همکلاسی سلام 26 بهمن 1396
همکلاسی و همراه خوب یو سی؛ سلام
آیا از جدیدترین تغییرات صنعت کشاورزی اطلاع دارید؟ در دنیا صنعت کشاورزی تغییرات بسیاری داشته و به دلیل ضرورت تامین نیازهای غذایی، روش و تکنولوژی های روز در مهندسی کشاورزی کاربردهای بسیار پیدا کرده اند.
اندی نیوبولد مهندس کشاورزی سرشناس و موسس FarmSmart Events در مصاحبه ای از آینده زراعت، چالش های صنایع غذایی و نحوه غلبه بر آن سخن گفته است که در ادامه شما می توانید ترجمه آن را مطالعه نمایید.
شغل مهندس کشاورزی را چگونه توصیف می کنید؟
من بیشتر اوقات حس می کنم مهندسی کشاورزی در بین تمام رشته های مهندسی، به یک چاقوی ارتش سوئیسی می ماند (نوعی چاقوی جیبی چند کاره)، زیرا جنبه های بسیار گوناگونی دارد. مهندسان کشاورزی ابزاری برای اینکه از پس بعضی از بزرگترین چالش های جامعه برآیند، دارند؛ از کاهش تاثیر شرایط اقلیمی (آب و هوایی) گرفته تا تامین منابع غذایی.
مهندسان کشاورزی با چه چالش هایی روبرو می باشند و چه نمونه هایی وجود دارد که بر آنها فائق آمده اید؟
به عنوان مثال یکی از چالش ها در مورد چیزی است که بین ما به کشاورزی مکان محور (Site-specific Agriculture) مشهور است. از گذشته، ما از آفت کش مثل پتویی حفاظتی برای محصولات استفاده می کنیم. یعنی در همه جا به یک اندازه سم را پخش می کنیم. شاید این روش بهینه نباشد، اما بالاخره در عمل کار می کند. با وجود این، در حال حاضر کارهای بهتری را می توان انجام داد. به عنوان مثال، با استفاده از دوربین ها می توان علف های هرز احتمالی یا گیاهان قارچ را شناسایی کرد و راهکارهای شیمیایی (آفت کش ها) را دقیقاً در همان نقاط لازم بکار برد. این روش از آلودگی می کاهد و بسیار کارآمدتر است. شما می توانید یک زمین را اسکن کنید، ناحیه ای را که مستلزم واکنش (یا درمان زراعی) است، شناسایی و روش درمانی را صرفاً در آنجا اعمال کنید (به جای تمام زمین زراعی).
راهکارهایی که در مهندسی کشاورزی پیشنهاد می شود، چه جایگاهی دارند؟
ارزش استفاده از فناوری بعد از ظهور تراکتورهای هوشمند، دیگر کاملاً درک شده است. چالش بعدی مسئله اقبال و پذیرش عمومی است. حضور یک کمباین بی راننده در چمنزاری وسیع یا محیطی خالی از سکنه یک بحث است، اما مانورش در جایی نزدیک شهر یا محیط های شلوغ به کلی موضوع متفاوتی است. من فکر نمی کنم مردم به سادگی با این مسئله کنار بیایند و این یک چالش خواهد بود. در حقیقت حالا در موقعیتی هستیم که چالش اصلی، خود فناوری نیست، بلکه مسائلی مانند کسب و کار، محیط زیست و منابع است. پس باید سعی کرد عموم درک کنند که چرا این ماجرا حائز اهمیت است.
صرف نظر از پذیرش عمومی، چالش های جدی دیگر در دهه آینده چیست؟
فکر می کنم گردآوری داده ها، چالش های غیرقابل انتظاری داشته باشد. اگر نگاهی به کلان داده (Big Data) بیندازید، همه چیز روشن تر می شود. این صنعت تلاش دارد تا به کشاورزان کمک کند آب و هوا، بیماری های زراعی (یا عواملی که بیماری ها منجر می شود) و زمان برداشت محصول را با استفاده از فناوری پیش بینی کنند. عارضه جانبی این مسئله، داده های کلانی است که به وجود می آیند. چون صحبت از تجمیع داده های شمار زیادی سنسور و گردآوری مکرر اطلاعات آب و هوایی، خاک، اسیدی یا قلیایی بودن و… است. توجه کنید در حالی که کوهی از داده ها تولید می کنیم، نیازمان سیری ناپذیر است و در واقع هرچه جلوتر می رویم، نیازمان افزایش پیدا می کند و به داده های بیشتری محتاج می شویم.
بدین ترتیب در عمل چالش هایی در مورد کامپیوترها، فضای ذخیره سازی، دیسک سخت و مانند اینها وجود دارد. به اعتقاد من با چالش هایی جدی در ارتباط با مبحث کشت داده (Data Farming) و پردازش داده سر و کار خواهیم داشت.
سرعت اینترنت هم مسئله بزرگی است؛ مخصوصاً در نقاط روستایی. سرعت انتقال داده اینترنتی تلفن های همراه برای عملیاتی در سطح وسیع کفایت نمی کند و به منظور رد و بدل داده های مرتبط با صنعت کشاورزی به فیبر نوری نیاز است.
و راه حل این مسئله چه خواهد بود؟
می توانم بطور بالقوه از نسل پنجم داده های بی سیم و شبکه فوق سریع صحبت کنم. مسئله اصلی، بحث قابلیت اتصال است؛ همان اتصال اینترنتی معمولی که مردم با آن برای یکدیگر فایل می فرستند، منتهی در ابعاد بالاتر. گسترش زیرساخت لازم، در این باره مسئله مهمی است. برای این موضوع باید زیرساخت های لازم را فراهم آورد. اگر صحبت از شهری بزرگ بود؛ بله، امکان داشت کارها سریع تر پیش برود. اما روی صحبت ما به روستاها بر می گردد؛ جاهایی که در برخی موارد از نظر فناوری در عصر حجر به سر می برند و از قضا وقتی صحبت از کشاورزی باشد، این روستاها هستند که حرف اول را می زنند.
کدام فناوری است که طی پنج یا 10 سال اخیر چهره زراعت را دستخوش تغییر قرار داده باشد؟
یکی از نمونه های اثر گذار، توانمندی حرکت خودکار ماشین آلات زراعی است که کامپیوتر مسیر حرکت شان را مشخص می کند. آنها خودبخود فعال و غیر فعال می شوند و به هنگام کاشت و برداشت دچار اشتباهات کمتری می گردند. در این شرایط با چشم انسانی، همیشه از پنج تا هفت درصد اشتباه می کنیم (برای نمونه تراکتور از جاهایی دوبار عبور می کند)، اما با کمک GPS این شاخص به یک و نیم تا دو درصد تقلیل پیدا کرده است. از اینها گذشته، سوخت کمتری مصرف می شود و منابع انسانی کمتری مورد نیاز است (چون خودکار عمل می کنند). پیشرفت های دیگری هم به وقوع پیوسته است، اما این مورد به کشاورزان کمک کرده تا کارهای زیادی را انجام دهند.