سیستم عصبی روده ای چگونه فرآیندهای ذهنی مانند خلق و خو و قضاوت را تحت تاثیر قرار می دهد؟

زمانی که می خواهید در کاری با دوستان خود شریک شوید یا روی ایده تجاری به نظر جذابی سرمایه گذاری کنید و اطلاعات اندکی درباره آن در دسترس دارید، بیشتر اوقات به مغز دوم خود، همان حس خوب یا بدی که در بسیاری از موارد آن را ندای درون می نامید، مراجعه می کنید. جای نگرانی نیست؛ شما بارها و بارها به این صدا گوش داده اید و گاهی آن را نادیده گرفته اید.

بررسی های تازه نشان می دهند که این باور قدیمی و اعتقاد به ندای درون،‌ درست است. هر یک از ما در درون خود مغز دومی داریم که می تواند قضاوت ها، رفتار و خلق و خوی ما را تحت تاثیر قرار دهد. این مغز دوم که به نام «سیستم عصبی روده ای» یا به اختصار ENS شناخته می شود؛‌ شبکه ای بسیار گسترده از سلول ها و پیام رسان های عصبی (ترکیبات بیوشیمیایی که نقشی حیاتی در فعالیت های مغزی دارند) است که در اطراف سیستم گوارش ما و درون آن در هم تنیده اند.

ما در بیشتر موارد توجهی به این سیستم گسترده نداریم و تنها انتظاری که از آن داریم، فعالیت اصلی دستگاه گوارش یا همان هضم غذا است. این در حالی است که مغز دوم ما از طریق عصب واگ (واگوس) که طولانی ترین عصب مغزی است و اطلاعات حسی درونی را از اعضای داخلی شکم و سینه دریافت می کند و می توان آن را شاهراه اطلاعاتی بدن نامید، به شکل مداوم با مغزی که درون جمجمه داریم ارتباطی تنگاتنگ دارد. امروزه می دانیم که این ارسال و دریافت دائمی سیگنال های عصبی میان ENS و مغز است که تصمیم های ما،‌ روحیات و سلامتی مان را تحت الشعاع قرار می دهد.

در این مقاله شما می توانید با سیستم عصبی روده ای و آخرین تحقیقات دانشمندان آشنا شوید.

اِمران مایر از دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس که متخصص ENS و نویسنده کتاب The Mind Gut Connection است، می گوید: «مغز دوم شما می تواند بر همه اندام های داخلی غلبه کند و به رقیبی جدی برای مغز تبدیل شود. این شبکه عصبی پیچیده از ترکیب 50 تا 100 میلیون سلول عصبی ایجاد شده است؛ تقریباً همان تعداد نورونی که نخاع را شکل داده اند.»

عصب شناسان و محققان سراسر جهان رقابت تنگاتنگی را برای شناسایی اثرات این شبکه عصبی درونی آغاز کرده اند. بررسی های آنها نشان می دهد که عملکرد صحیح ENS در سلامتی فرد نقشی کلیدی بازی می کند و به هم خوردن موازنه آن می تواند فرد را با گستره ای از مشکلات متعدد مواجه کند. در حال حاضر ارتباط میان چاقی، اختلال افسردگی اساسی (MDD)، آرتریت روماتوئید (روماتیسم مفصلی) و حتی پارکینسون با اختلال در عملکرد ENS اثبات شده است. از سوی دیگر عده ای از محققان هم به سراغ بهبود شرایط رفته اند و راهکارهای امیدوار کننده ای پیشنهاد داده اند.

این درون شگفت انگیز

با اینکه ENS و رابطه میان مغز و آن به یکی از جذاب ترین موضوعات پزشکی در قرن بیست و یکم تبدیل شده‌ است؛ تاریخچه بررسی آن و کشف اطلاعاتی شگفت انگیز درباره سیستم گوارشی به بیش از یک قرن پیش بر می گردد. نخستین بار، پزشکان بریتانیایی با بررسی سیستم گوارشی حیوانات به این نتیجه رسیدند که معده و روده می توانند بطور خودکار و کاملاً مستقل از دیگر اجزای بدن (حتی زمانی که از بدن جدا شده اند) به کار خود ادامه دهند و غذا را هضم کنند. این تجربه باعث شد نگرش آنها به ENS که تنها مجموعه ای عصبی در گرداگرد اندام ها به نظر می رسید، عوض شود و به پیچیدگی شبکه آن اعتراف کنند. کشف دیگری در دهه 1980 باعث شد باز هم توجه ها به ENS و نقش تعیین کننده آن جلب شود؛ تحقیقات نشان می دادند این شبکه عصبی حجم قابل توجهی از پیام رسان های عصبی را در خود جا داده است.

اولین بار در آخرین سال های دهه 1990 بود که محققان از ENS به عنوان مغز دوم در بدن ما نام بردند. مایر می گوید: «این تعبیر باعث شد بعضی از محققان که درک درستی از ENS نداشتند،‌ آن را جایگاه ذهن ناخودآگاه ما معرفی کنند.» حقیقت با این تصور متفاوت بود و به یکی از هدف های کلیدی تحقیقات پزشکی در سال های بعد تبدیل شد؛ پدیده ای که امروز آن را با نام فلور طبیعی بدن یا میکروبیوم (تمامی میکرو ارگانیسم هایی که در بدن ما زندگی می کنند یا به هر شکلی با آن همزیستی دارند) می شناسیم.

ریز اندامگان همزیست یا همان میکروبیوم، مجموعه ای بسیار پُر تعداد از باکتری ها، ویروس ها و دیگر میکرو ارگانیسم هایی هستند که در سراسر بدن ما پراکنده اند؛ اما بزرگترین و متنوع ترین جمعیت از آنها در روده های ما زندگی می کند. وظیفه اولیه این میکرو ارگانیسم ها هم مانند ENS همراهی در فرآیند پیچیده هضم غذا است. شبکه ENS لحظه به لحظه رفتارهای این میکرو ارگانیسم ها را رصد می کند و اطلاعات تازه را از طریق عصب واگ به مغز می فرستد. برای اینکه کمی بیشتر با نقش کلیدی روده ها و سیستم گوارشی در سلامت جسمی و روانی خود آشنا شوید، کافی است بدانید که 80 درصد از فعالیت های عصب واگ به گزارش دادن به مغز اختصاص دارد. حالا بهتر می توان با ایده «ندای درون» کنار آمد. بسیاری از ما در شرایط سخت تجربه دل آشوبه و احساس تهوع داشته ایم یا عبارت «انگار دارند توی دلم رخت می شویند» را به زبان آورده ایم. مایر معتقد است که مغز این خاطرات تلخ را با توجه به تاثیری که روی سیستم گوارشی ما داشته اند، دسته بندی می کند. نتیجه این دسته بندی، برآورد سریع تر چالش های تازه آن هم بر اساس رفتار ناخودآگاه سیستم گوارشی ما است تا اینکه مبتنی بر فکر و منطق باشد.

مایر می گوید: «این اصلاً به آن معنی نیست که تحت هر شرایطی به ندای درون خود اعتماد کنیم. کیفیت، دقت و زیرساخت های ارتباطی میان مغز و ENS در انسان های مختلف بسیار متفاوت است. درست است که این سیستم به سرعت پاسخ می دهد؛ اما می تواند خود تحت تاثیر رویدادهای زندگی ما و حتی غذاهایی که خورده ایم قرار بگیرد. بهتر است زمانی که داریم تصمیم اقتصادی سرنوشت سازی می گیریم به سیستم کُند و منطقی مغز خود بیشتر از پاسخ آنی ENS اعتماد بکنیم.»

احساس الکتریکی

بررسی ها نشان می دهد اثرات ENS روی مغز ما بسیار عمیق تر و بادوام تر از چیزی است که تاکنون فکر می کردیم. مطابق شواهد بدست آمده این شبکه نه تنها می تواند خلق و خوی ما را تحت تاثیر قرار دهد، بلکه نقش موثری در ظهور علائم افسردگی در فرد ایفا می کند. محققان هنوز نمی دانند ENS چگونه می تواند در درگیری فرد با افسردگی دخیل باشد؛ اما تلاش های خود را روی سروتونین (یکی از پیام رسان های عصبی که در این شبکه وجود دارد) متمرکز کرده اند.

سال ها است که می دانیم به هم خوردن تعادل سروتونین در بدن فرد می تواند به ابتلای او به افسردگی منجر شود؛ به همین دلیل است که داروهای بسیاری مانند پروزاک (یکی از نام های تجاری فلوکستین) برای بهبود شرایط افراد افسرده تولیده شده اند. جالب است بدانید حدود 95 درصد از سروتونین بدن ما در مغز تولید نمی شود، بلکه محصول ENS غذاهایی که می خوریم، شرایط فلور طبیعی بدن ما و سیگنال هایی است که بوسیله عصب واگ به مغز مخابره می شوند.

به همین دلیل است که امروزه برای بهبود افسردگی و علائم آن،‌ ارتباط میان مغز و ENS مورد توجه قرار گرفته است. مطالعات نشان می دهند ارسال پالس های الکتریکی از طریق عصب واگ به مغز می تواند مصرف سروتونین آن را تحت تاثیر قرار دهد و در بهبود علائم افسردگی در فرد موثر باشد.

تا همین اواخر نصب دستگاه‌ تولید پالس الکتریکی در بدن بیماران نیازمند جراحی گسترده بود؛‌ اما تلاش های محققان دانشگاه هاروارد و آکادمی علوم پزشکی چین شرایط را بسیار ساده تر کرده است. آنها دستگاه کوچکی ابداع کرده اند که روی گوش قرار می گیرد و می تواند عصب واگ را به شکل خارجی تحریک کند.

پیجینگ رانگ که یکی از اعضای تیم این پژوهش است، می گوید: «بررسی عملکرد این دستگاه روی 34 بیمار که مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بودند،‌ نتایج امیدبخشی به دنبال داشته است. این روش درمانی غیر تهاجمی، ایمن و ارزان به شکل قابل توجهی شدت بیماری و علائم آن را در داوطلبان کاهش داده است.» شناخت نقش کلیدی عصب واگ در ارتباط میان مغز و مغز دوم به تلاش برای درمان بیماری های دیگری مانند چاقی و روماتیسم مفصلی به روشی مشابه منجر شده است. نشریه Proceeding Of The National Academy Of Sciences نتایج پژوهشی بین المللی را منتشر کرده که روی مبتلایان به روماتیسم مفصلی انجام شده است. بد نیست بدانید شیوع این بیماری در جهان بالا است و تنها نیم میلیون نفر از ساکنان بریتانیا درگیر این بیماری هستند. نتایج منتشر شده نشان می دهد بکارگیری این تکنیک که در حال حاضر نیازمند ایمپلنت است، مشکلات التهابی را در تعدادی از مبتلایان کاهش داده است. محققان می گویند آنها می توانند در انواع سرطان ها و کولیت زخمی هم به کاهش اثرات التهابی بیماری منجر شوند.

همزمان محققان دیگری نشان داده اند که ارتباط معنی داری میان بیماری هایی مانند پارکینسون (که به نظر نمی تواند با مغز دوم مرتبط باشد) با ENS وجود دارد. بررسی های تیمی از دانشگاه آرهوس در دانمارک به رهبری الیزابت سِوِنسون حاکی از آن است که ریسک ابتلا به پارکینسون در بیمارانی که به دلیل ابتلا به بیماری های دیگری تحت درمان با تکنیک های تحریک عصب واگ بوده اند، رو به کاهش بوده است.

تحقیقات دیگری هم در مورد ارتباط میان ENS و بیماری هایی مانند پارکینسون که نتیجه تخریب تدریجی سلول های عصبی مرکزی هستند، انجام می شود. شاید از این نتایج در آینده نزدیک بتوان برای بهبود بیماران یا حتی پیشگیری از آغاز این بیماری ها استفاده کرد. سونسون می گوید: «مبارزه طبیعی با چنین بیماری هایی یک جهش بزرگ برای علم پزشکی خواهد بود.»

ثبت لحظه به لحظه

حجم بالای پژوهش هایی که به ‌ENS اختصاص داده می شوند، قابل توجه است؛ اما با تمام این تلاش ها هنوز در اول راه فهم دقیق مکانیسم عملکرد این شبکه عصبی هستیم. بسیاری از آزمون های تحریک عصب واگ در سطح پایلوت انجام شده اند و نتایج مثبت ناشی از آنها می توانند در آزمون های گسترده تر اعتبار خود را از دست بدهند.

زیلینگ شِن از دانشگاه دوک می‌ گوید: «رابطه درهم تنیده مغز و ENS و پیچیدگی بی اندازه آن، کار را بسیار دشوار کرده است. به عنوان مثال اختلالی مانند سندروم روده تحریک پذیر را در نظر بگیرید. ما آن را از روی علائم در بیماری می شناسیم؛ اما کسی نمی تواند علل یا مکانیسم آن را توضیح بدهد.» شن با همراهی همکارانی در سراسر دانشگاه های ایالات متحده به دنبال ابزاری کلیدی برای حل معمای ENS می گردد؛‌ ابزاری که بتواند فعالیت های این شبکه را در لحظه ردیابی و ثبت کند، می تواند همان شاه کلید مفقود تحقیقات باشد.

نمونه اولیه این دستگاه که در حال حاضر روی حیوانات بکار گرفته شده است، از ایمپلنتی الکتریکی استفاده می کند که چگونگی پاسخ ENS را به پیام رسان های عصبی گوناگون،‌ داروها و بیماری های مختلف نشان می دهد. شن می‌ گوید: «می توانیم با تحریک این شبکه به تولید و آزادسازی سروتونین عادات غذایی فرد را کنترل و اضطراب را سرکوب کنیم و حتی عملکرد مغز را بهبود ببخشیم. ما در آغاز راه هستیم و می توانیم ابزاری غیر تهاجمی و اختصاصی برای ثبت ENS و درمان بی کم و کاست هر فرد داشته باشیم.»

با شتابی که پژوهش های ENS به خود گرفته اند، باید برای روزی آماده شویم که پزشک در حالی که ابزار کوچکی را روی گوش ما تعبیه می کند، بگوید که تنها می خواهد شرایط مغز دوم مان را بررسی کند و پس از آن ما را به خدا بسپارد.

منابع

مقاله علمی و آموزشی «سیستم عصبی روده ای چگونه فرآیندهای ذهنی مانند خلق و خو و قضاوت را تحت تاثیر قرار می دهد؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری، ترجمه و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا مقاله ژانویه 2018 مجله Very Interesting ترجمه شده محبوبه عمیدی در مجله دانستنیها، به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا