منظور از هوشیاری چیست؟
هوشیاری هر آن چیزی است که ما تجربه می کنیم. واگویه ای که در مغزمان تکرار می شود، تصورمان از رنگ قرمز، شیرینی یک شکلات خوشمزه، درد بی وقفه یک دندان، عشق قدرتمندی که به فرزندمان احساس می کنیم و…. این سیاهه می تواند به صورت نامحدود ادامه یابد. منشاء و طبیعت این احساسات از دورترین زمان ها تا به امروز به صورت یک راز باقی مانده است. شاید بتوان گفت حتی امروزه توافقی بر اینکه هوشیاری چیست و اصولاً چه چیزی دقیقاً باید درباره آن مورد مطالعه قرار گیرد، وجود ندارد.
آیا همان آگاهی است؟ آگاهی از آگاهی است؟ آگاهی از خود است؟ آیا فقط یک مدل هوشیاری وجود دارد یا انواع گوناگونی از آن در سطوح مختلف وجود دارد؟ سیاهه این پرسش ها خود نامحدود به نظر می رسد.
بسیاری از فلاسفه تحلیلی ذهن مدرن که برجسته ترین آنها شاید دنیل دنت (Daniel Dennett)، فیلسوف ذهن آمریکایی باشد، هوشیاری را جهانی بی معنا از ماده و خلاء و در اصل یک توهم می دانند که هرگز نمی تواند به صورت علمی مطالعه شود.
قاطبه دانشمندان اما هوشیاری را به عنوان یک امر بدیهی می پذیرند و به دنبال درک رابطه آن با جهان عینی هستند. امروزه تعداد زیادی از دانشمندان علم اعصاب به مطالعه پایه های عصب شناسی هوشیاری در مغز مشغول هستند. آنچه آنها جستجو می کنند، مکانیسم های عصبی زیربنای همه تجربه های هوشیار ما است. اینکه مثلاً چه اتفاقی در مغزمان می افتد که باعث می شود دندان درد را تجربه کنیم؟ آیا تعدادی سلول عصبی منحصر به فرد به فرآیند هوشیاری فعال می شوند؟ این سلول ها در کدام مناطق مغز جای گرفته اند؟
جالب است بدانید که تست آئینه یکی از معیارهای تشخیص خود است که بخشی از هوشیاری یا آگاهی محسوب می شود. البته انتقادهایی به این معیار وارد است، اما مثلاً فرزند انسان در 18 ماهگی خودش را در آئینه تشخیص می دهد. هنوز هیچ روباتی موفق به انجام این تست نشده است.
منابع
- فرانک آذری. مجله دانشمند.