دلیل طلاق چیست؟

اگر بخواهیم معنای طلاق را بدانیم، باید بگوییم شاید طلاق در ظاهر معنای تلخی داشته باشد، اما معنای واقعی آن تلخ نیست. این واژه گاهی به معنای رهایی و ترک کردن است. البته در ادبیات عامیانه و محاوره ای ما، طلاق را جدایی در ازدواج یا انحلال و فسخ یک قرارداد عاطفی تعریف کرده اند.

شاید بتوان گفت دو نوع طلاق مرسوم و متداول است که یکی همان طلاق قانونی، حقوقی یا شناسنامه ای است و نوع دیگر طلاق هیجانی که گاه به اشتباه به آن طلاق عاطفی می گویند. گاهی هم شاهد طلاق هایی مثل طلاق مالی، خانوادگی یا اجتماعی هستیم؛ مثلاً در طلاق مالی دو طرف ظاهراً ارتباط خوبی با هم دارند، اما هر کس حساب و کتاب جدایی دارد یا وقتی طلاق خانوادگی اتفاق می افتد که خانواده ها هیچ کاری ندارند و دو طرف فقط با یکدیگر زندگی می کنند، در طلاق اجتماعی هم هر کس سعی می کند با گروه دوستان خودش باشد.

سوالی که اغلب در ذهن ما شکل می گیرد این است که چگونه رابطه ای که زمانی با عشق و علاقه آغاز می شود، به جایی می رسد که راهی جز تمام شدن ندارد؟ شاید مشکلات رفتاری خود ما، رابطه را به این مرحله می کشاند؛ یا شاید هم دلایلی دیگر عامل طلاق باشند. شما می توانید با برخی از مهم ترین دلایل طلاق آشنا شوید.

1) انتخاب اشتباه
دلایل متفاوتی را می توان برای طلاق و جدا شدن راه دو نفر در مسیر زندگی مشترک ذکر کرد، اما شاید بتوان گفت مهم ترین دلیل آن، انتخاب اشتباه است. در واقع وقتی ما کسی را به اشتباه انتخاب می کنیم، باید بدانیم که انتخاب غلط قطعاً منجر به شکست خواهد شد و البته فقدان شناخت کافی ماهیت ازدواج هم یکی دیگر از موارد مهمی است که افراد را وادار به جدایی می کند.

2) شناخت ماهیت ازدواج
بعضی از زوج ها سال ها پس از ازدواج هنوز از معنای واژه ازدواج اطلاعی ندارند و اصلاً نمی دانند برای چه ازدواج کرده اند و به سبب همین عدم شناخت کافی در مورد ازدواج، سوالات زیادی در ذهن آنها به وجود می آید. افراد با خود فکر می کنند: «چرا من باید آزادی ام را از دست بدهم؟ اصلاً آیا درست است که همه هزینه زندگی بر دوش من باشد؟ چه اشتباهی کردم که فکر می کردم می توانم با ازدواج به آرامش بیشتری برسم و…» و همین مورد موجب می شود توقعاتی از طرف مقابل داشته باشیم که با برآورده نشدن آنها ناامید شویم و حتی تمایل مان را برای ادامه ارتباط از دست بدهیم.

3) کمبود یا نبود هیجان
وقتی در یک ارتباط هیچ نشانی از هیجان و شور و شوق وجود نداشته باشد و زندگی یکنواخت شده باشد، دو نفر به تدریج برای همدیگر عادی می شوند و این موضوع، کاملاً طبیعی است و در ازدواج باید این مورد را هم در نظر بگیریم، در غیر این صورت سرخورده و دلزده خواهیم شد. برای مثال وقتی شما یک موبایل می خرید اوایل خیلی با هیجان و شگفتی درباره آن فکر می کنید، ولی به مرور زمان حتی اگر گوشی از دست تان هم بیفتد، خیلی به آن توجه نمی کنید! این موضوع در واقع اصل یکنواختی را مطرح می کند و می گوید که: «هر چیز با ارزشی بعد از مدتی عادی می شود.» البته که همسر شما در حد موبایل نیست؛ ولی این اصل، در همه موارد حتی روابط افراد هم صدق می کند و باید پذیرفت که هیجان روابط بعد از مدتی از بین می رود. طبق قانون اصل مجاورت درست است که با مجاورت همیشگی و زیاد در کنار همدیگر هیجان و شور ما کمتر می شود، اما باید بدانیم ارتباط ما عمیق تر، صمیمی تر و با ارزش تر خواهد شد.

4) دخالت خانواده ها
یکی از مشکلاتی که بسیاری از زوج ها با آن درگیر هستند، دخالت های بیش از حد خانواده ها در مورد مشکلات فرزندانشان است. در اغلب خانواده ها می بینیم که فرزندان بعد از ازدواج هم حتی گاهی به صورت ناآگاهانه تحت تاثیر و حمایت خانواده قرار می گیرند؛ بنابراین ما هر قدر هم که احساس قدرت کنیم، باز هم تحت تاثیر اطرافیان قرار می گیریم؛ درست مثل اینکه ما هر قدر هم ادعا کنیم که نسبت به سرما مقاوم هستیم، در شرایطی که سرما بیش از حد شود، بدن ما هم به صدا در می آید و تحت تاثیر آن شرایط قرار می گیرد.

5) خیانت، خشونت و انواع آن
در گذشته شاید یک دسته بندی بیشتر برای خیانت وجود نداشت و آن هم خیانت جنسی بود. ولی این روزها رده بندی های جدی تری به این مقوله اضافه شده است که شامل خیانت های روانی، کلامی و جنسی می شود. امروزه با توجه به سطح پایین تاب و تحمل افراد، میزان طلاق بر اثر خیانت بسیار بالا رفته است و خشونت هم یکی از عواملی محسوب می شود که رابطه دو نفر را به سردی و جدایی می کشاند؛ خشونت کلامی، فیزیکی و روانی از همان دسته هستند. گاهی حتی یک نگاه خشونت آمیز، باعث رنجش افراد می شود و در خشونت های روانی هم فقدان ارتباط های درست و ایجاد حس ناخوشایند به طرف مقابل موجب رنجش، سردی و گاه جدایی می شود.

6) ارتباطات زناشویی
یکی از عوامل بسیار مهم جدایی زوج ها ارتباط زناشویی نامناسب است که این عامل گاهی اولین عامل جدایی زوج ها به شمار می رود؛ یعنی می توان گفت افراد در بسیاری از موارد با گرفتن عیب و ایرادهای دیگری و سرپوش گذاشتن بر مشکل اصلی، آن موضوع را نادیده می گیرند.

7) عدم تفاهم در مورد بچه دار شدن
گاهی بعضی زوج ها در یکی از موضوعات مهم زندگی خانوادگی خود با یکدیگر همسو، هم عقیده و هم جهت نیستند و همین موضوع هم باعث می شود آنان نتوانند به ارتباط با یکدیگر ادامه دهند. یکی از این موضوعات بسیار مهم نیز بچه دار شدن است. یعنی گاهی یکی از طرفین آنقدر علاقه مند است بچه دار شود که حاضر است از همسرش جدا شود؛ حتی بعضی زوج ها گاهی به دلیل نداشتن تفاهم بر سر تعداد بچه ها نیز تصمیم به جدایی می گیرند. می توان گفت در واقع عدم تناسب در سبک تربیتی فرزندان نیز معمولاً باعث فروپاشی بنیان خانواده ها می شود.

8) عوامل اقتصادی و مشکلات مالی
یکی دیگر از مشکلات مهمی که باعث جدایی زوجین می شود، نداشتن تمکن مالی و ایجاد مشکلات اقتصادی در خانواده است. بیکاری همسر و اینکه مردی نتواند به اندازه کافی معیشت خانواده را تامین کند، از یک طرف و همچنین زیاده خواهی های طرف مقابل باعث می شود که آنها نتوانند با یکدیگر زندگی کنند.

9) اعتیاد به مواد مخدر و فضاهای مجازی
اعتیاد به مواد مخدر باعث به وجود آمدن پیامدهای ناگواری می شود که یکی از آنها می تواند جدایی همسران از یکدیگر باشد. گاهی پس از سال ها زندگی با فرد معتاد هیچ چاره ای جزء ترک کردن او نیست. بعضی اوقات هم پرداختن بیش از حد به فضاهای مجازی در اینترنت یا برنامه های ماهواره ای باعث می شود افراد تصورات غیر واقع بینانه ای از یکدیگر داشته باشند و همین تصورات مانع زندگی کردن آنها در کنار هم خواهد بود.

زندگی تان سرشار از خوشی و خوشکامی باشد.

[toggle title=”برای مشاهده منابع اینجا کلیک کنید.” state=”close” ]

مقاله علمی و آموزشی «دلیل طلاق چیست؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا مصاحبه یکتا فراهانی با دکتر مصطفی فروتن – روانشناس – در مجله موفقیت، به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.

[/toggle]

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا