فناوری هایی که به شناخت آثار هنری کمک می کنند
پیشرفت فناوری حفظ و بازسازی آثار هنری به متخصصان اجازه می دهد به قلب تاریخ هنر نفوذ و آن را به درستی حفظ کنند. مرمت آثار هنری برای حصول اطمینان از افزایش طول عمر آثار هنری برای دسترسی نسل های بعد بسیار حیاتی است، اما این آثار پیش از مرمت باید مورد بررسی قرار بگیرند.
دانشگاه لینکلن (Lincoln) بزرگترین مرکز حفظ و مرمت آثار هنری در بریتانیا است که آزمایشگاه های فوق پیشرفته دارد. این آزمایشگاه های تخصصی سرشار از فناوری های خلاقانه ای هستند که برای کشف کردن رازهای آثار هنری به وجود آمده اند. در این مقاله شما می توانید با چند روش و ابزار مورد استفاده در این آزمایشگاه ها آشنا شوید.
تحلیل عناصر سازنده اثر هنری
یکی از روش های کلیدی پژوهشگران هنری، بخصوص برای نقاشی ها، بررسی ترکیب شیمیایی رنگ ها است. مرمت کاران با اطلاع از ترکیب شیمیایی رنگ استفاده شده می توانند همان رنگ و ترکیب را در تعمیرات بکار گیرند تا شکل ظاهری اصلی آثار هنری را حفظ یا بازسازی کنند. بهترین وسیله برای اینکار هم یک طیف سنج دستی بازتابش پرتو ایکس (XRF) است. این ابزار که می توانید آن را با یک دست نگه دارید، می تواند ترکیب عناصر موجود در مواد مختلف را تعیین کند. برای این منظور اول نمونه با پرتوهای ایکس گسیل شده بوسیله ابزار تحریک می شود و سپس پرتوهای ایکس بازتابیده شده از آن اندازه گیری می شود.
رنگ ها حاوی گستره متنوعی از عناصر مثل روی، آهن و تیتانیوم هستند. هر یک از این عناصر علائم منحصر به فرد خود را دارند که معادل همان اثر انگشت برای آنها است. روش کار این گونه طیف سنج ها، بمباران عناصر مختلف با پرتوهای ایکس و اندازه گیری پرتوهای ایکس پُر انرژی منحصر به فرد ساطع شده از اتم های هر عنصر است. سطوح انرژی اندازه گیری شده ثبت و بعداً به شکل نوعی ترکیب عناصر مرتب می شوند و برای پژوهشگران مشخص می کنند کدام عناصر و به چه مقدار، در هر نمونه وجود دارد.
البته این فناوری تنها برای تعیین ترکیب رنگ های یک نقاشی بکار نمی رود و برای تعیین تاریخچه پوشش رنگ ماشین آلات قدیمی هم استفاده می شود.
شناسایی داستان زندگی اثر هنری از روی لایه های رنگی
همانطور که نباید از روی جلد یک کتاب درباره محتوای آن قضاوت کنید، رنگ ها هم تنها همان چیزی که به نظر می رسند، نیستند. ممکن است زیر لایه رویی رنگ، چندین لایه قبلی هم وجود داشته باشد که سیر تکامل یک اثر هنری را نمایش می دهد. پژوهشگران می توانند با کمک میکروسکوپ لایه های یک نمونه رنگ را مشخص کنند. برای مثال می توان از رنگ سطح یک قاب طلاکاری شده نمونه برداری کرد و آنها را به صورت قائم زیر میکروسکوپ قرار داد تا ترکیب لایه های آنها مشخص شود و سپس، درست مثل حشرات ماقبل تاریخ که در کهربا گرفتار می شدند، نمونه را در یک قالب شفاف رزین نگهداری کرد. وقتی این نمونه ها زیر میکروسکوپ قرار می گیرند، می توانند پوشش های احتمالی شئی مورد نظر طی زمان را مشخص کنند.
پل کرافت (از اساتید دانشگاه لینکلن) از همین روش برای مشخص کردن لایه های متفاوت رنگ های سنتی و روغنی و مدرن در نقاشی ها استفاده می کند. لایه های متفاوت وقتی زیر نور فرابنفش قرار می گیرند، شروع به درخشیدن می کنند. کرافت در این باره می گوید: «تمام لایه های اولیه که نور را بازتاب می دهند، رنگ های روغنی قدیمی هستند و آنهایی که بازتابش نور ندارند، رنگ های مصنوعی جدید هستند.» در زمان های مختلف، رنگ های مختلفی روی جسم قرار گرفته اند که می توان با مقایسه آنها با سوابق تاریخی موجود، از این لایه های رنگ به داستان زندگی یک اثر هنری پی برد.
شبیه سازی تخریب بافت های اثر هنری در طول زمان
برای کشف رازهای یک اثر هنری قدیمی، گاهی نگاه به آینده و اتفاقی که در طول زمان برای آن رخ می دهد هم می تواند مفید باشد. برای آنکه ببینیم یک اثر هنری چطور در گذر زمان تغییر می کند، محفظه های تخریب تنها روش ممکن برای دیدن آینده هستند.
این محفظه ها با قرار دادن موادی مثل کاغذ و پارچه در معرض دماهای مختلف یا سطوح متفاوت رطوبت، می توانند اثرات قرار گرفتن در محیط های طبیعی و مصنوعی بر آثار هنری را شبیه سازی کنند. از این فرآیند می توانیم برای بررسی موضوعاتی مثل کمرنگ شدن نقاشی ها یا تخریب بافت آنها استفاده کنیم. در نتیجه، مرمت کاران آثار هنری می توانند مواد مناسب برای کار، بخصوص چسب های لازم برای تعمیر آثار هنری مختلف را انتخاب کنند.
پدیده تغییر رنگ ها را هم که معمولاً به مرور زمان اتفاق می افتد، می توان با استفاده از یک طیف سنج نوری شبیه سازی و اندازه گیری کرد. قرار گرفتن بافت پارچه ای ظریف نقاشی ها یا پرده های نقش دار در معرض نور طبیعی آفتاب می تواند باعث پریدن رنگ آنها شود؛ این نورسنج ها می توانند به صورت تصویری مقدار تغییر رنگ را نمایش دهند و به ما نشان دهند چطور نور می تواند باعث تغییر آثار هنری نسبت به حالت اصلی و اولیه آنها شود. نتایج این مطالعات تاثیر قابل توجهی در دانش و برداشت ما از تاثیر فرسایش بر آثار هنری دارد.
بررسی فروسرخ سطح آثار
محققان با بررسی نقاشی ناجی جهان (Salvator Mundi) به روش بازتاب نگاری فروسرخ (IRR) موفق به مشاهده رد اثر دست ها روی بوم نقاشی شدند. تصاویر تهیه شده به روش IRR جاهایی را که نقاش با لبه کف دست روی رنگ فشار آورده بود تا حالت نرمی را ایجاد کند، مشخص کردند که همان روشی است که گفته می شود داوینچی بکار می برده است.
در واقع این فناوری پیشرفته می تواند به صورت دیجیتال و بدون نیاز به پودر مخصوص، اثر انگشت را هم نمایش دهد، همانطور که در نقاشی مورد بحث آثار انگشتی با قدمت بیشتر از 500 سال کشف شد. در بیشتر موارد از فناوری IRR برای نمایش آنچه زیر لایه های رنگ مخفی شده است، استفاده می شود. در این فناوری از نور فروسرخ برای مشاهده آنچه زیر سطح قرار دارد، استفاده می شود. نور طبیعی با برخورد به سطح اجسام، جذب و مقداری از آن بازتابیده می شود، در حالی که امواج فروسرخ می توانند با نفوذ به زیر لایه های سطحی رنگ قبل از انعکاس، به زیر بنای یک اثر هنری دسترسی پیدا کنند. با ثبت این امواج بازتابیده شده می توانیم به تصاویری از طرح های اولیه دست پیدا کنیم.
بررسی آسیب وارده با استفاده از رادیولوژی
گاهی برای فهم کامل سرگذشت یک اثر هنری باید به معنی واقعی کلمه نگاهی به داخل آن بیندازید. یکی از فرم های هنری که معمولاً با این روش مورد بررسی قرار می گیرد، تاکسیدرمی یا خشک کردن حیوانات است. فناوری رادیولوژی کامپیوتری بدون نیاز به شکافتن مجدد بدن حیوان با استفاده از اشعه ایکس، شیوه آماده سازی نمونه مورد نظر و در نتیجه بهترین روش برای تعمیر آسیب های ایجاد شده را مشخص کرد. پرتونگارها با تاباندن پرتوهای ایکس، درست مثل گرفتن عکس از یک استخوان شکسته، به زیر پوست نمونه نفوذ و تصویری با کنتراست بالا از داخل بدن تهیه می کنند. سپس می توان با استفاده از این اطلاعات به جای چاپ عکس روی فیلم، یک تصویر دیجیتال تهیه کرد. با این روش می توان وجود هر گونه ساختارهای فلزی یا استخوان در نمونه را تشخیص داد. از همین روش می توان برای پیدا کردن ترک های میکروسکوپی روی چینی های قدیمی هم استفاده کرد که بدون استفاده از پرتوهای ایکس کسی قادر به پیدا کردن آنها نیست.
بازسازی به کمک اسکنر و پرینتر سه بعدی
یک مجسمه ممکن است در عمر خود شکستگی ها و آسیب های متعددی را تجربه کند. برای مثال دست های مجسمه مشهور Venus de Milo قبل از پیدا شدن مجدد آن در سال 1820 از بین رفته بودند. با معرفی فناوری هایی مثل اسکن و پرینت سه بعدی، متخصصان حفظ و مرمت آثار هنری می توانند بدون آسیب رساندن به نمونه اصلی مجسمه ها، آنها را به صورت سه بعدی تجسم بخشیده و بازسازی کنند. اگر بتوانید از اصل مجسمه یک پرینت سه بعدی بگیرید که روی آن تمرین کنید، فرآیند بازسازی می تواند با زمان و هزینه کمتری انجام شود.
اسکن نمونه اصلی اثر، مرحله نخست فرآیند بازسازی دیجیتال است. یک اسکنر سه بعدی با تاباندن لیزر روی جسم و دریافت بازتاب های آن کار می کند. این اسکنرها مجهز به حسگرهایی هستند که داده های مرتبط با شکل و ابعاد یک مجسمه را جمع آوری می کنند. سپس این داده های هندسی، وارد یک نرم افزار طراحی می شود، جایی که می توان این اطلاعات هندسی را تغییر داد و به عنوان قالبی برای پرینت سه بعدی از آن استفاده کرد. کپی دیجیتال یک مجسمه پس از فرموله شدن داده ها می تواند برای چاپ برای پرینتر سه بعدی ارسال شود.
منابع
مقاله علمی و آموزشی «فناوری هایی که به شناخت آثار هنری کمک می کنند»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری، ترجمه و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا مقاله خشایار مریدپور در مجله دانستنیها، به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.