آنچه که از سندروم آشیانه خالی باید بدانید

ما در دنیای عجیبی زندگی می کنیم و گاهی در روابط انسانی و احساسات مان پیچیدگی هایی هست که منجر به تجربه کردن بحران های مختلفی در هر مرحله از زندگی مان می شود. اما آگاهی از ماهیت و آشنایی با چگونگی روند شکل گیری هر بحران کمک کننده است و نقش پیشگیرانه ای دارد؛ زیرا پیش بینی و برنامه ریزی برای نیفتادن در دام آن، گام بزرگی است که گره از این پیچیدگی های ارتباطی باز می کند. یکی از بحران هایی که ممکن است اغلب والدین آن را در دوره سالمندی تجربه کنند، سندروم آشیانه خالی است.

سال ها با تمام دردسرها و سختی ها فرزندان مان را بزرگ می کنیم و در آرزوی استقلال و خوشبختی آنها در تلاش هستیم. اما دقیقاً از روزی که آنها خانه را ترک می کنند، بخصوص آخرین فرزند یا تک فرزند، حالا به هر شکل که مسیر زندگی اش را در جهت استقلال تعیین کرده است، با ازدواج یا رفتن به دانشگاه در شهر و کشوری دیگر یا مهاجرت، غم و دلتنگی والدین را فرا می گیرد. طبیعی است که چند بار در روز از دلتنگی به اتاق شان سر بزنند و مدت کوتاهی جای خالی شان آزاردهنده باشد. اما والدینی هستند که در این غم فرو می روند و به دنبال این اندوه و دلتنگی دچار اضطراب و افسردگی می شوند. در حقیقت این افراد دچار سندروم آشیانه خالی شده اند و تحمل این شرایط جدید ترک فرزند و خالی شدن خانه را ندارند.

این سندروم در روانشناسی از داستان پرنده ها گرفته شده است که وقتی جوجه ها از آشیانه می روند، با رفتن آخرین جوجه، پرنده نر و ماده دچار تنشی می شوند که موجب درگیر شدن آنها با هم می شود و این داستان برای انسان ها هم اتفاق می افتد.

در این مقاله شما می توانید با سندروم آشیانه خالی آشنا شوید.

علائم و نشانه ها

وقتی که فرد احساس کند که زندگی مفید او به پایان رسیده یا بیشتر از حد طبیعی درگیر غم شده باشد و آنقدر دچار ناراحتی است که تمایلی ندارد دوستان و آشنایان را ملاقات کند و حتی سر کار برود و به تازگی در زندگی مشترک هم به دفعات اختلافاتی با همسرش داشته باشد، احتمالاً دچار سندروم آشیانه خالی شده است.

ریشه یابی علل شکل گرفتن سندروم آشیانه خالی

با این بحران، غم و افسردگی از یک طرف و بازگشت به تجدید خاطرات و اختلافات پس زده شده در طی زندگی از طرف دیگر مجالی برای جلوه گری پیدا می کنند. زن و شوهری که سال ها درگیر مسائل روزمره فرزندان بودند و به نوعی در خانواده شان تعادل به وجود آمده بود، با رفتن آنها به شرایطی شبیه زندگی قبل از بودن فرزندان بر می گردند. گاهی در این مقطع زن و شوهر فکر می کنند حرفی برای گفتن یا وجه مشترکی با هم ندارند.

از سوی دیگر این والدین به خاطر تغییرات جدید به وجود آمده در سیستم خانواده و عدم توانایی فرد در هماهنگی با این شرایط به اختلال افسردگی دچار می شوند. درک نشدن یا جدی نگرفتن این دلتنگی باعث دوری و انزوا از اطرافیان می شود و آن هم به این دلیل است که اکثر افراد از وجود و شکل این سندروم اطلاعی ندارند.

زنان بیشتر از مردان دچار سندروم می شوند که علت های مختلفی دارد؛ یکی از این علل احساس تنهایی در زنان است و علت دیگر هم می تواند همزمانی این سندروم با تغییرات هورمونی در یائسگی و بحران ها و بیماری های سالمندی باشد.

به گفته آنتونی گیدنز این سندروم در اَبَرمادران بیش از سایر مادران به چشم می خورد. ابرمادران، مادرانی هستند که بیشترین نفوذ و کنترل را بر فرزندان داشته و آنان را به شدت مدیریت کرده و در عین حال بیشترین زمان خود را به رسیدگی به امور فرزندان اختصاص داده اند.

حس مادری به شدت قوی در زنان باعث می شود که آنها بیش از آنکه به نیازهای خود توجه کنند، درصدد رفع نیازهای اعضای خانواده خود، بخصوص فرزندان شان باشند. گاهی این توجه به حدی است که زنان را کاملاً در دنیای فرزندان شان غرق می کند؛ این مادران با ترک کردن فرزندان احساس بی کفایتی می کنند و دچار افسردگی و احساس تنهایی بیشتری می شوند. از طرفی این دسته از مادران به خاطر کنترلگر بودن از دوری فرزند دچار اضطراب هم می شوند، زیرا دیگر فرزندان برای کنترل شدن در دسترس آنها نیستند. البته خانم های شاغل کمتر دچار این بحران می شوند؛ آن هم به این دلیل که اوقات کمتری را در خانه سپری کرده اند و در نتیجه مسئولیت و هویت آنها در مادری کردن خلاصه نشده است و با غیبت فرزندان به پوچی و بی هویتی نمی رسند.

در پدران هم این همزمانی با بازنشستگی و بحران های خانه نشینی و مشکلات سالمندی می تواند علت شکل گیری این سندروم باشد.

دسته ای که این سندروم را عمیق تر تجربه می کنند و احتمال آسیب پذیری دارند، زوجینی هستند که به خاطر این دلتنگی و غم، دچار اختلافاتی با همسرشان می شوند یا افرادی که اساساً به دلیل فوت همسر یا جدایی تنها و مجرد هستند.

راهکارها

1) ابتدا جمله معروف «پیشگیری مهم تر از درمان است» را تایید می کنیم؛ یعنی با آگاهی داشتن و پیش بینی و برنامه ریزی برای آن می توان از تبعات آن کاست و برایش چاره ای اندیشید؛ برنامه ای برای حفظ کارآمدی و بالا بردن روحیه توانمندی بعد از ترک فرزندان از خانه.

2) شرکت در فعالیت های اجتماعی و دنبال کردن علایق شخصی که قبلاً به دلایلی نادیده گرفته شده و برنامه ریزی برای سیر و سیاحت به مکان هایی که قصد سفر را داشته اید و موفق نشده اید.

3) یکی از ساده ترین راه ها برای مقابله با سندروم آشیانه خالی آن است که والدین همچنان با فرزندان خود در تماس باشند. پیشرفت تکنولوژی مانند تلفن های همراه، پیام های متنی و اینترنت، فرصت های تازه و مناسبی برای افزایش ارتباط بین پدر و مادر و فرزندان، فراهم کرده است؛ البته باید توجه کنید که این تماس ها نباید آنقدر زیاد باشد که به تلاش فرزندتان برای مستقل شدن خللی وارد کند.

4) بهبود روابط با همسر و برنامه ریزی برای انجام فعالیت های مشترکی که قبلاً از یاد برده بودید، مثل رسیدگی به آلبوم های اوایل ازدواج و دوران کودکی و مراحل رشد یا تدوین فیلم هایی از مسافرت خانوادگی و جشن های تولد و…

5) داشتن دیدگاه واقع بینانه؛ بطور مثال «ازدواج و رسیدن به عشق برای فرزندم خوشبختی است و این آرزو هدف ما بوده است» و اینکه «باید انعطاف پذیر و مشوق تلاش فرزندان مان برای حرکت کردن در مسیر رشدشان باشیم.»

در صورت بروز اختلافات زناشویی، مهم است که زن و شوهر با کمک گرفتن از یک زوج درمانگر به ارزیابی مجدد زندگی زناشویی و بررسی یافته ها و سرمایه ها و ثمره زندگی مشترک شان و درمان اختلالاتی مثل افسردگی که به ناامیدی از ادامه زندگی دامن می زند، بپردازند تا بتوانند دوره آشیانه خالی را به دوره ای پُر نشاط تبدیل کنند و در آن با فراغت از مسئولیت های گذشته، روابط قبلی را ترمیم کنند و از زندگی در کنار هم و افزایش صمیمیت لذت ببرند.

منابع

مقاله علمی و آموزشی «آنچه که از سندروم آشیانه خالی باید بدانید»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه علمی پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا مقاله ثریا سادات حسینی در مجله موفقیت، به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا