سیاست های ساتیا نادلا چیست که مایکروسافت را به دوران اوج شکوفایی رسانده است؟

تا حدی می توان گفت شرکت چهل و دو ساله مایکروسافت، مسئول پدید آمدن تصور امروزی ما از یک بازیگر بزرگ حوزه تکنولوژی است؛ شرکتی که محصولاتی نوآورانه و تاثیرگذار در سطح جهانی تولید می کند.

مایکروسافت اولین شرکتی بود که مدیر عاملش در اخبار شبانه ظاهر شد؛ آن زمان مایکروسافت در نبرد با دادگاه ایالات متحده آمریکا بود تا بتواند برتری خود را در بازار کامپیوترهای شخصی حفظ کند. درست است که مایکروسافت از نظر زمانی اولین نام شناخته شده برای عموم در بین شرکت های تکنولوژی نیست (این عنوان متعلق به IBM است)، اما این شرکت اولین شرکتی بود که نام مدیر عاملش یعنی بیل گیتس، مترادف با خودِ شرکت بود.

بیل گیتس به عنوان یکی از بنیانگذاران شرکت همراه با پل آلن (Paul Allen)، توانست در خلال هیاهوهای بازار شلوغ، پیشگامانه و لرزان صنعت نرم افزار طی دهه 1990 و اوایل قرن بیست و یکم، به مایکروسافت شخصیت ببخشد. بیل گیتس، مدیر نرم افزاری بود که توانست محصولات مایکروسافت را توسعه بدهد و به بازار عرضه کند و در ضمن، طی حضورش در کمیته های سنا یا شهادت دادن هایش در دادگاه، پُر تب و تاب به نظر برسد. گیتسِ مدیر عامل، تجسمی از این واقعیت مسلم بود که نرم افزار به با ارزش ترین کالای جهان بدل شده است.

تاکنون تنها سه نفر مدیر عامل مایکروسافت بوده اند. (از راست به چپ: استیو بالمر – بیل گیتس – ساتیا نادلا) پس از بیل گیتس، استیو بالمر (Steve Ballmer) به مدیر عاملی مایکروسافت رسید. بالمر، بازاریابی تنومند و پُر انرژی بود که پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه استنفورد، گیتس و آلن استخدامش کردند تا مدیر کسب و کار مایکروسافت شود. او در سال 2000 هدایت مایکروسافت را به عهده گرفت و نظاره گر افول جایگاه و ارزش شرکت شد؛ چرا که رقیبان جدیدی ظهور کرده بودند که به مایکروسافت فشار می آوردند و در حوزه هایی از تکنولوژی دست به ایجاد کسب و کار می زدند که مایکروسافت نمی توانست به سرعت خودش را تطبیق دهد. زمانی که بالمر به مدیر عاملی مایکروسافت گماشته شد، این شرکت بیشتر درآمدش را از نرم افزارهای آفیس و سیستم عامل ویندوز کسب می کرد. 13 سال بعد که بالمر از مایکروسافت جدا شد، مایکروسافت همچنان از آفیس و ویندوز کسب درآمد می کرد، اما جهان تغییر کرده بود؛ مصرف کنندگان سراغ دستگاه های همراه رفته بودند و کسب و کارها دیگر مانند سابق مبتنی بر سرور نبودند.

انعطاف پذیری، راز ماندرگاری است.
وقتی به روش های امروزی ارتباط با مشتریان نگاه کنید، می بینید که کانال های سنتی دیگر استفاده نمی شوند. یک شرکت تنها زمانی می تواند به کارش ادامه دهد که بتواند با این واقعیت ها و تغییرات دائمی مواجه شود.

در 24 ژانویه 2014، ساتیا نادلا (Satya Nadella) که آن زمان مدیر بخش رایانش ابری مایکروسافت بود، ایمیلی از طرف جان تامپسون (John Thompson) مدیر مستقل ارشد مایکروسافت دریافت کرد که از او تقاضای گفتگو کرده بود. کمی بعد در همان روز، نادلا در حالی که در دفتر کارش بود و توپ کریکتی را در دست داشت، تماس تلفنی دریافت کرد و خبردار شد که به سمت مدیر عاملی مایکروسافت گماشته شده است.

در این مقاله شما می توانید با روش های مدیریتی ساتیا نادلا در مایکروسافت آشنا شوید.

گزیده ای از دوران کودکی و جوانی نادلا

پدر نادلا برای دولت هند کار می کرد و بطور منظم از جایی به جای دیگر منتقل می شد. نادلا به خاطر می آورد که در ساختمان هایی قدیمی و پُر جمعیت در کشوری که طی دهه 1960 و اوایل 1970 تغییر و تحول را از سر می گذراند، بزرگ شده است.

زمانی که نادلا شش سال داشت، خواهر پنج ماهه او از دنیا رفت. مادرش نیز معلم زبان سانسکریت بود.

نادلا نتوانست وارد موسسه های فناوری هند (Indian Institutes of Technology) مجموعه ای از معتبرترین دانشگاه های هند شود و به جای آن به تحصیل در موسسه فناوری منیپال (Manipal Institute of Technology) پرداخت. نادلا پس از فارغ التحصیلی، با اینکه فکر می کرد نمی تواند ویزا بگیرد، برای تحصیل در دانشگاه های آمریکایی اقدام کرد و در کمال تعجب درخواستش برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد علوم کامپیوتر دانشگاه ویسکانسین (Wisconsin) پذیرفته شد. در آگوست 1988 نادلا در روز تولد بیست و یک سالگی اش، از دهلی نو به شیکاگو پرواز کرد.

نادلا پس از فارغ التحصیلی در سال 1990 کاری در شرکت سان میکروسیستمز (Sun Microsystems) دست و پا کرد؛ شرکتی که در آن زمان غول سیستم های رایانشی و سخت افزار بود.

یکی از روزهای بارانی نوامبر 1992، نادلا وارد ساختمان شماره 22 ردموند (Redmond) شد.

اخلاق و شخصیت اجتماعی
نادلا بیشتر اوقات هنگام صحبت کردن لبخند می زند، انگار که بخواهد شنونده را از درستی حرف هایش مطمئن کند. در خلال گفتگو ممکن است جمله هایی از فردریش نیچه یا مهاتما گاندی نقل کند. نادلا شخصیتی مشتاقانه دارد که هم می تواند در گفتگوهای کوتاه مشارکت کند و هم از عهده فکرهای بزرگ بربیاید.

نادلا؛ فرهنگ مایکروسافت را تغییر داد.

مایکروسافت که در دوران مدیریت استیو بالمرِ گریزان از روندهای روز، به لبه پرتگاه نزدیک شده بود، با مدیریت نادلا، نه تنها از زوال خارج شد و ارزش سهام آن به بالاترین قیمت تاریخ خود رسید، بلکه سرشت این شرکت از درون و تصویر آن از بیرون نیز دگرگون شد.

نادلا معتقد است برای آنکه مایکروسافت به شرکتی پایدار بدل شود، باید در حوزه های مربوط به سرویس های ابری، کامپیوترهای کوانتومی، حسگرها، واقعیت ترکیبی و هوش مصنوعی موفق باشد. او سرمایه گذاری های بزرگی روی اینها انجام داده است. این شرکت هزینه های بسیاری کرده است تا اولین شرکتی باشد که فناوری پردازش کوانتومی را ظرف سه تا پنج سال آینده به بازار عرضه کند.

درآمدهای سریع کوتاه مدت برای طرح ریزی های بلندمدت
شرکت باید تمرکزش را از روی سودآورترین محصولاتش بر دارد و روی فعالیت های جدیدی متمرکز شود که سود ملموس کوچکی دارند. به عنوان مثال با اجرای پروژه بلندمدت واقعیت مجازی هولولنز و با توجه به کاربردهای هولولنز در حوزه های مختلفی از قبیل پزشکی، طراحی، مهندسی و آموزش، می تواند درآمدی عالی برای مایکروسافت در آینده داشته باشد.

برد سیلوربرگ (Brad Silverberg) از شرکای شرکت سرمایه گذاری Ignition Partners که کسب و کار ویندوز را مدیریت می کرده و عضو کمیته اجرایی مایکروسافت بوده است، می گوید: «بزرگترین چالش، مدیریت کردن دوران گذر است. گذر از جهانی که ویندوز در مرکز قرار داشت و کسب و کار مایکروسافت پیرامون صدور مجوز نرم افزار می چرخید، به جهان پردازش ابری، دستگاه های همراه و هوش مصنوعی که در آن مدل کسب و کار از خرید مجوز دور شده و به سوی خرید اشتراک رفته است. اینکار به شکلی باورنکردنی شکننده است و به مهارت زیادی نیاز دارد. اگر زیادی سریع پیش بروید، ممکن است کسب و کارتان از هم بپاشد و اگر بیش از حد آهسته عمل کنید، به دایناسوری قدیمی تبدیل می شوید. ساتیا در این انتقال، کار بسیار فوق العاده ای کرده است.»

راز انقلاب نادلا در مایکروسافت

بیرون ساختمان شماره 34، جایی که دفترهای مدیریتی مایکروسافت قرار گرفته، در محوطه مایکروسافت که از 84 ساختمان، زمین های فوتبال و کافه تریاهای همگانی تشکیل شده است، نسیم فرح بخشی می وزد. جوانانی که بیشترشان مرد هستند، کارت شناسایی شان را از گردن شان آویخته اند و در حالی که به دستگاه های همراه شان خیره شده اند، بین ساختمان ها راه می روند. وقتی ساتیا نادلا مقام مدیر عاملی مایکروسافت را به عهده گرفت، می دانست کاری که باید انجام دهد می تواند آتش به پا کند. اینکار نه تنها شامل تغییراتی در سطح استراتژی ها و فعالیت های تجاری شرکت می شد، بلکه به بازنگری اساسی در فرهنگ کاری تمام هسته ها و شاخه ها هم نیاز داشت. نادلا می گوید: «عادت کرده بودیم به موفقیت های گذشته مان بیش از حد تکیه کنیم. در حالی که این صنعت اهمیتی به موفقیت های گذشته نمی دهد. آنچه که اهمیت دارد، آینده است و این روزها تقریباً هر صنعتی همین گونه است. موفق بودن در گذشته هیچ معنایی ندارد.»

نادلا درباره دورانی حرف می زند که تصمیم گیری های مایکروسافت برای کالاها تنها بر پایه عملکرد رقیبان صورت می گرفت. به گفته نادلا، چشم انداز امروز تمرکز بر توسعه کالاها و خدمات است تا این شرکت بتواند چیزی منحصر به فرد ارائه دهد: «این درک از هدف باید تصمیم های ما را جهت دهد.»

اسکات گاتری (Scott Guthrie) مدیر گروه رایانش ابری و خدمات کسب و کار در مایکروسافت می گوید: «ما مفتخریم که شرکتی مهندسی محور هستیم. هرچه موفق تر باشیم، ممکن است به حالت «اگر فلان چیز را بسازیم، مشتری هم خواهد آمد» وارد شویم و ضمن توسعه یافتن، کم کم از مشتریان فاصله بگیریم.» به عنوان بخشی از تغییر فرهنگ کار در قسمت خودش، گاتری دیگر از درآمد به عنوان معیار اصلی استفاده نمی کند و به جای مقدار کسب درآمد از مشتریان، بر تعداد کاربران (یعنی میزان رشد) تمرکز دارد.

به گفته یکی از مقام های ارشد مایکروسافت، نادلا در اولین نشست خود با مدیران اجرایی در اوایل سال 2014، به جای کسب و کار بیمار شرکت، به بحث درباره فرهنگ کاری مایکروسافت پرداخت. نادلا می گوید: «من با یک صفحه کاغذ سفید شروع نکردم. در واقع بیش از آنکه مدیر عامل شوم، دیدگاهی از کل این چهارچوب داشتم که به خوبی شکل گرفته بود. آن درک از هدف چیزی نبود که در روز مدیر عامل شدنم بخواهم فکر کردن به آن را آغاز کنم. این موضوع در ناخودآگاهم و فکرهایم وجود داشت. یکی از چیزهایی که استیو بالمر به من گفت این بود که تنها خودت باش.» عبارتی که نادلا برای باز تعریف ماموریت جدید مایکروسافت بکار بُرد، این بود که این شرکت باید ذهنیت مبارزه جو داشته باشد.

نحوه صحیح صحبت کردن مدیر (بخصوص در اولین جلسه)
یک مدیر حرفه ای، هیچگاه نباید عملکرد شرکت در گذشته و عملکرد مدیران سابق را زیر سوال ببرد (حداقل در اولین جلسه یا جلسه معارفه؛ بعد از گذشت مدتی می تواند اشاره کند که فلان کار اشتباه بوده است؛ مانند نادلا که حدود یکسال بعد در جولای 2015 بیان کرد خرید 7.2 میلیارد دلاری نوکیا در دوره استیو بالمر بیهوده بوده است.) و همچنین یک مدیر حرفه ای هیچگاه نباید خود را از اوضاع فعلی بی اطلاع و بی برنامه نشان دهد.

گاتری درباره نادلا می گوید: «او انرژی و اشتیاق بسیار خوبی دارد و باعث می شود احساس کنید این مهم ترین چیزی است که در تمام جهان دارد اتفاق می افتد.»

سیلوربرگ هم دیدگاه های مشابهی دارد و می گوید: «شیوه نادلا بالغانه و مبتنی بر همکاری و پشتیبانی است. سبک کاری اش شریک گرا می باشد. نادلا مدیری است که در حرف و عمل یکی است و شرکت ها بیشتر با شخصیت مدیر عامل شان تعریف می شوند. امروز تیم های داخلی مایکروسافت بیشتر احتمال دارد که چشم انداز مشترکی داشته باشند و با یکدیگر در جهت هدف های شرکت همکاری کنند. نادلا صمیمی، مهربان و اعتمادپذیر است و این روحیه به تمام شرکت سرایت می کند.»

یکی دیگر از ابتکارهای نادلا این است که شروع به ملاقات با افرادی می کند که شرکت های بزرگ معمولاً آنها را نادیده می گیرند، یعنی مشتریانی که سراغ رقیبان رفته اند. امروز محصولات مایکروسافت در پلتفرم های دیگر هم موجود است و این شرکت با شرکت های رقیب هم وارد همکاری می شود. با اینکه سونی رقیب اصلی مایکروسافت در بازار کنسول های بازی است، ماین کرفت (Minecraft) هم برای ایکس باکس و هم برای پلی استیشن عرضه شده است. به علاوه این بازی نسخه های، نینتندو، اندروید و IOS هم دارد. مجموعه آفیس روی همه دستگاه های همراه اجرا می شود. لینوکس مدت ها به عنوان دشمن مایکروسافت شناخته می شد، اما اکنون روی آژور (Azure – پلتفرم رایانش ابری مایکروسافت -) پشتیبانی می شود. مایکروسافت اکنون شرکتی صفر تا 100 است که خدماتش از نرم افزار تا مرکز داده و سخت افزار را شامل می شود. آفیس روی اندروید کار می کند. ویندوز در توسعه اپ های فیسبوک و ماین کرفت در توسعه آکیلوس نقش دارد. سال ها بود که مایکروسافت با گوگل درگیری قضایی داشت، اما در زمان مدیریت نادلا، می خواهد به این دشمنی پایان دهد.

نادلا می گوید: «ما به سختی در حوزه های گوناگون مشغول نبردیم. اما به جای نگاه کردن به این رقابت ها به عنوان بازی ای با حاصل جمع صفر، بیایید به مسائل این گونه نگاه کنیم: می خواهیم چه کاری انجام دهیم؟ آنها به دنبال چه کاری هستند؟ اگر در جایی می شود همکاری کرد، با آنها همکاری کنیم و جایی هم که رقابت در جریان است، رقابت کنیم.»

تکنولوژی ها می آیند و می روند. اما درک از هدف، دست کم یک جهت مشخص و روشی برای بیان هویت به ما می دهد.

نادلا می خواهد مایکروسافت از یک شرکت تولید کننده محصولات مورد نیاز مردم، به شرکتی تبدیل شود که مردم محصولاتش را می خواهند. این فرآیند با پرسشی آغاز شد که نادلا در سال 2014 و در آغاز کارش به عنوان مدیر عامل مایکروسافت از 120 هزار نفر کارمند این شرکت پرسید: «اگر مایکروسافت نابود شود، چه اتفاق خواهد افتاد؟»

منابع

مقاله علمی و آموزشی «سیاست های ساتیا نادلا چیست که مایکروسافت را به دوران اوج شکوفایی رسانده است؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری، ترجمه و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا مقاله وب سایت WIRED UK به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا