چگونه به آرامی عادت های خوب بسازیم؟
ما در تلاش برای پربازدهتر شدن، اپلیکشنهای جدیدی دانلود میکنیم، برنامهی روزانهمان را بهینه میکنیم، حواسپرتیها را از بین میبریم و دیگر چیزهایی که به بهرهوری کمک میکنند را امتحان میکنیم. اما آیا تا به حال به نقشی که عادت های روزمره در موفقیت بازی میکنند فکر کردهاید؟
عادتها ابزارهای بهرهوری قدرتمند هستند زیرا میتوانند زمان و تلاش ما برای سرمایهگذاری در مسئولیتهای معمول را کاهش دهند.
این امر به ما اجازه میدهد توجه بیشتری به فعالیتهایی که به زندگی معنی بیشتری میدهند، اختصاص دهیم.
کتاب قدرت عادات از چارلز داهیگ به عنوان کتابی برای یادگیری علم عادتها و نحوه استفاده از آنها برای پربازدهتر شدن مورد استفاده قرار میگیرد.
عادت ها به شما کمک میکنند تا با قدرت اراده محدود خود مبارزه کنید.
فاکتور شماره یک که ما را برای رسیدن به اهدافمان محدود میکند تواناییها، مشکلات مالی یا شرایط ما نیستند بلکه اراده ما است. اگر شما اراده نامحدود داشته باشید، هیچ یک از چالشهایی که با آن روبرو میشوید، شما را متوقف نخواهد کرد زیرا شما توانایی غلبه بر آنها را دارید یا راهحلی میتوانید برای برطرف کردن آن پیدا کنید.
چالش این است که هیچکس قدرت ارادهی نامحدود ندارد. مطالعات متعدد، از جمله تعدادی که در کتاب ذکر شده، نشان دادهاند که قدرت اراده مانند عضله است. هرچه بیشتر از آن شما استفاده کنید، بیشتر فرسوده میشود و شما در نهایت به مرحلهای خواهید رسید که هیچ انرژی برای ادامه تلاش ندارید. این زمانی است که کارهایی مانند از کار در رفتن برای نشستن جلوی تلویزیون با یک بسته چیپس انجام میدهید.
همچنین مانند یک عضله، شما میتوانید در طول زمان ارادهی خود را تقویت کنید که در مسیر عادت ها میتوانند یک ابزار قدرتمند باشند. ساختن عادتها وابستگی شما به اراده را کاهش میدهد. زیرا میزان تصمیماتی که برای موفقیت میگیرید را محدود میکند. هرچه عادت های بیشتری داشته باشید، ارادهی بیشتری برای وظایفی که نمیتوانند به عادت تبدیل شوند مانند حل مشکلات منحصر به فرد ذخیره خواهید کرد.
به تمام وظایفی که میتوانید روزانه بطور منظم انجام دهید و تنوع بسیار کمی دارند فکر کنید. هنگامی که شما فهرستی دارید، روشی را ایجاد کنید تا هر بار این کارها را به صورت یکسانی انجام دهید، تا تبدیل به عادت شوند. یک نقطه شروع بسیار عالی، روال صبحانه است. هر روز آن را یکسان انجام دهید تا وقت و انرژی خود را برای تصمیمگیری در مورد صبحانه هدر ندهید.
دستورالعمل برای ایجاد عادت
تحقیقات انجام شده بر اساس تواناییهای عادتسازی در بیمارانی که حافظهشان را از دست دادند، نشان میدهند که مغز انسان یک روش ساده و در عین حال قدرتمند برای توسعه عادات دارد. به نظر میرسد عادتها خیلی شبیه حافظه عضلانی هستند. هنگامی که یک نشانه از شما میخواهد آنها را انجام دهید، مغز با تفکر بسیار اندک آن را انجام میدهد.
در اینجا چگونگی شکل دادن عادتها را بیان میکنیم:
1. یک نشانه ساده و روزمره را انتخاب کنید.
به عنوان مثال، اگر میخواهید یک عادت دویدن روزانه را در خود ایجاد کنید، نشانهی آن را کفشی قرار دهید که وقتی صبح از خواب بیدار میشوید آن را در کنار تخت خود میبینید.
2. به خود پاداش بدهید.
پاداش شما ممکن است ذاتاً در فعالیتی که انجام میدهید وجود داشته باشد. به عنوان مثال، بسیاری از مردم احساس میکنند که اندورفینی که از دویدن میگیرند خود پاداش است. دیگران از یک پاداش فیزیکی مانند میان وعده سالم و یا کمی آرامش استفاده میکنند تا پس از اتمام دویدن چیزی داشته باشند که برای آن هیجانزده باشند. صرفنظر از این امر، شما نیاز به چیزی دارید که برای تبدیل شدن یک فعالیت به عادت به شما انگیزه دهد.
3. یک برنامه مدیریت بحران ایجاد کنید.
عادتها شکننده هستند. یک روز استراحت از انجام آن زمانی که باید آن را انجام دهید میتواند به راحتی آن را از بین ببرد. این امر به این معنی است که شما میتوانید عادتهای مناسب را برای چند ماه مستقیماً حفظ کنید و سپس یک روز را به انجام کارهای دیگر اختصاص دهید که منجر به غفلت از آن در روزهای پس از آن میشود. اینگونه است که عادت شما شکسته میشود.
شما میتوانید با ایجاد برنامههایی برای مقابله با این اتفاقات که ممکن است باعث از بین رفتن عادت شود، جلوگیری کنید. یک مثال که داهیگ در کتاب خود از آن استفاده میکند شامل گروهی از بیماران جراحی ارتوپدی است. بسیاری از مردم هرگز بطور کامل بهبود نمییابند زیرا نمیتوانند عادت اعمال احیای فیزیکی خود را نگه دارند. با این حال، گروهی از بیماران که بیشتر از هر گروه دیگری بهبودی یافتند وجود دارند. بعضی از بیماران، بدون آموزش، برنامههایی برای مقابله با لحظات دردناک در جلسات توانبخشی خود ایجاد میکنند. همان نقطه که بسیاری دیگر عادتهایشان را میشکنند. برنامههای بیماران اغلب شامل یادآوری پاداشهایی که بلافاصله پس از تمرینات توانبخشی خود دریافت میکنند میشود.
برای حفظ عادات، شما نیاز به ثبات دارید. برنامهریزی کنید و هر کاری که لازم است تا این ثبات را بدست بیاورید انجام دهید. تحقیقات داهیگ نشان میدهند که بدون توجه به اینکه چقدر قوانین را برای ایجاد عادتهای جدید دنبال میکنید، نمیتوانید این کار را انجام دهید مگر اینکه باور کنید تغییر امکانپذیر است.
اگر اعتقاد نداشته باشید که عادتهای شما تغییر میکنند، مانع روانشناسی از ایجاد عادات جدید جلوگیری خواهند کرد.
چگونه عادتهای بد را تغییر دهیم؟
اغلب برای ایجاد عادت های جدید و رسیدن به اهداف خود، شما باید عادتهای بد را جایگزین کنید. توجه داشته باشید که جایگزینی پایان نیست. پایان دادن عادتهای بد با تصمیمگیری برای آن بسیار دشوار است. زیرا مغز ما پاداشی که عادت بد با خود به همراه دارد را میخواهد. در لحظاتی که قدرت اراده شما کم است، اشتیاق شما برای عادت بد باز میگردد.
برای جایگزینی عادتهای بد باید اشتیاق خود را با محدود کردن دسترسی به انجام آن و جایگزینی پاداش با عملی که پاداش یکسانی دارد، کاهش دهید.
برای مثال، اگر عادت بد شما خوردن غذای ناسالم در هنگام آمدن به خانه پس از کار است، میتوانید با خوردن یک میان وعده سالم، که همان طعم را دارد این عادت بد را جایگزین کنید.
نقش عادات در پویایی تیم
عادات فقط بر فرد تاثیر نمیگذارد. داهیگ در کتابش توضیح میدهد که چگونه در طول زمان، عادتها میتوانند در سراسر تیمها و حتی کل سازمانها شکل بگیرند. اگر شما یک رهبر هستید، این مهم است که از این امر آگاهی داشته باشید، بنابراین میتوانید ببینید که عادتهای رفتار تیم شما چه هستند.
یک مثال قدرتمند که داهیگ از آن استفاده میکند فرهنگ سمی در یک بیمارستان است که در آن روابط بین پرستاران و پزشکان بهگونهای شکست خورده که پرستاران نام پزشک را بر اساس سختی کار با او با رنگهای مختلف روی تخته مینوشتند.
پس از اینکه بیمارستان با مطبوعات بد و صدها هزار دلار جریمه پس از یکسری موارد به دلیل بیدقتی دكتر روبرو شد، مقامات برای اصلاح عادات تیم دست به اقدام زدند. این امر شامل ایجاد عادتهای جدید از طریق چک لیستها و دوربینهای اضافی و دیگر ابزار برای اطمینان اینکه کارکنان بیمارستان عادات جدید را انجام دهند میشد.
در حالی که عادتهای بد تیم شما ممکن است افراطی نباشند، اما بر میزان بهرهوری و عملکرد هر فرد تاثیر میگذارد.
هنگامی که بحث تغییر عادت گروهی به میان میآید، کلید این است که روی عادات سنگین (عادتهای تک نفره که رفتارهای مختلف را تحت تاثیر قرار میدهند) تمرکز کنید. در مورد وظایفی که تیمتان تلاش میکند به علت تنش و یا کمبود ساختار به صورت سازنده تکمیل کنید فکر کنید و عادتهایی را که مشکل را برطرف میکنند و یا کاهش میدهند را انتخاب کنید.
هنگامی که عادت سنگین را که میخواهید هدف قرار دهید شناسایی کردید یک حلقه عادت ایجاد کنید که در آن کارکنان عادت مثبت را تا جایی تکرار کنند که آن را به صورت اتوماتیک انجام دهند. همانند سایر اهداف، پیشرفت عادات فرد و تیم خود را پیگیری کنید تا بتوانید مناطق بهبودی را بطور پیوسته شناسایی کنید.