ایده و فرصت در کارآفرینی
معمولاً مفهوم فرصت و ایده، یکی تلقی میشوند. اما در واقع این دو مفهوم با یکدیگر متفاوت هستند.
ایده، ارائه یک راه حل جدید برای انجام دادن کارها است. هر فردی ایدههای فراوانی دارد، شما ممکن است در روز، صدها ایده به ذهنتان برسد. هر زمان که شما تصمیمی برای انجام کاری میگیرید، بر اساس ایده یا گمانی میباشد که قبل از تصمیم به ذهنتان رسیده است. اما فرصت در دنیای کسب و کار، پیدا کردن نیازی جدید است که بتوان آن را به کسب و کار یا یک ارزش اقتصادی تبدیل کرد.
در عصر اطلاعات، رسیدن به ثروت خیلی زیاد، تنها نیازمند اطلاعات و ایده است. به همین دلیل، برای افرادی که سالها به لحاظ مالی گمنام بودهاند، این امکان وجود دارد که یکسال بعد ثروتمندترین فرد جهان شوند. مهم نیست به کدام دانشگاه رفتهاید، چه جنسیتی دارید، چه نژادی دارید یا پیرو کدام مذهب هستید. امروز شما فقط یک «ایده» لازم دارید. شما میتوانید ایدهای خلاقانه و مختص به خود داشته باشید.
برای تفکیک ایده و فرصت از یکدیگر و شناخت رابطه آنها با هم، میتوان گفت که هر ایدهای یک فرصت نیست، اما هر فرصتی حتماً یک ایده در دل دارد. فرصتها از جمع ایده و یک خلاء یا نیاز به وجود میآیند. بطورکلی فرصتها از دو راه خلق میشوند: یا ایدهای داریم و باید به دنبال خلاء و نیازی بگردیم که ایده ما، پاسخی به آن نیاز باشد. یا خلاء و نیازی را میشناسیم و باید ایدهای برای رفع آن بیابیم.
فرض کنید ایدهای در مورد ساخت ماشین اصلاح مو دارید که تا به حال در بازار نبوده است و یک دستگاه از این ماشین را ساختهاید. در این صورت هنوز نمیتوانید بگویید یک فرصت شغلی ایجاد کردهاید. شما باید نیازی را بیابید که ماشین اصلاحتان، پاسخی برای آن نیاز باشد، یا به عبارت دیگر، آن نیاز را ارضاء کند و البته برای فرد یا سازمانی که به آن ماشین احتیاج دارد، دارای چنان ارزشی باشد که برای خرید آن هزینه کند، آن هم به قیمتی که برای شما دارای ارزش افزوده باشد.
به عنوان نمونه شما میتوانید با تحقیق در بازار، این نیاز را متوجه شوید که آرایشگران هنگام اصلاح موی سر کودکان دچار مشکل میشوند و اغلب کودکان از محیط آرایشگاه، آرایشگر و… میترسند. لذا این دستگاه میتواند در خانه مورد استفاده قرار گیرد تا کودکان توسط نزدیکان خود و در محیطی آشنا و مانوس، اصلاح شوند و سپس مطمئن شوید که خانوادهها حاضرند محصول جدید شما را به قیمت مورد نظرتان خریداری نمایند. در این صورت شما میتوانید بگویید که یک فرصت را خلق کردهاید.
اما ممکن است شما نیاز یا خلائی را کشف کنید، مثل مشکل نصب پرده. معمولاً خانمها هنگام نصب پرده یا باز کردن آن دچار مشکل میشوند و مجبورند از نردبان بالا رفته و این عمل را انجام دهند. لذا میتوان گفت نیازی را شناختهاید و حال باید برای خلق یک فرصت، ایدهای برای رفع این نیاز جستجو کنید. مثلاً میتوانید میل پردهای را طراحی کنید که متحرک باشد و خانمها بتوانند بدون بالا رفتن از نردبان به راحتی آن را پایین آورده و پس از نصب یا باز کردن پرده آن را بالا ببرند. در این صورت شما میتوانید بگویید، یک فرصت را شناسایی کردهاید.
در دنیای پُر رقابت امروز، گاهی فرصتهایی وجود دارند که باید از آنها بهرهبرداری نمود. شناسایی فرصت و ارزیابی آن یکی از مشکلترین کارها است. اکثر فرصتهای خوب و مناسب تجاری، خود به خود نمایان نمیشوند؛ بلکه فرد کارآفرین باید با هوشیاری و توجه به اطراف و موقعیتهای مختلف، فرصتهای بالقوهای که وجود دارند، را کشف کند.
فرد کارآفرین در هر موقعیتی به فکر یافتن احتیاجات جدید و فرصتهایی برای ایجاد مشاغلی است که این احتیاجات را برطرف کند. او همیشه در پی آن است که محصول بهتری تولید نماید. بنابراین، لازم نیست حتماً ایدهها جدید و منحصر به فرد باشند، فقط باید بهتر باشند؛ و فراموش نکنید «بهتر بودن» الزاماً به معنای «فناوری پیشرفته» نیست.
بسیاری از افراد پس از تحصیل در مدرسه به دنبال شغل میگردند نه فرصتها. بیایید یاد بگیریم فرصتها را به جای شغلها ببینیم.
منابع
- کتاب کارآفرینی گام به گام. نوشته محمد کیا، سعیده نساج، نسرین احمدزاده و عباس نورا. انتشارات جهاد دانشگاهی. تابستان 1386.