تکنیک هدف گذاری اسمارت (SMART) چیست؟
زندگی بدون هدف مثل این است که در یک حلقه بینهایت گیر افتاده باشیم. اگر هدف مشخصی نداشته باشیم، هر چقدر هم که تلاش کنیم بیفایده خواهد بود. درست مثل این است که با همه توان خود روی تردمیل در حال دویدن هستیم، ولی به هیچ مقصدی نمیرسیم. از این رو هدف گذاری صحیح یکی از مهمترین اصولی است که در زندگی همواره باید به آن توجه کنیم. اما هدف گذاری آداب مخصوص خودش را دارد که برای رسیدن به موفقیت باید به آن پایبند باشیم. به همین دلیل است که بحث هدف گذاری اسمارت (SMART) مطرح شده است. همانگونه که در این مقاله مطالعه خواهید کرد، با کمک تکنیک هدف گذاری اسمارت، راه رسیدن به اهداف اصولیتر و هموارتر شود.
اگر به این موضوع علاقمندید، مقاله آموزشی هدفگذاری را مطالعه کنید.
بسیاری از ما تعریف دقیقی از هدف گذاری SMART در ذهن خود نداریم. برخی تصور میکنند هدف گذاری SMART تنها به اهداف مشخصی مربوط است. اما حقیقت این است که برای رسیدن به همه اهداف و آرزوها، میتوان از تکنیک هدف گذاری اسمارت استفاده کرد.
هدف یا آرزو مسئله این است!
اصلیترین چالشی که افراد مختلف با آن موجه میشوند، این است که نمیتوانند بین آرزوها و اهداف خود تفاوت قائل شوند. سوال اینجاست که آیا واقعاً اهداف و آرزوها با هم تفاوت دارند؟
اهداف در حقیقت همان آرزوهایی هستند که درجه اهمیتشان برای ما بیشتر است. از این رو به جای تصورات ذهنی روی کاغذ آورده میشوند.
روی کاغذ آوردن آرزوها، آنها را به اهدافی تبدیل میکند که قابل دستیابی هستند. بنابراین باعث میشود برای رسیدن به آنها برنامهریزی کنیم. به این ترتیب رفته رفته به آنها نزدیک و نزدیکتر میشویم. از این رو دیگر ذهنی و غیرقابل دسترس نیستند، بلکه کاملاً ملموس هستند و باعث افزایش انگیزه ما میشوند و امید به زندگی را در ما بیشتر میکنند.
اگر به این موضوع علاقمندید، مقاله آموزشی هدف گذاری موفق را مطالعه کنید.
تعریف هدف گذاری SMART
طبق تحقیقات انجام شده، عامل اصلی شکست یا نرسیدن به هدف، عدم تمرکز است. برای متمرکز شدن روی اهداف، به یک فرآیند مرحله به مرحله نیاز است تا پروسه رسیدن به اهداف قابل کنترل شود و هدف گذاری SMART یک تکنیک موفق و معتبر برای طی کردن مرحله به مرحله تعیین اهداف است.
بسیاری از افراد تصور میکنند هدف گذاری اسمارت همان هدف گذاری هوشمند است. بنابراین در ذهنشان چنین میاندیشند که هدف گذاری SMART، اصول و الگوریتم پیچیدهای دارد و با بهرهگیری از نرمافزارهای کامپیوتری اجرا میشود. اما مسئله اینجاست که واژه اسمارت در عبارت هدف گذاری SMART مخفف چند کلمه کلیدی است که همواره در تعیین هدف باید مورد توجه قرار گیرند.
تعریف 5 شاخص مهم در هدف گذاری اسمارت
1) تعیین هدف مشخص
بسیاری از ما تصور میکنیم، همین که هدفی را برای خودمان تعیین کردیم کافی است. اما مسئله اینجاست که برنامهریزی برای رسیدن به اهداف، به جزئیات بیشتری نیاز دارد. داشتن یک هدف کلی اصل ماجراست. اما اینکه بتوانیم آن را با جزئیات کامل برای خودمان باز کنیم و برای رسیدن به آن برنامهریزی کنیم هم بخش مهمی از یک هدف گذاری SMART را شامل میشود. به عنوان مثال اینکه بگوییم هدف من این است که برای ادامه تحصیل به یک کشور اروپایی مهاجرت کنم، هر چند یک هدف است و میتواند قابل دستیابی باشد، اما اینکه قصد مهاجرت به کدام کشور را داشته باشید، در انتخاب مسیر رسیدن به هدفتان بسیار تاثیرگذار است.
جالب اینجاست که در بسیاری از موارد، تصور میکنیم هدف کلی ما غیرقابل دسترس است، در حالی که وقتی دقیقتر میشویم و با جزئیات بیشتری آن را تعریف میکنیم، مسیر رسیدن به آن هم آسانتر است.
2) قابل اندازهگیری بودن
اگر بخواهیم منطقی به قضیه نگاه کنیم، در صورتی که یک هدف قابل دستیابی است که با شاخصهای مختلفی قابل تحلیل و اندازهگیری باشد. البته این اندازهگیری تنها مربوط به خود هدف نیست. بلکه قابلیت اندازهگیری میزان پیشرفت و نزدیک شدن به هدف را شامل میشود. این نوع تعیین هدف در زیر مجموعه هدف گذاری SMART قرار میگیرد.
برای روشن شدن موضوع تصور کنید که شما برای رسیدن به وزن ایدهآل خود، تحت نظر یک متخصص تغذیه رژیم کاهش وزن میگیرید. اگر فاصله وزن شما از وزن ایدهآلتان 10 کیلوگرم باشد. هدف شما قابل اندازهگیری است.
مطمئناً قرار نیست که این 10 کیلوگرم را به یک باره کم کنید. برای کاهش وزن اصولی باید چندین ماه طبق اصول تعیین شده توسط متخصص، تغذیه خود را کنترل کنید و ورزش کنید تا به وزن ایدهآلتان برسید. اما در طی چندین ماهی که قرار است طبق رژیم پیش بروید. هر 3 هفته یکبار وزن خود را با ترازو اندازهگیری میکنید. با هر بار وزن کردن نیز میبینید که رفته رفته به وزن ایدهآلتان نزدیک و نزدیکتر میشود.
اگر به این موضوع علاقمندید، مقاله آموزشی توسعه فردی را مطالعه کنید.
3) دست یافتنی بودن
هدف گذاری SMART چندان موافق با رویاپردازی نیست. البته نمیتوان منکر این قضیه شد که رویاپردازی بخش بزرگی از زندگی تک تک ما را تشکیل میدهد. همه ما هر روز ساعتها از وقت خود را غرق در رویاهای خود سپری میکنیم. اما قرار نیست همه این آمال و آرزوها را به عنوان اهداف زندگی خود قرار دهیم.
در هدف گذاری اسمارت منظور از دست یافتنی بودن کاملاً نسبی است. بنابراین هر کس بر اساس تواناییها و مهارتهای خود میتواند این دست یافتنی بودن یا نبودن را تعریف کند. اما مسئلهی غیرقابل انکار این است که در این نوع از هدف گذاری، اهداف باید کاملاً واقعبینانه انتخاب شوند. به قول معروف سنگ بزرگ نشانه نزدن است. بنابراین باید هدفی را تعیین کنیم که با قابلیتهای ما نیز مطابقت داشته باشد.
به عنوان مثال برای یک دانشجوی سال اولی رشته هوا و فضا که اطلاعات چندانی در مورد نحوه عملکرد فضاپیماها و سفرهای فضایی ندارد، داشتن هدفی مثل سفر به کره ماه در طی یک سال آینده، بیشتر شبیه یک رویا هست تا واقعیت!
البته این هدف در صورت داشتن علاقه و پشتکار قابل دستیابی خواهد بود، اما بدون شک زمان تعیین شده برای رسیدن به این هدف منطقی نیست، زیرا مطالعه در خصوص فضاپیماها و شرایط زندگی فضانوردان به زمان به مراتب بیشتری نیاز دارد. در حقیقت این هدف بیشتر برای یک دانشمند فضایی مناسبتر است تا یک دانشجوی سال اولی رشته هوا و فضا!
اگر به این موضوع علاقمندید، مقاله آموزشی برنامه ریزی چیست را مطالعه کنید.
4) مرتبط بودن هدف
در هدف گذاری SMART مرتبط بودن هدف با سبک زندگی و شرایط موجود، یکی از شاخصهای اساسی تعیین هدف است. این شاخص نیز در حقیقت حد تمایز رویا از واقعیت است. چرا که در بسیاری از مواقع رویاهایی که در سر میپرورانیم بسیار متفاوتتر از استعدادها و قابلیتهای ما هستند. این ایدهها برای رویاپردازی مناسب هستند، اما نمیتوان به صورت هدفمند برای رسیدن به آنها تلاش کرد. از این رو مرتبط بودن هدف با شرایط فعلی یکی از مهمترین نکاتی است که در هدف گذاری اسمارت باید مورد توجه قرار گیرد تا هدف قابل دستیابی باشد.
به عنوان مثال کسی که استعداد غیرقابل وصفی در زمینه موسیقی دارد، میتواند هدفی مثل تبدیل شدن به یکی از افراد مطرح موسیقی جهان داشته باشد. اما اینکه یک داروساز موفق بخواهد به یکی از افراد معروف موسیقی جهان تبدیل شود، چندان معقول نیست، چرا که ارتباطی با شرایط فعلی او ندارد.
البته مرتبط نبودن به هیچ عنوان به معنای این نیست که امکان رسیدن به هدف وجود ندارد. بلکه مدت زمان رسیدن به هدف طولانیتر از حدی میشود که در مبحث هدف گذاری SMART بگنجد. در بسیاری از منابع این شاخص به عنوان واقعگرایانه بودن هدف شناخته میشود.
5) توجه به محدوده زمانی
تعیین هدف بدون در نظر گرفتن زمان رسیدن به آن اصلاً هیجانانگیز نیست. چه بسا بدون در نظر گرفتن زمان مشخص و محدود، روزی به هدف مورد نظر خود برسیم، اما رسیدن به این هدف دیگر ارزشی نداشته باشد.
بنابراین در تکنیک هدف گذاری SMART باید محدوده زمانی مشخصی برای رسیدن به اهداف در نظر گرفته شود.
به عنوان مثال دانشآموزی را در نظر بگیرید که هدف او قبولی در کنکور در رشته وکالت است. این دانشآموز برای رسیدن به هدف خود، کمتر از یک سال زمان دارد که همه درسهای مرتبط با این آزمون را بخواند، یاد بگیرد و مرور کند. اگر بدون توجه به زمان تنها برای رسین به هدف تلاش کند، ممکن است که بعد از یک سال و نیم تمامی دروس را به خوبی مطالعه کرده باشد. اما زمان آزمون را از دست داده است. چنین کاری با تکنیک هدف گذاری SMART در تضاد است.
اگر به این موضوع علاقمندید، مقاله آموزشی مدیریت زمان را مطالعه کنید.
هدف گذاری SMART میتواند کمک زیادی به تعیین اهداف صحیح و منطقی داشته باشد.



