کامل‌ترین تعریف شادی چیست؟ مزایا و راه‌های میانبر رسیدن به شادی کدامند؟

تعریف شادی از نظر شما چیست؟ به نظر شما شادی چه تاثیری روی کیفیت زندگی دارد؟ چگونه می‌توان شادی را به زندگی تزریق کرد؟ از چه منابعی می‌توان برای کسب شادی استفاده کرد؟ اصلاً آیا شادی منبع خارجی دارد یا باید در درون خودمان به جستجوی آن بپردازیم؟

پاسخ به این سوالات در حین سادگی بسیار دشوار است! همه ما تعریف شادی را بسیار راحت در ذهن خود مرور می‌کنیم. اما وقتی که می‌خواهیم این تعریف را به زبان بیاوریم، می‌بینیم گنجاندن این مفاهیم در واژه به این سادگی‌ها هم نیست. زیرا شادی یک حس درونی و ذهنی است که بیان آن در قالب کلمات، نمی‌تواند حق مطلب را آن‌‌گونه که می‌باید ادا کند.

تعریف شادی چیست؟

هر کس بسته به شخصیت، علاقه‌مندی و موقعیت اجتماعی خود تعریف متفاوتی از شادی دارد. اما در حالت کلی شادی به حسی درونی اطلاق می‌شود که باعث افزایش رضایتمندی از زندگی و دلپذیر بودن آن می‌شود. از منظر روانشناسی نیز شادی به مجموعه احساسات مثبتی اطلاق می‌شود که به ما کمک می‌کند از تمامی لحظات و فرصت‌های زندگی به خوبی استفاده کنیم و از آن نهایت لذت را ببریم.

در حقیقت همه ما با تعیین اهداف و برنامه‌ریزی برای رسیدن به آن، در تلاش برای بدست آوردن رضایت و شادی در زندگی خود هستیم. تفاوت تنها در نگاهی است که به زندگی داریم.

بنابراین می‌توان گفت تمرکز روی افکار و حس‌های مثبت و دوری از هر گونه حس منفی می‌تواند بهترین راهکار برای شاد بودن باشد. البته در کنار توجه به افکار مثبت، نباید از تاثیر عشق به خود نیز غافل شویم. زیرا حس رضایت درونی و عشق ورزیدن به خودمان باعث می‌شود که شادی درونمان همواره در غلیان باشد و ما را به وجد آورد.

شادی و حس رضایت درونی چه ارتباطی با هم دارند؟

همانگونه که تعریف شادی از دید انسان‌های مختلف متفاوت است، داشتن رضایت درونی نیز در هر فرد متفاوت از دیگری است. اما آنچه که در بین همه نگرش‌ها مشترک است، این است که هر چه یک فرد حس رضایت درونی بیش‌تری داشته باشد، انسان شادتری هم خواهد بود. بنابراین می‌توان گفت اولین مرحله از شادی دوست داشتن خودمان و داشتن رضایت درونی است.

برای روشن شدن مسئله بحث را با چند مثال ساده پیش می‌بریم. برخی از افراد با تحصیلات آکادمیک احساس رضایت درونی پیدا می‌کنند. بنابراین زندگی خود را وقف تحصیل علم می‌کنند. برخی دیگر هستند که با ترفیع گرفتن در شغل و افزایش درآمدشان احساس رضایت درونی را تجربه می‌کنند. از این رو همواره به دنبال یادگیری مهارت‌های جدید و پیشرفت هستند. اما برای برخی دیگر تعالی روحی و خودسازی در اولویت است. از این رو بیشتر روی شناخت شخصیت و خودسازی خود تمرکز می‌کنند.

همه افراد در تلاش برای رسیدن به رضایت از خویشتن و به تبع آن شادی هستند. اما تعریف شادی از دید هر یک متفاوت از دیگری است.

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که شادی و احساس رضایت درونی ارتباط در هم تنیده‌ای دارند. به گونه‌ای که نمی‌شود وجه تمایزی بین آن‌ها قائل شد. زیرا طبق تحقیقات افرادی که رضایت درونی بیشتری دارند، در مجموع افراد شادتری هم هستند. بنابراین می‌توانیم بگوییم حس رضایت از خویشتن و شادی ارتباط مستقیمی با هم دارند.

چرا شادی لازمه داشتن یک زندگی سالم است؟

هدفگذاری و نحوه برنامه‌ریزی برای رسیدن به اهداف در افراد مختلف، متفاوت از یکدیگر است. اما هدف نهایی همه انسان‌ها داشتن یک زندگی شاد و رضایت‌بخش است.

بُعد روانی انسانی همیشه به دنبال آرامش است. از این رو هرچه میزان رضایت فردی و شادی یک فرد بیشتر باشد؛ سلامت روانی این فرد هم بیشتر است. به همین دلیل است که روانشناسان همواره به دنبال راهکارهایی هستند که با تقویت نقاط قوت شخصیت هر فرد به پوشش نقاط ضعف او بپردازند و تا جای ممکن حس امنیت و آرامش را در او تقویت کنند. زیرا در این حالت فرد با داشتن رضایت درونی، یک زندگی شاد را تجربه خواهد کرد. همین شاد زندگی کردن نیز می‌تواند نقش موثری در سلامت روان او داشته باشد.

برای روشن‌تر شدن موضوع دانش‌آموزی را تصور کنید که مهارت فوق‌العاده‌ای در هنر نقاشی دارد، اما در درس ریاضیات عملکرد ضعیفی دارد. اگر این دانش‌آموز با توجه به علاقه و مهارت خود در یکی از رشته‌های هنری ادامه تحصیل کند، طبیعتاً در آینده‌ای نه چندان دور به یکی از هنرمندان مطرح رشته خود تبدیل می‌شود. بنابراین رضایت درونی یک زندگی شاد و سالم را برای او به همراه دارد.

اکنون تصور کنید با تکیه بر برخی از باورهای غلط این دانش‌آموز برای ادامه تحصیل یکی از رشته‌های مهندسی را انتخاب کند. طبیعتاً مسیر شغلی و تحصیلی این فرد دست خوش تغییر غیرسازنده‌ای می‌شود و او را به فردی افسرده و گوشه‌گیر تبدیل می‌کند. از این رو در تعریف شادی باید به توانایی‌ها، مهارت‌ها و علاقه‌مندی‌های هر فرد توجه شود.

چگونه می‌توانیم شاد زندگی کنیم و انسان شادی باشیم؟

اگر همیشه روی مشکلات زندگی تمرکز کنیم، لذت تجربه و تعریف شادی را از خودمان می‌گیریم. زندگی همیشه بالا و پایین دارد و مشکلات نه تمام شدنی هستند و نه اجتناب‌ناپذیر! بنابراین این خود ما هستیم که می‌توانیم با تمرکز روی افکار مثبت، یک زندگی شاد را برای خودمان رقم بزنیم.  راهکارهایی وجود دارند که همانند میانبر هستند و توجه به آن‌ها می‌تواند در داشتن یک زندگی شاد به کمک کند، در ادامه، این راهکارها را با شما در میان می‌گذاریم.

1) به صدای قلب خود گوش کنید.

انسان همواره به دنبال آرامش است. گرفتن تصمیم منطقی و بررسی‌های همه جانبه موضوعات مختلف در تصمیم‌گیری‌های حیاتی ضروری است. اما در سایر موارد بهتر است کمی از تصمیم‌گیری‌های صرفاً منطقی فاصله بگیریم. به صدای قلب خود گوش کنیم و فرصت شادی‌های کوچک را از خودمان نگیریم. به این ترتیب زندگی شادتری هم خواهیم داشت.

در بسیاری از موارد، تعریف شادی استفاده از همان دلخوشی‌های کوچک زندگی و لذت بردن از آن‌ها با تمام وجود است. بطوریکه لذت خوشی تا مغز استخوان هم نفوذ کند. قلب مرکز احساسات است. پس اگر به صدای قلب خود گوش کنیم، با حجم بی‌اندازه‌ای از احساسات مثبت روبه‌رو خواهیم شد که دنیا را به جای بهتری برای زندگی کردن تبدیل می‌کنند.

برای مثال برنامه‌ریزی برای یک روز تعطیل را تصور کنید. اولین و احتمالاً منطقی‌ترین حالت این است که از این فرصت استفاده کنید و کارهای عقب مانده خود را جبران کنید. به این ترتیب هفته‌ی آینده را بسیار پُرانرژی آغاز خواهید کرد. دومین حالت این است که بیشتر وقت خود را صرف تمیزکاری خانه و مرتب کردن کتابخانه و… بگذرانید و کمی استراحت کنید. در این حالت نیز حس بهتری خواهید داشت. اما حال سومی هم وجود دارد. آن هم این است که دلتان لک زده که همراه کسانی که دوست‌شان دارید به کوه یا دل طبیعت بروید. طبیعتاً هر سه انتخاب می‌توانند برای یک روز تعطیل کاملاً مناسب باشند. اما مهم این است که شما به ندای قلب‌تان گوش دهید و آنچه که دلتان می‌خواهد را انجام دهید. به این ترتیب تعریف شادی در زندگی شما به دلخواه خودتان انجام می‌شود.

2) برای دیگران زندگی نکنید.

همه ما فقط یکبار حق زندگی کردن داریم! بنابراین باید با تعریف شادی برای خودمان به بهترین شکل ممکن از تمامی فرصت‌های خود برای رسیدن به آنچه که آرزو داریم استفاده کنیم. نه آنچه که دیگران از ما انتظار دارند.

متاسفانه برخی از افراد هنگام تعریف شادی برای زندگی خود بیشتر به نظرات دیگران توجه می‌کنند. این در حالی است که هر فرد ملزم به تکامل و تعیین اهداف به سبک و شیوه زندگی خودش است.

هر چند که در برخی از موارد به دلخواه خودمان از تجربیات و راهنمایی دیگران هم ممکن است استفاده کنیم. اما این بدان معنی نیست که افسار زندگی خود را به دست آن‌ها بسپاریم. به آن‌ها اجازه دهیم با تعریف شادی برای ما، راه رسیدن به آرزوهای خودشان را به ما دیکته کنند.

نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که قرار نیست همه اطرافیان ما از تصمیم ما راضی باشند، همین که خودمان در کمال آرامش و رضایت، زندگی شادی را در کنار افرادی که دوستشان داریم، تجربه کنیم کافی است.

به عنوان مثال کارمندی را در نظر بگیرید که برای همیشه رویای داشتن یک گالری هنری را در سر می‌پروراند. ممکن است موقعیت شغلی این کارمند آرزوی بسیاری از اطرافیان او باشد. اما این‌که تصمیم می‌گیرد برای تعریف شادی دلخواه خودش، شغلش را رها کند و با افتتاح یک گالری هنری شیک به آرزوی خود جامه عمل بپوشاند، قابل ستایش است. هر چند این تصمیم باب میل اطرافیان او نباشد. زیرا پذیرش ریسک بخش بزرگی از تصمیم‌گیری‌های ما انسان‌ها تشکیل می‌دهد.

3) پیشرفت‌های کوچک را نادیده نگیرید.

همه ما در زندگی اهدافی داریم. در حقیقت این اهداف ما هستند که تعریف شادی را برای ما معنادار می‌کنند. از این رو تلاش برای رسیدن به هدف‌ها و کسب موفقیت یکی از لذت‌بخش‌ترین قسمت‌های زندگی است. که باعث می‌شود، با داشتن حس رضایت درونی از خودمان زندگی شادتری داشته باشیم.

اما مسئله اینجاست که رسیدن به اهداف یک شبه اتفاق نمی‌افتد. بلکه همه ما باید گام به گام پیشرفت کنیم تا به اهدافمان نزدیک‌تر شویم. از طرفی نیز می‌دانیم که تعریف شادی در زندگی با داشتن حس رضایت درونی رابطه مستقیم دارد. بنابراین یکی از بهترین راهکارها برای داشتن زندگی توام با شادی و آرامش، توجه به پیشرفت‌های کوچک و جشن گرفتن برای هر یک از آن‌هاست.

البته منظور ما از جشن گرفتن این نیست که همه عالم و آدم را در جریان پیشرفت خود قرار دهید. کافی است با خودتان قرار بگذارید با هر پیشرفتی که برای رسیدن به هدفتان حاصل شد، خودتان را تحسین کنید تا برای رسیدن به اهدافتان مصمم‌تر پیش بروید.

به عنوان مثال فرض کنید برای رسیدن به وزن ایده‌آل‌تان باید 10 کیلوگرم کم کنید. مطمئناً کاهش وزن شما یک شبه اتفاق نمی‌افتد و در بهترین حالت به سه ماه زمان نیاز خواهید داشت. از طرفی اگر هر روز بخواهید خودتان را وزن کنید، چون تغییر محسوسی در وزن‌تان احساس نمی‌کنید، احتمالاً دلسرد می‌شوید.

بنابراین بهتر است در بازه‌های سه هفته‌ای خودتان را وزن کنید. به این ترتیب شاهد تغییرات ملموسی در وزن‌تان خواهید بود. همین هم باعث افزایش انگیزه شما برای ادامه مسیر رسیدن به هدف‌تان می‌شود. یکی از بهترین راهکارهای موجود در این شرایط این است که هر بار که خودتان را وزن کردید، در صورتی که به هدف خود نزدیک‌تر شده باشید، یک هدیه کوچک برای خودتان بخرید. به عنوان مثال این هدیه می‌تواند یک جاکلیدی یا گل سری باشد که از مدت‌ها قبل پسندیده بودید. به این ترتیب تعریف شادی در ذهن شما به خوبی جا می‌افتد و باعث می‌شود از ته دل احساس رضایت و خوشبختی داشته باشید.

4) در زمان حال زندگی کنید.

احتمالاً تاکنون چندین بار با این جمله مواجه شده‌اید که راز داشتن یک زندگی شاد و آرام، زندگی در زمان حال است. اگر درگیر گذشته و یا نگران آینده باشید، نمی‌توانید لذت کافی از زندگی ببرید و همیشه تنش و اضطراب دارید، بنابراین بهتر است حسرت گذشته و نگرانی از اتفاقات آینده را کنار بگذارید.

شما فقط یکبار فرصت زندگی کردن دارید، بنابراین سعی کنید بهترین استفاده را از آن بکنید. شاد باشید و از زندگی لذت ببرید. البته این به این معنی نیست که بدون برنامه‌ریزی زندگی کنید. اصل این است که با برنامه به سمت اهداف‌تان حرکت کنید، اما مدام خود را درگیر این مسائل نکنید که در آینده از این تصمیم راضی خواهید بود یا نه! زیرا هیچکس از آینده خبر ندارد. اما مسئله اینجاست که شما با تعیین هدف و حرکت به سمت آن سعی می‌کنید به دلخواه خودتان زندگی کنید.

در زمان حال زندگی کردن به شما کمک می‌کند تاب‌آوری بیشتری در برابر ابهام داشته باشید، احساسات خود را به درستی کنترل کنید و با رضایت کامل از زندگی خود لذت ببرید. درست مثل کسی که در یک مهمانی بعد از گرفتن چند عکس یادگاری بقیه زمان خود را صرف صحبت با دوستان و آشنایان و لذت بردن از زمان خود می‌کند. برخلاف برخی از افرادی که بیشتر زمان خود را صرف گرفتن عکس و فیلم می‌کنند و در پایان مهمانی تازه به خودشان می‌آیند و می‌بینند هیچ لذتی از آن نبرده‌اند.

5) خود را در موقعیت‌های مثبت قرار دهید.

زندگی مجموعه‌ای از حس‌های مثبت و منفی است. بنابراین این‌که بخواهیم به هیچ وجه هیچ اتفاق و حس منفی را تجربه نکنیم، امکان‌پذیر نیست. در حالت کلی تعریف شادی هم به این معنی نیست که همه اتفاقات و حس‌های منفی را نادیده بگیریم، بلکه هدف این است که زندگی را با تمام اتفاقات خوب و بد آن بپذیریم و تلاش کنیم که بیشتر خود را در موقعیت‌های مثبت قرار دهیم تا بتوانیم از زندگی لذت بیشتری ببریم.

غافل نشدن از مدیتیشن، یادگیری مداوم، توجه به تناسب اندام، داشتن تغذیه سالم، توجه به سلامت روان و بودن در کنار خانواده و دوستان جزو بهترین راهکارهایی هستند که می‌توانند زندگی شاد و رضایت‌بخشی را برای ما فراهم کنند. به عنوان مثال اگر اهل گردش و کوهنوردی هستید، سعی کنید بیشتر زمان‌های آزاد خود را به اتفاق کسانی که دوستشان دارید به گردش بروید. یا اگر عاشق مطالعه هستید می‌توانید خودتان بانی تشکیل جلسات کتابخوانی باشید. به این ترتیب حس شادی و سرزندگی را به زندگی خود تزریق می‌کنید.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا