مدیریت هوشمندانه زمان را از بنجامین فرانکلین بیاموزیم
بنجامین فرانکلین مسئولیتهای بسیاری را در زندگی خود به عهده داشته است. او که یکی از پدران بنیانگذار ایالات متحده آمریکا به شمار میرود. در نقش نویسنده، سیاستمدار، دانشمند، سرمایهگذار، فعال مدنی و دیپلمات عملکرد درخشانی داشته است. بی شک او ترفندهای موثری را در مدیریت زمان به کار گرفته تا چنین موفقیتهایی را بیافریند.
هر فردی که بخواهد به موفقیت دست پیدا کند، چارهای ندارد جز اینکه روند مشابهی را در زندگی روزانه خود پیادهسازی نماید.
مقاله مرتبط: گام به گام تا توسعه فردی
چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم، واقعیت این است که نحوه سپری کردن زمان نقشی محوری در دستیابی به موفقیت ایفا میکند. شاید بگویید پیروی از برنامه برای من نزدیک به غیرممکن خواهد بود. ولی با بررسی برنامه زندگی بنجامین فرانکلین، اصولی کلی قابل استخراج هستند که اگر از این اصول پیروی کنید، میتوانید مطمئن باشید در طول 24 ساعتی که برای همه یکسان سپری میشود، موفقیتهای تمایزآمیزی را رقم خواهید زد.
مقاله مرتبط: تکنیک های مدیریت زمان
هیچ کس وقت کم نمیآورد، موضوع به اولویتبندی مربوط میشود.
به احتمال زیاد شما در حال حاضر با چندین نقش مختلف درگیر هستید و دوست دارید تمامی آنها را در بهترین شکل ممکن به انجام برسانید. از انجام بی کم و کاست وظیفه والدینی گرفته تا بهبود بخشیدن به وضعیت تحصیلی، استارت زدن کسب و کار جدید در کنار شغل فعلی، حفظ زندگی عاطفی، مدیریت مالی و رسیدگی به وضعیت سلامتی، نمونههایی از هدفهایی هستند که روزانه فکر و ذکر تعداد زیادی از افراد را به خود مشغول میکنند.
واقعیت این است که همه ما 24 ساعت در طول روز و 7 روز در هفته زندگی میکنیم. این موضوع برای بنجامین فرانکلین و هر فرد دیگری که دیگران از دیدن دستاوردهای او شگفتزده میشوند نیز صادق است. آیا افراد موفق نسبت به دیگران ساعات بیشتری در طول روز زندگی میکنند؟ البته که اینطور نیست. پس اگر زمانی احساس کردید که برای انجام وظایف خود وقت کم آوردهاید، بلافاصله به این موضوع فکر کنید: هیچ کس مشکل زمانی ندارد، موضوع به اولویتبندی مربوط میشود.
مقاله مرتبط: خود مدیریتی، مهارتی کلیدی برای کسب پیروزی در کار و زندگی
اگر امری به اندازه کافی برایتان اهمیت و ضرورت داشته باشد، شما حتماً برای انجام آن زمان کافی خواهید داشت. به جای اینکه بنشینید و آرزو کنید کاش زمان بیشتری در اختیار داشتم، کافیست فعالیتهای کم اهمیت خود را شناسایی کرده و آنها را به کلی از زندگی خود حذف کنید. در گام بعدی از زمان آزادی که بدست آوردهاید برای انجام کارهای مهمتر بهره بگیرید. به عنوان نمونه:
- از تماشای ویدیوهای انگیزشی آمادگی جسمانی در شبکههای اجتماعی دست بردارید و شروع کنید به ورزش کردن.
- تسکهایی که از ارزش کمتری برخوردار هستند، همچون تمیز کردن خانه و شستن لباسها را به روزهای بعد موکول سازید و زمان بیشتری را به جنبههای کسبوکاری زندگی خود تخصیص دهید.
- برای حذف اهداف نه چندان مهم قانون 25/25 وارن بافت را به کار بگیرید و صرفاً روی اهداف برتر متمرکز گردید.
تمرکز و توجه خود را به کار بگیرید و زمان خود را به ابزاری ارزشمند تبدیل سازید.
شاید جملهای که در ادامه بیان خواهیم کرد به نظر غیرمنطقی بیاید، ولی واقعیت دارد: زمان شما هیچ ارزشی ندارد.
بله، درست متوجه شُدید. زمان به خودی خود از هیچ ارزشی برخوردار نیست. بلکه آن کاری ارزشمند است که شما تصمیم میگیرید با زمان انجام دهید. به همین دلیل هم هست که برخی مردم به راحتی قبول میکنند یک ساعت از روز خود را با یک اسکناس 5 هزار تومانی معاوضه نمایند. ولی بعضی دیگر حاضرند میلیاردها تومان خرج کنند تا زمان را به عقب بازگردانند.
شما مختار به انتخاب هستید که زمانتان را با انجام ندادن هیچ کاری، به بطالت بگذرانید و یا به شکلی هدفمند، این گنجینه را در جهت رسیدن به اهداف برتر به کار بگیرید.
گاهی اوقات، مدت زمانی که برای انجام یک تسک مشخص صرف میکنید، تاثیر چندانی در موفقیتآمیز بودن آن ندارد. بلکه میزان تمرکز و انتخاب ساعت انجام تسک است که تفاوت شما را با بقیه رقم خواهد زد. راستش را بخواهید، بهتر است موضوعی به نام مدیریت زمان را فراموش کنید و به جای آن، روی مدیریت انرژی و میزان توجه خود سرمایهگذاری نمایید.
سطح انرژی و توجه کاری هر فرد از چرخهای پیروی میکند که ساعت زیستی نامیده میشود. در واقع سطح این دو فاکتور در طول روز با کاهش و افزایش روبرو میشود. اکنون که از این اصل علمی اطلاع پیدا کردیم، کافیست ساعات اوج و فرود خود را شناسایی کنیم و بر طبق آن، برنامهریزی خود را انجام بدهیم. برای مثال، برخی افراد در ساعات اولیه صبح بالاترین بازدهی را دارند، ولی برخی دیگر تایم بعدازظهر را زمان طلایی برای انجام فعالیتهای فکری میدانند.
یکی دیگر از پیشنهاداتی که برای ارتقای بازدهی زمانی مطرح میشود، این است که لیست فعالیتهای to-do هر روز خود را به حداکثر، پنج تسک محدود سازید و سپس این تسکها را به تقویم خود انتقال دهید.
با انجام این اقدام، احساس بهتری از سپری کردن زمان خواهید داشت و زیر بار وظایف بیشمار روزانه، کمر خم نخواهید کرد.
وقت خود را به اقدامات اساسی اثرگذار اختصاص دهید.
تا به این جای مطلب، دریافتیم تمامی زمانهایی که برای انجام کارهای مختلف سپری میکنیم، از ارزش برابری برخوردار نیستند و به نتیجه یکسانی منتج نمیشوند.
برخی اوقات 15 دقیقه برای شما مثل ابر و باد میگذرد، ولی برای فرد دیگری همین مدت زمانی به اندازه چند ساعت طول میکشد.
Charles Duhigg در کتاب خود به نام قدرت عادت، مفهومی به نام عادتهای تاجسنگ را توضیح میدهد. منظور از تاجسنگ همان فعالیتهای اساسی و اثرگذار است. طبق این مفهوم، عادتهای مثبت میتوانند به ایجاد عادتهای مثبت دیگر کمک کنند و در نهایت، یک تحول رفتاری گسترده را در فرد رقم بزنند.
برای اینکه بتوانید زمان خود را به خردمندانهترین شکل ممکن مدیریت کنید و میزان اثرگذاری آن را به بیشترین مقدار ممکن برسانید، کافیست این گنج گرانقدر را به انجام فعالیتها و روتینهایی تخصیص دهید که تاثیری فزاینده و آبشاری بر زندگی شما دارند. در ادامه مقاله به معرفی چند نمونه از ایدههایی میپردازیم که میتوانید از آنها برای اولویتدهی به ابرمهارتهای خود الهام بگیرید.
- زمان بیشتری را به حوزههای کلیدی زندگی خود اختصاص دهید. از سلامتی خود محافظت کنید، روابط سالم خود را با دیگران تقویت نمایید و امور مالیتان را به شکلی صحیح مدیریت کنید.
- زمان بیشتری را به یادگیری اختصاص دهید: جدیدترین مهارتهایی که برای پیشرفت شغلیتان مورد نیاز هستند را شناسایی کرده و روی آنها کار کنید. رفتار خود را مورد نظارت قرار دهید و در پی بهبود آن برآیید، به یادگیری نکاتی در مورد خودآموزی بپردازید.
- زمان بیشتری را برای درک صحیح واقعیات و جلوگیری از بروز سوء تفاهم اختصاص دهید. پرسشهای بهتری را مطرح کنید، نگاه رو به جلو داشته باشید و از تجربیات منتورها استفاده کنید. قوانینی را پایهریزی نمایید که شما را برای تصمیمگیری بهتر در آینده یاری میکنند.
مقاله مرتبط: چگونه مانند افراد موفق تصمیم گیری کنیم؟
خودتان را با قرار دادن در بلوکهای زمانی به چالش بکشید.
زمان اهرمی است که شما را به سمت تقویت مهارتها، افزایش ثروت، توسعه عادات جدید و هر هدف دیگری که داشته باشید، رهنمون خواهد شد. به همین دلیل است که مدیریت هوشمندانه زمان از اهمیتی حیاتی برخوردار است.
فرانکلین میگوید:
من برای آنکه خودم را در بوته آزمایش قرار دهم، وارد این برنامه شدم و کار خودم را با وقفههای گهگاهی ادامه دادم. در ابتدا از اینکه میدیدم تعداد لغزشهایم بیش از حد انتظار است، تعجبزده میشدم، ولی به مرور زمان با دیدن کم شدن آمار لغزشهایم، احساس رضایت پیدا کردم.
داشتن احساس عذاب وجدان هیچگاه استراتژی خوبی نبوده است. فرانکلین درست مانند هر نابغه دیگر، به جای آنکه روی انجام صحیح و بی عیب و نقض همه امور تمرکز کند، راهبرد خود را کاهش تدریجی آمار لغزشها و بهبود مستمر عملکرد در مرور زمان تعریف کرد.
سخن پایانی
همه ما روزانه در یک مسابقه پیوسته با زمان قرار داریم و هنگامی میتوانیم بر آن پیروز شویم که در پایان روز، هم تیک هدفهای تعیین شده برای آن روز را زده باشیم و هم از 24 ساعتی که پشت سر گذاشتهایم، احساس خوشحالی کنیم.



