زندگی شغلی: استخدام، خود اشتغالی یا کارآفرینی؟

انسان در طول زندگی خود مراحل مختلفی را سپری می‌کند و به مرور زمان از مرحله‌ای به مرحله دیگر منتقل می‌شود. به عنوان مثال از مرحله نوزادی به کودکی و سپس نوجوانی و جوانی می‌رسد. این روش یکی از روش‌های تقسیم‌بندی زندگی است که بر اساس زمان و سیر حیات صورت می‌گیرد. روش دیگری که زندگی را بر اساس آن تقسیم‌بندی می‌کنند، روش وظیفه‌ای است. یعنی زندگی انسان برحسب نوع وظایف به دوران‌های مختلف تقسیم می‌شود. مثلاً در یک دوران از زندگی، بیشترین و مهم‌ترین وظیفه انسان تحصیل است که آن را زندگی تحصیلی می‌نامند. دوران دیگر که زندگی شغلی نام دارد، دورانی است که فرد مهم‌ترین و بیشترین وظیفه‌اش در رابطه با انتخاب شغل و پیشرفت در آن، تحقق می‌یابد.

شروع زندگی شغلی افراد به شرایط فردی، اوضاع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع بستگی دارد. بعضی از افراد در بسیاری از کشورها زندگی شغلی خود را از سنین کودکی یا نوجوانی آغاز می‌کنند. عده‌ای زندگی شغلی خود را همزمان با تحصیلات دانشگاهی یا پس از اتمام آن شروع می‌نمایند. به هر حال هر انسانی به منظور تامین معاش یا بروز استعدادهای خود یا هر دلیل دیگری مثل ایجاد روابط اجتماعی، دیر یا زود وارد زندگی شغلی می‌شود.

در این دوره از زندگی، آنچه اهمیت دارد انتخاب درست می‌باشد. اغلب افراد از شغل خود راضی نیستند و زندگی شغلی خود را که قسمت اعظم زندگی آنها است همواره با ناراحتی، اضطراب، سردرگمی و ناامنی می‌گذرانند. یکی از مهم‌ترین دلایل نارضایتی از شغل این است که اغلب افراد هنگام انتخاب زندگی شغلی، آگاهانه و بر اساس معیارهای صحیح، واقعی و واضح (استعدادها، مهارت‌ها و علایق) برای خود برنامه‌ریزی نمی‌کنند و با توجه به نیازهای بازار کار، قراردادهای اجتماعی و ارزش‌های گروه‌های مرجع و حرف مردم، رشته تحصیلی و شغل خود را انتخاب می‌نمایند. به عبارت دیگر، مردم کار را برای آنها تعریف و انتخاب کرده‌اند نه خودشان!

اما برای اینکه شغل مناسبی را برای خود انتخاب کنیم و زندگی شغلی مطلوبی را پایه‌ریزی نماییم ابتدا باید بدانیم چند نوع زندگی شغلی وجود دارد؟ سپس شما می‌توانید بسنجید که کدام یک با اهداف، ایده‌ها، روحیات، گرایش‌ها، توانایی‌ها، علایق و مهارت‌های شما سازگار است.

بطورکلی می‌توان گفت سه نوع زندگی شغلی وجود دارد که عبارتند از:

  1. استخدام
  2. خود اشتغالی
  3. کارآفرینی

استخدام (Employment)

منظور از استخدام، زندگی شغلی است که شخص در قالب یک قرارداد رسمی و معتبر، وقت و مهارت‌های خود را در مقابل دریافت وجه مشخصی در اختیار سازمانی دولتی یا خصوصی قرار می‌دهد. استخدام شرایطی را فراهم می‌سازد که موجب امنیت شغلی کامل یا نسبی برای مدت نسبتاً طولانی می‌گردد. به عنوان مثال زندگی شغلی کلیه افرادی که در استخدام رسمی دولت یا سازمان‌های خصوصی هستند، از این نوع است. به عبارتی زندگی فرد از یک حداقل امنیت شغلی و اقتصادی برخوردار می‌باشد. فرد استخدام شده دغدغه ضرر و خطرپذیری مالی کارفرما را ندارد و در جستجوی یک زندگی مطمئن و بی‌مخاطره است، هر چند که در سطح بالایی از رفاه نباشد.

امروزه افرادی که قرارداد استخدام پیمانی یا قراردادی، با سازمانی می‌بندند و از یک امنیت شغلی نسبی برخوردار می‌شوند نیز جزء گروه استخدامی‌ها محسوب می‌شوند.

افرادی که این نوع زندگی را انتخاب می‌کنند اغلب افرادی منظم و تابع مقررات بوده و پذیرای سلسله مراتب اداری و ریاست مافوق هستند و حاضرند خود را تحت نظر و کنترل دیگران قرار دهند.

خود اشتغالی (Self-Employment)

خود اشتغالی اصطلاحی است برای بیان و توصیف یک نوع زندگی شغلی که در آن فرد حرفه خود را بر اساس تجربیات و مشاغل آزاد موجود در بازار کار و با مسئولیت شخصی انجام می‌دهد. به عبارت دیگر هر کس که در استخدام سازمانی نباشد و یا همه افرادی که مزدبگیر نیستند، خواه به صورت انفرادی کار را در منزل انجام دهند یا همانند یک وکیل، یک مشاور، یک متخصص، کار در بیرون منزل داشته باشند و یا در یک مغازه و یا کارگاه با چند نفر دیگر مشغول باشند، خود اشتغال هستند. به عنوان مثال ممکن است فردی در یک مغازه یا کارگاه، تعدادی را بکار گمارده و مشغول تولید محصولی مثل قاب عکس باشد. یا به تنهایی صاحب مغازه باتری‌سازی بوده و آن را اداره کند، جزء خود اشتغالان محسوب می شوند.

علاوه بر این لازم است که فرد مسئولیت مالی کار و خطرپذیری آن را شخصاً بپذیرد. به عبارت دیگر افرادی که به تنهایی کاری را در منزل انجام می‌دهند اما در مقابل آن از فرد یا سازمانی دستمزد دریافت می‌کنند خود اشتغال نیستند. البته افرادی که با دیگران در سرمایه یا در وسائل کار شریک باشند و به تنهایی یا خانوادگی در منزل کار کنند و خطرپذیری کار را متقبل شده باشند، خود اشتغال محسوب می‌شوند. بنابراین می‌توان گفت خود اشتغالی مساوی است با کاری که توام با خطرپذیری و غیر مزدبگیری در منزل یا خارج منزل و به صورت فردی یا خانوادگی و با بکار گماردن افراد انجام شود.

نکته: امروزه به دلیل رشد و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)، افراد در منزل‌های خود از طریق ایجاد شرکت‌های مجازی در اینترنت اقدام به فعالیت‌هایی بسیار گسترده حتی در حد بین‌الملل می‌کنند. این گونه فعالیت‌ها که توسط یک فرد به تنهایی و یا با استخدام دیگران انجام می‌شود حتی اگر با سپردن قسمتی از کار به سایر افراد و سازمان‌ها به صورت برون‌سپاری انجام پذیرد، جزء فعالیت‌های خود اشتغالی محسوب می‌شود. در صورتی که همراه با نوآوری و توسعه کسب و کار باشد، کارآفرینی به شمار می‌آید.

بسیاری از افرادی که نوع زندگی شغلی کارآفرینانه دارند ممکن است کار خود را از خود اشتغالی شروع کرده باشند اما پس از مدت کوتاهی رشد قابل توجهی نموده و وارد حوزه کارآفرینی و شرکت‌های کوچک و متوسط شده‌اند.

کارآفرینی (Entrepreneurship)

کارآفرینی نه تنها یک نوع زندگی شغلی است بلکه بسیاری معتقدند یک سبک زندگی یا یک سبک تفکر و یا یک فرهنگ است. زندگی کارآفرینانه زندگی است توام با هیجان، خطرپذیری، تنوع، تغییر، شکست، پیروزی، شوق، تلاش، خلاقیت و فرصت‌گرایی. که در آن از سکون و ناامیدی خبری نیست. زندگی شغلی کارآفرینانه را افرادی انتخاب می‌کنند که دوست دارند از دیگران موفق‌تر باشند. آنها می‌خواهند این موفقیت را از طریق تلاش بیشتر، خلاقیت بیشتر، خلق و کشف نوآوری و بهره‌برداری بیشتر از فرصت‌ها بدست آورند. روحیه آنها طوری است که نه از رئیس داشتن خوش‌شان می‌آید و نه از ریاست کردن بر دیگران. آنها سخت به دنبال تحقق بخشیدن آرمان و چشم‌انداز خود هستند. در این راه پول فقط معیاری جهت نشان دادن میزان موفقیت‌شان است نه هدف غایی فعالیت‌هایشان.

اگر قصد شما از ورود به کسب و کار تنها کسب درآمد بیشتر و سریع‌تر باشد کارآفرین نیستید. شما باید در درجه اول عاشق کارتان باشید. کارآفرین معتقد است برای بدست آوردن پول اول باید از پول چشم بپوشد. وی برای رسیدن به موفقیت، حاضر است طعم شکست را بچشد. شکست در نزد کارآفرین واقعه‌ای است که هنوز فوائد آن تبدیل به سود نشده است. کارآفرین اگر هیچ پولی از کارش بدست نیاورد تا زمانی که از کارش لذت می‌برد خود را موفق احساس می‌کند. کارآفرین همواره در جستجوی ایده‌ها و فرصت‌های جدید است.

کارآفرینان اگرچه در مشاغل غیر مزدبگیری فعالیت می‌کنند اما با صاحبان مشاغل آزادی که فقط در تلاش هستند تا موقعیت خود را حفظ کنند و منافع اقتصادی خود را بدون داشتن ایده جدید یا خلق فرصت‌های جدید کسب و کار افزایش دهند تفاوت‌های بسیاری دارند. آنها استقلال شغلی را به علت عدم یافتن یک شغل استخدامی، انتخاب نکرده‌اند. بلکه ممکن است سازمانی را به خاطر اجرای فکر و ایده‌شان ترک کرده باشند.

شغل کارآفرینی با وجود اینکه از نوع خود اشتغالی و غیر مزدبگیری است اما با صاحبان مشاغل آزاد، تفاوت دارد. آنها فقط کار نمی‌کنند که بازده سرمایه‌شان را بالا ببرند و مانند سرمایه‌داران معمولی و غیر خلاق سعی نمی‌کنند فقط تهدیدها را شناسایی و رفع کنند. این افراد به هیچ عنوان تمایلی به انجام کارهای رایج و دلالی یا خرید و فروش بدون نوآوری و فرصت‌گرایی ندارند، اگرچه سود فراوانی برایشان داشته باشد.

تفاوت یک مغازه‌دار با یک کارآفرین در این است که کارآفرین با وجود موفقیتی که بدست می‌آورد، همواره در جستجوی کالاهای جدید، روش‌های جدید خرید، فروش، تبلیغ و…، مشتریان جدید، بازارهای جدید و فعالیت‌های جانبی جدید و حتی فرصت‌هایی برای ارتباط با همکاران بالاتر، پایین‌تر و هم‌سطح خود است. در حالی که یک مغازه‌دار معمولی از روش‌های رایج و معمول تقلید می‌کند. در محلی مغازه خود را دایر می‌کند که بورس است. جنسی را می‌خرد که همه مغازه‌ها برای فروش عرضه می‌کنند. روش تبلیغ، بسته بندی و رقابتی را انتخاب می‌کند که سایرین انتخاب کرده‌اند و هر نوع کار تقلیدی و تکراری دیگر.

برای روش‌تر شدن تفاوت‌های هر یک از سه گروه به جدول زیر نگاه کنید.

ویژگی‌های زندگی شغلی

کارآفرینان

خود اشتغالان

مستخدمین

استقلال طلبی

زیاد

زیاد

 کم

خطرپذیری

زیاد

متوسط

خیلی کم

نیاز به پیشرفت

خیلی زیاد

متوسط

کم

نیاز به قدرت

کم

متوسط

زیاد

خلاقیت

زیاد

تا حدودی

کم

تحمل ابهام

زیاد

تا حدودی

کم

فرصت شناسی

خیلی زیاد

متوسط

کم

تا اینجا توضیح دادیم که منظور از زندگی شغلی چیست؟ چند نوع زندگی شغلی وجود دارد؟ هر یک از آنها چه ویژگی‌ها، شرایط و الزام‌هایی دارند؟ اما یک نکته مهم این است که: «امروزه بسیاری از مفاهیم کلی مثل دولت، سازمان، رقابت و بازار تغییر اساسی کرده و به تبع آن تغییرات چشمگیری در زندگی شغلی و مرزها و تعاریف آنها ایجاد شده است. بطوریکه اساساً امنیت شغلی زندگی استخدامی زیر سوال رفته است. در حال حاضر نه تنها امنیت شغلی افرادی که در استخدام سازمانی هستند بیشتر از خود اشتغالی و زندگی کارآفرینانه نیست بلکه شاید خطرپذیری آنها بیشتر از خطرپذیری یک کارآفرین باشد. امروزه حتی افرادی که می‌خواهند به استخدام سازمانی در آیند و یا در شغل خود باقی بمانند باید خلاق باشند و بتوانند هر روز حرف نو و حرکتی تازه در کار خود ارائه دهند.»

لازمه تشخیص قطعی نسبت به اینکه افراد کدام زندگی شغلی را انتخاب کرده‌اند یا خواهند کرد این است که مدتی در حدود 3 تا 5 سال از انتخاب شغل‌شان گذشته باشد. به عبارت دیگر بسیار دیده شده است که افراد بعد از انتخاب اولین زندگی شغلی خود و مدتی فعالیت در آن، زندگی شغلی خود را تغییر داده‌اند.

منابع

  1. کتاب کارآفرینی گام به گام. نوشته محمد کیا، سعیده نساج، نسرین احمدزاده و عباس نورا. انتشارات جهاد دانشگاهی. تابستان 1386.
نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا