10 منبع اصلی رنج و ناراحتی که خودمان آنها را ایجاد می کنیم

بسیاری از دشواری های زندگی از کنترل ما خارج هستند. شما نمی توانید آب و هوا، ژنی که با آن متولد می شوید، بیماری های لاعلاج و یا پیر شدن تان را کنترل کنید؛ حتی کنترلی روی اعمال دیگران هم ندارید، گرچه می توانید فقط کمی بر آنها تاثیر بگذارید. به هر حال هر شخصی می تواند بر اساس چهار اصل روانشناسی یاد بگیرد هر مشکلی را که دارد به خود تحمیل می کند، متوقف نماید. پس بدانید:

  1. رنج های فراوانی در زندگی وجود دارند و برخی ناملایمات و بدبختی ها اجتناب ناپذیرند.
  2. شاید مسبب بخشی از این رنج ها خودتان باشید.
  3. رنجی را که خودتان رقم زده اید، می توانید متوقفش کنید.
  4. وقتی از خلق رنج های خود ساخته دست بر دارید، به احتمال زیاد، زندگی خوب و هماهنگ با عمیق ترین ارزش ها و اهداف تان خواهید داشت.

چگونه ممکن است به خودتان آسیب برسانید؟ از آنجا که انسان ها به شیوه های گوناگون خودشان را آزار می دهند، در ادامه شما می توانید با 10 منبع اصلی ایجاد رنج و ناراحتی و روش های متوقف ساختن آنها آشنا شوید.

1) خلق غم و غصه های درونی و فکر کردن به آن مواردی که شاید در واقعیت اصلاً وجود خارجی نداشته باشند.
به عنوان مثال «تصادفی اتفاق افتاده که همسر من هم آنجا بوده است. اگر همسرم جانش را از دست می داد، من باید چه کار می کردم؟»، «رفتار دیروز او طوری بود که انگار او علی رغم آنچه می گوید، اصلاً مرا دوست ندارد.»، «اگر رئیسم مرا اخراج کند، هرگز شغل دیگری پیدا نخواهم کرد.» برخورداری از چنین قوه تخیلی فوق العاده است، البته فقط برای نوشتن داستان یا نمایشنامه، عالی هستند. در واقع استفاده از چنین تخیلاتی، وحشتناک، آزار دهنده و حتی ترسناک است و می تواند برای سلامت و آرامش ذهنی تان مضر باشد.

راه حل این است که وقتی تخیلات شما سلامت روانی تان را به مخاطره می اندازند، با زمزمه این گونه جملات، اثر آنها را خنثی کنید: «اینها فقط تخیلات من هستند.» چون وقتی بدانید اینها تصورات شما هستند، می توانید از آنها جدا شوید. فکر و ذکرتان را به کار دیگری معطوف کنید. اگر بابت مشکلی غصه می خورید که واقعاً ممکن است در آینده پیش بیاید، برنامه واقع بینانه ای برای آن طراحی کنید و بنویسید.

2) زمانی هم هست که شما خشن و بی رحمانه خود را مورد قضاوت قرار می دهید.
به عنوان مثال «چرا همیشه پرت و پلا حرف می زنی؟» یا «چرا نمی توانی وزنت را کم کنی؟». این جملات را بدترین دشمن تان به شما نمی گوید، بلکه ندای درونی خودتان است که دارد حرف می زند. متعجب خواهید شد از اینکه بدانید با خودتان چه رفتار ظالمانه ای دارید. ندای درونی شما حقیقت نیست، بلکه این ندا، تنها فکر شما است.

راه حل این است که گفتگوی منفی درون تان را با جملات مثبت و واقعی جایگزین کنید. مثلاً «چه وزن کم کنم و چه نکنم، انسان ارزشمندی هستم که لیاقت دوست داشته شدن را دارد.» محبت کردن به خودتان را تمرین کنید و در قضاوت ها و رفتارتان با خودتان لطافت به خرج دهید؛ گویی شما بهترین دوست خودتان هستید.

3) فکر کردن به اشتباهات، موانع و شکست ها زندگی تان را نابود خواهد کرد.
به عنوان مثال «باید آدم احمقی باشم که مرتکب چنین اشتباهی شدم»، «هیچ وقت کاری را درست انجام نمی دهم»، «من یک کودن هستم.» این گفتگوهای درونی وادارتان می کند فکر کنید که باید انسان کاملی باشید، نه آن انسان جایزالخطایی که همه ما هستیم.

راه حل این است که به جای اینکه خود را به خاطر اشتباهات و شکست هایتان توبیخ کنید، آگاهانه تصمیم بگیرید به کمک آنها رشد کنید. «حالا فهمیدم باید در آینده چه کار کنم»، «به چشم یک چالش به آن نگاه می کنم، نه یک مشکل.» این طرز صحبت به شما کمک می کند تا ابزار رشدتان را توسعه دهید. کارول دِوِک می گوید: «افرادی که با موانع خود رشد می کنند، به احتمال زیاد موفق می شوند و احساس بهتری هم نسبت به خودشان دارند.»

4) خودتان را به خاطر چیزهایی که تحت کنترل تان نیست، سرزنش می کنید.
گاهی سرزنش کردن خود برای مشکلی که پیش آمده، از پذیرفتن این واقعیت که این مشکل هرگز تحت کنترل شما نبوده است، آسان تر است؛ مثلاً کودکانی که قربانی خشونت های والدین خود می شوند، اغلب گمان می کنند اگر فلان کار را می کردند، خانواده خوبی داشتند. حقیقت تلخ این است که کار کوچکی می توان در این باره انجام داد. آگاهی از اینکه در برابر یک موقعیت ناتوان هستید، اغلب ترسناک تر از این باور اشتباه، اما آرامش بخش است که می توانید مشکل پیش آمده را کنترل کنید.

راه حل این است که حواس تان باشد چه زمانی خودتان را سرزنش می کنید. از خودتان بپرسید: «آیا واقعاً من مسئول مشکل پیش آمده هستم؟»، «واقعاً تقصیر من است که او دیگر نخواست مرا ببیند؟» … به خودتان یادآوری کنید که شما تنها می توانید کنترل کننده رفتار خودتان باشید، نه دیگران؛ پس نفس عمیقی بکشید و روی اعمال و فعالیت هایی که زندگی تان را بهبود می بخشند، تمرکز کنید.

5) افراد و موقعیت های دیگر را به خاطر چیزی که می توانید کنترلش کنید و یا پذیرفته اید که می توانستید تغییرش دهید، سرزنش می کنید.
«او مرا عصبانی می کند»، «هوای اینجا سرد است»، «کاش او درک می کرد الان چقدر احتیاج دارم تنها باشم». تمام این موقعیت های رایج، تا حدودی، در حیطه کنترل شما هستند؛ مثلاً هیچکس نمی تواند شما را عصبانی کند، شما اغلب می توانید واکنش درونی خود نسبت به وقایع پیرامون را کنترل کنید؛ مثلاً اگر سردتان است، لباس گرم بپوشید.

راه حل این است که جملات «تو» را به «من» تغییر دهید. مثلاً بگویید: «من خوشم نیامد وقتی گفتی بس کن»، «من سردم شده، اشکال ندارد اگر بخاری را زیادتر کنم؟»، «من الان می خواهم کمی تنها باشم». مشکل هر قدر هم که کوچک باشد، رفتار قاطعانه و خودباورانه، هیجان انگیز و بهتر خواهد بود.

6) با اعتیاد و عادت های بد، برای خودتان رنج خلق می کنید.
سیگار، مصرف مواد مخدر، زندگی بدون تحرک و… عادت های بدی هستند که اگرچه به نظر می رسد مدت کوتاهی استرس تان را تسکین می دهند، اما در واقع آنها دوستان کاذب شما هستند و در نهایت زندگی شما را به فلاکت و بیچارگی می کشانند.

راه حل این است که تصمیم بگیرید عوض شوید و برای آن برنامه ریزی کنید. اگر برنامه هایتان درست از آب در نیامد، به یک مشاور مراجعه کنید تا با کمک او بتوانید عادت های مخرب تان را از خود دور کنید.

7) خودتان را با دیگران مقایسه می کنید.
«آخ اگر چهره او را داشتم!»، «اگر شخصیت او را داشتم!» مقایسه، منبع بی پایان بدبختی برای بیشتر ما است؛ چون همیشه فردی زیباتر، بامزه تر، عاقل تر و ثروتمندتر از ما وجود دارد.

راه حل این است که به جای مقایسه موقعیت خودتان با دیگران، زندگی خود را تا جایی که امکانش هست، بهتر کنید. راه خودتان را پیدا کنید.

8) خودتان نیستید.
فشار جامعه می تواند ذهن و اعمال تان را منحرف کند. شما خودتان را یکجور نشان می دهید، اما در واقعیت کاملاً طور دیگری هستید. شما در برخی موقعیت ها مانند محل کار اغلب برای امرار معاش باید نقش بازی کنید اما در چنین موقعیتی، باید متوجه باشید که چگونه می توانید در دیگر ابعاد زندگی تان، خودِ واقعی تان را بروز دهید.

راه حل این است که حواس تان باشد واقعاً از چه چیزهایی لذت می برید. متوجه باشید چه چیزهایی به شما احساس خوبی درباره خودتان می دهند؛ چون این گونه به تدریج تصمیم هایی می گیرید که با خود واقعی تان تناسب بیشتری دارند؛ همچنین حتماً به فعالیت ها و آدم هایی که اعتماد به نفس و انرژی شما را می گیرند، نه بگویید.

9) اعتقاد دارید که نمی توانید تغییر کنید.
«من همینم که هستم»، «پدرم هم سیگار می کشید، پس من ژن سیگاری بودن را از او به ارث برده ام.» پذیرش خویشتن اغلب چیز خوبی است، به شرطی که آن را بهانه ای برای فرار از تغییرات ضروری ندانید. اگرچه تغییر کردن زمان می برد، اما می توانید تصمیم بگیرید عادت های رفتاری تان را تغییر دهید و موفق شوید؛ مثلاً می توانید به جای قطع کردن حرف دیگران، فقط گوش بدهید. حتی می توانید برای خودتان برنامه ورزشی بنویسید و از حق خودتان دفاع کنید.

راه حل است این است که سیستم اعتقادی خود را درباره تغییر کردن بشناسید. از خودتان بپرسید: «آیا دوست دارم، تغییر کنم؟»، «تغییر کردن فایده ای هم برای من دارد؟» و بعد برنامه ریزی کنید و آن را طوری سر هم بندی کنید که نتیجه بدهد.

10) فکر می کنید که همه کارها را باید خودتان به تنهایی انجام دهید.
«باید بتوانم از پس این کار بربیایم، پس چرا نمی توانم؟»، «حال همه خوب است، جز من!» این گفتگوی درونی، شما را از دریافت حمایت عاطفی مورد نیازتان دور می کند.

راه حل این است که به یک مشاور مراجعه کنید یا به دوست تان زنگ بزنید. همیشه ذهن تان را باز نگه دارید.

متوجه باشید که دارید با خودتان چه کار می کنید. دانستن اینکه دارید به خودتان آسیب می رسانید، گام بزرگی به سمت جلو است. یادتان باشد برای تغییر کردن، خودآگاهی لازم است. برای تغییر کردن، مسئولیت بر عهده گرفته و تصمیم بگیرید. بر اساس تحقیقات وقتی آگاهانه تصمیم می گیرید تغییر کنید، احتمال موفقیت تان بیشتر می شود.

تمرین کنید. هرچه بیشتر یک رفتار جدید را تکرار کنید، احتمال تبدیل شدن آن به عادت زیادتر می شود.

[toggle title=”برای مشاهده منابع اینجا کلیک کنید.” state=”close” ]

مقاله علمی و آموزشی «10 منبع اصلی رنج و ناراحتی که خودمان آنها را ایجاد می کنیم»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا مقاله وب سایت Psychology Today ترجمه شده سولماز فروتن به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.

[/toggle]

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا