8 اشتباه رایج در بازاریابی دیجیتال و نحوه اجتناب از آنها

بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing) همیشه از دغدغه ها و بحث های داغ کسب و کارهای اینترنتی است. استارت آپ ها به خوبی می دانند که بقای همه کسب و کارها و بویژه کسب و کار نوپای آنها در بازار رقابتی امروز به جذب و حفظ مشتری بستگی دارد. بازاریابی دیجیتال، در صورتی که با برنامه ریزی راهبردی همراه باشد، قادر است انبوهی از مشتریان بالقوه را برای کسب و کار هدف به ارمغان آورد.

اما مشکل‌ اینجا است که بعضی افراد به علت مواجه شدن با چالش های راه اندازی یک کسب و کار، از طراحی و پیاده سازی کمپین های بازاریابی دیجیتال باز می مانند و بعضی دیگر چون از اهمیت بازاریابی دیجیتال درک واضحی ندارند، به سراغ این نوع بازاریابی نمی روند.

در این مقاله شما می توانید با چرایی بازاریابی دیجیتال، چالش های آن و اشتباهات رایج در اجرای این نوع بازاریابی آشنا شوید.


چالش های بازاریابی دیجیتال

یکی از دلایلی که اغلب کسب و کارها از ایجاد بازاریابی دیجیتال سر باز می زنند، این است که نمی دانند از کجا باید شروع کرد. بسیاری از افراد به اشتباه تصور می کنند که تدوین طرح بازاریابی دیجیتال نیازمند تهیه حجم وسیعی از گزارش های وقت گیر است که در منابع مالی و زمانی کسب و کارشان نمی گنجد. این در حالی است که موفقیت طرح‌ بازاریابی دیجیتال به تعداد صفحات‌ نیست، بلکه این نحوه‌ هدفگذاری استراتژی ها است که نقش تعیین کننده ای ایفا می کند.

از جمله رویکردهای توصیه شده در هدفگذاری استراتژی های بازاریابی دیجیتال می توان به اهداف اسمارت (SMART Goals) اشاره کرد. به این معنی که اهداف طرح های بازاریابی دیجیتال باید 1) مشخص 2) قابل ارزیابی 3) دست یافتنی 4) مرتبط و 5) زمانمند باشند. طرح هایی که بر مبنای این پنج مولفه تدوین می شوند، راحت تر به هدف می رسند.

چالش دیگری که بسیاری از کسب و کارها را از طراحی و پیاده سازی کمپین های بازاریابی دیجیتال منصرف می کند، تنوع استراتژی های این نوع بازاریابی است که طیف وسیعی از تکنیک ها را شامل می شود. بطوریکه کسب و کارها نمی دانند که از بین استراتژی هایی مانند بهینه سازی برای موتورهای جستجو (SEO)، بازاریابی محتوا، بازاریابی ایمیلی و بازاریابی موبایلی کدام را انتخاب کنند.

هر یک از این ‌استراتژی های دیجیتال، جزئیات و کارکردهای متفاوتی دارند و باید بر مبنای نیازهای کسب و کار هدف ارزیابی و اولویت گذاری شوند. با وجود تنوع بالای استراتژی ها و تکنیک های بازاریابی دیجیتال، کسب و کارهایی که از همان ابتدا هدف شان را در مورد راه اندازی کمپین‌ بازاریابی روشن می کنند، شانس موفقیت شان افزایش می یابد. این هدف می تواند جذب مشتریان جدید یا فرضاً ایجاد وفاداری مشتری به برند باشد. بطورکلی وقتی با هدف معلومی دست به انتخاب استراتژی ها و تکنیک های بازاریابی دیجیتال بزنید، راحت تر می توانید مورد سازگار با نیازهای کسب و کارتان را تشخیص دهید.

8 اشتباه رایج میان کسب و کارها در اجرای بازاریابی دیجیتال

1) فعالیت های بازاریابی نامنسجم

یکی از روش هایی که به نهادینه شدن یک برند در ذهن مشتری‌ کمک می کند، راه اندازی کمپین های بازاریابی دیجیتال یکپارچه است. بازاریابی دیجیتال یکپارچه یعنی ادغام و یکپارچه سازی چندین استراتژی بازاریابی و در نتیجه ایجاد رویکردی منسجم در تمامی فعالیت های بازاریابی. زمانی که استراتژی های بازاریابی دیجیتال در ترکیب با یکدیگر پیاده می شوند، شانس بازگشت سرمایه افزایش می یابد.

2) شناخت ناکافی از مشتریان هدف

امکاناتی از قبیل گوگل آنالیتیکس و سایر ابزارهای مشابه که آمار بازدیدکنندگان وب سایت ها را نشان می دهند، تنها حجم بازدیدها را اندازه گیری می کنند، در حالی که از علایق و احساسات بازدیدکنندگان اطلاعاتی در اختیار نمی گذارند. اما جهت اجرای استراتژی های بازاریابی دیجیتال لازم است اطلاعات کامل تری را در زمینه‌ بازخورد مشتریان جمع آوری کنید تا بتوانید نقاط ضعف‌ برندتان را بشناسید و در سریع ترین زمان برطرف شان کنید.

3) سستی در تعقیب تغییرات

فضای کسب و کارهای اینترنتی دائماً در حال تغییر است. بنابراین برای اینکه مشتریان تان را از دست ندهید، باید همواره بر موج تغییرات سوار باشید و رویه ای پویا در پیش بگیرید. پویایی در بازاریابی دیجیتال، بخصوص وقتی با ابتکارات نو همراه باشد، بیشتر به‌ چشم مشتری می نشیند. از این رو است که برندهای نام آشنایی مانند آمازون، دل، گوگل، تسکو و زاپوس همواره در تلاش هستند تا با ابداع رویکردهای نو و آزمون و خطا به حجم وسیع تری از مشتریان آنلاین دست پیدا کنند.

4) عدم شناخت مقتضیات بازار

بازاریابی دیجیتال مستلزم شناخت نیازهای مشتریان هدف و ارزیابی میزان موفقیت یک کسب و کار در پاسخگویی به این نیازها است. به عبارتی، بازاریابی دیجیتال بدون تحلیل بازار فایده ای ندارد، زیرا محیط کسب و کارهای اینترنتی بقدری رقابتی است که فقط کسب و کارهایی شانس بقا خواهند داشت که قادر به شناخت مقتضیات بازار روز باشند. تحلیل بازار ضمن شفاف سازی نیازهای مشتریان کمک می کند تا به خلاهای موجود و نیازهایی که هنوز توسط کسب و کارهای رقیب پاسخ داده نشده اند، پی ببرید و با تمرکز روی این نیازها مزیتی رقابتی ایجاد کنید که وجه تمایز و برتری برندتان با سایر رقبا شود.

5) اتلاف سرمایه

در حال حاضر رشد کسب و کارهای اینترنتی در میان انبوه رقبا تا حد زیادی به سرمایه گذاری روی بازاریابی دیجیتال بستگی دارد. در واقع، کسب و کارهایی که در پی بازاریابی دیجیتال نیستند یا استراتژی مشخصی را در فعالیت های بازاریابی دنبال نمی کنند، دیر یا زود از چرخه رقابت حذف خواهند شد. کسب و کارهایی که بودجه کافی به تدوین و اجرای استراتژی بازاریابی دیجیتال اختصاص نمی دهند، معمولاً از لحاظ نیروهای فنی نیز ضعف دارند و به دلیل کمبود متخصصان بازاریابی دیجیتال قادر به مدیریت موثر تهدیدهای رقابتی خاص این حوزه نیستند.

6) برخوردار نبودن از ارزش متمایز

بازاریابی دیجیتال ایجاب می کند که ارزش پیشنهادی برندتان را تعیین و در مقیاس وسیع به گوش مشتریان‌ برسانید. ارزش پیشنهادی یعنی همان ویژگی مثبتی که انتظار می رود مشتریان بالقوه را ترغیب به خرید و مشتریان قدیمی را ترغیب به تکرار خرید کند. این ارزش پیشنهادی را می توانید از طریق استراتژی محتوایی اشاعه دهید. محتوای مرتبط به منزله نیروی محرکه فعالیت های بازاریابی دیجیتال است و در SEO نقش بسزایی ایفا می کند. با تبلیغات محتوایی در گستره شبکه های مجازی می توانید به طیف وسیعی از مشتریان بالقوه دسترسی پیدا کنید.

تهیه‌ محتوای هوشمندانه ای که بیشتر آموزشی و انگیزشی باشد نسبت به تبلیغ مستقیم کار آسانی نیست، اما به تمام سختی هایش می ارزد، زیرا اگر محتوای ارائه شده غنی و کاربردی باشد،‌ کسب و کارتان در نظر مخاطب به عنوان منبعی ارزشمند از اطلاعات ناب جلوه خواهد کرد.

7) اهداف نامعلوم

کسب و کارهایی که هدف مشخصی را دنبال نمی کنند، چشم انداز روشنی پیش رو نخواهند داشت. استراتژی‌ بازاریابی دیجیتال در کسب و کاری که نیازمند تزریق مشتریان جدید به چرخه فروش است، می تواند با استراتژی کسب و کار دیگری که بر حفظ مشتریان فعلی تاکید دارد، متفاوت باشد. نامشخص بودن هدف در انجام فعالیت های بازاریابی موجب تلاش های جسته گریخته ای می شود که چون نظام مند نیستند، به نتیجه مطلوب نمی رسند و صرفاً منابع موجود را هدر می دهند. در حالی که چنانچه بازاریابی دیجیتال با هدفگذاری اسمارت ادغام شود، انرژی بازاریابان و سرمایه‌ کسب و کار روی تحقق هدفی معلوم سرمایه گذاری خواهد شد که مشخص، قابل ارزیابی، دست یافتنی، مرتبط و زمانمند است.

8) بهره وری پایین

هر کسب و کاری که مبتنی بر وب سایت باشد، با داده هایی پیرامون تجزیه و تحلیل رفتار بازدیدکنندگان سر و کار خواهد داشت که در تدوین طرح های بازاریابی دیجیتال این اطلاعات بکار می آیند. اما بسیاری از کسب و کارها به دلیل نداشتن استراتژی بازاریابی دیجیتال نیازی به بررسی این اطلاعات احساس نمی کنند. این در حالی است ‌که اگر استراتژی مشخصی را در بازاریابی دیجیتال اتخاذ کنند، نه تنها با رجوع به این داده ها قادر به حصول اهداف اولیه بازاریابی خواهند بود، بلکه با استفاده از این اطلاعات می توانند به پیشرفت مداوم در جنبه های کلیدی بازاریابی دیجیتال اعم از بازاریابی موتورهای جستجو، مدیریت تجربه کاربر و بازاریابی شبکه های اجتماعی نیز برسند.

بازاریابی دیجیتال ابزاری با گستره کارآیی بالا است که چنانچه در چهارچوب استراتژی های هم راستا با اهداف کسب و کار تدوین و اجرا شود، به موفقیت برند و رضایت مشتری منجر خواهد شد.

منابع

مقاله علمی و آموزشی «8 اشتباه رایج در بازاریابی دیجیتال و نحوه اجتناب از آنها»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری، ترجمه و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا مقالات وب سایت های smartinsights.com و marketo.com ترجمه شده توسط صدف دژآلود، به عنوان منابع اصلی مورد استفاده قرار گرفته اند.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا