باورهای ما چگونه ساخته می شوند؟
وقتی به دنیا می آییم، اولین اضطراب را که بواسطه جدایی از رحم مادر است، تجربه می کنیم. مراقبین ما نسبت به گریه های بی امان مان واکنش نشان می دهند و از همان واکنش ها، اولین تعابیر و تصاویر ما از دنیا، دیگران و خودمان شکل می گیرد. ما در عمیق ترین بخش های وجودمان باورهایی را می پرورانیم که اغلب آنها را از تجارب دوران کودکی مان بدست آورده ایم.
در این مقاله شما می توانید با تاثیر باورها در سرنوشت و شخصیت فردی آشنا شوید.
دونالد وینیکات (Donald Winnicott) معتقد است که رضایت و شادمانی ما به شرایط بیرونی مربوط نمی شود، بلکه به طرز عجیبی به خانه مرتبط است؛ یعنی نحوه ای که والدین فرزندانشان را پرورش می دهند. احتمالاً شما هم دو نفری را دیده اید که در یک شرایط یکسان، احساس، افکار و رفتار متفاوت دارند؛ البته این به معنای آن نیست که شرایط مهم نیست! بگذارید مثالی بزنیم: «سرگذشت سیدمحمد موسوی، کارآفرین و مدیر کارخانه فیروز»:
من فلج اطفال داشتم و نمی توانستم حرکت کنم یا با بچه ها بازی کنم. من ساعت ها می نشستم و بازی آنها را تماشا می کردم و مادرم برای من لباسی درست کرد که مثل لباس پادشاهان زری دوزی داشت با تزئیناتی باشکوه. مادرم به من می گفت که هر کسی در این دنیا برای کاری خلق می شود و تو یک پادشاهی. برای همین لازم نیست با جسمت کار کنی؛ تو با فکرت کار می کنی و به دیگران که در حرکتند، نگاه می کنی و آنها برای فکرهای تو کار خواهند کرد.
باورهای بنیادین ما در روزهایی که شاید یادمان هم نیاید، ساخته شده اند و همواره در پس زمینه روان ما فعال و روشن هستند و در هر تصمیمی که می گیریم، رد پایشان مشاهده می شود؛ دقیقاً مثل اینکه عینکی رنگی زده باشیم و حالا دنیا را به رنگ آن عینک ببینیم!
خبر خوب اینکه «شخصیت» سازه ای پویا است و می تواند تغییر کند؛ اما هیچ تغییری آنی و بی هزینه نیست و به قول یونگ، گسترش شخصیت از پُر هزینه ترین کارها است. اولین قدم شناخت و تشخیص هم این است که چه باورهایی در ما کار می کند؟ این مهم ترین قدم است.
بعضی از این باورها سازنده و برخی غیر سازنده هستند. اینکه من باور دارم که خوش شانس هستم به کمکم می آید و اجازه می دهد امید در من زنده باشد و اینکه خودم را فردی بازنده بدانم، حتی می تواند تمام زندگی ام را به هوا بفرستد.
اگرچه گفتیم که این باورها از تعامل ما با والدین در همان سنین کودکی ساخته می شوند، اما کم کم از یک سنی به بعد، خودمان هم پیام جدید می دهیم. در حقیقت بیشتر اوقات این پیام ها مانند تقویت برای باورهای قبلی است. اگر این باور در ما وجود داشته باشد که: «قدر ما را نمی دانند»، ذهن می گردد و شواهدی را جمع می کند تا این باور قدرتمندتر شود. در مورد باورهای سازنده هم همینطور است؛ ذهن به سمت آنچه از ابتدا وجود داشته، متمایل است. باورهای ما مدل ذهنی ما را می سازند و طبق پژوهش ها می توانند از نسلی به نسل دیگر انتقال پیدا کنند!
تمرین کنیم که به افکارمان در طول روز توجه کنیم و از پشت آنها باورهایمان را بیرون بکشیم. توجه به باورهای انرژی بخش مثل تمرکز بر توانایی ها و خودارزشمندی می تواند ما را در مسیر لذت بردن از داشته ها و رضایت از خود یاری کند؛ همچنین در افرادی هم که با ما در ارتباط هستند، تاثیر بگذارد؛ به عنوان مثال ذهن فرزندانمان را برای باورهای سازنده آماده کند.
شکست خوردن یک رویداد است که برای هر کسی در هر مقطعی اتفاق می افتد، اما خود را فرد بازنده تصور کردن، یک باور بنیادین است.
منابع
مقاله علمی و آموزشی «باورهای ما چگونه ساخته می شوند؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه علمی پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا مقاله همراز بختیاری در مجله موفقیت، به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.