عشق به خود چیست و چگونه به خودمان عشق بورزیم؟

در این مقاله منظورمان از عشق، نه عشق به پدر و مادر است نه عشق به شریک زندگی و نه عشق به فرزند. راستش را بخواهید، عشقی که به آن خواهم پرداخت، عشق به خود نام دارد!
تا به حال چند بار پیش آمده که جلوی آینه ایستاده باشید و از دیدن جوشهای صورت، موهای کمپشت و فرم بدنی نامناسب، از خودتان بدتان آمده باشد؟ تا به حال چند بار پیش آمده که معلمتان در مدرسه یا مدیرتان در سر کار از شما انتقاد کرده باشد و شما بعد از آن اتفاق، خودتان را فردی ضعیف، بیعقل و بیمسئولیت تلقی کرده باشید؟
آیا برایتان پیش آمده که در دورهای از زندگی، کسی را عمیقاً دوست داشتهاید و به اصطلاح همه چیزتان را پای او ریختهاید، ولی او شما را ترک کرده و شما احساس کردهاید لایق دوست داشته شدن نیستید؟
تا به حال چند بار پیش آمده که با عزم جزم تصمیم گرفتهاید رژیم بگیرید، کتاب بخوانید یا به باشگاه بروید، ولی بعد از مدتی که کار درست پیش نرفته، خودتان را فردی بدون پشتکار تلقی کرده و سرزنش کردهاید؟
پاسخ دادن به این پرسشها و چندین پرسش بیشمار مشابه دیگر، همگی به این بستگی دارند که شما تا چه حد عاشق خودتان هستید.
اکنون حتماً با خودتان میگویید وقتی نمیتوانم عملکرد قابل قبولی از خودم در محیط درس و کار نشان بدهم، طبیعی است که از خودم بدم بیاید، وقتی از نظر ظاهری نمیتوانم خودتان را به استانداردی که قابلقبول جامعه است، برسانم، طبیعی است که از دیدن خودم در آینه حالم بد شود. وقتی دیگران مرا دوست ندارند، طبیعی است که خودم هم خودم را دوست نداشته باشم.
شاید هم شما جزو کسانی هستید که تصور میکنید عشق به خود به معنای خودپسندی است و اگر خودمان را دوست داشته باشیم، به فردی مغرور تبدیل خواهیم شد.
عشق به خود به چه معناست؟
عشق به خود یعنی اینکه خودتان را بدون هیچ قید و شرطی، قبول کنید، خودتان را ببخشید و برای کسی که هستید، احترام قائل شوید.
منظورمان را از به کار بردن کلمه بیقید و شرط بیشتر توضیح میدهیم:
زمانی که توانستهاید چند کیلویی وزن کم کنید، موهایتان را مرتب کردهاید و لباس خوب پوشیدهاید، مشخص است که با نگاه کردن در آینه، خودتان را دوست خواهید داشت.
وقتی از نظر کاری یا تحصیلی، به دستاورد بزرگی رسیده و تشویق همگان را دریافت کردهاید، مشخص است که از خودتان خوشتان خواهد آمد.
وقتی دیگران شما را تایید میکنند و شما را دوست دارند، هر فردی جای شما باشد عاشق خودش میشود.
اما اگر دقیقاً برعکس این موضوعات اتفاق بیفتند، چه؟ اگر چاق شدهاید، مورد انتقاد قرار گرفتهاید و از بودن در حضور دیگران منع شدهاید، ولی با وجود تمامی نقاط ضعف، هنوز هم خودتان را دوست دارید، یعنی بیقید و شرط عاشق خودتان هستید و این کار یک هنر است.
بله، وقتی از عشق به خود حرف میزنیم، یعنی پکیج کامل خودتان را که متشکل از محدودیتها، نیازها، ضعفها، شکستها، قوتها و دستاوردهایتان است، عاشقانه به آغوش بکشید و پذیرا باشید.
چرا باید خودمان را دوست داشته باشیم؟
راستش را بخواهید، عشق به خود، مزایای خیلی زیادی دارد، ولی اکثریت مردم جامعه ما از این مزایا آگاهی ندارند و به همین دلیل هم است کمتر کسی پیدا میشود با جرات بایستد، سینه سپر کند و بگوید من عاشق خودم هستم. عشق ورزیدن به خود، باعث میشود در تمامی جنبههای زندگی، روشنایی بیشتری را تجربه کنید، پیشرفت کنید و یک زندگی بامعناتر داشته باشید.
مهمترین مزایای عشق به خود عبارتند از:
- اگر خودتان را دوست داشته باشید، تحمل بیشتری در برابر شکست و نقاط ضعفتان خواهید داشت.
- اعتماد به نفس بالاتری پیدا خواهید کرد.
- راحتتر خودتان را خواهید بخشید.
- از شر افکار خودتخریبگر خلاص خواهید شد و طرز فکر سالمتری خواهید داشت.
- در تعیین هدف برای زندگی و دستیابی به آن، عملکرد بهتری خواهید داشت.
- بهتر از بقیه خواهید توانست به خودتان دلداری بدهید.
- روابط فردی بهتری را تجربه خواهید کرد.
- دوستانی را به سمت خودتان جذب خواهید کرد که ارزش دوستی با شما را داشته باشند.
- بازدهی درخشانتری در محیط کار خواهید داشت.
- در برقراری ارتباط با دیگران، حسابشدهتر عمل خواهید کرد.
- شادی و لذت بیشتری را در زندگی تجربه خواهید کرد.
- به فردی خلاق و سرزنده تبدیل خواهید شد.
- دست به انتخابهایی خواهید زد که سالمتر و عاقلانهتر هستند.
- به فرصتهای بیشتری دسترسی خواهید داشت.
- از افسردگی و اضطراب به دور خواهید بود و سلامت ذهنی بالاتری را تجربه خواهید کرد.
نکته مهم: وقتی خودمان را دوست نداشته باشیم و برای خودمان احترام قائل نباشیم، در مواجهه با ناکامیها، خیلی راحت به خودمان برچسب تنبل بودن، ضعیف بودن و دوست داشتنی نبودن خواهیم داد. زیر سایه این برچسب، زانوی غم بغل خواهیم گرفت و به همینی که هستیم، خواهیم سوخت و خواهیم ساخت. در مقابل وقتی به خودمان عشق بورزیم، خودمان را فردی ارزشمند خواهیم دانست که به کمها راضی نمیشود و لایق بهترینهاست. این فکر بسیار سازنده و انگیزهبخش است و باعث میشود با تمام وجود، به پا خیزیم، در جهت توسعه فردی و شغلی تلاش کنیم، افراد مناسب را برای معاشرت انتخاب کنیم و به سمت آنچه شایستگیاش را داریم، حرکت کنیم.
آیا دوست داشتن خود به معنای مغرور بودن است؟
متاسفانه خیلیها در جامعه و محیط زندگی ما، عشق ورزیدن به خود را مترادف با غرور و خودپسندی میدانند. در حالی که این تصور به هیچوجه صحیح نیست. پس بیایید یک بار برای همیشه، تکلیف را روشن کنیم:
دوست داشتن خود، معنای غرور نمیدهد. زیرا کسی که از خودش مراقبت نکند، توانایی مراقبت از دیگران را نیز نخواهد داشت. وقتی خودتان را سخاوتمندانه به آغوش میکشید و به خودتان عشق میدهید، نه تنها به خودتان، بلکه به دیگران هم سود میرسانید.
بگذارید یک مثال بزنیم. آیا یک لیوان خالی میتواند تشنگی دیگران را برطرف کند؟ چنین موضوعی غیرممکن است. به طرزی مشابه، اگر خودمان را از عشق سیراب نکنیم، نخواهیم توانست وجود دیگران را پُر از عشق کنیم.
Kristin Neff که یک استاد دانشگاه در حوزه روانشناسی تربیتی است، مینویسد:
مهربانی با خود، یعنی طوری به خودتان اهمیت بدهید و از خودتان پشتیبانی کنید که گویی با بهترین دوستتان طرف هستید. هنگام روبرو شدن با چالشهای زندگی، اشتباهات شخصی، شکستها و ناکامیها، مهربانی با خود، بهتر از خودخوری جواب میدهد. به خاطر داشته باشید که شما تنها نیستید و هیچ انسانی وجود ندارد که از همه جنبهها عالی باشد.
اگر به دلیل اختصاص دادن زمان به خودتان و رسیدگی به نیازهایتان، احساس گناه میکنید، به خودتان یادآوری کنید: تمرین عشق ورزیدن به خود، باعث میشود توانایی شما در دوست داشتن دیگران تقویت شود.
از چه زمانی باید دوست داشتن خودمان را شروع کنیم؟
اگر از همین امروز نسبت به عشقورزی به خودتان اقدام نکنید، فرداها نیز چنین کاری نخواهید کرد. بهانهها زیادند. اگر امروز به دلیل اضافه وزن فرآیند دوست داشتن خودتان را به عقب بیندازید، فردا نیز بهانه دیگری برای دوست نداشتن خودتان پیدا خواهید کرد. موهبت زندگی فقط یک بار به شما اهدا شده است. چند سال از عمر گرانبهایتان را میخواهید پای بهانهها هدر بدهید؟
لطفا از همین امروز مهارت عشق به خود را در خود تمرین کنید.
چگونه میتوانیم عشق به خود را تجربه کنیم؟
1) آگاهانه، نه بگویید.
شما نظرات منفی زیادی خواهید شنید، برخی را دیگران به شما میگویند و بخش زیادی را ناآگاهانه، خودتان به خودتان میگویید. اجتنابناپذیر است، دیر یا زود به طریقی به شما گفته خواهد شد که به اندازه کافی لاغر نیستید، چهره زیبایی ندارید، شخصیتتان جذابیت لازم را ندارد و یا اینکه اجازه نداشتید خطا کنید. چنین جملاتی، چه از جانب دیگران به شما گفته شده باشند و چه خودتان به خودتان گفته باشید، تصور ذهنی شما را در مورد خودتان آلوده خواهند کرد.
نه گفتن را تمرین کنید. در برابر این قبیل از نظرات منفی، نه بگویید و یک گزاره مثبت و سرشار از عشقورزی به خود را جایگزین آن نظرات بکنید.
2) بهترین دوست خودتان باشید.
اگر با همان لحنی که اکنون با خودتان حرف میزنید، با دیگران هم حرف بزنید، دیگر دوستی برایتان نخواهد ماند. شما 24 ساعت شبانهروز و 365 روز سال را کنار خودتان سپری میکنید و روزهایی سرشار از شادی و غم را با خودتان میگذارنید، پس دور از انتظار نیست که بهترین دوست خودتان باشید. توصیه میکنیم درست همانطور که با بهترین دوستتان رفتار میکنید، با خودتان هم رفتار کنید.
بدین منظور شما باید به شکلی آگاهانه، نوع رابطه با خودتان را تغییر دهید. پیشنهاد میکنیم این پرسشها را از خودتان بپرسید:
- چقدر به خودتان نزدیک هستید؟
- آیا همانطور که برای دوست نزدیکتان سخنرانیهای انگیزهبخش انجام میدهید، با خودتان نیز حرف میزنید؟
- آیا برای سرگرم کردن و شاد کردن خودتان وقت میگذارید؟
- آیا وقتی اوضاع به هم میریزد، کنار خودتان میایستید و دست خودتان را میگیرید؟
اگر پاسختان به پرسشهای بالا منفی است، بدون شک زمان آن رسیده که دست بجنبانید و به بهترین دوست خودتان تبدیل شوید.
3) به شکستها از جنبهای متفاوت نگاه کنید.
به جای آنکه احساس گناه، حسادت، خشم، ترس و ناراحتی را یک پیشامد ناگوار بدانید، پیشنهاد میکنیم آنها را به چشم فرصتی برای رشد و توسعه فردی نگاه کنید. وقتی با شکستی مواجه شُدید، به جای عصبانی شدن و سرزنش کردن خودتان، فکر کنید که چه عاملی باعث شد چنین شکستی اتفاق بیفتد؟ شما کجای مسیر را اشتباه رفتید که چنین اتفاقی افتاد؟
چنین نگرشی، شکست را نه یک نکته منفی، بلکه اهرمی برای رشد میداند. در پس هر شکست، درسی نهفته که با کشف آن، میتوانید مسیر رسیدن به رشد و موفقیت را حتی سریعتر از قبل، پشت سر بگذارید.
پس، قدردان شکستهایتان باشید!
4) مراقب سلامت جسمیتان باشید.
اگر ساعات خوابتان به هم ریخته، سعی کنید آن را تنظیم کنید. در صورتی که همیشه غذای فستفودی میخورید، از همین امروز غذای سالم و مقوی را جایگزین کنید. اگر عضلاتتان خسته و ناتوان شدهاند، شروع کنید به ورزش کردن.
جسم شما در تمام عمر همراه شماست، پس از آن مراقبت کنید. این تمرینها در ظاهر شاید ساده به نظر برسند، ولی وقتی انجامشان بدهید، پیام مستقیم و قدرتمندی به ذهنتان ارسال میشود با این مضمون که شما مهم هستید و شایستگی دوست داشته شدن دارید.
چه کار کنیم تا نظرات دیگران برایمان مهم نباشند؟
چه بخواهید و چه نخواهید، در مسیر زندگیتان با افرادی روبرو خواهید شد که با نظر شما مخالف هستند و سبک زندگی کردن شما را اشتباه میدانند. ما برای مواجهه با این افراد نیز دستورالعمل داریم. از دو دستورالعمل زیر پیروی کنید تا نظر دیگران برایتان مهم نباشد:
1) توجه داشته باشید که شیوه رفتار مردم با شما، انعکاسی است از شیوه رفتار آنها با خودشان.
یک بخش مهم از دوست داشتن خودتان، این است که یاد بگیرید گفتههای مردم در مورد خودتان را خیلی جدی نگیرید.
در این مواقع، از خودتان بپرسید چگونه ممکن است از فردی که به عشق شرطیشده عادت دارد، انتظار داشته باشم بدون قیدوشرط عشقش را به من ارزانی کند؟ چنین کاری درست مانند این است که از یک کودک انتظار داشته باشم از کوه بالا برود. طبیعی است که این کار نشدنی است و در عمل اتفاق نخواهد افتاد.
چنین افرادی لذت زیستن در دنیای عشق ورزیهای بدون قیدوشرط را تجربه نکردهاند و به همین دلیل، در دنیای خودشان همواره رنج میکشند. به محض اینکه به این نکته پی ببرید، دیگر به صحبتهای آنها واکنش منفی نشان نخواهید داد و برعکس، با آنها به مهربانی رفتار خواهید کرد. خدا را چه دیدهاید، شاید مهربانی خالصانه شما در آنها تاثیر گذاشت و آنها را تشویق کرد تا در مسیری که شما حرکت میکنید، قدم بردارند.
2) توجه داشته باشید که ترس و درد، بخشی از زندگی آن افراد است.
آیا تصور میکنید فردی که با شما بد رفتار میکند، در نظر خودش از شما برتر است؟ در اغلب مواقع، پاسخ این پرسش یک «نه» محکم است. تعداد زیادی از کسانی که با شما بدرفتاری میکنند، به نوعی شما را تهدیدی برای خودشان حساب میکنند و به دلیل ترس و دردی که از این جانب احساس میکنند، از موضع عصبانیت با شما برخورد میکنند.
اگر به این نکات کلیدی توجه داشته باشید، راحتتر و سریعتر میتوانید تمرین عشقورزی به خود را تمرین کنید.
عشقورزی بیقید و شرط به خود، چیزی نیست که به صورت طبیعی به شما الهام شده باشد. بلکه باید برای یادگیری آن تمرین و تلاش کنید. نکته مهمی وجود دارد که در پایان مقاله میخواهیم به آن اشاره کنیم: اگر در مسیر یادگیری مهارت عشق به خود قرار دارید، ولی چند روز است که حس بدی به خودتان پیدا کردهاید، به هیچوجه نباید ناامید بشوید. این امر کاملاَ نرمال است. زندگی بالا و پایین دارد. راهکار این است که یک قدم عقب بردارید. خودتان را ببخشید و دوباره تمرینهای گفته شده در این مقاله را از سر بگیرید.