سلسله مراتب نیازهای انسان از نظر مازلو و کاربرد آن در کار و زندگی

آیا بازاریاب هستید و به دنبال افزایش فروش محصولات‌تان می‌باشید؟ مدیر کسب‌‌وکار هستید و می‌خواهید کارمندانی باانگیزه و پُرتلاش داشته باشید؟ آیا فردی هستید که دوست دارد روز به روز پیشرفت کرده و به انسانی موفق بدل شود؟ اگر پاسختان به هر یک از این پرسش‌ها مثبت است، پیش‌ از همه بهتر است با مفهوم سلسله مراتب نیازهای انسان از نظر مازلو یا همان هرم مازلو آشنا شوید تا بتوانید با چشمی باز و آگاهانه در مسیر تحقق اهداف‌تان به پیش بروید.

آبراهام مازلو که بود؟

آبراهام مازلو (Abraham Maslow)، یک روانشناس سرشناس است که در سال 1908 به دنیا آمد. پدر و مادر او یهودی بودند و به عنوان مهاجر، در کیف اوکراین زندگی کرده بودند. آبراهام در بروکلین نیویورک به دنیا آمد و در هر همان منطقه، تحصیل کرد.

آبراهام مازلو
آبراهام مازلو

او بعد از به پایان رساندن دوره دبیرستان، به کالج شهری نیویورک و دانشگاه کرنل رفت و مدرک عالی روانشناسی را از دانشگاه ویسکانسین دریافت کرد.

آبراهام تحقیقات زیادی در دانشگاه‌های کلمبیا، کالج بروکلین و دانشگاه برندایس انجام داد و در نهایت، به عنوان یکی از اعضای هیئت علمی در موسسه لفلین کالیفرنیا مشغول به کار شد و تا زمان مرگش در سال 1870، در همان‌جا فعالیت کرد.

این روانشناس برجسته، در سال 1943 مقاله‌ای با عنوان «یک تئوری برای انگیزش انسان» منتشر کرد. همان‌گونه که از نامش پیداست، تئوری مازلو نشانگر مشاهدات و ایده‌هایی است که او از نیازها و محرک‌های انگیزشی انسان‌ها داشته است.

هرم مازلو به زبان ساده

تئوری مازلو استدلال می‌کند که ما انسان‌ها، مجموعه‌ای از نیازها هستیم. لازم است برخی از این نیازها برآورده شوند تا بتوانیم به سمت برآورده کردن نیازهای بعدی قدم برداریم.

مازلو سلسله مراتب نیازهای انسان را به شکل زیر طبقه‌بندی می‌کند:

  1.  نیازهای فیزیولوژیکی
  2.  نیازهای امنیتی
  3. نیاز به عشق و تعلق خاطر
  4. نیاز به عزت نفس
  5. نیاز به خودشکوفایی

این نیازها به صورت تصادفی ترتیب‌بندی نشده‌اند. طبق هرم مازلو، که شکل آن را در زیر می‌بینید، ابتدا باید نیازهای فیزیولوژیک ارضا شوند، سپس در مرحله بعدی نیازهای امنیتی مورد توجه قرار بگیرند. همچنین تا زمانی که نیازهای فیزیولوژیکی و امنیتی تامین نشوند، فرد به دنبال حس تعلق خاطر و دوست داشتن نخواهد رفت.

هرم مازلو
هرم مازلو

بر اساس هرم مازلو، هدف غایی هر انسان این است که تمامی سطوح این نیازها را تامین کرده و در نهایت، به مرحله خودشکوفایی برسد.

اجازه بدهید هر سطح از نیازها را به صورت جزئی‌تر مورد بررسی قرار بدهیم:

سلسله مراتب نیازهای انسان از نظر مازلو

1) نیازهای فیزیولوژیکی

نیازهای فیزیولوژیکی، همان نیازهای ابتدایی انسان‌ها هستند که از جمله آن‌ها می‌توانیم به:

  • هوا
  • خواب
  • آب
  • غذا
  • پناهگاه

اشاره کنیم.

تولیدمثل و بقای نسل، جزو ابتدایی‌ترین اهداف انسان‌ها به شمار می‌روند، به همین دلیل، مازلو نیازهای جنسی را نیز در دسته نیازهای فیزیولوژیک اولیه طبقه‌بندی کرده است. طبق هرم مازلو، تا زمانی‌که نیازهای اولیه پاسخ داده نشوند، فرد حس نارضایتی خواهد داشت و این حس نارضایتی، او را از حرکت به سمت سطوح بالاتر هرم، باز خواهد داشت.

2) نیازهای امنیتی

بلافاصله بعد از نیازهای فیزیولوژیک، بحث نیازهای امنیتی پیش می‌آید. این نیازها، بقای فیزیکی انسان‌ها را تامین می‌کنند.

اکنون، انسان‌ها دیگر نگران دریده شدن از سوی حیوانات وحشی یا گیر افتادن در شرایط نامساعد آب‌وهوایی نیستند. ولی این بدان معنا نیست که انسان‌های مدرن در شرایط امن و در امنیت خاطر زندگی می‌کنند. اقتصاد امروز جهان ما، اقتضا می‌کند که افراد از نظر مالی مستقل باشند تا بتوانند زنده بمانند.

امنیت فیزیکی، امنیت شغلی، اطمینان از این‌که منابع مورد نیاز برای برآورده کردن نیازهای بیولوژیک بدن همواره قابل‌دسترسی هستند و مورادی از این دست، جزو نیازهای امنیتی طبقه‌بندی می‌شوند.

3) نیاز به عشق و تعلق خاطر

نیاز به عشق و تعلق خاطر، مبدا روابط بین فردی محسوب می‌شود. نیاز به حضور در جمع دوستان، داشتن روابط خانوادگی و شریک زندگی، نمونه‌هایی از موارد نیاز به عشق و تعلق خاطر هستند. سلیقه افراد در انتخاب نوع رفتار متفاوت است. برخی افراد دوست دارند دایره اجتماعی قوی‌تری داشته باشند، ولی برخی دیگر رابطه‌های کوچک و گزینشی را ترجیح می‌دهند.

مازلو عنوان کرده که برای هر فردی، ضروری است که هم دیگران را دوست داشته باشند و هم از سوی دیگران مورد عشق و توجه قرار بگیرد. زندگی در غیاب عشق، به تنهایی، اضطراب و افسردگی می‌انجامد.

4) نیاز به عزت نفس

اگر بخواهیم عزت نفس را در یک جمله خلاصه کنیم، می‌توانیم بگوییم عزت نفس یعنی فرد، درون کالبد خودش، حس راحتی داشته باشد. انسان‌ علاوه بر این‌که خودش باید پی ببرد که شایسته و قابل احترام است، از دیگران نیز انتظار دارد که به شایستگی او پی ببرند و به او احترام بگذارند.

مازلو، نیازهای مربوط به عزت نفس را به دو قسمت تقسیم کرده است:

  • نوع پایین‌تر: نیاز به دریافت احترام از جانب دیگران (به عنوان مثال: اعتبار، توجه، جایگاه و خوشنامی)
  • نوع بالاتر: نیاز به دریافت احترام از جانب خود (به عنوان مثال: آزادی، استقلال و قدرت)

5) نیاز به خودشکوفایی

مازلو نیاز به خودشکوفایی را بدین شکل توضیح می‌دهد: «یک انسان باید به بهترین نسخه خودش تبدیل شود.»

سطح پنجم سلسله نیازهای انسان از نظر مازلو، روی توانایی‌های بالقوه فرد و قابلیت او در بالفعل کردن آن‌ها تمرکز دارد. پس از تامین 4 نیاز قبل، نوبت به نیاز خودشکوفایی می‌رسد. در این مرحله، فرد تمایل دارد بهترین قابلیت‌های خودش را محقق کند. به عنوان نمونه، فرد دوست دارد بهترین عملکرد را در نقش والدینی داشته باشد، در مسیر توسعه فردی قدم بردارد یا به منبع انرژی مثبت تبدیل شود.

نمونه‌های خودشکوفایی در عصر حاضر:

انسان‌های خودشکوفا:

  •  شکرگزار داشته‌هایشان هستند.
  •  آن‌چه نمی‌توانند تغییر بدهند را می‌پذیرند.
  •  پُر از انگیزه زندگی هستند.
  •  قاعده‌مند هستند و طبق اصول خودشان پیش می‌روند.
  •  متکی به واقعیت هستند و سعی می‌کنند بین فرضیات شخصی و واقعیت موجود تمایز قائل شوند.

گروه‌بندی سلسله مراتب نیازهای انسان از نظر مازلو

اگر یک نگاه کلی به هرم مازلو داشته باشیم، می‌توانیم نیازهای پنجگانه مطرح‌شده در این هرم را به دو بخش مجزا تقسیم‌بندی کنیم: نیازهای کاستی و نیازهای رشد.

اما منظور از نیازهای کاستی و نیازهای رشد چیست؟

نیازهای کاستی: چهار دسته اول نیازها یعنی نیازهای فیزیولوژیک، امنیت، تعلق خاطر و عزت نفس، در دسته نیازهای کاستی قرار می‌گیرند. دلیل این نامگذاری آن است که ریشه چهار نیاز مذکور، به نداشتن برمی‌گردد و انگیزه افراد برای پاسخ دادن به این نیازها، در یک کمبود نهفته است.

هرچه مدت زمان بیشتری بگذرد و به نیازهای این سطوح پاسخ داده نشود، اشتیاق فرد برای تامین آن نیاز بیشتر می‌شود. برای نمونه، هر چه از زمان آب خوردن فرد سپری شود، به همان اندازه، حس تشنگی در فرد قوی‌ و قوی‌تر می‌شود و به محض این‌که نیاز برآورده می‌شود، فرد اشتیاقش به تامین این نیاز را از دست می‌دهد و روی نیازهای بعدی متمرکز می‌شود.

نیازهای رشد: نیازهای رشد همان نیازهایی هستند که در سطح خودشکوفایی طبقه‌بندی می‌شوند. ریشه این نیازها، نه به فقدان، که به اشتیاق برای توسعه و پیشرفت فردی برمی‌گردد.

هرم نیازهای مازلو چه مزایایی دارد؟

1) به آسانی قابل فهم است.

بزرگترین مزیت تئوری انگیزش مازلو در این است که به آسانی قابل فهم است و همه می‌توانند آن را به زندگی‌شان ربط بدهند. همه ما انسان‌ها در طول زندگی‌مان، مراحل نیازهای مازلو را پشت سر می‌گذاریم.

فردی که درآمد بخور و نمیری دارد، در سطح پایین‌ هرم باقی می‌ماند و نیازهایش به غذا، سرپناه و پوشاک محدود می‌شود. در مقابل، یک بازرگان متمول، اولویت‌هایش را روی سطوح بالای هرم متمرکز می‌سازد و با اطمینان از این‌که نیازش به غذا، پناهگاه و پوشاک خیلی قبل‌تر مرتفع شده، توانش روی تامین نیاز به عزت نفس یا خودشکوفایی معطوف می‌کند.

2) طبیعت انسان را در نظر می‌گیرد.

دیگر مزیت هرم مازلو در این است که با ذات بنیادین بشر، که به برآورده شدن نیازهای سطوح پایین‌تر هرم تمایل بیشتری دارد، سازگار است. برای درک بهتر این مزیت، کودکی را تصور کنید که گرسنه است. دو گزینه به این کودک نوپا داده می‌شود. یکی از گزینه‌ها ‌این است که با اسباب‌بازی‌هایش بازی کند و دومین گزینه، نوشیدن یک بطری شیر است. طبیعتاً این کودک ابتدا شیر را انتخاب می‌کند و بعد از آن‌که سیر شد و نیازش به غذا رفع شد، سراغ اسباب‌بازی‌ها را می‌گیرد.

بدین ترتیب، می‌توان گفت که هرم مازلو به‌خوبی با طبیعت نیازهای انسانی سازگار است.

3) در تمامی حوزه‌ها صادق است.

سلسله نیازهای انسان از نظر مازلو تقریباً با تمامی حوزه‌های زندگی منطبق است. چه در خانه باشید چه در محیط کار و چه در سفر، ابتدا سعی می‌کنید اساسی‌ترین نیازهایتان را برآورده کنید. در هر حال، ترتیبی اتخاذ می‌کنید که ابتدا روزانه غذای مورد نیازتان را دریافت کنید، سپس در امنیت باشید و در مراحل بعدی، سراغ پاسخ‌دهی به نیازهای اجتماعی‌تان می‌روید و به دوستان یا خویشاوندانتان زنگ می‌زنید. پس از تامین کردن سه سطح ابتدایی هرم مازلو، وارد سطح چهارم یعنی عزت نفس می‌شوید و با پوشیدن لباس‌های آراسته و تزئین کردن محیط کار یا زندگی‌تان با لوازم زیبا و چشم‌نواز، سعی می‌کنید خودتان را در جامعه مطرح کنید.

نقد هرم مازلو

نمونه‌هایی از نقدهای وارد شده به هرم مازلو به شرح زیرند:

1) همه مثل هم فکر نمی‌کنند.

یکی از مهم‌ترین نقدهایی که به تئوری انگیزش مازلو وارد است، این است که طرز فکر همه افراد با هم یکی نیست. به عنوان مثال، کافی است سری در بین مردم جامعه بگردانید تا کسانی را پیدا کنید که عروسی‌ها و جشن‌های تولد مجللی برای فرزندانشان برگزار می‌کنند یا برای خودنمایی در جامعه، خودروهای گران‌قیمتی را خریداری می‌کنند، ولی برای بیمه کردن خانه یا اعضای خانواده‌شان اقدامی انجام نمی‌دهند. این دست از افراد، احترام و تاثیرگذاری اجتماعی را به نیازهای امنیتی‌شان مقدم می‌دانند.

2) فرهنگ‌ها با هم متفاوت‌اند.

یکی دیگر از نقدهای هرم مازلو به این موضوع مربوط می‌شود که مازلو در تعیین سلسه مراتب نیازها، تفاوت فرهنگی بین ملل و کشورهای مختلف را نادیده گرفته است. برای روشن شدن بحث، دو کشور ایالات متحده و هند را با هم مقایسه می‌کنیم. در ایالات متحده، فرزندان خانواده پس از یک سن معین، خانه والدین‌شان را ترک می‌کنند و والدین هیچ نگرانی از آینده فرزندانشان ندارند. اما در کشورهایی مانند هند یا کشور خود ما ایران، پیوند خانوادگی در اولویت اول است و والدین و فرزندان، برای تامین نیازهایشان، باید با هم در ارتباط باشند.

3) سنجش آن کار دشواری است.

ذهن انسان را نمی‌توان پیش‌بینی کرد. به همین دلیل، خیلی سخت است که بتوانیم میزان رضایتمندی هر فرد از برآورده شدن سطوح مختلف نیازهایش را اندازه‌گیری کنیم. ممکن است گروهی از افراد، به ارضای نیازهای فیزیولوژیک و امنیت قانع باشند، ولی برخی دیگر از مردم حتی با تامین تمامی سطوح نیازهایشان هم احساس رضایت نکنند.

هرم مازلو چه کاربردی دارد؟

با وجود نقدهایی که به هرم مازلو وارد شده، این سوال مطرح می‌شود که آیا هرم مازلو در عصر حاضر هنوز به کار می‌آید یا خیر؟

پاسخ این پرسش، بله است!

تئوری مازلو محدود به یک مدل است و روی تمامی شخصیت‌های انسانی جواب نمی‌دهد، اما در حالت عمومی، برای کل بشر قابل تعمیم است.

همان‌گونه که می‌دانید، توسعه و رشد فردی، در دنیای امروز به مبحث داغ و پُرطرفدار تبدیل شده‌اند. سلسله مراتب نیازهای انسان از نظر مازلو، یک مسیر ساده برای توسعه فردی را ترسیم می‌کند و با وجود نداشتن پشته تحقیقاتی محکم، یک چارچوب کلی را در اختیار انسان‌ها قرار می‌دهد تا خودشان را به پله‌های بالاتری برسانند.

هرم مازلو در بازاریابی

هرم مازلو در بازاریابی هم کاربرد دارد. همان‌گونه که مازلو عنوان کرده، رفتارها و تصمیم‌های انسان‌ها، از انگیزه آن‌ها برای رفع پنج نیاز اساسی‌شان ریشه می‌گیرد. اگر شما به عنوان یک بازاریاب، با خواسته و نیازهای مخاطب هدف‌تان آشنا باشید (این مورد یکی از اصلی‌ترین جنبه‌های بازاریاب بودن است)، می‌توانید از این نیاز به عنوان یک ابزار برای تاثیرگذاری و فروش بهره ببرید.

شما باید شرایط جمعیت‌شناختی، کلاس اجتماعی، جغرافیایی، سنی و اقتصادی مخاطبان هدفتان را بدانید و بر اساس این داده‌ها، استراتژی مناسب بازاریابی را روی آن‌ها به اجرا درآورید.

برای مثال، فرض کنیم کسب‌وکار شما به فروش خودرو مربوط می‌شود.

اگر خودروهای تولیدی شما منحصربفرد، گرانقیمت و لوکس هستند، شما باید بخشی از جامعه را هدف قرار بدهید که نیازهای ابتدایی‌اش را رفع کرده و با خرید خودرو، می‌خواهد برای خودش اعتبار دست‌وپا کرده و نیاز به عزت نفس را ارضا کند.

در مقابل، اگر خودروی تولیدی شما قیمت مناسب دارد، ابعاد کوچکی دارد و سیستم امنیت آن از زیر آزمون‌ها سربلند بیرون آمده است، می‌توانید زوج‌ها یا خانواده‌های جوان را هدف قرار داده و روی نیاز آن‌ها برای حفظ امنیت، مانور بدهید.

هرم مازلو در مدیریت کسب و کار

روی صحبت ما در این قسمت، به کسانی است که صاحب کسب‌وکار هستند و چند کارمند دارند.

طی سالیان قبل، تصور می‌شد که اشتغال، در دسته نیاز به امنیت جای می‌گیرد، اما امروزه، شاهد هستیم که جایگاه داشتن کسب‌وکار، به سطوح بالاتر هرم مازلو نیز صعود کرده است.

اگر می‌خواهید کارمندانی شاد و پُربازده داشته باشید که به کسب‌وکار شما وفادار هستند، در کنار پرداخت دستمزد که نیاز به امنیت را ارضا می‌کند، باید به نیاز تعلق خاطر، عزت نفس و خودشکوفایی کارکنان نیز پاسخگو باشید.

شما هرچه بیشتر به نیازهای فیزیکی و روانی کارمندانتان اهمیت بدهید، به همان اندازه، عملکرد آن‌ها در محیط کار بهبود پیدا خواهد کرد.

توصیه ما به شما این است که با بهبود فرهنگ شرکت، نیاز کارمندان به تعلق خاطر را رفع کنید. با شناختن و احترام گذاشتن به آن‌ها، به نیازهای سطح عزت نفسشان پاسخ بدهید و با القای این پیام که کار آن‌ها معنادار و ارزشمند است، به خودشکوفایی آن‌ها کمک کنید.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا