ثروت چیست؟

برایان تریسی می‌گوید: «اگر می‌خواهید ثروتمند باشید، باید درک کنید ثروت چیست. ثروت ایجاد درآمد و نقدینگی از منابعی دیگر، غیر از شغل و کار مستقیم است.»

شما به این دلیل ثروتمند نخواهید بود که پول زیادی در می‌آورید. شما فقط وقتی ثروتمند هستید که پول برایتان کار کند. برای ثروتمند شدن، وظیفه اصلی شما این است که پول درآورید و بعد، آن را در کاری سرمایه‌گذاری کنید تا پول بیشتری برایتان بیاورد.

ارزشمندترین دارایی‌تان، توانایی کسب درآمد است. خب؛ از این دارایی ارزشمند چگونه باید بهره بُرد تا به مرحله ثروتمندی برسیم؟ شما می‌توانید پاسخ این سوال را با ارائه چند قانون مهم توسط برایان تریسی، مطالعه نمایید.

قانونی به نام قانون فراوانی وجود دارد که می‌گوید پول در دنیا بسیار فراوان است اما متعلق به افرادی می‌باشد که می‌دانند چگونه آن را بدست آورند و چگونه آن را حفظ کنند. به این ترتیب، هیچ کمبودی وجود ندارد. می‌توانید همه چیزهایی را که می‌خواهید و نیاز دارید، داشته باشید و آنچه که آرزو می‌کنید، را بدست آورید.

مهم‌ترین استنباط از قانون فراوانی این است که مردم پولدار می‌شوند، چون تصمیم می‌گیرند پولدار شوند. آنها ثروتمند می‌شوند، چون باور دارند که توانایی ثروتمند شدن را دارند. باوری واقعی دارند و زمانی که باور سطحی نباشد، در راستای آن باور، رفتار می‌کنند و دست به کار می‌شوند. واقعیت غم‌انگیز این است که بسیاری از مردم فقیرند، فقط به این خاطر که هنوز تصمیم نگرفته‌اند پولدار باشند.

راه خلق ثروت، ایجاد ارزش افزوده است. افراد موفق کسانی هستند که همیشه دنبال راهی برای افزودن ارزش به اشخاص، شرکت، محصول یا خدمات می‌گردند. به عنوان مثال چیزی را در جایی با یک قیمت خاص بخرید و در جایی دیگر به قیمتی بالاتر ارائه دهید. به عنوان مثال خرید محصول یا خدماتی که در اروپا یا آسیا تولید می‌شود و وارد کردن به ایالات متحده و در دسترس قرار دادن آن در اختیار افرادی که به آن محصول یا خدمات دسترسی نداشتند.

تمام تولید و بازاریابی بر اساس همین اصل از ارزش افزوده بنا شده‌اند. تمام واردات و توزیع، روی ارزش افزوده هدف‌گذاری شده‌اند. در اصل انجام خدماتی که زندگی و کار شخصی دیگران را ارتقاء می‌دهد و باعث افزایش ارزش می‌شوند. حتی دندانپزشکی که درد را از بین می‌برد، ارزش ایجاد می‌کند. به این ترتیب همه موفقیت‌های مالی بخصوص موفقیت تجاری، بر اساس افزایش ارزش و این گفته قدیمی است که: «نیازی را پیدا کن و برآورده‌اش کن.»

بنابراین همین الان وقت بگذارید و فکر کنید که مردم چه می‌خواهند و برای ارتقای زندگی و کارشان به چه چیزی احتیاج دارند. اگر شما بتوانید تمام مولفه‌های تولید مانند نیروی انسانی، سرمایه، مواد خام و… را گرد هم آورید و محصول یا خدمات مورد نیاز یک مشتری که حاضر است قیمتی بیشتر از هزینه‌های تولید برای آن بپردازد، خلق کنید، شما در مسیر ثروتمند شدن و البته ایجاد یک کسب‌وکار گام برداشته‌اید.

ابتدا باور واقعی را در فکرتان بسازید.

در کتاب میلیونر سریع نوشته مارک فیشر، میلیونر از فروشنده می‌پرسد: «چرا تا الان پولدار نشدی؟»

این سوال خیلی مهمی است که باید از خودتان بپرسید. طرز جواب دادن‌تان به این سوال، باورهای شما را مشخص می‌سازد. بنابراین همه دلایلی که می‌توانید مطرح کنید را بنویسید. از فردی که شما را به خوبی می‌شناسد، نظرش را جویا شوید. خودتان را صادقانه تحلیل کنید و بزرگترین باورهای محدود کننده‌تان و مانع پیشرفت‌تان در موفقیت مالی را شناسایی نمایید. سپس همه شک‌ها، ترس‌ها، بهانه‌ها، منطق‌ها و توجیه‌ها را کنار بگذارید و به گونه‌ای رفتار کنید که انگار این موانع وجود ندارند.

شاید باور نداشته باشید که ارزشمندترین دارایی شما، توانایی کسب درآمدتان است که با آن می‌توانید هر سال هزاران دلار را به زندگی‌تان بیاورید. با توانایی کسب درآمد، می‌توانید به تولید کالا و خدمات ارزشمند بپردازید و پول کافی درآورید.

در توانایی کسب درآمد، مهم‌ترین منبع شما، وقت و زمان‌تان می‌باشد. مهم است که چقدر وقت می‌گذارید و وقت‌تان را چند می‌فروشید. ضعف در مدیریت زمان یکی از دلایل اصلی نرسیدن به اهداف است.

اجتناب از خطا و اطمینان از موفقیت

اولین اصل مربوط به انتخاب هر محصول یا خدمات جدید، مشخص کردن این نکته است که آیا نیاز واقعی و موجود را برطرف می‌کند؟ مشکل مشتری را حل می‌کند؟ یا اینکه زندگی یا کار را برای مشتری راحت تر می‌کند؟ شما باید در این مورد صریح باشید.

دومین اصل موفقیت در محصول یا خدمات جدید این است که آن محصول یا خدمات باید کیفیتی خوب همراه با قیمتی مناسب داشته باشد؛ و اگر در رقابت با محصولات یا خدمات مشابه قرار گیرد، باید یک ویژگی یا پیشنهاد منحصر به فرد فروش داشته باشد. این محصول یا خدمات باید جنبه‌های سودمندی داشته باشد که آن را از رقبایش متفاوت و برتر نشان دهد.

هیچ محصول یا خدماتی نمی‌تواند موفق شود مگر اینکه به نوعی منحصر به فرد و برتر از هر محصول یا خدمات مشابه باشد.

چگونه پس انداز کنیم؟

برایان تریسی می‌گوید: «یکی از هوشمندانه‌ترین کارهایی که می‌توانید برای خودتان انجام دهید این است که عادت پس انداز بخشی از هر دریافتی‌تان را در خودتان به وجود آورید.»

افراد، خانواده‌ها و حتی جوامع هم به اندازه میزان پس اندازشان، موفقیت و ثبات خواهند داشت. پس انداز، چیزی است که امنیت و امکانات فردا را تضمین می‌کند.

اولین استنباط از قانون پس انداز از کتاب پولدارترین مرد بابل نوشته جورج کلاسون می‌آید که می‌گوید: «اول به خودتان حقوق بدهید.»

بنابراین از همین امروز پس انداز 10 درصد از درآمدتان را شروع کنید و هیچ وقت به آن دست نزنید، مگر اینکه آینده مالی تان را تضمین کند.

نکته قابل توجه این است که وقتی به خودتان حقوق می‌دهید، در اصل خودتان را مجبور می‌کنید با آن 90 درصد دیگر زندگی کنید. شاید در ابتدا سخت باشد اما به زودی به آن عادت می‌کنید، و پس از آن می‌توانید درصد پس انداز خود را به 15 یا 20 درصد نیز افزایش دهید.

دومین استنباط از قانون پس انداز می‌گوید: «از پس اندازها در برنامه‌های سرمایه‌گذاری معاف از مالیات استفاده کنید.» با توجه به کتاب همسایه میلیونر نوشته دکتر توماس استنلی، میلیونرهای خود ساخته تمایل شَدیدی به انباشتن سرمایه‌شان در دارایی‌هایی مثل املاک، کسب‌وکارهای شخصی و سود سهامی که باعث افزایش سود بدون مالیات می‌شوند، دارند.

چگونه سرمایه‌گذاری را شروع کنیم؟

برایان تریسی می‌گوید: «قانون سرمایه‌گذاری از بین قوانین مربوط به پول از همه مهم‌تر است و اشاره دارد به اینکه قبل از سرمایه‌گذاری، بررسی و تحقیق کنید. باید برای وارد کردن پول در یک سرمایه‌گذاری، بیشترین زمان را برای مطالعه و بررسی آن سرمایه‌گذاری خاص بگذارید.»

هیچ وقت به سرعت از پول‌تان جدا نشوید. شما برای بدست آوردن این پول، سخت کار کرده‌اید تا جمع شود. پس قبل از اینکه هر تعهدی را قبول کنید، در مورد هر جنبه از سرمایه‌گذاری تحقیق کنید. تمام جزئیات را درخواست کنید. در مورد سرمایه‌گذاری اطلاعات کافی، دقیق و صادقانه بخواهید. اگر شک یا شبهه‌ای دارید، شاید بهتر باشد پول‌تان را در بانک (حساب‌های سپرده‌گذاری) نگه دارید و روی آن قمار نکنید و خطر از دست دادنش را نپذیرید.

اولین استنباط از قانون سرمایه‌گذاری این است: «تنها نکته آسان در مورد پول، از دست دادن آن است.» در این بازار پُر رقابت به دست آوردن پول سخت است؛ ولی یکی از آسان‌ترین کارهایی که می‌توانید انجام دهید، از دست دادنش است. یک ضرب‌المثل ژاپنی می‌گوید: «پول درآوردن مثل کندن زمین با سوزن است، در حالی که از دست دادن پول مثل ریختن آب است روی شن.»

دومین استنباط از این قانون را از زبان میلیاردر خود ساخته ماروین دیویس می‌گوییم که گفت: «پول را از دست نده.» اگر این امکان وجود دارد که پول‌تان را از دست بدهید، در همان وهله اول از آن جدا نشوید.

سومین استنباط از قانون سرمایه‌گذاری می‌گوید: «اگر فکر می‌کنید می‌توانید فقط کمی پول از دست بدهید، در پایان می‌بینید پول خیلی زیادی از دست داده‌اید.» یادتان باشد احمق و پولش به زودی از هم جدا می‌شوند! وقتی مردی با تجربه و مردی پولدار به هم می‌رسند، مرد پولدار، تجربه کسب می‌کند و مرد با تجربه، پولدار می‌شود! بنابراین در همان وهله اول سرمایه‌گذاری را قبول نکنید. فقط در چیزهایی سرمایه‌گذاری کنید که کاملاً درک‌شان می‌کنید و باورشان دارید. فقط توصیه افرادی را بپذیرید که با اجرای همان توصیه‌ها، از نظر مالی موفق هستند.

چرا مردم موفق می‌شوند یا شکست می‌خورند؟

قانون پارکینسون یکی از بهترین و مهم‌ترین قوانین مربوط به ثروت و پس انداز است. این قانون سال‌ها قبل بوسیله سی. نورث. کت پارکینسون نوشته شده است و توضیح می‌دهد که چرا بعضی‌ها در بازنشستگی فقیرند.

این قانون می‌گوید مهم نیست مردم چقدر درآمد دارند، گرایش آنان این است که همه درآمدشان و کمی بیشتر از آن را خرج کنند. هزینه‌هایشان همگام با درآمدشان بالا می‌رود. مهم نیست درآمدشان چقدر است، چون به نظر می‌رسد هیچ وقت این درآمد کافی نباشد.

اولین استنباط از قانون پارکینسون می‌گوید: «استقلال مالی از نقض کردن قانون پارکینسون بدست می‌آید.»

قانون پارکینسون دامی را توضیح می‌دهد که خیلی‌ها در آن گرفتار می‌شوند. همین موضوع، دلیل بدهی، نگرانی‌های پولی و ناامیدی مالی است. این فقط وقتی است که جلوی نیروی قدرتمند فوریت برای خرج کردن پول، مقاومت می‌کنید و این گونه، پس انداز پول شروع می‌شود و شما از بقیه جلو می‌زنید.

دومین استنباط از قانون پارکینسون این است: «اگر بگذارید مخارج‌تان با سرعتی کمتر از درآمدتان بالا بروند و این مابه‌التفاوت را پس انداز یا سرمایه‌گذاری کنید، در طول زندگی کاری‌تان به استقلال مالی می‌رسید.»

به عبارتی اگر بتوانید بین افزایش درآمد و افزایش هزینه‌های زندگی‌تان شکافی به وجود آورید و بعد، این تفاوت را پس انداز و سرمایه‌گذاری کنید، می‌توانید همزمان با درآمد بیشتر، دائماً کیفیت سبک زندگی‌تان را بالا ببرید.

بنابراین به دنبال این باشید که برای اقتصادی زندگی کردن و کاهش هزینه‌های زندگی، فکر کنید و هدف‌تان پس انداز 10 درصد درآمدتان در سه ماه آینده باشد. سپس آنها را سرمایه‌گذاری کنید. نکته مهمی در اینجا وجود دارد. شما برای همیشه 10 درصد از درآمد ثابت‌تان (منظور درآمد از سرمایه‌گذاری‌تان نیست.) را کنار می‌گذارید و یا پس انداز می‌کنید. حالا هر درآمدی که از سرمایه‌گذاری‌تان بدست آوردید، باید 50 درصد آن را نیز مجدد پس انداز و سرمایه‌گذاری نمایید. 50 درصد مابقی‌اش نوش‌جان‌تان باشد!

نکته بسیار مهم دیگری در اینجا وجود دارد: «پول و وقت را می‌شود خرج کرد یا سرمایه‌گذاری نمود. یکی از بهترین سرمایه‌گذاری‌ها برای وقت و پول، بالا بردن توانایی کسب درآمدتان است.»

هدف برنامه استراتژیک شرکت‌ها، افزایش بازگشت سرمایه است. این هدف تنها نباید مختص کسب‌وکارتان باشد بلکه شما باید روی خودتان نیز سرمایه‌گذاری نمایید. به عبارتی اگر کسب‌وکار شما رشد کند اما شخصیت، دانش، آگاهی و… شما در یک سطح ثابت باقی بماند، به زودی باید منتظر شکست تجاری باشید.

بنابراین هر روز یک ساعت از وقت‌تان را با مطالعه در زمینه خاص خودتان سرمایه‌گذاری کنید. در هر دوره‌ای که باعث پیشرفت در حرفه‌تان می‌شود، شرکت کنید. سرمایه‌گذاری روی خود، باعث می‌شود که توانایی کسب درآمد را در خود افزایش دهید و خود را رو به جلو پیش ببرید.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا