بیایید مانند ناخداها هدف گذاری موفق کنیم
پیش از پرداختن به مقوله هدف گذاری موفق یکی از زیباترین تعبیرهایی که از زندگی شنیدهام را با شما در میان میگذارم: زندگی یک سفر است. سفری که از بدو تولد آغاز میشود و تا لحظه مرگ ادامه پیدا میکند. ما انسانها، به عنوان مسافران، سوار بر کشتیهایمان شدهایم و در دریای زندگی در حال حرکت هستیم.
تا وقتی کودک هستیم، هنوز نحوه هدایت کشتی را کامل بلد نیستیم و معلمهای مدرسه، پدر و مادرهایمان سکان کشتی ما را در دست دارند. ولی هرچه بالغتر میشویم، کم کم مجبور میشویم خودمان وارد عرصه شویم و کنترل کشتیمان را به عهده بگیریم.
در این مرحله، افراد دو گروه میشوند.
بعضیها نقشه راه را نگاه میکنند و میدانند که چندین جزیره کوچک و بزرگ وجود دارد که خیلی زیبا هستند. به همین دلیل، تلاش میکنند مسیرشان را طوری تنظیم کنند که حتماً از آن جزیرهها دیدن کنند و قدم گذاشتن در آنها را تجربه کنند.
در مقابل، برخی دیگر از افراد وجود دارند که قید بازدید از جزیرهها را میزنند، روی عرشه کشتی مینشینند و خودشان را به جریانهای باد میسپارند تا آنها را با خود به هر جا که دلش خواست، ببرد.
جزیرهها، همان اهداف ما هستند و انسانهایی که هدف دارند، ناخداهایی هستند که کشتی زندگیشان را در مسیر رسیدن به جزیرهها حرکت میدهند.
اما دسته دوم، افرادی هستند که هدف و معنایی برای زندگیشان تعریف نمیکنند، بنابراین به جایی هم نمیرسند و از تجربه لذتهای ناب زندگی بینصیب میمانند.
گروه اول، خیلی سریعتر از گروه دوم رشد میکنند. از لحاظ فردی و شغلی توسعه مییابند و از همه مهمتر، میتوانند از سپری کردن فرآیند رسیدن به اهداف، لذت ببرند.
برای قرار گرفتن در گروه اول، ما باید هدف تعیین کنیم. اما هدف گذاری موفق اصول خاص خودش را دارد که باید از آنها پیروی کرد.
در این مقاله، که مطالعه آن تنها 8 دقیقه از شما وقت میگیرد، ما یک قانون طلایی را در خصوص هدفهای عملی با شما در میان میگذاریم و مرحله به مرحله، فرآیند رسیدن به اهداف را به شما شرح میدهیم. اگر میخواهید بدانید چگونه باید هدف گذاری موفق کنید و به آنها برسید، در ادامه با ما باشید.
قانون طلایی هدفهای عملی
وقتی از برخی افراد میخواهیم هدفشان را به ما بگویند، به یک رویا و چشمانداز کلی از آینده اشاره میکنند. برای مثال میگویند: دوست دارم ثروتمند شوم، ورزش کنم یا به مسافرت بروم.
هدفها، زمانی رنگوبوی عملی به خودشان میگیرند که از 5 مشخصه زیر پیروی کنند:
- مشخص باشند.
- قابل اندازهگیری باشند.
- دستیافتنی باشند.
- واقعگرایانه باشند.
- محدوده زمانی مشخص داشته باشند.
به عنوان نمونه، به جای اینکه بگویید میخواهم لاغر شوم، باید با پیروی از این 5 ویژگی، هدف خود را به این شکل بازنویسی کنید: میخواهم طی دو ماه آینده، صبحها بعد از بیدار شدن، روزانه دو ساعت ورزش کنم و در پایان دو ماه، 5 الی 10 کیلو کاهش وزن داشته باشم. چنین هدفی، عملی است و احتمال تحقق آن خیلی بیشتر است.
اگر به این موضوع علاقمندید، توصیه میکنیم مقاله آموزشی توسعه فردی را نیز مطالعه کنید.
مراحل هدف گذاری موفق به شرح زیرند:
1) تصمیم بگیرید چه میخواهید.
اهدافی برای خودتان انتخاب کنید که برایتان مهم باشند و انگیزهبخش باشند. این قبیل از اهداف، همانهایی هستند که دستیابی به آنها، برایتان ارزش به همراه دارد. تنها در این صورت است که خواهید توانست بر اهمالکاریها و مشکلات فائق بیایید و تحت هر شرایطی، برای رسیدن به آنها تلاش کنید.
به عنوان یک توصیه از ما به خاطر داشته باشید: برای اینکه مطمئن شوید انگیزه کافی برای رسیدن به هدف را دارید یا خیر، پیشنهاد میکنیم چرایی آن هدف را برای خودتان مشخص کرده و میزان اهمیت دلایل را مورد سنجش قرار دهید. از خودتان بپرسید: اگر بخواهم اهدافم را به دیگران توضیح بدهم، به آنها چه میگویم تا قانع شوند که هدفم به راستی ارزشمند است؟ سپس همین دلایل را با خودتان تکرار کنید تا انگیزه بگیرید.
2) اهدافتان را یادداشت کنید.
عمل فیزیکی نوشتن اهداف، موجب میشود هدف گذاری شما ماهیت واقعیتر و ملموستری پیدا کند. بهتر است در هنگام نوشتن، به جای استفاده از کلماتی مانند دوست دارم چنین کاری را انجام دهم، با قاطعیت بنویسید: این کار را انجام خواهم داد. بدین ترتیب، جای هیچ عذر و بهانهای برایتان باقی نخواهد ماند.
به عنوان یک توصیه از ما به خاطر داشته باشید: اهدافتان را در مکانهایی یادداشت کنید که هر روز بتوانید مرور کنید. روی میز، صفحه کامپیوتر و یخچال نمونههایی از همین مکانها هستند.
اگر به این موضوع علاقمندید، پیشنهاد میکنیم مقاله آموزشی تکنیکهای هدفگذاری را از دست ندهید.
3) اهداف بزرگتان را به اهداف کوچک تقسیم کنید.
اهداف بزرگ از دور ترسناک به نظر میرسند. برای مثال اگر بخواهید طی 10 سال آینده، مبلغ بالایی از سرمایه برای خودتان جمع کنید، این هدف برایتان دور از دسترس و ترسناک جلوه خواهد کرد. ولی کافی است این اهداف بزرگ را به هدفهای کوچک در بازههای زمانی کوتاهتر تقسیمبندی کنید تا روزی به خودتان بیایید و ببینید غول ترسناک هدف بزرگ را زمین زدهاید. در مورد هدف گذاری بزرگ جمعآوری سرمایه در 10 سال آینده، میتوانید اهداف کوچکتان را بدین ترتیب تعیین کنید:
- در کنار شغل فعلی، مهارتهای جدید خواهم آموخت.
- با استفاده از مهارتهایی که آموختهام، طی یک سال آینده کسب و کار جدیدی راهاندازی خواهم کرد.
- به مدت دو سال، تمرکزم را به روشهای مختلف بازاریابی و جذب مشتری معطوف خواهم کرد.
- طی پنج سال آینده، یک چهارم از سرمایه مورد نظرم را به دست خواهم آورد.
- مقداری از سرمایه به دست آمده را در جهت توسعه کسب و کارم به کار خواهم گرفت.
- طی ده سال آینده و همزمان با رونق گرفتن کسب و کارم، سرمایه مورد نظرم را جمعآوری خواهم کرد.
4) مشکلات مسیر را شناسایی کنید.
پس از صرف زمان برای مشخص کردن اهداف طلایی و تقسیمبندی آنها به اهداف کوچکتر، شما باید تمامی موانع و سختیهایی که ممکن است در مسیر با آنها روبرو شوید را شناسایی کرده و برای هر کدام راهکار در نظر بگیرید. با انجام این کار، در صورت مواجهه با موانع احتمالی، کنترل اوضاع را از دست نخواهید داد و خواهید توانست در سریعترین شکل ممکن، به مسیر اولیهتان بازگردید.
5) در مقابل اهدافتان مسئول باشید.
هدفهای شما متعلق به شما هستند و مسئولیت عملی کردن یا نکردن آنها به عهده خودتان است؛ از فرد یا افراد دیگری انتظار نداشته باشید که آنها را برای شما عملی کنند.
6) ادامه دهید.
یک ضربالمثل وجود دارد که میگوید طولانیترین سفرها با اولین قدمها آغاز میشوند. شاید شروعها، دشوارترین بخش مسیر هدف گذاری و حرکت به سمت اهداف باشند، ولی باید حواستان باشد که در ادامه مسیر از داشتن پشتکار غافل نشوید. اگر یک روش جواب نمیدهد، بایستید، نفس تازه کنید، روشهای دیگری را امتحان کنید. اگر بنا به هر دلیلی، امکان دستیابی به هدفی که در ابتدا تعیین کرده بودید، وجود ندارد؛ به هیچوجه نباید ناامید بشوید. در چنین مواقعی روی هدفی که داشتید، بازنگری انجام دهید و هدف جدیدی را به جای هدف اولیه جایگزین کنید که عملی باشد. بدین ترتیب، هدف جدید را نیز باید به هدفهای کوچک تقسیم کنید و مراحل را ادامه دهید تا سرانجام به مقصد شیرین پیروزی دست پیدا کنید.
7) جشن بگیرید.
زمانی که به هدف رسیدید، نوبت میرسد به لذت بردن از آن و تشکر از کسانی که شما را در پیمودن مسیر یاری کردند. کار تمام نشده است، اکنون باید به لذتهایی که در مسیر بردهاید، فکر کنید، درسهایی که گرفتهاید را مرور کنید و دوباره، هدف گذاری جدیدی برای خودتان انجام دهید تا بتوانید شیرینی تجربهای که داشتهاید را بارها و بارها بچشید.
سخن پایانی
برای همهمان پیش آمده که در ابتدای سال جدید، همزمان با نو شدن سال، نشستهایم و برای سال جدید هدف گذاری کردهایم. اما بعد از گذشت چند روز، کاغذی که آن اهداف را رویش نوشته بودیم را گم کردهایم و تمام قولوقراری که با خودمان داشتیم را از یاد بردهایم.
مشکل اینجاست که ما به اشتباه فکر میکنیم صرف نوشتن اهداف کافی است. در حالی که اینگونه نیست. هدف را بعد از نوشتن باید مرور کرد. برای رسیدن به آن برنامهریزی کرد و با پشتکار به سمت جلو حرکت کرد.