انسان چگونه به فکر سفر به فضا افتاد؟

بشر صدها سال است که رویای سفر به کهکشان را در سر می پروراند. انسان بسیار بیشتر از دستیابی به پیشرفت های خیره کننده تکنولوژی و خیلی بیش از اکتشافات فضایی و غرش های موتورهای جت موشک های فضاپیما، به فکر سفر به فضا بوده است. حدود یک قرن است که پای بشر به فضا باز شده است اما امیال و آرزوهای بشریت برای رسیدن به ماه به خیلی بیشتر از این تاریخ باز می گردد.

در این مقاله شما می توانید با تاریخچه شروع فکر کردن سفر به ماه آشنا شوید.

در قرن دوم پس از میلاد مسیح، در کتاب «تاریخ حقیقی» نوشته لوسیان، داستان هایی درباره سفر انسان به فضا روایت شده است. در این کتاب روایت های داستانی از گروهی از ماجراجویان آمده است که به ماه سفر کرده اند. داستان این مردان ماجراجو اما در گردباد وقایع مملو از جنگ و خونریزی آن زمان از یادها رفت.

پس از آن دوران و در قرن هفدهم، پیش از سر و صدای ماهواره ها و موشک های فضاپیما، بار دیگر سفر به ماه در مرکز توجه قرار گرفت. جرقه این موضوع را اکتشافات فضایی در آن دوران زد. برای مدت های مدید تصور این بود که زمین توسط فضایی روحانی احاطه شده است. اما بعد از آن گالیله همه این تصورات را در هم ریخت و آنقدر اطلاعات قانع کننده جمع کرد تا بتواند ثابت کند تئوری هلیوسنتریسم یا خورشید مرکزی کوپرنیک درست است.

نتیجه تلاش های گالیله این شد که بتدریج بشر به ماه به عنوان کره ای شبیه به زمین نگاه کرد. مقاله گالیله در این خصوص در سال 1610 میلادی منتشر شد. گالیله در این مقاله حتی طرح هایی عجیب و غریب از ماه رسم کرد. در سال 1620، بن جانسون نمایشنامه ای به نام «خبرهایی از جهان تازه کشف شده در ماه» نوشت که در مقابل شاه جیمز اول اجرا شد. این نمایش در عین اینکه باعث حظ دربار شد، توضیحاتی درباره فضا نیز ارائه می کرد.

با الهام گرفتن از همین نمایشنامه بود که جان ویلکینز از فارغ التحصیلان دانشگاه آکسفورد در سال 1638 کتابی با نام «کشف دنیایی جدید در ماه» نوشت. در این کتاب نویسنده با استناد به مقاله گالیله، ماه را دنیایی قابل سکونت معرفی کرد.

دنیای تازه روی ماه

ویلکینز در سال 1640 نسخه ای ویرایش شده و طولانی تر از این کتاب را آماده می کرد. زمانی که ویلکینز در حال کار روی کتابش بود، کتاب دیگری از نویسنده ای به نام فرانسیس گودوین به دستش رسید. این کتاب که «مردی روی ماه» نام داشت، توجه ویلکینز را به خود جلب کرد. داستان کتاب داستان مردی بود به نام «دومینگو گونزالس» که سوار بر ارابه ای که گروهی از غازها آن را می کشیدند، به ماه سفر کرده بود.

ویلکینز بعد از خواندن این کتاب علمی – تخیلی در قرن هفدهم، در کتابش این ادعا را مطرح کرد که نه تنها سفر به ماه باید ممکن باشد بلکه زندگی کردن روی آن نیز باید ممکن باشد. در این زمان بود که سفر به ماه به هدف غایی سفرها تبدیل شد و سفر به ماه هدف نهایی دستاوردهای تکنولوژیکی زمان خود قرار گرفت.

ویلکینز با توجه به همه سناریوهای علمی – تخیلی ممکن، قصد داشت تا جنبشی برای دستیابی به این هدف ایجاد کند. جنبشی که ممکن بود به اختراعات جدیدی منجر شود. او قصد داشت به راه هایی عملی برای سفر به ماه دست یابد. به همین منظور ویلکینز در اقدامی عملگرایانه در نسخه دوم کتابش، به نقش تکنولوژی در دستیابی به ماه به شکلی عمیق تر پرداخت. ویلکینز در کتابش شرح می دهد که چگونه وسائل پرنده ای ساخته دست انسان می توانند به ماه سفر کنند. او حتی گاهی پای برخی پرندگان عجیب و غریب را به میان می کشد. پرندگانی که می توانند به ماه بپرند و انسان را با خود ببرند. او در کتابش متصور می شود که موتوری می توان ساخت که بر اساس مکانیزم پرواز عقاب یا کبوتر کار کند.

او در این کتاب از چالش های سفر به ماه نیز غافل نشده است. او درباره مشیت الهی درباره پرواز انسان به ماه ابراز تردید کرده است. او حتی در نوشته هایش هشدار داده است که در ماه کسی از انسان ها پذیرایی نخواهد کرد و انسان باید مایحتاجش را همراه ببرد. او در عین حال بطورکلی مفهوم جاذبه را مطرح کرده و نوشته است که بردن آب و غذا به ماه کاری بسیار سخت است و انسان به سختی می تواند از سرمای فضا جان سالم به در ببرد.

در عین حال ویلکینز با اطمینان کامل اعلام می کند که راه های سفر به فضا نهایتاً کشف خواهند شد. او پیش بینی می کند که به محض اینکه هنر پرواز کردن کشف شد، بشر نخستین نسل خود را در سیاره ها و کره های دیگر ایجاد خواهد کرد و آینده سفرهای فضایی را درخشان خواهد ساخت.

البته ویلکینز در بسیاری از موارد در اشتباه بود. بسیاری از نتیجه گیری هایش درباره ماه درست نبود. اما به رغم ناقص بودن برخی از پاسخ های ویلکینز، کشفیات نیز نتوانسته است به بسیاری از این پرسش ها پاسخ دهد. ذهن ما هنوز هم با همان سوالاتی که ویلکینز در کتاب اودیسه فضایی سال 1640 درباره ماه مطرح کرد، مواجه است. وجود یا عدم وجود آب در ماه، امکان سفرهای مکرر به ماه، امکان زندگی روی این سیاره و بسیاری از پرسش های دیگر از این دست، هنوز هم از جمله ابهامات ما هستند. جان ویلکینز جوان قصد داشت حس کنجکاوی خوانندگانش را درباره حقیقتی مخفی درباره طبیعت برانگیزد. او توانست این هدف را تا قرن ها بعد از خود محقق کند.

در قرن هفدهم، انگیزه برای ساخت وسائلی که بتواند سفر به ماه را محقق کند، شبیه به انگیزه حاضر بود که در نهایت به طراحی برنامه فضایی آپولو انجامید. رویای بشر این بود که مرزهای بشریت را درنوردد و دانش مفید و کاربردی را به زندگی بشریت بیفزاید.

در نهایت باید تاکید کرد که این ماشین نبوده که انسان را به فضا برد بلکه این کنجکاوی و تصورات و تخیلات انسان بود که میل و آرزو به دسترسی به فراسو را ممکن کرده است.

منابع

مقاله علمی و آموزشی «انسان چگونه به فکر سفر به فضا افتاد؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا گزارش آرمین منتظری در مجله دانشمند، به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا