرت به موقع به کار یا قرار ملاقات هایش می رسد. دیر کردن های مستمر او ناشی از مدیریت ضعیف زمان است. تا آخرین دقیقه ممکن برای پوشیدن لباس و جمع کردن وسائل منتظر می ماند و همیشه زمانی که به جزئیات می پردازد کمتر تخمین می زند. اگرچه اکثر بیمارانش به دیر کردن او عادت کرده اند، اما منجر به یک عادت تنبلی در او شده است. دیر رسیدن او به شیفت بیمارستان در میان همکارانش تبدیل به یک جوک شده، از نظر آنها، بیماران دکتر بیف قبل از رسیدنش خودشان خوب می شوند و می روند.

سارا، سینا، رزا و دکتر بیف اَشکال مختلف تحمل کم ناکامی را نشان می دهند. با وجود این، با توجه به علائم مختلف، سرنخ های مشترکی را پیدا می کنیم. مثلاً شخصی که از گرفتار کردن خودش متنفر است و احساس دستپاچگی و بی تابی می کند، حاضر است به بهای تکرار الگوهای ناخواسته، از ناکامی فرار کند.

به این ترتیب اگرچه ممکن است افرادی که در شرایط ناامید کننده خاص صبور نیستند، گام های مناسبی را در جهت حل شرایط بر دارند، اما تحمل کم ناکامی، غالباً منجر به اقدامات ضعیف و رفتارهای فرار از ناراحتی می شود. در ادامه شما می توانید با شخصیت این گروه از افراد و راه های کنترل ناکامی پایین آشنا شوید.

شخصیت نوع A و قدرت تحمل کم ناکامی
شخصیت نوع A که توسط فریدمن و روزنمن توصیف شده است، اصل تحمل کم ناکامی را نشان می دهد. طبق گزارش فریدمن و روزنمن تیپ شخصیتی نوع A «تحت فشار تفنگ» عمل می کند. او احساس می کند حس قوی اجبار برای انجام کارها، اغلب او را در تلاش برای انجام دادن کارها به عجله می اندازد. این فرد که تحت فشار بی صبری است در معرض خطر سکته قلبی قرار دارد. بنابراین، روش پُر مشغله و فشاری که او با آن به چالش های زندگی نزدیک می شود در نهایت می تواند فقط متناقض نباشد بلکه مهلک و مخرب نیز باشد.

خشم نیز از تحمل ناکامی رشد می کند و از مفاهیمی مانند خودبینی و توقع که انگیزه های ناکارآمدی را برای تنبیه و مجازات افرادی که بر سر راه قرار می گیرند، نیرو می گیرد. حتی زمانی که فرد عصبانی از طریق مجازات دیگران پیروز می شود، اما او بازنده است چون خشم و بی صبری شَدید او را در معرض خطر بیماری کرونری قلب قرار می دهد.

تحمل کم ناکامی در مواقعی می تواند مانند یک سیگنال موثر عمل کرده و ما را وادار به یک اقدام مفید کند. اما معمولاً تحمل کم ناکامی منجر به کاهش کارآیی می شود. تحمل کم ناکامی به همراه افکار مختل کننده درباره ی احساسات ناخوشایند می تواند منجر به فرار از ناراحتی شود. معمولاً افرادی که از تنش ها و ناکامی هایشان فرار می کنند تجارب و توانایی خود را برای مدیریت موثر مشکلات محدود می نمایند.

فرآیند اختلال ناکامی
افرادی که انتظار دارند بر خودشان و محیط اطرافشان کنترل کامل داشته باشند و یا از تنش می ترسند، ناگزیر احساس ناکامی خواهند کرد. بخش زیر، به ترتیب این فرآیند اختلال ناکامی را توصیف و تعریف می کند:

  1. زمانی که می دانیم چیزی را که می خواهیم، نمی توانیم داشته باشیم و احساس ناامیدی می کنیم یا زمانی که انتظارات ما برآورده نمی شوند یا فرضیات ما با واقعیت جور در نمی آیند.
  2. به خودمان می گوییم که نمی توانیم متوقف شدن را تحمل کنیم و با این شکل از با خود حرف زدن، چرخش فرآیند عدم تحمل ناکامی را آغاز می کنیم.
  3. این پیام را تکرار کرده و به این تفکر که نباید ناراحتی ناکامی را تجربه کنیم متمرکز می شویم.
  4. خودمان را غرق در این افکار که ناکامی چقدر طاقت فرسا و سخت است می کنیم و فرصت های خود را برای بررسی سایر گزینه ها محدود می نماییم.
  5. با گوشه گیری، پرخاشگری، مقاومت یا رفتارهای بی دلیل، واکنش بی خودی از خود نشان می دهیم.
  6. به ندرت از تجربه درس می گیریم، چون سطح بالای تداخل احساسی، حافظه کوتاه مدت را مختل می کند و بنابراین بعدها این الگو را تکرار می کنیم.

زمانی که ناکامی های بالقوه را با توجه به کلمات رمزی و نمادهای ذهنی تحریک کننده ی تحمل ناکامی پایین تفسیر می کنیم این فرآیند می تواند سریع تر رخ دهد. مثلاً فردی که ابتدا با فریاد «آه، نه» به مانعی واکنش نشان می دهد، فوراً احساس می کند موجی از تنش در بدنش ایجاد می شود که او به آن حساس می گردد، آن را بزرگ و تشدید می کند و سعی می نماید از آن فرار کند. این فرآیند او را به اختلال ناکامی و علائمی از قبیل: گیجی، بدبختی، حس از دست دادن کنترل و… می کشاند.

سبک های زبانی LFT
ادراک، تفکر و زبان وظایف جهت دار قدرتمندی را انجام می دهند. عصب شناسی به نام ای. آر لوری این چنین می گوید: «گفتار تماماً وارد ساختار فرآیندهای ذهنی می شود و ابزار قدرتمندی برای تعدیل و تنظیم رفتار انسان است.» به عبارت دیگر، فردی که به خودش می گوید: «نمی تواند چیزی را که دوست ندارد تحمل کند» ناکامی اش را تشدید خواهد کرد.

ظاهراً ابراز وجودهای خاص با تحمل کم ناکامی و یا اختلالات ناکامی ارتباط دارد. این عبارت ها شامل کلماتی برای بیان خشم، عبارات اجتنابی (نمی خواهم یا نمی توانم انجامش دهم)، عبارات بسیار تنبیهی (به جزء من، همه کس و همه چیز دردسر درست می کنند)، عبارات اندوه (احساس می کنم غرق در ناامیدی و غم هستم)، عبارات عدم تحمل (نمی توانم تحملش کنم)، جملات امری (همه چیز باید، باید همانطور که من می خواهم پیش رود)، عبارات خود ارجاعی (از خودم متنفرم، ارزشی ندارم) و عبارات درماندگی (نمی توانم هیچ کاری را درست انجام دهم، احساس می کنم تو تله افتادم) هستند. متاسفانه، زبان نادرست و تعمیمی افراطی که استفاده می شود، تحمل کم ناکامی را هر روز قوی تر می کند.

تحمل کم ناکامی و خودانگاره
افرادی که قدرت تحمل کمی برای ناکامی دارند تمایل دارند کمتر از توانایی هایشان کار کنند و بطور منفی خودانگاره (تصویر ذهنی از توانایی ها و کاستی ها) خود را تعریف می کنند. این فرآیند شامل تفکراتی است که فرد به دلیل عملکرد ضعیفش به خود نسبت می دهد. نیروی ترکیبی این تفکرات محکوم به شکست و متناقض، به ناراحتی منجر می شود و باعث می شود این افراد رفتار نامناسبی داشته باشند، خودانگاری منفی خود را تقویت کنند و یک پیشگویی را ایجاد نمایند.

دور معیوب ضربه زدن به خود که با فرار از مشکل دنبال می شود منجر به اعتماد به نفس پایین و احساس بی کفایتی می شود. افرادی که در این الگو گرفتار می شوند اغلب خودشان را درگیر کوهی از حواس پرتی ها می کنند تا ترجیحاً حس راحتی و امنیت را حفظ کنند. کسانی که در این تله به دام می افتند نمی توانند از ذهن خود بطور سازنده برای غلبه بر افکار نادرست و تغییر الگوهای دردناک استفاده کنند.

تحمل کم ناکامی و عادات مشکل آفرین
سقراط، فیلسوف بزرگ یونانی می گوید: «تمام اشتباهات ما ناشی از نادانی است.» اگرچه او درباره ی این موضوع مبالغه می کند، اما ظاهراً راه درست را دنبال می کند. اگر یاد بگیریم تاثیر زبان LFT و باورهای اشتباه خود را شناسایی و رد کنیم، زمان کمتری را صرف گیج کردن خود و زمان بیشتری را صرف گسترش صلاحیت های خود و بالا بردن کیفیت زندگی خواهیم کرد. گاهی اوقات در تلاش برای خنثی کردن تاثیر استرس های LFT عادات متناقضی را ایجاد می کنیم که موقتاً توجه ما را از مشکل LFT منحرف می کند. دنبال کردن غیرمنطقی انگیزش های عادت LFT خواسته ما را برای کاهش تنش ارضاء و بنابراین عادت را تقویت می کند. اما همانطور که خواهیم دید عادات LFT در نهایت نتیجه معکوس و منفی دارند.

  • بیتا می خواهد وزن کم کند اما نمی تواند از خوردن کیک ها و بستنی ها خودداری کند.
  • سام می خواهد سیگار را ترک کند اما به طرف سیگار دست دراز می کند.
  • سلما نیاز مبرمی به شستن دست هایش دارد. او روزی 30 بار دست هایش را می شوید. او می ترسد از روزی که مجبور شود از خانه دور باشد.

اگرچه علائم بیتا، سام و سلما متفاوت است اما همگی مشکلات وسواسی دارند. به نظر می رسد این عادات مشکل آفرین از خواست های مقاومت ناپذیری که مستلزم ارضای فوری هستند به وجود می آیند. اکثر عادات مشکل آفرین مانند ناخن جویدن، وسواس کندن مو یا آدامس جویدن در تمایل طبیعی برای بدست آوردن عادات توام با استرس و این باور اشتباه که فرد برای رهایی از تنش باید عملی یا فعالیتی را انجام دهد ریشه دارد. روش های بسیاری برای شکستن عادات تحمل کم ناکامی وجود دارد. در زیر یک روش ترک عادت 9 نکته ای را تشریح می کنیم:

  1. به خودتان در مورد عادات مشکل آفرین آموزش دهید.
  2. با واقعیت ها روبرو شوید و بهانه نتراشید.
  3. از زوایای دیگر به عادات و مشکل نگاه کنید.
  4. اهداف معقول و دست یافتنی را مشخص کنید.
  5. از تجسم خود برای طی کردن مراحل دستیابی به هدف استفاده کنید.
  6. عادت را ابتدا با انجام کار دشواری قبل از درگیری در عادت مشکل آفرین به یک گرفتاری و دردسر تبدیل نکنید.
  7. فعالیت سازنده ای را جایگزین عادت کنید.
  8. انتظار نتیجه گیری سریعی را نداشته باشید.
  9. وقتی سخت تلاش کرده اید و نتوانستید پیشرفت کنید از کسی کمک بگیرید.

شما خود می توانید عادات مشکل آفرین ناخواسته را در هم بشکنید. تنها باید مصمم باشید تا موفق شوید و برای ترک عادت سخت تلاش کنید.

مزایای غلبه بر اختلالات ناکامی
عملاً هر کسی که از اختلالات و اضطراب های مرتبط با ناکامی در زمان های مختلف رنج می برد، آنها را به مشکلات عادی تبدیل می کند. ممکن است اکثر ما بتوانیم با مشکلات معمول LFT و لانه زنبور حیات خلوت منزل مان با هم زندگی کنیم. اما خلاص کردن خودمان از لانه زنبور، تعداد نیش های دردناکی را ممکن است دریافت کنیم، کاهش می دهد. مشابه خلاصی از شر لانه زنبور، افزایش تحمل ناکامی و کاهش اختلالات آن می تواند مزایای زیر را برای ما فراهم کند:

  1. مستقیم تر به اهداف مان می رسیم.
  2. استرس عاطفی کمتری را تجربه می کنیم.
  3. عادات سازنده بیشتری را گسترش می دهیم.
  4. آزادی احساسی بیشتری را تجربه می کنیم.
  5. موانعی را که مانع پیشرفت مان هستند از میان بر می داریم.
  6. استرس درونی کاهش پیدا خواهد کرد.
  7. تمرکز بیشتری روی اولویت های خود داریم.
  8. کیفیت قضاوت و تصمیم گیری خود را افزایش می دهیم.
  9. روابط میان فردی خود را بهبود می بخشیم.
  10. تمرکز بیشتری روی وظایف خود خواهیم داشت.
  11. فرآیندهای ذهنی ما صریح تر و روشن تر می شوند.
  12. عادات مخرب مانند استعمال بیش از حد داروها، داروهای مخدر، الکل، سیگار، اعتیاد جنسی، خرید وسواسی، ایرادگیری و پُرخوری را کاهش می دهیم.
  13. کیفیت ارتباطات مان را بهبود می دهیم.
  14. کیفیت کار و زندگی خود را بالا می بریم.
  15. انتخاب های شغلی، شخصی و عاطفی بیشتری را ایجاد می کنیم.

بنابراین اگر بتوانیم در برخی شرایط ناکامی صبورانه عمل کنیم، می توانیم یاد بگیریم از این توانایی برای تغییر شرایطی که در آن تحمل کم ناکامی و فرار از ناراحتی حکم فرما است استفاده نماییم.

[toggle title=”برای مشاهده منابع اینجا کلیک کنید.” state=”close” ]

مقاله علمی و آموزشی «قدرت تحمل ناکامی چه افرادی کم است؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا کتاب تحمل ناکامی، نوشته ی ویلیام ج. ناوس و ترجمه محمد بابارئیسی و منصور علی مهدی از انتشارات نظری، منتشر شده در فروردین 1394 با شابک 1-217-289-600-978 به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.

[/toggle]

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا