چرا باید از شکست درس بگیریم؟

بعد از هر شکست و زمین خوردنی باید بلند شویم و به همه ماجراهایی که اتفاق افتاده خوب فکر کنیم و تا جایی که میتوانیم از همه تجربیاتمان درس بگیریم و خودمان را برای موفقیت در آینده آماده کنیم. ما تنها انسانی نیستیم که شکست خورده است. همه انسانها در طول زندگیشان بارها و بارها دچار عدم موفقیت شدهاند و لحظات سخت و دشوار شکست را تجربه کردهاند. ناراحتی پس از شکست هم طبیعی است. هر شخصی که تلاش کند و شکست بخورد، غمگین میشود.
چگونه با شکست برخورد کنیم؟
اما اینکه چطور با شکست برخورد کنید اهمیت ویژهای دارد. انسانهای ضعیف مدام فکر این هستند که چطور شکست نخورند! آنها مدام فکر نتیجه هستند. در حالی که انسانهای موفق به خوب انجام دادن کار و کسب تجربه فکر میکنند. این افراد از کارهای سخت استقبال میکنند چون دنبال یاد گرفتن هستند. اینها پس از هر شکستی میگویند: «این دفعه را باختم ولی در عوض تجربه کسب کردم. دفعه بعد از روش دیگری استفاده خواهم کرد.» تلاش و آموزش، کارآیی را افزایش میدهد. پس بهتر است به جای خودخوری، مسئولیت قبول کنیم نه اینکه خود را سرزنش کنیم. فراموش نکنید همیشه و در همه جا پشتکار، تعهد و تلاش نتیجه میدهد.
اکثر رفتارها قابل اصلاح هستند، پس اهمیت آموزش را فراموش نکنید. برای اینکه فردی قهرمان شود حدود هشت ساعت در روز تمرین میکند. حالا اگر شما تلاش نکنید و برای قهرمانی تمرین نکرده باشید، هرگز به موقعیت یک قهرمان نخواهید رسید. انسانها خیلی بیشتر از آنچه فکر میکنند توان یاد گرفتن دارند. ما باید بدانیم که دلیل اکثر شکستها کمکاری و عدم آموزش است. غالباً انسانها آخرین حد توانایی خود را نمیدانند چون هرگز سعی نکردهاند به آن حد نزدیک شوند.
از طرفی بعضی از دلایل شکست تنها بهانهای بیش نیست. خود کمبینی هم چیزی شبیه به همین است، اما قبل از عمل بروز میکند. بهانههایی که زیاد استفاده میشوند از این قرار است: خستهام. مریضام. عصبانیام. آماده نیستم و… این بهانهها در کوتاه مدت اضطراب و ناکامی حاصل از شکست را کاهش میدهند، اما در بلندمدت موجب کاهش اعتماد به نفس و افزایش ترس میشوند. اعتماد به نفس حاصل تلاش، استفاده از الگوها و روشهای مناسب و صرف وقت مناسب است.
پُر تلاش و کم توقع، به دنبال راههای بهتر باشید. به خودتان سخت نگیرید اما شل هم نگیرید! تلاش کنید و زمان را فراموش کنید.