آشنایی با مفهوم برخی واژه های حقوقی

اصطلاحات و واژه های حقوقی لزوماً مختص دادگاه ها نیستند و گناهکار و بی گناه نمی شناسند. همه ی افراد در طول زندگی با واژه های حقوقی سر و کار خواهند داشت. بنابراین عدم آشنایی با مفهوم این واژه ها می تواند یک نقص در اطلاعات عمومی به حساب آید و شاید موجب ضرر و زیان نیز بشود.

شما می توانید در ادامه با مفهوم برخی از واژه های حقوقی مرسوم آشنا شوید.

آئین دادرسی
اسم مجموعه ای است از قوانین و مقررات که به منظور تشریفات رسیدگی به مرافعات یا شکایات (قضائی و اداری) یا درخواست های قضائی (مانند درخواست در امور حسبی) و مانند آنها وضع و به کار می رود، مانند آئین دادرسی مدنی (اصول محاکمات حقوقی)، آئین دادرسی کیفری و آئین دادرسی اداری و جزء اینها.

اقامه دعوی
(دادرسی) طرح دعوی در مرجع صلاحیت دار مدنی یا کیفری یا اداری.

تامین خواسته
(دادرسی مدنی) وثیقه و تضمینی که مدعی از اموال مدعی علیه قبل از صدور حکم به نفع خویش از طریق دادگاه می خواهد. اگر این وثیقه را پس از صدور حکم بخواهد تامین را در این مورد تامین محکوم به می گویند.

تجدیدنظر
رسیدگی مجدد نسبت به آرای دادگاه های بدوی، چنانچه مرجع تجدیدنظر پس از رسیدگی به اشتباه بین حکم و یا عدم صلاحیت دادگاه بپردازد و رای را نقص و رسیدگی مجدد می نماید.

اجرت المثل
اگر کسی از مال دیگر منتفع شود و عین مال باقی باشد و برای مدتی که منتفع شده بین دو طرف مال الاجاره ای معین نشده باشد آنچه را که بابت اجرت منافع استیفاء شده باشد به صاحب مال مزبور بدهد اجرت المثل نامیده می شد خواه استیفاء مزبور با اذن مالک باشد خواه بدون اذن او. در صورت اخیر، اجرت المثل جنبه خسارت را هم دارد.

احضارنامه
ورقه ای که در آن دادگاه یا قاضی امر به حضور کسی اعم از متهم یا مطلع یا گواه به دادگاه و مراجع قضائی کرده باشد.
ضمانت اجرا؛ تخلف از این امر جلب به دادگاه و به مرجع دستور دهنده است.

اسناد
جمع سند است و آن نوشته ای است که در مقام دعوی یا دفاع و برای اثبات چیزی قابل تمسک و استفاده باشد.

اخطاریه (اخطارنامه)
نامه ای رسمی که از طرف دادگاه به شخص ابلاغ می شود و در آن اجرای امری را می خواهند.

اخطار
در لغت به معنی یادآوری کردن و خاطر نشان نمودن است.

در اصطلاحات اداری (اعم از قضائی و…) یادآوری کردن رسمی یک یا چند مطلب در حدود مقررات جاری است مانند اخطارهای مالیاتی و اخطارهایی که از طرف وزارت دادگستری یا ثبت برای اشخاص در حدود قانون فرستاده می شود.

استشهاد
در اصطلاح به برگ استشهادیه و دعوت شهود به اداء شهادت در ورقه ی عادی یا رسمی را گویند.

استشهادیه
ورقه محتوی استشهاد یا ورقه ای که در آن شهادت شهود نوشته شده باشد. ورقه ای که شهود به خط خود، گواهی خویش را بر آن نوشته باشند یا کسی از جانب آنان متن شهادت را تهیه کرده و به امضای گواهان رسانده باشد.

اظهارنامه
نوشته ای است که مطابق مقررات قانونی تنظیم می شود و وسیله ی قانونی بیان مطالب است و به آن اظهاریه هم گفته می شود.

اعسار
صفت غیر بازرگانی که فرد بواسطه عدم کفایت دارایی یا دسترسی نداشتن به مال خود، قدرت پرداخت هزینه دادرسی یا دیون خود را نداشته باشد.

بازپرس
(دادرسی کیفری) دادرسی که شغل وی استنطاق از متهمان در مورد اتهام و تحقیق از مطلعین راجع به اتهام است و بطورکلی کشف جرم و ممانعت از فرار متهم از اهم وظایف وی است. در اصطلاح دیگر او را قاضی تحقیق و مستنطق گویند.

اصطلاح قاضی تحقیق عملاً استعمال نمی شود و اصطلاح مستنطق نیز در شرف متروک شدن است. اصطلاح بازپرس در حال حاضر اصطلاح جاری است.

برگ جلب
ورقه رسمی صادر شده از مقام صلاحیت دار حاوی امر به احضار مخاطب نزد مرجع صلاحیت دار برای رسیدگی به موضوعی که نزد آن مرجع مطرح است.

تصرف عدوانی
(به معنی اعم) عبارت است از خارج شدن مال از ید مالک (یا قائم مقام قانونی او) بدون رضای مالک یا عدم اذن قانونی او است یا به عبارتی ید غیر قانونی.

حکم غیابی
حکمی است که خوانده در اولین جلسه دادرسی حضور نداشته و پاسخ هم نداده است.

حکم قطعی
حکم غیر قابل اعتراض و پژوهش؛ و نیز حکم قابل اعتراض که در موعد اعتراض و پژوهش شکایت نشده باشد؛ و نیز احکامی که در رسیدگی پژوهشی صادر می شود و حکمی که پس از شکایت پژوهشی قرار سقوط صادر شده باشد، قطعی است.

خواسته
چیزی که در مرافعه یا امور حبسی، اشخاص از دادگاه بخواهند. این کلمه به جای «مدعی به» استعمال می شود.

خیانت در امانت
استعمال مال مورد امانت به توسط امین در جهتی که منظور صاحب مال نباشد.

دادخواست
دادخواست یا عرض حال، شکوائیه ای است که به مراجع قضائی بطور کتبی (در اوراق مخصوص) و یا شفاهی عرضه می شود.

درخواست از مراجع قضائی اعم از دادخواست است زیرا هر دادخواستی متضمن درخواستی است ولی هر درخواستی ملازم با دادخواست و شکوی نیست مانند درخواست در امور حبسی و درخواست صدور اجرائیه و….

رد دادخواست
هرگاه دادخواست به جهتی از جهات قانونی ناقص باشد و رفع نقص از آن نشود، مطابق مقررات رد می شود. طرح دعوی پس از آن محتاج به تجدید دادخواست است.

دادخواهی
تقاضای اجرای عدالت، تظلم، شکایت بردن.

دادگاه مدنی
دادگاهی است که به دعاوی حقوقی (غیر کیفری) رسیدگی می کند، مانند دعوای مالکیت، ارث و….

دعوای مدنی (حقوقی)
دعاوی ناشی از روابط حقوقی مربوط به حقوق مدنی را گویند. این دعوی مدنی به معنی اعم است که شامل دعوی بازرگانی هم می باشد ولی اگر دعوی بازرگانی از معنی عام دعوی مدنی خارج شود بقیه را دعوی مدنی به معنی خاص گویند.

دعوای کیفری
دعوایی است که جرمی در آن صورت گرفته باشد. به معنی دعوای جزایی است. مثل: کلاهبرداری، رشوه، سرقت، قتل، فحاشی و….

نکته 1: تقصیر برای اثبات این جرایم باید محرز باشد.

نکته 2: برای رسیدگی به این جرایم باید شکوائیه ای روی کاغذهای معمولی تنظیم کرد و علت و دلایل جرم را بطور مختصر توضیح داد و تسلیم دادگاه کرد. دادگاه نسبت به نوع جرم و در مقایسه با دعاوی حقوقی، با سرعت بیشتری به آنها رسیدگی خواهد کرد.

شخص حقیقی
به معنی شخص طبیعی است. شخص طبیعی مانند انسان که از حقوق طبیعی برخوردار است و می تواند در واقع تکالیف حقوقی را به عهده بگیرد.

شخص حقوقی
عبارت است از گروهی از افراد انسان یا منفعتی از منافع عمومی که قوانین موضوعه آن را در حکم شخص طبیعی و موضوع حقوق و تکالیف قرار داده باشد مانند شرکت تجاری، انجمن ها، دولت، شهرداری، صندوق ها و…. شخص حقوقی موضوع هر حق تکلیفی است جز آنچه که اختصاص به طبیعت انسان دارد.

ظهرنویس
کسی که فعل ظهرنویسی را به جا می آورد. (کسی که پشت سفته، چک یا برات را امضاء می کند.)

عشریه
در مقابل خدمت دستگاه دولت برای اجراء رای محاکم عشر محکوم به از محکوم علیه گرفته می شود که آن را در اصطلاح عشریه اجراء و یا به اختصار عشریه می گویند.

متهم
کسی که فاعل جرم تلقی شده ولی هنوز انتساب جرم به او محرز نشده است؛ و در مقابل مجرم استعمال می شود.

مستثنیات دین
اموال مصون از توقیف. این اموال هر چند از جانب محکوم له معرفی شود تا به جای طلب او وصول شود، مصون از بازداشت می باشند. زیرا ادامه زندگی خانواده به وجود این اموال بستگی دارد.

حافظ
شخص امینی که در اجراء احکام یا اسناد مال توقیف شده، بدست او به امانت سپرده می شود.

اساسنامه
مقررات یا قراردادی که برای طرز کار یک جمعیت (در حقوق عمومی یا خصوصی) مقرر و معین می شود مانند قانون اساسی و اساسنامه شرکت های تجاری و انجمن ها.

اجرای احکام
به کار بستن رای یا قرار محاکم قضائی یا دیگر مراجع قانونی، فعلیت بخشیدن به موقع عمل در آوردن حکم و دستور دادگاه، به موقع اجرا گذاشتن رای دادگاه.

اجرت المسمی
اجرت مذکور در عقد اجاره را اجرت المسمی گویند.

اخطار رفع نقص
اخطاری که در آن نقایص مربوط به دادخواست بطور تفصیلی از طرف مدیر دادگاه به مدعی کتباً اطلاع داده می شود و به مخاطب مهلت داده می شود که ظرف پنج روز نقص عرض حال خود را بر طرف کند.

آگاهانه قدم بر دارید.

[toggle title=”برای مشاهده منابع اینجا کلیک کنید.” state=”close” ]

مقاله آموزشی «آشنایی با مفهوم برخی واژه های حقوقی»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا کتاب نامه نگاری برای همه، نوشته ی پونه بازرگان از انتشارات فراروی، منتشر شده در دی 1391 با شابک 6-92-8259-964-978 به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.

[/toggle]

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا