پزشکی جایگزین چیست؟

درد و بیماری همزاد بشر بوده و انسان از دیرباز برای خلاصی از دردهای خود، آزمون و خطای بسیار کرده است. به همین دلیل نیز پزشکی یا طب به عنوان مجموعه ای از دانش های علمی و روش های آزموده شده برای پیشگیری، درمان یا تسکین بیماری ها و ناتوانی ها پایه گذاری شده است. از قرن نوزدهم میلادی، پزشکی کلاسیک (نوین یا آلوپاتیک) به دلیل پیشرفت های قابل توجه در زمینه بیهوشی، عفونت زدایی، واکسیناسیون، آنتی بیوتیک و… به عنوان تنها شکل بلامنازع طب جولان می دهد. اما امروزه با شیوع مقوله دیگری با عنوان پزشکی جایگزین و مکمل مواجه هستیم که با شیوه های مختلف سعی در درمان بیماری ها دارند.

پزشکی جایگزین که با نام های طب جایگزین یا آلترناتیو، طب مکمل، طب موازی و… نیز شناخته می شود، ریشه در سنت های هزاران ساله دارد. امروزه این طب ها ریشه در هر سنتی داشته باشند، در سرتاسر جهان در حال توسعه هستند اما در عین حال جایگاهی در سیستم درمانی و سلامت حاکم بر جوامع مختلف ندارند. سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است دست کم 400 نوع طب جایگزین، مکمل یا سنتی وجود دارد. این نوع طب شامل فعالیت های گسترده نوین یا آبا و اجدادی است که بر اساس درمان های تماسی و دستی، بیولوژیکی یا جنبه های «تن و روان» پایه گذاری شده اند.

بطورکلی پزشکی جایگزین برای درمان بیماری از دارو و مولکول های شیمیایی استفاده نمی کند و هر کدام از شاخه های آن بر اساس فلسفه خاصی شکل گرفته است. درمانگران این نوع طب بشر را در کلیت آن بررسی می کنند که شامل ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی است. طرفداران طب جایگزین مدعی تقویت طبیعی بدن هستند تا در برابر بیماری ها و سموم مقاوم شود. آنها معتقدند که سلامتی وضعیت طبیعی هستی انسان است. به محض اینکه این وضعیت در یکی از ابعاد خود دچار اختلال می شود، باید با دوره های سم زدایی و سپس احیا، نسبت به اصلاح آن اقدام کرد. هدف اصلی طب جایگزین بیش از آنکه درمان بیماری باشد، پیشگیری از آن و ایجاد، حفظ و تقویت سلامتی فرد است. امروزه برخی از انواع طب جایگزین به دلیل احتمال ضربه زدن به سلامتی یا خطر انحرافات فرقه ای به شدت تحت کنترل مقامات بهداشت و سلامت کشورها قرار دارد.

در این مقاله شما می توانید با پزشکی جایگزین و چند شاخه پُر طرفدار آن آشنا شوید.

دلایل اصلی بازگشت به طب جایگزین
یکی از دلایل اصلی استقبال مردم از طب جایگزین شاید این باشد که پزشکی مدرن، به بیماری بیش از بیمار اهمیت می دهد. بی شک پزشکی کلاسیک اثربخشی خود را از دست نداده اما اغلب بیمار را همانند مجموعه ای از اندام ها، احشا و مایعاتی تلقی می کند که باید بطور جداگانه مداوا شوند. این نظر درست در نقطه مقابل دیدگاه باورمندان طب جایگزین یا کل نگر قرار دارد. این تصور وجود دارد که امروزه در بین پزشکان از تماس چشمی با بیمار، معاینات دقیق بالینی، پرسش و پاسخ های دوجانبه، بررسی سبک و شرایط زندگی بیمار و مواردی از این دست خبری نیست. برخی از پزشکان پشت میز یا دستگاه های مربوطه خیمه زده اند و همه چیز را در جواب آزمایش ها، MRI و… جستجو می کنند، بدون اینکه حالات و روحیات فردی بیمار مد نظر گرفته شود، در حالی که جسم، روح و روان و شرایط محیطی به هم ارتباط دارند.

مسئله دیگر ترس روز افزون مردم از عوارض جانبی داروهای شیمیایی است. بر اساس آخرین نظرسنجی موسس ایفوپ، علت استقبال مردم از داروهای طبیعی 39 درصد به دلیل گرایش به کاهش مصرف داروهای شیمیایی و 28 درصد به دلیلی اثربخشی فرضی آنها است. علاوه بر این شکست پزشکی کلاسیک در درمان برخی بیماری ها، ظهور جهانی شدن و اشتیاق فراوان به آشنایی با دیگر سنت ها نیز از دیگر عوامل استقبال مردم از طب جایگزین عنوان می شود.

پزشکی جایگزین و نگاه علم
پزشکی کلاسیک، طب جایگزین را غیر علمی و به نوعی شبه علم می داند چون معتقد است فعالان این حوزه بدون آزمایش و اثبات اثربخشی روش خود، صرفاً بر پایه سنت، شهود، معنویت و… اقدام به فعالیت در حوزه طب می کنند. به همین دلیل محتاط عمل کرده و بر این باور هستند هر روش درمانی به ظاهر جالب و موثر می تواند کاملاً بی اثر و حتی خطرناک باشد.

از نظر متخصصان، زمانی که کارآیی تئوری های علمی به اثبات رسید، نیازی به حوزه های دیگر نیست اما در اصل کارآیی هر روش درمانی را تئوری به اثبات نمی رساند بلکه این آمار است که مشخص می کند هر روشی تا چه میزان تاثیرگذار بوده است. به عقیده متخصصان برای اثبات این مسئله کافی است چند صد بیمار را در گروه بندی های مختلف تحت درمان های خاصی قرار دهند. مقایسه نتیجه کار می تواند کارآیی روش درمانی را مشخص کند. اما مسئله این است که چنین بررسی هایی ده ها میلیون یورو هزینه دارد و نتایج در اغلب موارد مایوس کننده است.

به گفته متخصصان بررسی های بالینی متعددی در خصوص روش های طب جایگزین انجام شده و اثربخشی این روش های مطالعه شده، بسیار ناچیزتر از آن چیزی است که در ذهن استفاده کننده ها و درمانگرها نقش بسته است. در کشورهای غربی بعضی از شاخه های طب جایگزین مانند طب سوزنی تا حدودی اثرات مثبت خود را به اثبات رسانده اند اما بحث در خصوص کارآیی آن همچنان ادامه دارد اما بعضی دیگر مانند ریکی (انرژی درمانی ژاپنی) به صورت غیر قانونی و پنهانی انجام می شود. همانطور که در ایران نیز انرژی درمانی ممنوع اعلام شده است.

انواع پزشکی جایگزین

طب سوزنی
طب آبا و اجدادی و شاخه اصلی طب سنتی چین که با فرو کردن سوزن های بسیار نازک در پوست و روی نقاط خاص بدن انجام می شود. فلسفه آن بر حفظ تعادل بین «یین و یانگ» (خیر و شر) بواسطه گردش «چی» (انرژی) در بدن استوار است. به عقیده چینی ها، «چی» انرژی حیاتی است که از طریق کانال های انرژی به نام meridian در بدن جریان دارد. در بسیاری از کشورها این روش به رسمیت شناخته شده و بررسی های علمی حاکی از تاثیر آن در تسکین عوارض جانبی داروها یا شیمی درمانی داشته است اما برای درمان سرطان یا ایدز امیدی به آن نیست. همچنین مشخص شده این شیوه برای تسکین کمردرد، آرتروز، میگرن، دردهای زایمان و مشکلاتی از این دست نیز موثر است. طب سوزنی برای افرادی که بدنی ضعیف یا اعتیاد به الکل دارند و همچنین خانم های باردار و نوزادان توصیه نمی شود.

هومیوپاتی
این شیوه درمانی در سال 1808 توسط یک پزشک آلمانی به نام ساموئل هانمان پایه گذاری شد. بر اساس فلسفه اصلی آن، هر عامل یا ماده ای که قادر است علائمی را در فرد سالم ایجاد کند، می تواند در درمان فرد بیماری که همان علائم را بروز می دهد، موثر باشد. اصل دوم هومیوپاتی تجویز داروهایی است که منشاء کاملاً طبیعی دارند و این تفکر وجود دارد که با رقیق شدن، اثرگذاری شان بر کل بدن بیشتر می شود. طرفداران هومیوپاتی اساس درمان را با تکیه بر تقویت و تحریک سیستم دفاعی فرد می دانند چون معتقدند که بدن قدرت درمان بیماری و ترمیم خود را دارد بنابراین باید فیزیولوژی بدن را تا رسیدن به سلامت مطلوب تحریک و تقویت کرد اما مجمع سلامت ملی و تحقیقات پزشکی استرالیا اعلام کرده است که هومیوپاتی تاثیری در درمان هیچ بیماری ندارد.

استئوپاتی یا استخوان درمانی
یکی از شاخه های نوین پزشکی جایگزین که از آمریکا منشاء گرفته، استئوپاتی است. استئوپاتی از روش های کل نگر بوده و تاکید آن روی احیا و حفظ هماهنگی بین عضلات، اسکلت، مفاصل و… است. فلسفه اصلی آن تاثیر اسکلت و عضلات در عملکردهای بدن و درمان بیماری ها است. دانشگاه ملی علوم پزشکی و آکادمی استئوپاتی این رشته را در ایران تدریس می کنند. با وجود اینکه پژوهش های علمی اثرات این شیوه را تایید نکرده اما استئوپاتی در سرتاسر جهان انجام می شود و طرفداران آن معتقدند که این شیوه که با دست های درمانگر انجام می شود، در درمان دردهای مفصلی و عضلانی، اختلالات مربوط به ستون فقرات، تسکین دردهای کمری در خانم های باردار، کاهش مشکلات گوارشی، کاهش عفونت های ادراری، تسکین سردرد و برطرف کردن مشکلات گوش، حلق و بینی تاثیر دارد. این شیوه درمانی به افرادی که از ام اس، تومورهای سرطانی و شکستگی استخوانی رنج می برند، توصیه نمی شود.

کایروپراکتیک
کایروپراکتیک از دو کلمه یونانی kheir به معنای دست و praktiko به معنای انجام دادن گرفته شده است. این روش درمانی نوین که از آمریکا منشاء گرفته بر این فلسفه استوار است که کوچکترین اختلال و عدم تعادل مفصلی در ناحیه مهره ها، باسن یا دیگر مفاصل منجر به فشردگی عصب ها شده و در نتیجه درد عصب، اختلالات بیومکانیکی یا ارگانیکی ایجاد می کند. در این روش درمانگر پس از تشخیص علت اختلال به کمک مانورهایی که با دست انجام می دهد به اصلاح و تنظیم مفصل مورد نظر می پردازد تا مشکل جریان های عصبی برطرف شود. این شیوه مدعی است که برای تسکین دردها و ناراحتی های مهره ای و همچنین اختلالات گوارشی یا گوش، حلق و بینی موثر است.

کایروپراکتیک که بیشتر روی ستون فقرات تمرکز دارد در سرتاسر جهان و در سال های اخیر در ایران رواج زیادی یافته است اما بحث های زیادی در خصوص آسیب زا بودن یا بی تاثیر بودن آن وجود دارد. متخصصان معتقدند اگر این شیوه توسط افراد غیر حرفه ای انجام شود، حتی می تواند به آسیب های جدی به نخاع منجر شود. امروزه در جهان غرب، کایروپراکتیک سومین حرفه مهم طب جایگزین پس از پزشکی رسمی و دندانپزشکی محسوب می شود. با این حال نتایج برخی پژوهش ها که در آمریکا و کانادا انجام شده، نشان می دهد وجود سابلکسیشن (نیمه در رفتگی ها) با شیوه های کاملاً علمی مانند رادیوگرافی نیز به اثبات نرسیده و به همین دلیل نیز یکی از اصول اولیه کایروپراکتیک که جا انداختن این در رفتگی ها است، زیر سوال می رود. انجام این تکنیک درمانی روی افرادی که از پوکی استخوان، آرتریت روماتیسمی یا سیاتیک بسیار دردناک رنج می برند، توصیه نمی شود.

طب سنتی
طب سنتی انواع مختلفی در کشورهای جهان دارد و از مهم ترین آنها می توان به طب سنتی هندی (آیورودا و شمن باوری)، طب سنتی چینی، طب سنتی ایرانی و… اشاره کرد. طب سنتی ایرانی طب کل نگر است و برخلاف طب های جایگزین، اقدام به تجویز دارو می کند. طب سنتی ایرانی بر اساس اصول فلسفی استوار شده که می گوید هستی از چهار عنصر آب، آتش، خاک و هوا تشکیل شده و در واقع اساس آن بر طب مزاجی (سرد، گرم، خشک و مرطوب) که برگرفته از این فلسفه است استوار شده است. به همین دلیل نیز طب نوین نمی تواند درک درستی از آن داشته باشد. با اصلاح اصول غذایی فرد بر حسب مزاج وی، بسیاری از مشکلات بر طرف می شود. این نوع طب حاوی زیرشاخه هایی مانند گیاه درمانی است. از دیگر درمان های طب سنتی ایرانی می توان به زالو درمانی، بادکش، حجامت، روغن درمانی، داروهای گیاهی و… اشاره کرد که همچنان بر اساس تاثیر مزاجی تجویز می شود. امروزه پزشکی مدرن نیز بخش هایی از روش های سنتی و گیاه درمانی (به عنوان مثال خواص زردچوبه در درمان سرطان) که اثرگذاری آنها به اثبات رسیده است، انعطاف نشان داده و اثرات آن را تصدیق می کند.

سوجوک درمانی (Su Jok)
سوجوک درمانی یک تکنیک کره ای است. Su به معنای دست و Jok به معنای پا است. اساس این تکنیک بر ماساژ و فشار روی نقاط انطباقی است که عمدتاً در دست ها و پاها قرار دارند. این شیوه درمانی در ایران نیز طرفداران زیادی پیدا کرده و در کشورهای آسیایی و غربی به عنوان طب جایگزین استفاده می شود. بر اساس ادعای سوجوک این شیوه در تسکین دردهای میگرنی، کمری، سیاتیک، سینوزیت، دندان درد، اختلالات خواب و افسردگی موثر است. این تکنیک مدعی است که در تسکین و درمان سندروم تخمدان پلی کیستیک تاثیر زیادی دارد.

بر اساس این تکنیک در کف دست، انگشت شست نماینده سر و گردن است. بخش گوشتی شست نقطه انطباقی قفسه سینه با ریه ها و قلب، انگشت اشاره و انگشت کوچک مربوط به بازوها و انگشت وسط و انگشت حلقه نماینده پاها هستند. این تقسیم بندی روی کف پا نیز وجود دارد. ماساژ هر یکی از این نقاط باعث تسکین درد در ناحیه مورد نظر می شود. به عنوان مثال نقطه انطباقی گلو روی انگشت شست، وسط بند اول نزدیک به کف دست قرار دارد. ماساژ و فشار این ناحیه باعث تسکین گلودرد می شود.

فرادرمانی
فرادرمانی توسط محمدعلی طاهری در ایران پایه گذاری شده است. اساس تئوری فرادرمانی روی اتصال به شعور کیهانی استوار است. این شعور بر جهان هستی که ما جزو اصلی آن هستیم، حاکم است. به اعتقاد طرفداران فرادرمانی عمل اتصال کامل بخش های مختلف هر فرد به شعور کیهانی باعث رسیدن وی به خود درمانی یا خود بهبودی می شود. بر اساس این شیوه، وجود بشر به وسعت و عظمت جهان هستی است و این تصور فراتر از یک نگاه مکانیستی به بشر است.

مکانیسم در فلسفه به نظریه ای گفته می شود که حیات را مجموعه اعضایی می داند که ماشین وار کار می کنند. از منظر فرادرمانی بشر مجموعه ای است از عناصر فیزیکی، روحی، ذهنی و نیز ارگانیسم های دیگری شامل مراکز متعدد انرژی (چاکراها)، نقاط انرژی (در طب سوزنی)، حوزه های مختلف انرژی مانند حوزه پولاریتی بدن، حوزه های بیوپلاسما، شعور سلولی، فرکانس مولکولی و بخش های ناشناخته دیگر. از آنجایی که شعور نه ماده است و نه انرژی در محدوده زمان و مکان نمی گنجد و اتصال به شعور کیهانی برای همه میسر است. فرادرمانگر فرد را به شبکه شعور کیهانی اتصال می دهد. به اعتقاد آنها، فرادرمانگر فقط نقش اتصال دهنده را دارد و فرد نیز مانند یک ناظر بی طرف باقی می ماند بدون اینکه نیازی به تمرکز یا تفکر داشته باشد. به اعتقاد طرفداران فرادرمانی در طول اتصال ممکن است که فرد احساس سرما، گرما، گز گز، لرز و… داشته باشد. اما در نهایت فرد به آرامش درونی عظیمی دست پیدا می کند. فرادرمانی با انرژی درمانی فرق دارد و هم اکنون در ایران غیر قانونی و ممنوع است.

امروزه با گذشت زمان و بررسی های علمی انجام شده روی برخی از درمان ها تکنیک های پزشکی جایگزین، جدال بین طب مدرن و طب جایگزین تا حدودی کاهش یافته است. به این ترتیب که پزشکی جایگزین می تواند مکمل پزشکی نوین باشد. مسئله اصلی و مهم در پزشکی جایگزین این است که افراد شیاد نیز در آن زیاد می باشند که بدون دانش و تنها با سوء استفاده به سلامتی افراد آسیب می زنند.

[toggle title=”برای مشاهده منابع اینجا کلیک کنید.” state=”close” ]

مقاله علمی و آموزشی «پزشکی جایگزین چیست؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری، ترجمه و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا مقاله فاطمه مهدی پور در مجله دانشمند، به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.

[/toggle]

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا