ما چگونه زمان را درک می کنیم؟

درک زمان، موضوع مطالعه روانشناسی، زبان شناسی و علوم اعصاب است که اشاره به تجربه درونی یا احساس زمان دارد. این احساس یا تجربه درونی به دریافت شخصی فرد از مدت زمان نامحدود رخداد حوادث بستگی دارد. معمولاً فاصله زمانی درک شده بین دو رویداد پی در پی به عنوان مدت درک شناخته می شود. اما زمان درک شده در اکثر موارد با زمان اندازه گیری شده تفاوت دارد و جایی در مغز ما رخ می دهد. البته بنابر جدیدترین تحقیقات انجام شده، این درک در مغز وابستگی مستقیمی با حالات روانی و محیط و… دارد و توهمات زمانی تحت تاثیر این وقایع شکل می گیرند، اما واقعیت این است که درک زمان به یک مجموعه خاص در مغز وابسته نیست.

در این مقاله شما می توانید با نتایج گروهی از تحقیقات روی درک انسان از نحوه گذشت زمان آشنا شوید.

روانشناسان و محققان علوم اعصاب معتقد می باشند انسان ها یک یا چندین سیستم مکمل دارند که ادراک زمان را مدیریت می کنند. تحقیقات مختلف در زمینه علوم اعصاب نشان داده، ادراک زمان بوسیله یک سیستم بسیار پراکنده در مغز انجام می شود. این بخش ها شامل غشای مغز، مخچه و هسته گانگلیس است، اما وقتی پای چرخه زمانی 24 ساعته یا شبانه روزی به میان می آید، هسته های سوپر کیاسماتیک در درون هیپوتالاموس مسئول این درک هستند، ولی در مغز خوشه های سلولی دیگری هم وجود دارد که مسئول حفظ چرخه های کوتاه تر زمانی هستند. شواهدی هم وجود دارد که نشان می دهد، زمان های بسیار کوتاه مانند میلی ثانیه هم توسط نورون های خاصی پردازش می شوند.

اما صرف نظر از تاثیر بیولوژیکی حفظ این چرخه و تاثیر سن بر سرعت گرفتن یا کوتاه شدن زمان، در فواصل زمانی کوتاه هم، ما گاهی چنین احساسی خواهیم داشت. برخی روزها تندتر و برخی کندتر به نظر می رسند؟ آیا واقعاً این پدیده یک معادل بیرونی در جهان فیزیکی دارند، یا محصول دریافت ما است؟

این احساس کش آمدن یا پرواز زمانی را همه ما تجربه کرده ایم، وقتی از مسافرتی خسته به خانه باز می گردیم، سفر پایان ناپذیر به نظر می رسد، در حالی که روزهای خوش تعطیلات با سرعت خیره کننده ای پشت سر گذاشته شده اند و حالا تنها خاطره ای دوردست هستند. پاسخ این تناقض های زمانی به دریافت ما از غیر طبیعی بودن زمان وابسته است. ما عادت به سیری طبیعی برای ریتم زندگی مان داریم.

هرچه شرایط وقایع ناخوشایندتر باشند، به این معنی است که ما متوجه وقایع بیشتری می شویم، مثلاً در یک روز شلوغ کاری با اتفاقات ناگوار چگالی رخدادها بیشتر و بیشتر است و به نظر می رسد هرگز تمام نخواهد شد، چون رخدادهای بیشتر از استاندارد مغزی ما، به معنای گذر کندتر زمان هستند. اما در عوض یک روز تعطیل و سرشار از آرامش خالی از رخدادهای متنوع است، یعنی چگالی رخدادها نسبت به استاندارد مغزی ما کمتر است و در نتیجه زمان سریع تر می گذرد. در حقیقت این پدیده ریشه در واقعیتی دارد که مغز ما بر اساس دریافت توالی رخدادها زمان را درک می کند. هرچه توالی رخدادها بیشتر باشد، زمان کندتر می گذرد و به همین دلیل است که در سن کم رخدادهای روزمره، نرخ این توالی را زیاد کرده و باعث گذر کُند زمان می شوند.

یعنی در بازگشت از یک سفر، شما با انبوهی از رخدادها روبرو هستید که همگی ناآشنا هستند و در نتیجه زمان کش می آید، اما وقتی به سفر می روید، ذهن تان متمرکز یک موضوع است؛ آنچه در مقصد انتظارتان را می کشد و زمان پرواز می کند.

منابع

مقاله علمی و آموزشی «ما چگونه زمان را درک می کنیم؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری، ترجمه و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد.

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. باسلام
    به نظربنده درک زمان بوسیله روان انجام میگیرد وبه مغز منتقل می شود..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا