چگونه از تغییر استقبال کنیم؟
تغییر بخش اجتناب ناپذیر محیط انسان است. فصل ها می آیند و می روند. وقایع غیر منتظره اتفاق می افتد. اختراعات جدید صورت می گیرد. ولی بسیاری از ما خیلی بد با تغییر برخورد می کنیم.
در جهان سریع کنونی، علت آن است که نرخ تغییر به میزانی بالا است که ما نمی توانیم با آن جلو برویم. آلوین تافلر منتقد اجتماعی آمریکایی نرخ تغییر را به عنوان یک نیروی اجتماعی کاملاً جدید، یک جریان تغییر پُر شتابی که بر حس زمان ما اثر می گذارد، توصیف می کند. تجارت جهانی، اینترنت و فناوری دیجیتال به معنای آن است که زمانی برای ایستادن و فکر کردن نیست.
پیشرفت های فناوری ما را ملزم می کند که دائم ذهن خود را گسترش دهیم. آنچه که برای باهوش بودن لازم است، بستگی به نوع جامعه ای دارد که در آن زندگی می کنیم. ولی نیاز داریم که راهبردهایی برای مقابله با اثرات عاطفی تغییرات ایجاد کنیم.
در این مقاله شما می توانید با برخی از راهکارهای لازم برای مدیریت عواطف و تغییر رفتار و جهانی بینی آشنا شوید تا قابلیت تطابق برای تداوم بقا در جهانی نامطمئن را داشته باشید. این مقاله به نوعی تفسیر کتاب «چه کسی پنیر را مرا جابجا کرد؟» اثر اسپنسر جانسون نیز می باشد.
آماده رفتن به خارج منزل هستید که تلفن زنگ می زند، دوست شما مریض شده و نمی توانید با او ناهار را صرف کنید. شرکت شما اعلام می کند که دفاتر خود را به شهر دیگری منتقل می کند. شریک زندگی شما که در دانشگاه قبول شده باید کار دیگری انجام دهد و وقت خود را به نحو دیگری سر کند. برنامه ها تغییر می کنند. همه چیز در حرکت است. افراد تغییر می کنند. ولی احساس شما در این مورد چگونه است؟
تغییر عواطف غالباً با احساسات منفی شروع می شود. وقتی همه چیز قطعی و قابل پیش بینی است، زندگی راحتی داریم. از روش های مطمئن استفاده می کنیم و از راه های آزموده شده رد می شویم. ولی جهانی که در آن زندگی می کنیم ایستا و ثابت یا محدود نیست. دائماً در چالش چیزهای غیر قطعی و یا جدی قرار می گیریم و باید دوباره شروع کنیم. چیزی را کشف می کنیم و می بینیم که باید سوالات بیشتری مطرح کنیم و هرچه بیشتر در مورد چیزی بدانیم، بیشتر متوجه پیچیدگی های آن می شویم.
با تکامل بشر، دلایل خوبی وجود دارد که تغییر احساسات قوی را برانگیزید. ناپدید شدن ناگهانی یک منبع غذایی و یا تغییر شَدید آب و هوا موقعیت های تهدیدآمیزی بوده که اجداد ما به آنها واکنش نشان می دادند. احساسات قوی، آنها را تحریک کرده و بقایشان را تضمین کرده است. قدرت احساسات در مورد تغییر بیشتر به دو چیز بستگی دارد: جدی بودن تغییر و درجه اجباری بودن آن.
وقتی اولین بار متوجه شُدید که چیزی تغییر کرده است چه احساسی داشتید؟ غالب افراد قدری عصبی می شوند. اکثراً احساس شَدید بی عدالتی وجود دارد و آشکارترین واکنش مقابله با آن است. دومین واکنش رایج، انتخاب آگاهانه یا ناآگاهانه احتراز از آن موقعیت، به امید برطرف شدن آن است. این امر سبب می شود که احساس تک افتادگی کنید، به ویژه اگر اطرافیان شما گرفتاری خاصی با این وضعیت نداشته باشند.
با آگاهی بیشتر از موقعیت و آغاز به پذیرش آنچه که رخ می دهد، ممکن است، هر چند با اکراه شروع به آزمایش وضعیت جدید بکنیم. آیا سعی کرده اید که با بررسی رویکردهای جدید و یا انجام کارها به نحوی متفاوت، به موقعیت جدید واکنش نشان دهید. در غالب موارد، با تجربه کردن، راه های جدید و گاه بهتر انجام کارها را پیدا می کنید.
آیا این سبب احساس بهتر و شاد شدن شما نمی شود؟ آیا با غلبه بر عواطف منفی، احساس کنترل وضعیت و آمادگی همگانی با تغییر به شما دست نمی دهد؟
این پیشنهادات را برای کنترل احساسات تغییر استفاده کنید:
- دقیق باشید و جنبه های تغییر که سبب بروز احساسات منفی می شوند را مشخص کنید. اگر اجازه بدهید احساس ترس یا غم زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد قابلیت عملیاتی خود را از دست خواهید داد.
- به گذشته وصل شوید. چیزهای کمی در زندگی کاملاً تازه هستند. در مورد وضعیت های مشابه فکر کنید که چگونه از پس آنها بر آمده اید.
- با خودتان صادق باشید. تغییر پایانی ندارد و می تواند شما را به سوال کردن وادار کند، ولی هر چند رخدادهای خارجی ممکن است تغییر کرده باشند شما هنوز همان شخص هستید با گذشته و هویت خودتان.
- یک برنامه عملیاتی ایجاد کنید. زودتر ذهن خود را با راه های خلاقانه موجود درگیر کنید تا کمک کند که حس کنترل را بازیابید. سعی کنید برای خود انتخاب های بسیاری قائل شوید. وقتی فقط دو گزینه وجود داشته باشد، بر سر دو راهی قرار خواهید گرفت. اگر دو تا بیشتر شود، انتخاب خواهید داشت.
نمایشنامه نویس ایرلندی جورج برنارد شاو گفته است که: «افراد منطقی خود را با جهان تطبیق می دهند. افراد غیر منطقی سعی می کنند که جهان را با خودشان تطبیق دهند. بنابراین تمام پیشرفت مرهون افراد غیر منطقی است.» در این گفته حقیقتی نهفته است. جهان برای پیشرفت نیاز به مردمی دارد که فراتر از خرد متعارف را می بینند و افکاری سخت و چالش برانگیز دارند. وقتی تغییر چالش برانگیز است، به تلاش بیشتری جهت گذر از آن نیاز می باشد.
[toggle title=”برای مشاهده منابع اینجا کلیک کنید.” state=”close” ]
مقاله علمی و آموزشی «چگونه از تغییر استقبال کنیم؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا کتاب پرورش هفتگی نیروی مغزی، نوشته ی بیل لوکاس و ترجمه سیدمحمدرضا طباطبایی از انتشارات نظری، منتشر شده در 1394 با شابک 1-150-289-600-978 به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.
[/toggle]