علائم کمبود اعتماد به نفس چیست؟
اگر به زندگی افراد شاد و موفق نگاه کنید، به راحتی میتوانید متوجه بشوید که یک نکته در همه آنها مشترک است: داشتن اعتماد به نفس بالا. جالب است بدانید شادی و موفقیت نبوده که باعث افزایش اعتماد به نفس در آنها شده است، بلکه به دلیل داشتن اعتماد به نفس بوده که آنها به افرادی موفق و شادمان تبدیل شدهاند. اگر پاسختان به پرسشهای مشابه زیر مثبت است، شما از عارضهی کمبود اعتماد به نفس در رنج هستید.
- آیا تا به حال برایتان پیش آمده که یک لباس را فقط به اصرار فروشنده یا به این دلیل که دوستتان آن را پسندیده، خریداری کرده باشید، ولی اصلاً از آن خوشتان نیامده باشد و حتی از آن استفاده هم نکرده باشید؟
- تا به حال برایتان پیش آمده در صفی ایستاده باشید و فرد دیگری بدون رعایت نوبت، جای شما را گرفته باشد و شما از روی کمرویی یا خجالت، هیچ شکایتی نکرده باشید؟
- آیا تا به حال برایتان پیش آمده که سر کلاس یا در محیط کار، یک سخنرانی انجام داده باشید، ولی آنقدر استرس به مغزتان هجوم آورده باشد که حرفتان یادتان رفته باشد و سخنرانی را خراب کرده باشید؟
نگران نباشید و ناراحت نشوید. درست است که اعتماد به نفس جزو پایههای زندگی به شمار میرود، ولی اعتماد به نفس پایین، مشکلی نیست که چاره نداشته باشد. کافی است این مقاله را با دقت بخوانید و به توصیههای آن عمل کنید تا به مرور زمان، ردپای ترسها و باورهای محدودکننده از زندگیتان رخت ببندند و لذت زندگی با اعتماد به نفس را بچشید.
اگر در میان اطرافیانتان کسانی را میشناسید که اعتماد به نفس پایینی دارند، حتماً این مقاله را برایشان بفرستید تا تاثیر مثبتی در زندگی آنها داشته باشید.
اعتماد به نفس چه تعریفی دارد؟
بگذارید ابتدا یک تعریف نه چندان صحیح، ولی رایج در مورد اعتماد به نفس را با شما در میان بگذاریم:
احتمالاً جایی خوانده یا شنیده باشید که اعتماد به نفس یعنی به تواناییهایمان اطمینان و ایمان داشته باشیم و برای مثال، مدام با خودمان بگوییم: «من یک نقاش زبردست هستم و میتوانم با حرکات و ضربههای قلممو، مناظر زیبایی را روی بوم نقاشی به تصویر بکشم.»
مشکلی که در این نگرش وجود دارد، این است که تعداد مهارتهایی که شما میتوانید بیاموزید و در انجام دادنشان توانایی فوقالعاده بدست آورید، اندک است. بنابراین اگر احساس اعتماد به نفس درونیتان را بر اساس کارهایی که در آنها مهارت دارید، بنا کنید، فقط مواقعی احساس اعتماد به نفس و خودباوری میکنید که مشغول انجام آن کار باشید.
اعتماد به نفس راستین، با آنچه در زندگی بیرونی شما اتفاق میافتد هیچ ارتباطی ندارد. اعتماد به نفس واقعی، نتیجه باور قلبی و درونی شما به تواناییها و قابلیتهایتان است. این باور که هر کاری را بخواهید، میتوانید انجام بدهید. اعتماد به نفس واقعی، همواره از درون شما تولید میشود نه بیرونتان.
ریشه کمبود اعتماد به نفس به کجا برمیگردد؟
احساسی که مردم در مورد خودشان دارند، ثمره تجربههایی است که در مواجهه با موقعیتهای مختلف داشتهاند. از جمله شایعترین دلایل کمبود اعتماد به نفس، میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
- در کودکی، والدین یا معلمها مدام از فرد انتقاد کردهاند.
- دوستان تاثیر بدی روی فرد گذاشتهاند.
- فرد موقعیتهایی استرسآور مانند طلاق یا ورشکستگی مالی را پشت سر گذاشته است.
- فرد عملکرد ضعیفی در مدرسه و دانشگاه داشته است.
- فرد در روابط عاطفی خشن یا ارتباطات شغلی مخرب قرار گرفته است.
- فرد برای مدت طولانی تنها مانده است.
- عوارض جانبی داروها یا ابتلا به اختلالات روانی و افسردگی.
آیا داشتن اعتماد به نفس به معنای مغرور بودن است؟
«اهداف خودت را محدود نکن» یا «میتوانی همیشه و در همهحال اعتماد به نفس داشته باشی». وقتی این جملات را میشنویم، ممکن است صدایی در سرمان بپیچد با این مضمون که: «خوب نیست زیاد از خودت مطمئن باشی، متواضع باش و فروتن بمان.»
اگر شما هم چنین افکار و احساساتی دارید، بیگمان با یک نوع سیستم فکری و نظام ارزشی بزرگ شدهاید که داشتن اعتماد به نفس بالا را مذموم و مترادف با غرور میداند.
اعتماد به نفس یا خودباوری هرگز با غرور و خودبزرگبینی یکی نیست. اعتماد به نفس به این معناست که خودتان را باور کنید. غرور و منیت آن است که بخواهید به دیگران اثبات کنید از آنها بهتر و برترید.
به هیج وجه. آنها نه تنها اعتماد به نفس ندارند، بلکه خودباوریشان بسیار ضعیف و پایین است. غرور، منیت و خودبزرگبینی، در واقع پوششی است برای پوشاندن و مخفی کردن اعتماد به نفس پایین و خودباوری ضعیف. افراد مغرور، بیشتر از هر کسی، سعی دارند خودشان را متقاعد کنند که حقیر نیستند.
برای کسب اطلاعات بیشتر، توصیه میکنیم مقاله آموزشی عشق به خود را مطالعه کنید.
علائم کمبود اعتماد به نفس چه مواردی هستند؟
قبول داریم اینکه بنشینید و به روش زندگیتان نگاه کنید و با دیدن علائمی که در ادامه معرفی خواهیم کرد، متوجه بشوید که به اندازه کافی اعتماد به نفس ندارید، حس ناخوشایندی دارد. ولی شما باید خوشحال باشید، چون شناسایی این علائم، اولین قدم در جهت خودشناسی و افزایش اعتماد به نفس هستند. شما که به این مقاله مراجعه کردهاید، یک هیچ از تمام افراد بی اعتماد به نفسی که هیچ تلاشی برای بهبود وضعیتشان انجام نمیدهند؛ جلوترید.
1) از خودتان خوشتان نمیآید.
این مورد یکی از شناختهشدهترین علائم کمبود اعتماد به نفس است. برای هر انسانی پیش میآید که گاهی اوقات حس خوبی نسبت به خودش نداشته باشد. ولی اگر موضوع از حد گذشته و همیشه بابت تفکرات و اقداماتتان خودتان را به باد سرزنش میگیرید، شما دچار عارضه کمبود اعتماد به نفس هستید.
2) عاشق عالی بودن هستید.
ایدهآلگرایی یکی از مخربترین جنبههای کمبود اعتماد به نفس است. فرد ایدهآلگرا کسی است که دائماً حس شکست دارد و موفقیتهایش را کافی نمیداند. چنین فردی حتی اگر از نظر دیگران شکوهمند و تحسینبرانگیز به نظر برسد، ولی خودش هیچوقت از خودش راضی نمیشود.
3) از جمع دوری میکنید.
کسی که اعتماد به نفس ندارد، ظاهر خودش را زشت میداند و تصور میکند هر کاری که میکند و هر حرفی که میزند، اشتباه است. همین دلیل هم باعث میشود تا حد امکان از بودن در جمعهای دوستانه و خانوادگی دوری کند تا دیگران ظاهر او را نبینند و خدای ناکرده، حرفی نزند که به مذاق بقیه خوش نیاید.
4) از زمین و زمان عذرخواهی میکنید.
یکی از بارزترین نشانههای انسانهایی که اعتماد به نفس پایین دارند، این است که کلمه ببخشید و متاسفم زیاد به لبانشان جاری میشود. افرادی که به کمبود اعتماد به نفس دچار هستند، حتی در زمانهایی که تقصیری متوجه آنها نباشد باز هم مدام عذرخواهی میکنند.
اگر وقتی در پیادهرو با کسی برخورد میکنید، بلافاصله تا کمر خم میشوید و از او عذرخواهی میکنید، اگر وقتی عطسه میکنید، بلافاصله از اطرافیانتان عذر میخواهید، اگر کسی از شما یک خودکار خواسته و شما بابت اینکه خودکاری همراهتان ندارید، احساس شرمندگی میکنید، اگر غذایی که از رستوران گرفتهاید کیفیت لازم را ندارد و شما هنگام پس دادن آن، هزار بار ببخشید میگویید و عذاب وجدان میگیرید، باید بگوییم که شما اعتماد به نفس ندارید.
5) دستاوردهایتان را به شانس نسبت میدهید.
فرض کنید در محیط کار، مدیر از شما تمجید میکند یا در مدرسه یا دانشگاه، اساتید از شما تعریف میکنند. در چنین مواقعی، انسانهای با اعتماد به نفس سینهشان را ستبر میکنند، به خودشان افتخار میکنند، لبخند رضایت به لبانشان مینشیند و در پاسخ، تشکر میکنند. ولی انسانهای با اعتماد به نفس پایین، دستاوردشان را دستکم میگیرند، فکر میکنند شیاد هستند و شایسته تعریفی که از آنها میشود، نیستند. به همین دلیل، با خودشان میگویند: «من که کاری نکردم، شانسم خوب بود و بر حسب اتفاق، در زمان مناسب، در مکان مناسبی قرار گرفتم.»
6) عادتهای ناسالم دارید.
کندن جای زخم، جویدن ناخنها و کندن موهای بدن، جزو عادتهای ناسالمی هستند که در دسته آسیبرسانی وسواسی به خود طبقهبندی میشوند. این قبیل از عادتها مکانیزم مقابله با احساسات ناراحتکننده هستند و بیشتر بین کسانی رواج دارند که اضطراب داشته باشند یا دچار کمبود اعتماد به نفس باشند.
7) خودتان را با دیگران مقایسه میکنید.
مقایسه کردن خودتان با دیگران، به یک عادت تبدیل شده است. خودتان را با برادر و خواهرها، والدین، مدیر شرکت، همکارها، همکلاسیها، دوستان و حتی افراد غریبه مقایسه میکنید. وقتی به شکلی ناعادلانه و مفرط، خودتان را با دیگران مقایسه میکنید، درست مثل این است که خنجری برداشته باشید و به جان اعتماد به نفس بیرمقتان افتاده باشید.
8) خودتان را فدا میکنید تا دیگران را راضی نگه دارید.
این مورد جزو بزرگترین مشکلات کسانی است که اعتماد به نفس ندارند. آنها فکر میکنند حتماً باید دیگران را از خودشان راضی نگه دارند تا دیگران به آنها احترام بگذارند و دوستشان داشته باشند. این موضوع باعث میشود فرد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس، دست به کارهایی بزند که علاقهای به آنها ندارد و در نهایت، حس کند مورد سوءاستفاده قرار گرفته و یا از حقوقش محروم شده است.
9) ذهن دیگران را میخوانید.
آیا فردی در جهان وجود دارد که بتواند دقیقاً ذهن دیگران را بخواند؟ البته که نه.
ذهنخوانی زمانی اتفاق میافتد که شما حدس میزنید فرد مقابلتان به چه چیزی فکر میکند. اکثر ذهنخوانیها به جنبه منفی قضیه مربوط میشوند. انسانهای بدون اعتماد به نفس معمولاً زمانهایی ذهن طرف مقابلشان را میخوانند که با پاسخ منفی روبرو میشوند، با طرف مقابل بحث میکنند و یا احساس میکنند طرف مقابل حقشان را خورده است. ریشه تمامی این اتفاقات، به ترس برمیگردد.
افراد با اعتماد به نفس هیچوقت ذهنخوانی نمیکنند. بلکه به جای آن از طرف مقابلشان سوال میپرسند و یا نسبت به دریافت حقوقشان مطالبه میکنند. اگر هم سوالی نپرسند، بدین معنی است که موضوع برایشان اهمیتی نداشته است.
10) میترسید و عصبی میشوید.
اگر بیرون آمدن از منطقه امن برایتان ترسناک است و احساس میکنید از قابلیت لازم برای ایجاد تغییر در زندگیتان برخوردار نیستید، بیچونوچرا میتوانید مطمئن باشید که دوز اعتماد به نفستان افت کرده است.
اصلاً چرا باید اعتماد به نفس داشته باشیم؟
افزایش اعتماد به نفس و داشتن احساس خوشبختی، قویاً به یکدیگر وابسته هستند. راستش را بخواهید، مزایای اعتماد به نفس خیلی زیاد هستند، به عنوان نمونه، اگر اعتماد به نفس و خودباوری بالایی داشته باشید:
- ارتباطهای بیشتری برقرار میکنید و با فرصتهای بیشتری روبرو میشوید.
- با انتقادها و جوابهای رد راحتتر کنار میآیید.
- دچار اضطراب و استرس فلجکننده نمیشوید.
- از دام افسردگی دور میمانید.
- توجه دیگران را به خودتان جلب میکنید.
- زندگی بامعناتر و شادتری را تجربه میکنید.
چه راهکارهایی برای افزایش اعتماد به نفس وجود دارد؟
متاسفانه در جامعهای زندگی میکنیم که در آن، آموزش عمومی در مورد اعتماد به نفس، مورد کملطفی قرار گرفته شده است. بنابراین، راهی نمانده جز اینکه خودمان در جهت تقویت اعتماد به نفسمان تلاش کنیم.
تبدیل شدن به فردی با اعتماد به نفس بالا، امر محال و دور از دسترسی نیست. کافی است خودتان اراده کنید، آستینهایتان را بالا بزنید و با استفاده از روشهایی که در ادامه معرفی خواهیم کرد، مغزتان را بازنویسی کنید تا اعتماد به نفستان بیشتر شود.
جالب است بدانید اعتماد به نفس، شبیه به یک عضله عمل میکند و هرچه بیشتر برای تقویتش تلاش کنید، قویتر میشود.
1) خودتان را بشناسید.
هر فرمانده زیرکی، میداند که قبل از شروع جنگ، باید به خوبی دشمنش را بشناسد تا بتواند به خوبی از خودش دفاع کند. وقتی شما تلاش میکنید تصویر منفی درونیتان را پاک کرده و آن را با خودباوری جایگزین کنید، در این شرایط، دشمن شما کسی نیست جز خودتان.
پس شروع کنید به شناختن خودتان. یک کاغذ و قلم بردارید و در مورد تفکرات و تحلیلهایی که از شرایط مختلف دارید، یادداشت بنویسید. درمرحله بعدی، به جنبههای مثبت زندگیتان بیاندیشید. در چه کارهایی ماهر هستید؟
سپس به ترسها و محدودیتهایی که برای خودتان وضع کردهاید، فکر کنید، آیا آن محدودیتها واقعی هستند یا زاییده ذهن شما؟
هرچه بیشتر در خودتان عمیق بشوید، زودتر به اعتماد به نفس خواهید رسید.
برای کسب اطلاعات کاملتر در این حوزه، مقاله آموزشی خودشناسی را مطالعه کنید.
2) باور کنید این خودتان هستید که به دیگران یاد میدهید چطور با شما رفتار کنند.
یک سوال مهم: اگر شما به خودتان باور نداشته باشید و خودتان را دستکم بگیرید، انتظار دارید چه کسی به شما اطمینان داشته باشد؟ شما مهمترین فرد زندگی خودتان هستید و اگر تلاشی برای افزایش حس ارزشمندی خودتان انجام ندهید، مطمئن باشید دنیا نیز هیچ تلاشی نخواهد کرد تا شما را به فردی با اعتماد به نفس بالا تبدیل کند.
حتی اگر اعتماد به نفس ندارید، نقش کسانی را بازی کنید که به خودشان اطمینان دارند. خودتان را طوری جلوه بدهید که نظراتش به اندازه نظرات دیگر، مهم است و اعتبار دارد. بدین ترتیب، دیگران هم به شما اعتماد خواهد کرد و به خودشان اجازه نخواهند داد هر طور که دوست دارند با شما رفتار کنند.
3) برای خودتان محدوده تعیین کنید.
به هیچوجه قابل قبول نیست که دیگران از شما سوءاستفاده کنند یا به دور از حق و عدالت با شما رفتار کنند. برای خودتان یک چارچوب مشخص تعریف کنید، از کارهایی که حاضر نیستید برای دیگران انجام بدهید، لیست تهیه کنید و تحت هیچ شرایطی از استانداردهایتان عقبنشینی نکنید.
4) نه بگویید.
ارزش شما هیچ ارتباطی با تایید دیگران ندارد. مردم باید شما را به خاطر کسی که هستید، دوست داشته باشند نه کسی که میخواهند به آن تبدیل بشوید. بنابراین، خودتان را به اولویت اولتان تبدیل کنید و اگر کاری باب میلتان نیست، به راحتی کلمه نه را به زبان بیاورید.
5) در گذشته نمانید.
خیلیها برای خاطرات ناخوشایند گذشتهشان سوگواری کردهاند، ولی هیچکدام به نتیجهای نرسیدهاند. شما تجربه آنها را تکرار نکنید، بهجایش، کاری را انجام بدهید که جوابش را پس داده است: در لحظه زندگی کنید.
6) با سرعت پایین صحبت کنید.
این قبیل از کارهای ساده و ظریف، میتوانند دیدگاه دیگران را در مورد شما 180 درجه تغییر بدهند. آرام صحبت کردن نشانه اعتبار و اقتدار است. اغلب اوقات، کسانی سریع صحبت میکنند که احساس میکنند حرفهایشان ارزش شنیده شدن ندارد. به همین دلیل، با سرعت حرفشان را میزنند تا وقت دیگران را نگیرند.
حتی اگر اعتماد به نفس ندارید هم سعی کنید آرام صحبت کنید. بعد از چند بار تمرین کردن، خواهید دید که سطح اعتماد به نفستان بالا رفته است.
مراقب باشید که کلمهها را نکشید و در آرام سرعت کردن، خیلی هم زیادهروی نکنید.
7) صاف بایستید.
انسانهایی که صاف و استوار میایستند، احساس بهتری نسبت به خودشان پیدا میکنند و از نظر بقیه هم جذابتر به نظر میرسند. همیشه تصور کنید یک طناب به بالای سرتان بسته شده و به سمت بالا کشیده میشود. سرتان را بالا نگه دارید و بدنتان را هم به سمت بالا بکشید.
8) داوطلب شوید.
در زمانهای فراغت، برای همکاری در یک فعالیت دستهجمعی مثبت، داوطلب بشوید. از جمله این فعالیتها، میتوانیم به فعالیتهای خیرخواهانه اشاره کنیم. افرادی که در چنین فعالیتهایی شرکت میکنند، سرشار از مهربانی و انرژی مثبت هستند و میتوانند این حس مثبت را به شما هم منتقل کنند و خاطراتی بهیادماندنی برایتان رقم بزنند. گذشته از آن، وقتی کاری انجام بدهید که باعث شود دیگران احساس بهتری داشته باشند، خودتان هم نسبت به خودتان احساس بهتری پیدا خواهید کرد.
9) دانا شوید تا توانا شوید.
توانمندسازی خود، یکی از استراتژیکترین اقداماتی است که یک نفر میتواند برای افزایش اعتماد به نفس خودش انجام بدهد و یکی از بهترین راهها برای توانمندسازی فردی، اندوختن دانش است. اینترنت، کتاب و دروس غیرحضوری، ابزارهای مناسبی هستند. از این ابزارها و افراد دیگری که در اطرافتان هستند، به عنوان مرجع دانش استفاده کنید.
با انجام این کار، در جمعها حرفی برای گفتن خواهید داشت و سرها به سمت شما چرخیده خواهند شد.
10) اهداف کوچک برای خودتان تعریف کنید و به آنها برسید.
برخی از افراد، اهداف غیرواقعبینانه برای خودشان تعریف میکنند و قبل از یاد گرفتن اصول، تصمیم میگیرند آپولو هوا کنند! طبیعی است که چنین افرادی در رسیدن به اهدافشان ناکام میمانند و ناامید میشوند.
شما مثل این افراد نباشید. از گامهای کوچک شروع کنید. اهداف کوچک قابل دسترس برای خودتان وضع کنید، به طوری که با کمی سعی و تلاش، قابل انجام شدن باشند. بعد از اینکه به هدف اولتان رسیدید، یک هدف کوچک دیگر تعیین کنید و به همین ترتیب پیش بروید. بعد از گذشت مدتی، به خودتان خواهید آمد و خواهید دید که به موفقیتهای بزرگی رسیدهاید و قلههای دستنیافتی را فتح کردهاید. بدین ترتیب، احساس بهتری در مورد خودتان پیدا خواهید کرد.
11) به ظاهرتان برسید.
رسیدگی به لباس و وضعیت ظاهری، به شکل محسوسی میتواند به افزایش اعتماد به نفس کمک کند. زمانهایی را به یاد بیاورید که دوش گرفتهاید، به وضع ظاهریتان رسیدگی کردهاید و لباس مرتب پوشیدهاید. در چنین شرایطی، اگر جلوی آئینه بایستید، تصویر ذهنی بهتری در مورد خودتان ترسیم خواهید کرد و حس اعتماد به نفس خواهید داشت.
یک بار این پیشنهاد را امتحان کنید، قول میدهیم حالوهوای کل روزتان عوض خواهد شد.
12) خودتان را با دیگران مقایسه نکنید.
سبک زندگی هر انسانی با انسان دیگر متفاوت است و هر کس ارزشهای مشخصی برای خودش دارد. حتی اگر در ظاهر شرایطتان با یک فرد دیگر یکسان باشد، باز هم متغیرهای زیادی وجود دارند که پنهان هستند. فصل اول زندگی خودتان را با فصل بیستم زندگی دیگران مقایسه نکنید و سفر منحصربهفرد خودتان را طی کنید.
13) خودتان را بابت اشتباهاتی که داشتهاید، ببخشید.
هیچ فردی خوب مطلق یا بد مطلق نیست. انجام یک کار اشتباه، باعث نمیشود شما به یک انسان منفور تبدیل بشوید. بنابراین، خودتان را ببخشید و به خودتان فرصت جبران بدهید.
14) گفتگوهای درونیتان را اصلاح کنید.
هر بار که صدای انتقادگر درونیتان بلند شد، بلافاصله آن را متوقف کنید و به دنبال شواهدی بگردید که نشان دهد آن انتقاد صحیح است. برای مثال میتوانید از دوستتان سوال کنید که آیا این امر حقیقت دارد یا خیر.
اگر این کار را انجام بدهید، متوجه خواهید شد بسیاری از گفتگوهای درونی منفی شما، بیاساس هستند.
سخن پایانی
- اعتماد به نفس یک انتخاب شخصی است و شما هستید که باید تصمیم بگیرید میخواهید از این به بعد زندگیتان را با اعتماد به نفس زندگی کنید یا بدون آن.
- اعتماد به نفس حقیقی این نیست که نترسید؛ اعتماد به نفس واقعی آن است که بدانید و مطمئن باشید با اینکه میترسید، اما بیگمان دست به عمل خواهید زد.
- در زندگی، موقعیتهایی پیش میآید که هر انسانی باشد، به صورت موقتی، اعتماد به نفسش را از دست میدهد. مشکل زمانی ایجاد میشود که این کمبود اعتماد به نفس و احساس نارضایتی از خود، همیشگی شود و زندگی فرد را مختل کند.
- افزایش اعتماد به نفس به شکل فوری و یکشبه اتفاق نمیافتد. اگر میخواهید اعتماد به نفستان را ارتقا بدهید و بالا نگه دارید، باید هر روز تمرین کنید.