ابزارهایی که برای رسیدن به موفقیت به آنها نیاز دارید
شاید مهم ترین کاری که افراد موفق انجام می دهند و از سایر افراد متمایز می گردند، این است که هدف خود را مشخص کرده و به دنبال تحقق آن می روند. به این ترتیب برای داشتن زندگی موفق، ابتدا باید هدف اصلی خود را در زندگی مشخص نماییم، سپس تمام فعالیت های خود را حول آن سازماندهی کنیم.
برای تعیین درست هدف در زندگی باید از ویژگی های خود مطلع باشیم، به توانمندی های خود آشنا بوده و در یک کلام خود را بشناسیم. شاید بد نباشد مجدد تکرار کنیم که اولین مرحله برای بدست آوردن آنچه در زندگی می خواهید، این است که هدف تان را مشخص کنید. یکی از علت هایی که اکثر مردم به آنچه می خواهند نمی رسند، این است که در مورد چیزهایی که می خواهند تصمیم قطعی نگرفته اند و اهداف و آرزوهای خود را دقیق و با ذکر جزئیات کامل مشخص نکرده اند. متاسفانه اکثر ما خواسته ها، تمایلات قلبی و نیازهای خودمان را کنار می گذاریم، و طبق خواسته دیگران زندگی می کنیم و فقط توجه به این داریم که دیگران از ما چه می خواهند تا برایشان انجام دهیم. یاد گرفته ایم که برای کسب تایید دیگران طبق میل و خواسته آنها رفتار کنیم. در نتیجه متوجه می شویم که کارهای زیادی هست که نمی خواهیم انجام دهیم اما برای کسب رضایت دیگران انجام می دهیم. به عنوان مثال در رشته پزشکی مشغول به تحصیل می شویم چون خواسته پدرمان این بوده است یا مردم برای آن اعتبار بیشتری قائل هستند! بنابراین در هر جایگاهی که هستید با افتخار برای موضوعاتی که برایتان ارجح هست زندگی کنید، حتی اگر این موارد کوچک باشند یا برای دیگران بی ارزش تلقی شوند.
یکی از ساده ترین راه های تعیین اینکه واقعاً چه می خواهید این است که فهرستی از ده کاری که دوست دارید انجام دهید و ده چیزی که می خواهید داشته باشید و ده عنوانی که می خواهید کسب نمایید را تهیه کنید. با این روش می توانید اهداف و خواسته های خودتان را کشف نمایید.
با مشخص کردن اهداف و رویاهای خود، آنها را در قالب جملات مثبت بیان کنید، تصویرسازی ذهنی انجام دهید و به سمت هدف خود، حرکت نمایید. در واقع وقتی رویای خود را مشخص کردید و روی آنها متمرکز شُدید، ذهن شما چگونگی طی کردن مسیر و رسیدن به هدف را پیدا می کند.
یادتان باشد در تعیین اهداف از این تفکر اشتباه که اهداف بزرگ دست یافتنی نیستند، پرهیز کنید و تا می توانید رویاها و اهداف خود را محدود نکنید. رویاهای بزرگ برای زنان و مردان بزرگ است. شما هم جزو این زنان و مردان بزرگ هستید اگر خودتان را باور نمایید.
هنگام رویاپردازی اجازه ندهید دیگران شما را از رویاهایتان دور کنند. ممکن است شما را مسخره نمایند، بخندند و بگویند این کار غیر ممکن است. به سخنان ناامید کننده ی اطرافیان بی اعتنا باشید. جالب است بدانید همین افراد در اعماق وجود خود همان چیزهایی که شما می خواهید را می خواهند. بنابراین در محیطی خلوت و با آرامش کامل بنشینید، بعد چشمان تان را ببندید و در ذهن نیمه هوشیار خود تصویری از زندگی رویایی که مد نظر شما است را تصور کنید. رویاپردازی در مورد تحصیلات، درآمد، همسر آینده تان، محبوبیت بین مردم و هرچه که دوست دارید و لایق آن هستید، انجام دهید. به چگونگی محقق شدن آنها فکر نکنید، اگر ذهن شما بتواند این رویاها را متصور شود، راهی برای محقق کردن آنها خواهد یافت.
همه می دانیم که برای رسیدن به موفقیت باید در ابتدا اهداف و رویاهای خود را مشخص کنیم. اما پس از تعیین اهداف، به چه ابزارهایی برای تحقق آنها نیاز داریم؟ خب؛ شما می توانید رویاهایتان را به واقعیت برسانید، اگر ابزارهای زیر را در کنترل خود داشته باشید.
1) خودتان را باور داشته باشید.
یک اصل مهم این است که هر آنچه ذهن بتواند درک و باور کند، می تواند آن را بدست آورد. ذهن ابزار بسیار قدرتمندی است که می تواند هر چیزی را که بخواهید به شما بدهد.
شما هرچه بخواهید، می شوید. به توانایی های خود اطمینان داشته باشید و به سمت اهداف خود با ایمان کامل حرکت کنید. اگر می خواهید به زندگی رویایی تان برسید، باید باور کنید که توانایی و صلاحیت آن را دارید. باید خودتان و توانایی هایتان را باور کنید. اگر در گذشته، کوتاهی کرده اید آن را فراموش کنید و بدانید مقصر شمردن گذشته هیچ کمکی به شما نخواهد کرد. فقط از گذشته درس بگیرید و برای آینده طوری برنامه ریزی کنید که دیگر آن کاستی ها و اشتباهات را تکرار نکنید.
باور داشتن خود، مهم تر و با اهمیت تر از هر چیز دیگری است. مهم نیست که دیگران راجع به شما چه فکری می کنند و شما را باور دارند یا ندارند، مهم این است که شما خودتان را باور داشته باشید. نگران طرز فکر دیگران راجع به خودتان نباشید. جالب این است که بدانید، اکثر مواقع هیچ کس اصلاً راجع به شما فکری نمی کند. مردم آنقدر غرق زندگی و مشکلات خود هستند که به یاد شما هم نمی افتند، چه برسد که در مورد شما فکر کنند.
2) مثبت اندیش باشید.
همواره سعی کنید با نگاه مثبت به اطراف خود بنگرید. به جای اینکه به هر مشکلی با دید منفی نگاه کنید، ببینید آن مشکل چه چیزی به شما می آموزد. چطور می تواند شما را تقویت کند. یادتان باشد هر رخداد منفی ذاتاً در درون خود بذری از موفقیت دارد. هنگامی که برای برخی افراد رویداد بدی رخ می دهد فکر می کنند که دنیا به آخر رسیده است. اما متوجه خواهید شد که همه اینها برای شما فرصت های مناسب بوده اند. وقتی مشکلی برایتان پیش می آید از آن به عنوان فرصتی برای پیشرفت استفاده کنید. دیدگاه افراد موفق همین است.
وقتی هدف خود را در زندگی فهمیدید، رویاهای خود را مشخص کردید و معلوم شد نیاز و رویاهایتان چیست، آنها را به صورت اهداف ویژه و قابل اندازه گیری مطرح کنید و سپس با ایمان کامل از اینکه آنها را بدست خواهید آورد، برای تحقق آنها گام بر دارید.
تعیین هدف در زندگی باعث می شود تا افکار و انرژی شما سمت و سو داشته باشد و شما را به رویاهایتان برساند. هدف هایتان باید قابل اندازه گیری باشد یعنی کامل و واضح بیان گردد. در تمام اهداف تان میزان هدف، زمان و تاریخ آن را با جزئیات برای خود مشخص نمایید. اهداف خود را از وضعیت مبهم خارج کرده و آنها را شفاف نمایید. به عنوان مثال بگویید: «من در سال 2020 برنده جایزه نوبل پزشکی خواهم بود.»
یادتان باشد وقتی هدفی را مشخص می کنید افکار منفی و ترس به سراغ شما می آیند که مانع از رسیدن شما به اهداف تان شوند. به جای اینکه شما به افکار منفی و ترس ها اجازه دهید مانع شما شوند به راحتی می توانید به آنها غلبه نمایید. می توانید با آنها مقابله و برخورد کنید و همه را پشت سر بگذارید. بیشتر مردم وقتی این افکار منفی، ترس و موانع پیش می آیند، به آنها به صورت علامت توقف نگاه کرده و فکر می کنند باید دست از هدف خود بر دارند. اگر این موانع، بزرگ جلوه کند یعنی شما و هدف تان بزرگ نیستید.
فایده نهایی غلبه بر موانع و ترس، رشد شخصیتی است که در این روند بدست می آید. تمام چیزهایی که بدست آورده اید از قبیل شغل، درآمد و هر چیز دیگر را می توان در یک لحظه از دست داد، اما چیزی که هرگز از دست نخواهید داد، همان شخصیتی است که در روند دستیابی به هدف شکل گرفته است. برای اینکه به هدف بزرگی دست یابید:
- باید به شخص بزرگی تبدیل شوید.
- باید مهارت های جدید و نگرش های جدید پیدا کنید.
- باید خودتان را قوی سازید و برای همیشه قوی بمانید.
وقتی مقصد خود را بطور کامل بشناسید و بدانید به کجا می روید، می توانید هر روز چند قدم به سوی آن بر دارید و در نهایت به آنجا برسید. برخی مواقع اهداف زندگی خیلی بزرگ و غیر قابل دسترس به نظر می رسند. حالا اگر بتوانید اهداف بزرگ را به صورت کارهای کوچک تبدیل کرده و هر بار یکی از آنها را انجام دهید می توانید به اهداف بزرگ خود نیز برسید. برای پیشرفت و موفقیت باید شروع کرد. راز شروع کردن هم، تقسیم کارهای بزرگ و پیچیده به صورت کارهای کوچک قابل انجام است. برای رسیدن به اهداف تان باید برنامه ریزی منسجم داشته باشید و سپس تک تک برنامه ها را انجام داده و تلاش نمایید تا اهداف تان محقق شود. برای این منظور کارهایتان را اولویت بندی نمایید و در ابتدا کار مهم و بزرگ را انجام دهید.
3) با بیان جمله های مثبت، اراده تان را قوی کنید.
برای رسیدن به موفقیت باید اراده قوی داشته باشید اما قبل از آن باید باورهای محدود کننده و تصورات منفی خود را دور بریزید. مجموعه ای از نمی توانم ها، نمی شودها و دیگر باورهای اشتباهی که از افکار منفی شما نشات گرفته اند و هیچ پایه و اساسی ندارند را کنار گذاشته و از این محدوده پا را فراتر بگذارید. در واقع این افکار و تصورات منفی که در طول زندگی شما ایجاد شده اند مانند طنابی است که دست و پای شما را بسته و شما را محدود کرده اند.
افکار محدود کننده و منفی، تصاویری منفی و محدود کننده در ذهن ایجاد می کنند و آن تصاویر بر رفتار ما حاکم می گردند، و در نهایت باعث می شوند که به موفقیت نرسیم. بنابراین باید روش خود را تغییر دهید. تا وقتی به شکایت در مورد شرایط فعلی خود ادامه دهید، ذهن شما روی آن متمرکز خواهد شد و همان نتایج را بدست خواهید آورید.
یکی از راه های خارج کردن خودتان از ناحیه محدود کننده، این است که ذهن ناخودآگاه خود را با افکار و جمله های مثبت و عبارات تاکیدی پُر کنید. عبارات تاکیدی، عباراتی است که هدف و رویای شما را در حالت محقق شده وصف می کند، مثلاً من برنده جایزه نوبل پزشکی هستم.
عبارت را به صورت مثبت بیان نمایید و بر آن چیزی که می خواهید تاکید کنید نه آن چیزی که نمی خواهید. بگویید: «من از رانندگی لذت می برم»، نگویید: «من از رانندگی نمی ترسم». چون با این جمله ذهن ناخودآگاه ترس را تداعی می کند.
4) از تصویرسازی ذهنی غافل نشوید.
آلبرت اینشتین بر این باور است که تخیل همه چیز است و هر چیزی را که بتوانید در ذهن تصور کنید محقق خواهد شد. تصویرسازی و تخیل، قدرت های خلاق ذهن ناخودآگاه شما را فعال می کند و باعث می شود مغز شما بر منابعی ناشناخته متمرکز شود و مردم و منابع و فرصت های مورد نیاز شما را برای تحقق رویاهایتان در اختیار شما قرار دهند.
برای تصویرسازی ذهنی فقط کافی است چشمان خود را ببندید و رویاهایتان را محقق شده ببینید. تصاویر را تا جایی که ممکن است روشن، شفاف و با تمام جزئیات مجسم کنید.
از اصول موفقیت این است که طوری رفتار کنید که گویی همین الان به آن موفقیت دست یافته اید. یعنی طوری رفتار کنید، فکر کنید، حرف بزنید، لباس بپوشید و احساس کنید که گویی همین الان به اهداف تان رسیده اید. همیشه با اطمینان قلبی و باوری استوار در مود اهداف و رویاهایتان رفتار کنید. می توانید همین الان طوری رفتار کنید که انگار به همه اهداف خود رسیده اید. در واقع وقتی با اطمینان انتخاب کردید که چه می خواهید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که طوری رفتار نمایید که گویی همه چیز محقق شده و به واقعیت مبدل شده است. اگر برنده جایزه نوبل پزشکی بودید چطور رفتار می کردید؟ چطور فکر می کردید؟ چگونه لباس می پوشیدید؟ رفتارتان با مردم چگونه بود؟ و مواردی از این دست.
5) مردِ عمل کردن باشید و بر ترس هایتان غلبه کنید.
باید وارد عمل شوید و کارهایی را آغاز کنید که شما را به موفقیت برسانند. وقتی وارد عمل می شوید تجربیات با ارزشی کسب خواهید کرد که به هیچ طریق دیگری نمی توانستید به آنها برسید. در واقع عمل کردن، برنده ها را از بازنده ها جدا می کند. برنده ها به راحتی از جا بر می خیزند و کاری که باید انجام دهند را شروع می کنند. همیشه در تکاپو و پویایی هستند تا نتایج بهتری کسب کنند. بسیار فعال هستند و می دانند که چگونه باید رویای خود را بسازند. اهداف خود را مشخص کرده و آن را به اهداف کوچک تقسیم می کنند. موانع را پیش بینی کرده و نحوه گذر از آنها را در می یابند. جمله های مثبت زیادی دارند و روزانه آنها را مرور می کنند. برای اینکه گیتاریست حرفه ای شوید باید در کلاس گیتار ثبت نام کنید و باید گیتار تهیه نمایید. پس تا زمانی که وارد عمل نشوید هیچ اتفاق خاصی رخ نمی دهد.
نباید منتظر ماند تا موقعیتی مناسب پیش بیاید. باید دست به کار شد. وقتی وارد عمل شوید و شروع کنید می بینید که مردم و عوامل بسیار زیادی به کمک شما می آیند تا شما به موفقیت هایتان برسید.
بسیاری از مردم وارد عمل نمی شوند چون از اشتباه و شکست هراس دارند. اما افراد موفق می دانند که شکست بخش مهم یادگیری است. برای اینکه موفق شوید نباید از شکست بترسید بلکه مشتاق آن نیز باشید. در واقع هر کس می خواهد چیزی یاد بگیرد حتماً مرتکب اشتباه می شود. نباید از اشتباه کردن ترسید. یادتان باشد اشتباهات فرصت هایی هستند که موضوعات جدیدی به شما یاد می دهند.
اغلب افراد از شروع کردن می ترسند چون مسیر نامشخص بوده و نتیجه آن را قطعی نمی دانند. بدانید اگر واقعاً به دنبال چیزی هستید راه های زیادی برای رسیدن به آن وجود دارد. وقتی شما شروع می کنید و گام اول را بر می دارید، تمام راه های تحقق اهداف تان بر شما آشکار می شود.
افراد موفق شکست های زیادی را تجربه کرده اند و تعداد اشتباهات و شکست هایشان بیشتر از تعداد موفقیت هایشان بوده است. از هر چیزی که می ترسید به سمت آن بروید. ترس امر طبیعی است. اگر جرات خطر کردن را نداشته باشید هرگز پیشرفت نخواهید کرد. برای پیشرفت همیشه باید خطر کرد. برای اینکه موفقیتی بدست آورید باید دل به دریا بزنید اگر دل به دریا نزنید، اگر عقب بکشید، اگر محتاط باشید هرگز نمی توانید موفقیت را لمس کنید.
6) تلاش کنید.
این مردان سخت هستند که می مانند، نه روزهای سخت. برای رسیدن به موفقیت باید سخت تلاش کرد و بهای موفقیت را پرداخت. باید شبانه روز تمرین های سخت و شکنجه آور انجام داد تا بتوان در المپیک به مقام قهرمانی رسید. بنابراین وقتی هدف را مشخص می کنید باید برای رسیدن به آن سخت تلاش کنید، تمرین های زیاد داشته باشید تا از رقبا پیشی بگیرید.
وقتی کارتان را شروع می کنید ممکن است در ابتدا رنج های زیادی را متحمل شوید و حتی گاهی تسلیم شوید اما هیچ چیز بهتر و بالاتر از این نیست که بالاخره با تلاش زیاد خود به موفقیت مورد نظرتان برسید. وقتی موشک می خواهد از پایگاه بلند شود بخش اعظم سوخت را صرف غلبه بر جاذبه زمین می کند، وقتی به این مرحله رسید می تواند بقیه مسیر را با مصرف کمترین مقدار سوخت ادامه دهد.
فقط باید بخواهید از این مرحله سخت عبور کنید تا تخصص و مهارت کسب کنید.
[toggle title=”برای مشاهده منابع اینجا کلیک کنید.” state=”close” ]
مقاله آموزشی «ابزارهایی که برای رسیدن به موفقیت به آنها نیاز دارید»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا کتاب م مثل موفقیت، نوشته ی سید مصطفی حسینی ذیجود از انتشارات نظری، منتشر شده در بهمن 1392 با شابک 7-103-289-600-978 به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.
[/toggle]
فاجعهٔ زندگی هر کس، محدود بودن به یک استعداد نیست، بلکه شکست خوردن در استفاده از همان یک استعداد است.
ادگار دبلیو ورک
یونسِ پیامبر که در انجیل و قرآن نیز از او یاد شده است یک بازرگان کمجرئت بود که در مقابل درخواست خداوند برای اجرای یک مأموریت مهم، مقاومت کرد، عقده یونس به «ترس از بزرگی» یا رویگردانی از سرنوشت واقعی اشاره دارد.
مازلو اعتقاد داشت که ما همان طور که از بدترین ویژگیهای خود وحشت داریم از بهترین ویژگیهایمان هم میترسیم. شاید برای ما داشتن یک مأموریت در زندگی خیلی ترسناک باشد به همین دلیل برای ادامه حیات خود به انجام یک سری مشاغل عادی روی میآوریم و دنبال یک سری اهداف عادی میرویم. همه ما لحظاتی را تجربه کردهایم که طی این لحظات متوجه تواناییهای واقعیمان شدهایم. مازلو در این زمینه مینویسد: «ولی همزمان با اینکه این تواناییها را در خود میبینیم از روی ضعف، حیرت و ترس به لرزه میافتیم.» ترس از پیگیری و تحقق نبوغ ذاتیمان و کار کردن در حد کفایت، دستورالعمل یک زندگی عمیقاً غمبار است زیرا اگر این روش را انتخاب کنیم از همۀ ظرفیتها و فرصتها کنارهگیری میکنیم.