15 تفاوت بین افراد مثبتاندیش و منفینگر
همهی ما به خوبی میدانیم بودن در کنار افراد مثبتاندیش چقدر متفاوتتر از زمانی است که در یک جمع منفینگرا گرفتار میشویم. یقیناً همهی افراد ترجیح میدهند اعضای خانواده و یا دوستانشان جز افراد مثبتاندیش باشند تا همیشه نسبت به او نظرات مثبتی بدهند. اما آیا خود شما نیز فرد مثبتاندیشی هستید؟ آیا انتظاراتی را که از دیگران در قبال خود دارید برای مقابله با دیگران اعمال میکنید؟ در این مقاله با شما دربارهی طرز تفکر افراد مثبتاندیش و افراد منفینگر صحبت خواهیم کرد.
1. شکستهای جزئی مقدمهای برای یادگیریهای بزرگ است.
اگر شخصی مثبتاندیش باشید از شکستهای خود در زندگی درس عبرت میگیرید برای بهبود و بهتر شدن آیندهای که پیشرو دارید. این افراد از شکست به عنوان یک اتفاق یاد میکنند و هیچ چیز تاثیر منفی بر آنها نمیگذارد. در مقابل افراد منفینگر با رویارویی همان اتفاق ساده از پا در میآیند. چرا که خودشان به شکستهای جزئی این رخصت را میدهند تا هویت فردیشان را تعریف کند. این افراد به شکست به چشم یک اتفاق بد نگاه میکنند و هرگز آن را جزئی از رشد و فرآیند یادگیری در زندگی خود نمیپندارند.
2. مقابله با کارهای سخت
برای پیشرفت باید هر فردی خود را به چالش بکشد. در واقع با مواجهه با چالشهای گوناگون میتوان به استقبال پیشرفت و رشد رفت. اما فقط افراد مثبتاندیش هستند که در مواجهه با این چالشها از آن استقبال میکنند و به دنبال راهحلهایی برای غلبه با آن میگردند. در حالی که افراد منفینگر برعکس این افراد عمل میکنند و فقط به دنبال میانبر و یا حتی در مواردی راههای راحتتر هستند. چون این افراد به این موانع به چشم بلا نگاه میکنند و همین عامل احتمال شکست را در آنها افزایش میدهد. درست است روزهای سخت زندگی برای افراد مثبتاندیش به منزلهی رشد و سازندگی است اما در زندگی افراد منفینگر نه تنها سازنده نیست بلکه شکننده هم هست.
3. بیشترین تلاش را بکنید.
معمولاً اتفاقاتی در زندگی هست که از کنترل هر کسی خارج است اما تلاش اینگونه نیست. افراد مثبتاندیش به جای اینکه اوضاع را کنترل کنند روی تلاش برای موفقیت خود در زندگی تمرکز میکنند. این افراد در هر شرایطی دست از تلاش خود در زمینههای گوناگون برنمیدارند حتی اگر موضوع پیشرویشان زیاد مهم نباشد. ولی افراد منفینگر دوست دارند دستیابی به هر چیزی برایشان به راحتی اتفاق بیفتد. به زبان عامیانه «هلو برو تو گلو» باشد. افراد منفینگر چون به باورهای خود ایمان ندارند زود تسلیم میشوند چون فکر میکنند هیچ کاری از دستشان برنمیآید. اما یک احتمال در برابر این افراد وجود دارد شاید اگر کسی آنها زیر نظر بگیرد طوری که احساس کنند دیده میشوند کمی تلاش خود را بیشتر از قبل کنند.
4. شناسایی افراد الهامبخش
مثبتاندیشها به دنبال پیدا کردن کسانی هستند تا بتوانند چیزهای جدید بیاموزند، در واقع از موفقیت دیگران الهام میگیرند. این افراد هیچ حس بدی ندارند فقط به دنبال آموختن چیزهای جدید هستند. اما منفینگرها فکر میکنند اگر کسی به موفقیت دست پیدا کند برای آنها یک تهدید جدی است به همین خاطر به موفقیت همه حسادت میکنند. آنها به این طرز فکر غلط ایمان دارند موفقیت اطرافیانشان یعنی شکست خودشان.
5. چه کارهایی را بهتر انجام میدهم؟
افراد مثبتاندیش به دنبال راهحلهایی برای تقویت مهارتهایشان هستند پس نسبت به هر چیزی که این حس را درونشان تقویت کند با روی باز برخورد میکنند چون همیشه خواهان بهتر شدن هستند. منفینگرها مثل همیشه برعکس عمل میکنند. سعی کنید هیچگاه از این افراد انتقاد نکنید یا بازخوردی متفاوتتر از آنچه آنها انجام میدهند نداشته باشید چون این افراد از این نوع رفتارها احساس بیاحترامی میکنند. آنها به جای اینکه ایرادهای خود را برطرف کنند آن را نشانه ناشایستگی خود تعبیر میکنند.
6. با تمرکز روی کارهایتان به آن قدرت دهید.
اگر روی چیزهای اطرافتان تمرکز کافی داشته باشید به راحتی می توانید آنها را کنترل کنید. یعنی هر فردی با واکنش به اتفاقات پیرامون خود رضایت خود را اعلام میکند. افراد مثبتاندیش با تمرکز داشتن به هر اتفاقی به آن قدرت میدهند بنابراین خردمندانه از آن استفاده میکنند. اما افراد منفینگر تمرکز خود را روی چیزهایی میگذارند که هیچ کنترلی روی آن موضوع ندارند. بهعنوان مثال این افراد مدام به اتفاقات بد گذشته خود فکر میکنند و خود را مورد شماتت قرار میدهند به همین خاطر یک ترس از مواجهه با آینده در خود به وجود میآورند و همین ترس باعث توقف در مسیر امروزشان میشود.
7. همه میتوانند تغییر کنند.
افراد مثبتاندیش معتقدند هر چیزی میتواند در جهت بهبود تغییر کند. آنها بر این باورند خودشان میتوانند تغییر کنند پس همین نظر را دربارهی دیگران هم دارند. اما در مقابل منفینگرها نظری متفاوتتر از مثبتاندیشها دارند. آنها معتقدند هر فردی یک شخصیت ثابت دارد که غیرقابل تغییر است به همین علت برای بهبود آن هیچ تلاشی نمیکنند چون فکر میکنند تلاش بیفایدهای است. این دسته از افراد نه خود تغییر میکنند و نه به افراد دیگر اجازه این تغییر را میدهند. آنها با زدن برچسب روی هر چیز، دیگر آن را طور دیگر نمیبینند و نظر خود را تغییر نمیدهند.
8. نیازمند یادگیری چیزهای جدید هستیم.
اصولاً کسانی که عاشق یادگیری هستند افراد مثبتاندیشی هستند. اطلاعات در مسیر تکامل است، شاید چیزی که ده سال پیش عمل میکرده امروز کارآیی نداشته باشد. منفینگرها فکر میکنند آنها همه چیز را میدانند و اگر چیزی بشنوند که مطابق میلشان نباشد هرگز آن را نمیپذیرند. در واقع افراد منفینگر به جای دقت در درست و یا غلط بودن چیزی به گویندهی آن توجه بیشتری دارند.
9. انجام دادن کارهای بزرگ
مثبتاندیشها دستیابی به رویاها و آرزوهایشان را محال نمیدانند و از بلند پروازی هیچ واهمهای ندارند. در مقابل افراد منفینگر با تفکرات کوتاه خود دستیابی به آرزوها و رویاها را محال میدانند و سعی بر قانع کردن اطرافیان خود دارند.
10. با تخریب دیگران بزرگ نمیشوید.
مثبتاندیشها در مورد دیگران نظرات خوب میدهند و شخصیت همه را بالا میبرند. اما منفینگرها با کوچک کردن دیگران، سعی می کنند خود را بزرگ کنند.
11. شما بهترین دوست و یا بدترین دشمن خود هستید.
افراد مثبتاندیش دربارهی خود نظرات مثبتی دارند. این افراد هیچگاه این اجازه را به خود نمیدهند تا شرایط دلسردشان کند. افراد مثبتاندیش با انتظارات واقعبینانه دربارهی خود، هیچگاه در مورد نقاط ضعف و دشواری وضعیتشان به خودشان دروغ نمیگویند. در عوض برای موفقیت خود دست به تلاش میزنند و نیمهی پر لیوان را میبینند. اما منفینگرها عملکردی متفاوتتر دارند چون آنها بدترین دشمن خود هستند. این افراد استاد ایجاد تمرکز روی همهی جوانب منفی هستند آنها به جای کمک به افزایش اعتماد به نفس خود به کاهش آن اقدام میکنند.
12. بدنم چه میگوید؟
از چهره هر فردی میتوان تشخیص داد فرد مثبتاندیش است یا منفینگر. افراد مثبتاندیش به خودشان به چشم یک قهرمان نگاه میکنند. با رفتار آگاهانه، حالت مثبتاندیشی را در چهره خود نشان میدهند. در عوض افراد منفینگر همیشه سرشان پایین است و با یک نگاه شخص مقابل تصور میکند عقلشان کم است. این افراد همیشه ناراحت هستند و اغلب آنها دچار افسردگیاند و هیچ وقت از هیچ چیز راضی نیستند.
13. با کار گروهی میتوانید بهترین نتیجه را حاصل کنید.
مثبتاندیشها از تکروی بیزارند و اهل کارهای گروهی هستند، به همین علت حتی اگر خودشان ایدهای برای مطرح کردن نداشته باشند باز هم برای ایده و نظرات دیگران ارزش قائل میشوند و از آن ایده به نحو احسنت حمایت میکنند حتی اگر آن ایده موافق میلشان نباشد. اما منفینگرها اینگونه نیستند این افراد اگر تشخیص دهند که ایده به موفقیت ختم نمیشود هرگز از آن حمایت نمیکنند و اگر کسی برخلاف میل آنها عمل کند فقط کافی است آن ایده با شکست مواجه شود. در این مواقع حتماً با عباراتی از قبیل «من از اول گفتم…» و یا «من میدانستم…» روبرو میشوید که از آنها برای سرزنش فرد ایده دهنده استفاده میکنند.
14. درک نیمه پر لیوان بهتر از نیمه خالی آن است.
یک فرد مثبتاندیش در هر شرایطی چه خوب و چه بد نیمهی پر لیوان را میبیند و از همه چیز به راحتی نمیگذرد. این افراد اهل سپاسگزاری و قدردان زحماتی که دیگران برایشان میکشند هستند. افراد منفینگر در شرایط دشوار به جای پیدا کردن نقاط مثبت و بررسی جوانب مثبت یک وضعیت، فقط در پی عیبجویی هستند و مدام نیمهی خالی لیوان را میبینند.
15. تحسین کارهای مثبت دیگران
افراد مثبتاندیش به دنبال گسترش مثبتاندیشی و خوبیاند در حالیکه افراد منفینگر از درک این موضوع عاجزند. افراد مثبتاندیش با دریافت کوچکترین نیکی از هر کس به تحسین و تشکر از آن میپردازند. اما منفینگرها به تشویق و تحسین اهمیت نمیدهند و فکر میکنند آن شخص وظیفه خود را انجام داده پس دلیلی برای تشویقش وجود ندارد. اما به این نکته باید توجه داشت یک تشویق یا تحسین ساده میتواند به فرد مقابل انگیزه بدهد تا کارهای بعدی خود را بهتر از قبل انجام دهد و همین امر به بهبود و تقویت روابط کمک میکند. کلمات قدرت شگفتانگیزی دارند به همین خاطر مثبتاندیشها هیچگاه قدرت کلمات را دست کم نمیگیرند.