8 گام برای افزایش اعتماد به نفس
ارج ننهادن به خود، درست مانند این است که خودرویی به نام زندگی را با ترمز دستی بالا به پیش برانیم. هیچکس با اعتماد به نفس فوقالعاده به دنیا نمیآید. اگر در اطراف خود فردی یا افرادی را مشاهده میکنید که اعتماد به نفس بالایی دارند، دلیل آن است که آنها سالهای زیادی تمرین کردهاند تا این خصیصه را در خود ایجاد کرده و تقویت کنند. پیچیدگیهای دنیای امروز میتواند اعتماد به نفس افراد را از نظر تجاری و شغلی به چالش بکشد. به عنوان نمونه:
- اگر مدیر در مورد عملکرد کاریتان انتقاد کند. مشتری از شما بخواهد پولش را به او بازگردانید یا سرمایهگذار احتمالی پیشنهاد شما را رد کند، جرقه تحلیل اعتماد به نفس زده خواهد شد.
- دوستان و اعضای خانواده نیز گاهی از روی خیرخواهی، اظهارنظرهایی در مورد ما انجام میدهند که نامهربانانه هستند و ضرباتی کاری به اعتماد به نفس ما وارد میکنند.
- در راس تمامی این موارد، یک عامل بزرگ وجود دارد که به شکلی مداوم سعی در تخریب اعتماد به نفس دارد و آن عبارت است از گفتگوهای انتقادی درونی.
موارد ذکر شده تنها چند مورد از حملاتی هستند که هر روز اعتماد به نفس ما را هدف قرار میدهند. همگی انسانها باید به سلاحهای لازم مجهز باشند تا بتوانند در برابر چنین حملاتی از اعتماد به نفس خود دفاع کنند.
در این مقاله قصد داریم سپرهای دفاعی مورد نیاز برای حفاظت از اعتماد به نفس در برابر آماج حملات مخرب و افزایش آن را بیان کنیم.
1) خودتان را به همان شکلی مجسم کنید که دوست دارید باشید.
به خاطر داشته باشید: آرزو دلیل بر استعداد است. اگر فکری به ذهنتان خطور میکند و آن را باور میکنید، بطور قطع قابلیت دستیابی به آن را خواهید داشت.
از تکنیک تصویرسازی استفاده کنید و خودتان را در جایگاه فردی قرار دهید که قصد تبدیل شدن به آن را دارید. وقتی با مشکلی به نام کمبود اعتماد به نفس دستوپنجه نرم میکنیم، در واقع دیدگاه ضعیفی نسبت به خودمان داریم و این دیدگاه در اغلب موارد اشتباه است. اهداف مورد نظرتان را در ذهن مرور کنید و عالیترین نسخه از خودتان را در ذهنتان تصویر کنید.
اگر به این موضوع علاقمندید، مقاله چگونه هدفگذاری کنیم و در مسیر رسیدن به آرمانهای خود قدم برداریم؟را نیز مطالعه کنید.
2) خودتان را قبول کنید.
خودتاییدی ابزاری قدرتمند است و باورهای مطلوب فردی را در ذهن نهادینه میکند.
اکثریت قریب به اتفاق انسانها بر اساس تصویری که از خود دارند رفتار میکنند. بنابراین اگر بخواهیم تغییری طولانیمدت در خود ایجاد کنیم، بهترین ترفند این است که شیوه نگرش به خودمان را تغییر دهیم. با به زبان آوردن جملات مثبت و دلگرمكننده، خودتان را تایید کنید. اگر موضوعی را به صورت پیوسته بشنویم، آن را قبول خواهیم کرد. به همین دلیل، جملات تاییدی زمانی تاثیرگذاری بیشتری پیدا میکنند که با صدای بلند آنها را به زبان بیاوریم.
به عنوان نمونه اگر از ظاهر فیزیکیتان خوشتان نمیآید، تمرین کنید و دفعه بعد که به آینه نگاه کردید، به نکته مثبتی در ظاهرتان اشاره کنید.
اگر میخواهید مغرتان خیلی سریع جملات مثبت را باور کند، شیوه بیان آنها از خبری به پرسشی تغییر دهید. برای مثال به جای آنکه بگویید «من معاملات خیلی خوبی انجام میدهم»، بگویید: «چرا من اینقدر در انجام معاملات خوب هستم؟» از نظر بیولوژیکی، در این صورت، مغز بدون توجه به درست یا نادرست بودن گزاره، تلاش میکند پاسخ مناسبی برای پرسش پیدا کند.
اگر به این موضوع علاقمندید، مقاله خود مدیریتی، مهارتی کلیدی برای کسب پیروزی در کار و زندگی را نیز مطالعه کنید.
3) هر روز، یک کار انجام دهید که از انجام آن واهمه دارید.
آیا در مورد قابلیتهای خودتان تردید دارید؟ نگران نباشید، خیلی از مردم دیگر جهان نیز به خودشان اطمینان ندارند. هیچگاه میدان مسابقه را دست بالا و ظرفیتهای خودتان را دست پایین نگیرید. شما بهتر از چیزی هستید که فکرش را میکنید.
بهترین روش برای غلبه بر ترس، مواجه شدن با آن است. از ناحیه امن خود بیرون بیایید، فعالیتهایی که از انجام آنها واهمه دارید را شناسایی کنید و هر روز، به انجام یکی از آنها بپردازید. با هر تجربه، باور بیشتری به قابلیتهای خود پیدا خواهید کرد و سطح اعتماد به نفس تان افزایش خواهد یافت.
4) انتقادگر درونی را به میز محاکمه بکشانید.
شما در طول سالیان طولانی در حال سرزنش خود بودهاید و نتیجهای نگرفتهاید. این بار سعی کنید از خودتان طرفداری کنید و ببینید چه اتفاقی میافتد.
خشنترین انتقاداتی که به ما وارد میشوند، ریشه در صداهای سرزنشگر درونمان دارند. اگر با کمبود اعتمادبهنفس دستوپنجه نرم میکنید، به احتمال زیاد سرزنشگر درونی شما بیش از حد معمول به فعالیت میپردازد.
استراتژیهایی همچون درمان رفتاری شناختی، کمکتان خواهد کرد تا صدای انتقادگر درونیتان را زیر سوال ببرید و شواهد و مدارکی پیدا کنید که خلاف آن صداها را اثبات میکنند. به عنوان نمونه، اگر احساس میکنید سرنوشت شما محکوم به شکست است، از خودتان بپرسید «چه شواهدی وجود دارد که نشان میدهد من همواره یک بازنده خواهم بود؟» و در مقابل «چه شواهدی وجود دارد که خلاف این اندیشه را ثابت میکند؟»
از هر فرصتی برای تبریک گفتن، تمجید کردن و پاداش دادن به خودتان استفاده کنید. حتی موفقیتهایی کوچک را نیز از قلم نیندازید.
اگر به این موضوع علاقمندید، مقاله با کاتالیزورهای رسیدن به موفقیت آشنا شوید را نیز مطالعه کنید.
5) به دیگران کمک کنید.
کمک کردن به بقیه در اغلب مواقع باعث میشود نقاط ضعفمان را فراموش کنیم و برای آنچه که داریم شکرگذار باشیم. علاوه بر آن، زمانیکه با کمک کردن به یک فرد دیگر، تغییرات مثبتی را در زندگی او ایجاد میکنیم، حس کارآمد بودن در وجودمان زنده میشود. به جای آنکه روی نقاط ضعفتان تمرکز کنید، وارد میدان همیاری شوید، به منتورینگ بپردازید و مهارتهای خود را به دیگران آموزش دهید. با انجام این کارها سطح اعتمادبهنفس به شکل اتوماتیک رشد خواهد کرد.
6) مراقب خودتان باشید.
مراقبت از خود عملی خودخواهانه نیست. وقتی از خودتان مواظبت میکنید، در واقع از موهبتی که روی زمین به شما اهدا شده پاسداری میکنید و این موهبت را به دیگران عرضه میدارید.
اعتماد به نفس بالا منوط به مجهز بودن به مجموعهای متشکل از سلامت فیزیکی، احساسی و اجتماعی است. اگر دیدگاه مثبتی به فیزیکمان نداشته باشیم و به صورت پیوسته کمانرژی باشیم، هیچگاه نخواهیم توانست از اعتمادبهنفس خود به درستی مراقبت نماییم.
زمان کافی برای ورزش، تغذیه صحیح و خواب اختصاص دهید. در انتخاب پوشش نیز دقت داشته باشید و لباسهایی به تن کنید که از دیدن آنها لذت میبرید. در یک کلام، با تلاش کردن برای برآوردهکردن نیازهای شخصی، قدم در راه ارتقای سطح اعتماد به نفس بردارید.
اگر به این موضوع علاقمندید، مقاله گام به گام تا توسعه فردی را نیز مطالعه کنید.
7) مرزهای شخصی برای خود تعریف کنید.
وقتی فردی به مرزهای شما تجاوز میکند، ساکت نمانید. هیچگاه اجازه ندهید فرد دیگری برای رسیدن به اهداف خود، از شما به یک عنوان یک ابزار استفاده کند. هرگز اجازه ندهید دیگران برنامه زندگی شما را تعریف کنند، خودتان دست به کار شوید و زندگیتان را بسازید.
نه گفتن را تمرین کنید. به دیگران آموزش بدهید تا به مرزهای شخصی شما احترام بگذارند. در صورت لزوم، با شرکت در دورههای آموزشی، یاد بگیرید که چگونه باید جسور باشید و با قاطعیت نظر خود را بیان کنید. هرچه کنترل بیشتری بر زندگی خود داشته باشید، اعتماد به نفس تان افزایش خواهد یافت.
8) بپذیرید که برابر هستید.
تلاش برای تبدیل شدن به یک فرد دیگر، هدر دادن خودتان است. انسانهایی که اعتمادبهنفس پایینی دارند، دیگران را بهتر از خودشان میانگارند و تصور میکنند بقیه شایستهتر از آنها هستند. به جای آنکه خودتان را زیر فشار چنین باوری قرار دهید، بپذیرید که با همه برابر هستید و سایر انسانهای دنیا هیچ قابلیت و برتری ویژهای نسبت به شما ندارند. در این صورت به شکلی اتوماتیک به فردی با اعتمادبهنفس بدل خواهید گردید.



