66 درس موفقیت از زبان استیو جابز

استیو جابز (Steve Jobs) یکی از نمادهای فناوری بود که نام وی در فهرست ۱۰ مرد با نفوذ جهان به چشم می خورد. او بنیانگذار شرکت Apple و مردی است که دنیا او را با نام های iPhone – iPod – iMac و iPad می شناسد.

استیو شرکتی از خود به جا گذاشت که تنها او می توانست آن را بسازد. این را، تیم کوک مدیر عامل کنونی شرکت اپل که پس از استیو جابز جانشین او شد در دومین سالگرد مرگ نابغه تکنولوژی جهان در نامه ای خطاب به کارکنان این شرکت می گوید و می نویسد:

امروز دومین سالگرد مرگ استیو است. امیدوارم هر یک از شما تجلی آن چیزی باشید که او برای همه ی ما و کل جهان بود. استیو انسان فوق العاده ای بود که جهان را به مکان بهتری تبدیل کرد… استیو شرکتی را از خود به جا گذاشت که تنها او می توانست آن را بسازد و روحیه ی او برای همیشه بنیان اپل خواهد بود. ما کاری که او به شدت عاشقش بود ادامه می دهیم تا یاد و خاطره اش را زنده نگه داریم و هیچ بزرگداشتی بالاتر از این برای او وجود ندارد. من مطمئنم که او به تک تک شما افتخار می کند…

در ادامه، استیو جابز از تجربه های خود با شما می گوید. شما می توانید با ۶۶ سخن از زبان استیو جابز که ۶۶ درس برای موفقیت در زندگی و کسب و کار است، آشنا شوید و آنها را در زندگی و کار خود به کار ببندید.

آغاز

1) ما با یک چشم انداز بسیار ایده آل شروع کردیم و آن اینکه کار باید با بهترین کیفیت انجام شود، چرا که انجام صحیح هر کاری در همان بار اول، بسیار ارزان تر از اصلاح کردن کاری است که ناقص انجام شده است.

2) رفتم توی پارکینگ، سوار ماشین شدم، می خواستم استارت بزنم که یک لحظه با خودم فکر کردم، اگر امشب شب آخر عمرم باشد، آیا ترجیح می دهم در یک جلسه ی تجاری شرکت کنم یا با این بانوی محترم آشنا شوم؟ به آن طرف پارکینگ رفتم و از او پرسیدم که آیا حاضر است امشب با من شام بخورد. او هم قبول کرد. با هم قدم زنان وارد شهر شدیم و از آن زمان تاکنون با هم بوده ایم. (ملاقات با همسرش لورانس. نیوزویک تایمز / ۱۹۹۷)

3) من خوش شانس بودم، زیرا زود متوجه شدم که در زندگی عاشق چه کاری هستم.

تجارت و کسب و کار

4) نمی توانید دائماً از مشتری ها بپرسید چه می خواهند و بعد سعی کنید آن را به ایشان تحویل دهید. چرا که تا شما بخواهید آن محصول را تولید کنید، آنها چیز جدیدتری می خواهند.

5) کیفیت مهم تر از کمیت است. یک ده آباد به از صد شهر خراب.

6) Apple سرمایه ی عظیمی دارد. اما به اعتقاد من در صورت عدم توجه مناسب، این شرکت ممکن است، ممکن است، ممکن است،… به دنبال لغت مناسب می گردم،… ممکن است، ممکن است، ممکن است، بمیرد.

7) به نظر من راه خروج از بن بست، خرد کردن و سوزاندن نیست، بلکه ابتکار است. Apple هم به همین روش به دوران طلایی خود رسید و باز هم با همین روش می تواند به دوران طلایی باز گردد.

8) به نظر من اگر کاری انجام دهید و نتیجه کار خیلی خوب باشد، باید دست به کار بزرگ دیگری بزنید. نه اینکه مدت ها روی همان کار اول توقف کنید. فقط کافی است بفهمید کار بعدی چه کاری است!

9) به نظر من ساختن یک شرکت واقعاً سخت و نیازمند داشتن بالاترین توان برای متقاعد کردن و استخدام بهترین افراد و از همه مهم تر نگه داشتن آنها در شرکت و به کار واداشتن آنها، و ترغیب آنها به تلاش در بیشترین حد توانایی است. آن هم با امید و دلگرمی.

10) به نظر من برای یک شرکت فوق العاده سخت است که بخواهد همه کاری انجام دهد. زندگی پیچیده است.

11) من به بازار و سهام فکر نمی کنم. من به خودمان فکر می کنم که بهترین کامپیوترهای شخصی دنیا را بسازیم و اگر بتوانیم این کار را بکنیم، فکر کنم ارزش سهام شما هم بالا خواهد رفت.

12) خیلی از شرکت ها تصمیم گرفته اند کوچک شوند و شاید این تصمیم درستی برای آنها باشد. اما مسیر متفاوتی را برگزیده ام. اعتقاد ما این است که اگر به گذاشتن محصولات عالی جلوی روی مشتری ها ادامه دهیم، آنها همچنان دست به جیب خواهند بود.

13) مشتری ها فقط وقتی قیمت ها را مناسب می دانند، که واقعاً مناسب باشند. ما سعی داریم با دزدی مبارزه کنیم. ما سعی داریم مردم را از راه دزدی و نادرست بیرون بکشیم و به آنها بگوییم که می توانند آهنگ ها را به صورت قانونی با قیمتی منصفانه بخرند. اما اگر قیمت ها را بیش از حد بالا ببرید، مردم به دزدی برخواهند گشت و آن وقت همه ضرر خواهند کرد.

14) اگر چیزهایی را که امروز از این حرفه می دانم پیشتر می دانستم، شاید بعضی کارها را به مراتب بهتر انجام می دادم و در عوض شاید بعضی کارهای دیگر را بسیار بدتر انجام می دادم. خب که چی؟ پس بهتر است بیشتر در حال زندگی کنیم.

15) اگر ۲۰ عدد آجر به شما بدهم، می توانید همه را بریزید روی زمین و اینطوری ۲۰ عدد آجر روی زمین دارید. یا می توانید آنها را روی هم بگذارید و شروع کنید به ساختن یک دیوار.

16) ما کسانی را استخدام می کنیم که می خواهند بهترین چیزهای دنیا را تولید کنند.

17) در هر کاری هستید نهایت تلاش خود را بکنید، نخوابید! موفقیت، موفقیت به همراه می آورد. پس گرسنه آن باشید. افرادی را استخدام کنید که مشتاق برتر بودن باشند.

18) ممکن است بهترین محصول جهان را تولید کرده باشید، اما در عین حال کلی آشغال هم تولید کرده اید، از شر این آشغال ها راحت شوید.

رهبری و مدیریت

19) وظیفه من آسان گرفتن بر افراد نیست، وظیفه من بهتر ساختن آنهاست.

20) من شدیداً به فرصت های برابر اعتقاد دارم، بر خلاف برابری نتایج. من به نتایج برابر اعتقاد ندارم، چون متاسفانه زندگی اینگونه نیست. اگر چنین بود این دنیا مکانی به شدت خسته کننده و کسالت آور بود.

21) می دانم که مردم سمبل ها را دوست دارند. اما هر وقت در مورد من داستان می نویسند آشفته می شوم. چون در این نوشتن تمایل دارند افراد زیادی را نادیده بگیرند.

ابتکار و نوآوری

22) وجه تمایز یک رهبر و یک پیرو، داشتن یا نداشتن ابتکار است.

23) هر چقدر درک ما از تجربه های بشر وسیع تر باشد، طراحی بهتری خواهیم داشت.

24) طراحی یک محصول توسط «گروه تحقیقاتی» کار بسیار دشواری است. خیلی وقت ها، تا وقتی محصول را به مردم نشان ندهید، نمی دانید آن را می خواهند یا نه.

25) مردم فکر می کنند همه چیز فقط همین ظاهر کار است، که مثلاً این موبایل را به طراحان بدهند و بگویند: «این را زیبایش کنید!» به نظر ما طراحی، این نیست. فقط ظاهر مهم نیست. طراحی یعنی کیفیت کاری دستگاه.

26) ما تلاش می کنیم بهترین محصولات را برای مردم تولید کنیم و دستِ کم این شهامت را داریم که خود را محکوم کنیم و در فرآیند تولید بگوییم: «این قسمت کار، نمی تواند باعث عالی شدن محصول نهایی شود» پس آن را کنار می گذاریم. این همان چیزی است که مشتریان بابت آن به ما پول می دهند.

27) اگر یک نجار بودید و می خواستید یک صندوق چوبی زیبا بسازید، هرگز این فکر را به ذهن راه ندهید که پشت صندوق «تخته سه لا» کار کنید. درست است که همیشه رو به دیوار است و هیچکس آن را نمی بیند، اما خود شما که از وجود آن تخته ی نامرغوب خبر دارید! پس تصمیم درست را بگیرید و یک قطعه چوب مرغوب برای پشت صندوق استفاده کنید تا بتوانید شب با خاطر آسوده سر بر بالین بگذارید. زیبایی، کیفیت، همه باید یکجا در کنار هم باشند.

28) همه چیز را بیش از حد جدی نگیرید. اگر می خواهید مثل یک هنرپیشه در زندگی خلاقیت داشته باشید، نباید بیش از حد به اتفاقات گذشته نگاه کنید. باید هر کاری که کرده اید و هر کسی که بوده اید را بپذیرید و بگذرید.

29) گاهی وقتی ابداعی انجام می دهید، اشتباهاتی می کنید. بهترین کار این است که سریعاً به این اشتباهات اعتراف کنید و به کار کردن روی ابداعات دیگری بپردازید.

30) باید از تجربه مشتریان شروع و به سمت تکنولوژی حرکت کنید، نه برعکس.

31) محصولات خیلی خوبی در راه داریم، ولی دوست نداریم در موردش صحبت کنیم.

دیگران

32) ژاپن کشور بسیار جالبی است. بعضی ها فکر می کنند ژاپنی ها فقط کپی می کنند، من دیگر اینطور فکر نمی کنم. به نظر من آنها محصولات را بازآفرینی می کنند. آنها چیزهایی که اختراع شده اند را بر می دارند و روی آن مطالعه می کنند تا کاملاً آن را درک کنند. گاهی حتی بهتر از مخترع اصلی آن را درک می کنند و می شناسند.

33) مردم بطور ذاتی خلاق هستند. گاهی آنها کارهایی با یک ابزار انجام می دهند که ابزارساز حتی فکر آن را هم نمی کرده است.

34) به نظر گوشه گوشه ی دنیا بسیار به هم نزدیک شده اند و این روند ادامه خواهد یافت. البته برای همه چیز روی دیگر سکه ای هم وجود دارد. هر محصولی عوارض جانبی ناخواسته ای هم دارد. تباه کننده ترین تکنولوژی که تاکنون دیده ام تلویزیون است – و تازه – تلویزیون یک معجزه ی بشری در تکنولوژی است.

35) یکی از هیجان انگیزترین موضوعات امروز، اینترنت است. وب به دو دلیل هیجان انگیز است. اول اینکه همه جا هست، چیزی که همه جا باشد، مهیج است. دوم اینکه فکر نمی کنم مایکروسافت بتواند راهی برای تصرف و مالکیت وب پیدا کند. ابداعات هر روز بیشتر و بیشتر می شوند و این موضوع، فضایی را ایجاد خواهد کرد که در آنجا دیگر خبری از ابرهای تیره یکه تازی و حکمرانی نیست.

36) اگر به کارهایی که در زندگی انجام داده ام نگاهی بیاندازید، همه ی آنها در خود عنصر دموکراسی دارند. وب یک نمونه ی کامل دموکراسی باورنکردنی است. در اینترنت یک شرکت کوچک تفاوتی با شرکت های بزرگ ندارد و به اندازه ی شرکت های بزرگ در دسترس است. شرکت های بزرگ میلیون ها دلار برای ایجاد کانال های توزیع محصولات خود خرج می کنند و وب این برتری مالی را کاملاً خنثی خواهد کرد.

37) به نظر ما اصولاً شما وقتی که می خواهید مغز خود را خاموش کنید، پای تلویزیون می نشینید و وقتی می خواهید مغز خود را روشن کنید، شروع به کار با کامپیوتر می کنید.

38) کامپیوترها و نرم افزارها همچنان پیشرفت خواهند کرد و انقلابی در روش یادگیری ما ایجاد می کنند.

39) هر روز تکامل بیشتر کامپیوترهایی را خواهید دید که امروز به عنوان خدمتگزار انسان ها هستند. پله بعدی کامپیوترهایی است که نقش راهنما و یا مشاور را داشته باشند.

رانندگی

40) چون من مدیر اجرایی هستم و فکر می کنم این کار شدنی است. (در مورد اینکه چرا تصمیم گرفت نظر مهندسانی که اعتقاد داشتند iMac توجیه اقتصادی ندارد را وتو کند.)

41) ما اعتقاد داریم که مشتری ها باهوش اند و محصولاتی را می خواهند که به خوبی برای ساخت آنها تفکر شده باشد.

42) به یاد داشتن اینکه همه ی ما روزی خواهیم مُرد، بهترین راهی است که می تواند ما را از دام بزرگی نجات دهد. آن دام این است که فکر می کنیم چیزی برای از دست دادن داریم. هر آنچه در این دنیا داریم قرضی است، حتی لباس هایمان. هیچ دلیلی وجود ندارد که به ندای قلبتان گوش ندهید.

43) بهترین محصولی را که می توانیم تولید می کنیم. تا زمانی که مطمئن نشده ایم محصول نهایی درست و بی نقص است، آن را عرضه نمی کنیم. و علیرغم توجه به این همه دلایل عقلی، دقیقاً قبل از اینکه مردم محصول نهایی را ببینند، قلب انسان از شدت تپش از جا کنده می شود.

44) ما فرصت نداریم کارهای زیادی انجام دهیم، پس بهتر است سعی کنیم همه ی کارهایی که انجام می دهیم واقعاً عالی باشند، چون این زندگی ماست. زندگی کوتاه و مختصر است و پس از آن مرگ است و همه ی ما خودمان انتخاب می کنیم که چگونه با زندگی رفتار کنیم. پس چه بهتر که واقعاً خوب باشیم. بهتر است ارزشش را داشته باشد.

45) مردم به من می گویند: «تو باید اشتیاق بسیار زیادی به کاری که انجام می دهی، داشته باشی» و کاملاً همینطور است. چرا که اگر چنین نباشد، هر انسان عاقلی کنار می کشد.

46) من متقاعد شده ام که تقریباً نیمی از چیزی که باعث متمایز شدن موسسات موفق از غیر موفق می شود، پشتکار است. کار بسیار سختی است. باید مقدار زیادی از عمر خود را صرف این مفهوم کنید.

47) باید در انتخاب کار، بسیار دقت کنید. اما وقتی کاری را انتخاب کردید و احساس کردید واقعاً ارزش انجام دادن دارد و واقعاً به آن اهمیت می دهید، دیگر به درست یا نادرست بودن انتخاب خود فکر نکنید و فقط روی خود کار تمرکز کنید. تخصص بطور طبیعی ایجاد می شود.

48) من در اینجا همه ی تلاش خود را کرده ام، فکر نمی کنم بیش از این می توانستم کار کنم.

49) ما دقیقاً عاشق همان کاری هستیم که انجام می دهیم.

ارث

50) اینکه پولدارترین فرد قبرستان باشم برای من ارزشی ندارد… چیزی که برای من ارزش دارد این است که شب در حالی به رختخواب بروم که به خود بگویم: «امروز یک کار خارق العاده انجام دادیم.»

51) ما پیشتر خواب چنین محصولاتی را می دیدیم و امروز آنها را ساخته ایم. واقعاً کار بزرگی انجام شده است.

52) لازم نیست اشیاء حتماً دنیا را تغییر دهند، تا مهم محسوب شوند.

53) به کارهایی که نمی کنیم هم، به اندازه ی کارهایی که می کنیم افتخار می کنم.

زندگی

54) زمان محدود است، پس آن را با نقش بازی کردن تلف نکنید… اجازه ندهید وز وز حرف های مردم، ندای درون شما را محو کند و از همه مهم تر، شهامت پیروی از الهامات قلبی خود را داشته باشید. این الهامات به نوعی می دانند، شما می خواهید چه چیزی بشنوید.

55) دزد دریایی بودن بسیار لذت بخش تر از سرباز نیروی دریایی شدن است.

56) اگر می خواهید در مورد کسی چیزهای زیادی بدانید، کافی است بفهمید قهرمان زندگی او کیست.

57) آنهایی که آنقدر دیوانه هستند که فکر می کنند می توانند دنیا را تغییر دهند، همان هایی هستند که دنیا را تغییر می دهند.

58) فقط یک نفر را می شناسم که در عرض یک سال ۲۵۰ میلیون دلار از دست داده باشد… من!… این بسیار شخصیت ساز است.

59) گاهی زندگی با آجر به سرت می کوبد! مواظب باش اعتقاد خود را از دست ندهی.

60) هیچ دلیلی وجود ندارد که از قلب خود پیروی نکنید.

61) در سن سی و سه سالگی بیش از یک میلیون دلار ثروت داشتم، در سن سی و چهار سالگی بیش از ۱۰ میلیون دلار و در سن سی و پنج سالگی بیش از ۱۰۰ میلیون دلار و مهم اینکه این پول هدف من نبود.

62) تنها راه انجام کارهای بزرگ این است که عاشق شغل خود باشید و اگر هنوز آن کار را پیدا نکرده اید، به جستجو ادامه دهید. از پای ننشینید. مثل همه ی چیزهایی که با قلب ارتباط دارد به محض پیدا کردن آن شغل خودتان متوجه خواهید شد.

63) من زیاد به عمرم فکر نمی کنم. فقط هر روز صبح که از خواب بیدار می شوم، روز جدیدی است. به دیروز فکر کنید و برای فردا رویاپردازی کنید، اما امروز زندگی کنید.

64) آن روز متوجه نشدم اما بعدها معلوم شد که اخراج من از Apple بهترین اتفاقی بود که می توانست برای من رخ دهد. سنگینی موفقیت جای خود را به سبکی تازه کار بودن داد. تازه کاری که نسبت به همه چیز نامطمئن است. این رخداد، ذهن مرا آزاد کرد تا بتوانم وارد یکی از خلاقانه ترین دوران عمر خود شوم.

65) شخصیت من حول تجارت و پول دور نمی زند. هر چند می فهمم کم و بیش به این کار مشغول بوده ام. اما من بیشتر خودم را شخصی می دانم که محصولات شُسته رُفته و تر و تمیز تولید می کند. من دوست دارم محصولات درست و حسابی تولید کنم، دوست دارم ابزاری تولید کنم که به درد مردم بخورد.

66) همیشه گفته ام اگر روزی برسد که دیگر نتوانم وظایفم را به عنوان مدیر اجرایی Apple انجام دهم، اولین نفری هستم که این موضوع را به اطلاع شما می رسانم. متاسفانه آن روز فرا رسیده است. (یادداشتی برای کارمندان Apple / 2011)

استیو جابز یکی از آن افرادی بود که به باورها و توانایی های خود ایمان داشت، آنها دنبال کرد و نه تنها دنیای خود را ساخت، بلکه دنیای دیگران را نیز تغییر و بهبود داد.

[toggle title=”برای مشاهده منابع اینجا کلیک کنید.” state=”close” ]

مقاله آموزشی «66 درس موفقیت از زبان استیو جابز»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا کتاب بینش تجاری استیو جابز، نوشته ی آلن کن توماس و ترجمه ی محسن واعظی از انتشارات کلید توسعه آموزش مثبت، منتشر شده در شهریور 1391 با شابک 1-93-8617-964-978 به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.

[/toggle]

نمایش بیشتر

‫2 دیدگاه

  1. مطلب جالب و گیرایی بود . حیف شد که زود از بین ما رفت . موفقیت هاش داشت هر روز بیشتر و چشمگیر تر میشد … به معنای واقعی کلمه خدا بیامرزدش …

  2. بسیار عالی. ممنون از مطالب بی نظیرتون.
    استیو جابز همیشه برای من یه الگوی خوب بوده. روحش شاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا