راهنمای سفر به قلعه رودخان فومن
در ارتفاعات نزدیک فومن، قلعه مستحکم و آجری رودخان وجود دارد. کارشناسان باستان شناسی معتقدند که عمر این مجموعه به دوران حمله اعراب به ایران و حکومت ساسانیان می رسد. این قلعه از آن زمان تا دوران میرزا کوچک خان جنگلی، دائم مرمت و بازسازی و میان مبارزان چریکی و دولتی دست به دست شده است. جالب است بدانید که این قلعه به دلیل معماری استراتژیک و جانمایی عالی از نظر راهبردی هیچگاه تسخیر نشده است و به نام هایی چون «قلعه حسامی»، «قلعه سگسال» و «قلعه هزار پله» نیز مشهور است. این دژ مستحکم با وسعت حدود 6.2 هکتار در دامنه های با شیب تند کوه رودخان بنا شده و دارای دو بخش شمالی و جنوبی است.
در این مقاله شما می توانید با جاذبه توریستی قلعه رودخان آشنا شوید.
قلعه رودخان بعد از روستای رودخان و بر فراز کوه و کنار رودی با همین نام قرار دارد. از روستای رودخان تا فومن، حدود 20 کیلومتر فاصله است. فومن از شهرستان های استان گیلان است. در شهر فومن در کنار مغازه های متعدد پخت و فروش کلوچه، طبیعتی بسیار زیبا نیز رخ می نماید که با تصورات ما از زندگی در شهر بسیار متفاوت است. وجود درختان کهنسال که با فواصل منظم در کنار معابر عمومی قطار شده اند، از قدمت بالای فومن خبر می دهند.
چگونه به رودخان برویم؟
راه رسیدن به رودخان از فومن می گذرد. در انتهای شهر فومن شما به یک دو راهی می رسید، راه سمت راست، شما را به روستای زیبای ماسوله می رساند در حالی که مسیر سمت چپ به قلعه باستانی رودخان منتهی می شود. در واقع در انتهای هر یک از این راه ها، زیبایی های خارق العاده ای از جنس طبیعت، فرهنگ، تاریخ و معماری وجود دارد.
اگر مسیر سمت چپ را انتخاب کنید، باید خود را برای یک جاده آسفالته اما پُر پیچ و خم و سرسبز آماده کنید. در کنار جاده، رود خروشان حال و هوای جاده را با صفاتر کرده است. در پسِ هر پیچ، دنیای فرح بخش دیگری در انتظارتان است که شوق شما را برای ادامه مسیر صد چندان می کند. این جاده زیبا بعد از پشت سر گذاشتن روستاهای زیبایی چون «گشت»، «کرد محله»، «گشت رودخان»، «سیاکش»، «گوراب»، «ملسکام» و در نهایت «سعید آباد» به روستای رودخان می رسد. این روستا در نزدیکی جنگل قرار دارد. شما باید مسیر را به سمت جنگل ادامه دهید تا به روستایی کوچکتر و تقریباً چسبیده به رودخانه به نام «حیدر الات» وارد شوید. در انتهای روستای حیدر الات، تقریباً با 5 دقیقه رانندگی در جاده ای خاکی، به ورودی پارک جنگلی رودخان می رسید. اینجا دیگر آخرین نقطه است که می توان سواره رفت. خودروهایتان را باید در پارکینگ مجموعه پارک کنید و ادامه مسیر را پیاده بروید.
مسیر رسیدن تا پای کوه بوسیله سنگ و شن ریزه به خوبی بهینه سازی شده است. در دو طرف جاده شنی، مغازه های زیبا و رنگارنگی از صنایع دستی و غذایی وجود دارد. در غرفه صنایع دستی، عروسک های بافتنی، انواع لیف و پاپوش با رنگ های بسیار شاد توجه شما را به خود جلب می کند و در مغازه های خوراکی فروشی، با رایحه خوش غذاها و نان های سنتی دلتان ضعف خواهد رفت. از آن جایی که رفتن تا خود قلعه و سپس گشت و گذار در اطراف آن تقریباً 4 تا 6 ساعت زمان می برد، بهتر است از همین دکه ها خوراکی خوشمزه ای تهیه کنید، زیرا در مسیر پله نوردی دیگر خبری از غذا نخواهد بود. بعد از گذار از این جاده شنی با سوژه های الوان و دلفریب به اولین پله برای صعود به کوه می رسید.
پله پله صعود در دل تاریخ
از ابتدای پلکان تا در ورودی قلعه حدود 50 پله وجود دارد. بسیاری از کارشناسان علت وجه تسمیه این قلعه به «قلعه هزار پله» را وجود همین پلکان می دانند. جالب است این را نیز بدانید که تا سال 1830، این قلعه ناشناخته باقی مانده بود. در آن سال یک لهستانی به نام الکساندر شودز کوخچکو آن را کشف و معرفی کرد. بعد از معرفی و شناخت این اثر تاریخی، باستان شناسان آستین همت بالا زدند و توانستند علاوه بر کشف اشیای باستانی در محوطه قلعه حدود 930 پله مدفون شده را از زیر خاک و گیاه در بیاورند.
به هر حال، برای دیدن این شاهکار معماری نظامی، باید سختی پله نوردی هزارتایی را به جان بخرید. به همراه داشتن «باتوم کوهنوردی» برای شما کمک خوبی است اما اگر ندارید، خیلی ناراحت نباشید. در همان مغازه های الوانی که شرحش را برایتان گفتم، چوب دستی هایی از ساقه درختانی بسیار شبیه بامبو ساخته اند و می فروشند. اینجا بهتر است دست به جیب شوید! اگر در مسیر پله نوردی چوب دستی به همراه نداشته باشید، از پله سیصدم، مطمئناً یک دست تان به دیواره و دیگری به زانوهایتان خواهد بود و این گونه لذت چندانی از مسیر نخواهید برد.
رودخانه رودخان همچنان در کنار پله ها در جریان است. صدای آب در هماهنگی بی نظیری با همهمه باد و صدای پرندگان موسیقی دل انگیزی را برایتان می نوازد. روی پله ها که بالا می روید بازیگوشی خورشید هم به اوج می رسد و قایم باشک بازی آن از لابلای برگ های درختان کهنسال به جذابیت مسیر می افزاید. مسیر پله ای شما را از دامنه کوه آرام آرام بالا می برد. با صعود به هر پله چشم انداز زیباتری از وسعت زمردین جنگل را می بینید که شما را برای به بالا رسیدن مصمم تر می کند.
آخرین پله و ورود به دنیایی با قدمت 5000 ساله
هرچه به قلعه نزدیک می شوید، درگیر عظمت و ابهت زیاد آن خواهید شد. شما از دیدن ارتفاع دیوارهای قلعه که گاهی به 10 متر هم می رسد، شگفت زده خواهید شد. برای وارد شدن به قلعه باید از ورودی شمالی آن گذر کنید. به خاطر ملاحظات استراتژیک در تمام قلعه های کوهستانی، در ورودی را در بخش شیب تند کوه تعبیه می کردند تا وارد شدن به قلعه خیلی هم آسان نباشد.
در دو طرف ورودی، دو برج بسیار بزرگ و استوانه ای قرار دارد و لابلای سنگ های چیده شده، گیاهان سبز و خودرویی روییده است که البته برای بقای قلعه مضر است. به هر حال از در چوبی بزرگ قلعه وارد راهرویی با سقف جناغی می شویم. دو طرف راهرو سکوهایی برای استراحت که نوعی بارانداز است، تعبیه شده، بعد از راهرو وارد محوطه قلعه می شوید. در کنار ورودی باز هم پله های سنگی خود نمایی می کند. باید برای دیدن پشت بام ورودی و رفتن به داخل برج ها، زحمت بالا رفتن از آنها را هم به جان بخرید. البته باید اعتراف کنم که واقعاً ارزشش را دارد.
برج های استوانه ای در داخل به شکل اتاق های هشت ضلعی هستند که روزنه هایی متعدد با سقف های جناغی برای دیده بانی دارند. سقف این برج ها به صورت گنبدی است و بقایای چندین اجاق هیزمی در آنها به چشم می خورد. بنای قلعه دارای دو بخش ارگ و قورخانه است. بخش ارگ که در واقع شاه نشین قلعه محسوب می شود، دارای 12 دروازه، حمام، آبریزگاه و عمارت شاهی است که البته از این آخری چیز زیادی باقی نمانده است. در حیاط مشرف به عمارت شاه نشین آب انبار قدیمی وجود دارد. کارشناسان معتقدند که آب این آب انبار تا قبل از زلزله بزرگ مازندران، از رودهای ییلاقات زردخون تامین می شده است. اما با وقوع زلزله تنبوشه های سفالی (لوله) انتقال آب نابود می شوند. البته در سال های گذشته اداره میراث فرهنگی استان با استفاده از لوله های پلاستیکی دوباره آب این آب انبار را از همان منبع سابق، تامین می کند.
بخش شرقی مجموعه در واقع بخش نظامی آن است. قراولخانه در دو طبقه، 12 دروازه و دو برج بزرگ در کنار تعداد زیادی برج های کوچک، وظیفه حراست از تمام قلعه را بر عهده داشته است. دیواره های قلعه تقریباً پُر از روزنه هایی با کفی شیب دار است و علت وجود این روزنه ها امکان دیده بانی یا در زمان حمله منفذی برای ریختن مواد مذاب بوده است. در ضلع شرقی همچنین یک خروجی اضطراری که در قدیم به «دزد در» معروف بود نیز تعبیه شده است. این در اضطراری به سمت کوه و غار باز می شود و غار در واقع محل استراحت سربازان بوده است که در مواقع اضطراری به کمک دیگر نظامیان در قلعه می شتافتند.
بهترین فصل رودخان گردی بهار و تابستان است. هر چند جلوه پاییزی جنگل نیز خالی از لطف نیست اما سرمای هوا در کنار بارندگی های پاییزی منطقه، راه رسیدن به قلعه را بسیار دشوار می کند. از آن جایی که قلعه سیستم روشنایی ندارد، ساعات بازدید از آن در شش ماه اول سال از 7:30 صبح تا 17 است.
روستای فوشه
بهتر است قبل از تاریکی هوا به سمت فومن بازگردید. بعد از بازارهای رودخان، تابلوی راهنمای روستای فوشه به چشم می خورد. جاده رسیدن به فوشه با آنکه آسفالت است، اما دست اندازهای غیر قابل چشم پوشی دارد. روستا بوسیله رودخانه ای به دو بخش بالا فوشه و پایین فوشه تقسیم شده است. شما از بخش پایین فوشه وارد روستا می شوید. برای رفتن به قلب شگفتی های فوشه باید به سمت جنوب آن که همان بالا فوشه است حرکت کنید تا به رودخانه برسید. اگر آفرود سوار هستید برای عبور از رودخانه مشکلی نخواهید داشت، اما چنانچه خودروی سواری تان به اصطلاح شاسی بلند نیست، بهتر است از خیر گذشتن با خودرو از عرض رودخانه بگذرید. خودرو را در کناری پارک و از پل چوبی بسیار لغزنده عبور کنید و وارد بالا فوشه شوید.
بالا فوشه به ارتفاعات کوهستانی و جنگل های انبوه ختم می شود. در راه به دو کافه بسیار دنج می رسید که در آنها می توانید تکلیف جای خواب و راهنما برای فردا را مشخص کنید. اگر می خواهید در ارتفاعات فوشه ماجراجویی کنید حتماً از راه بلدهای محلی کمک بگیرید. شب هنگام در فوشه صدای حیات وحش جنگل بسیار واضح است، بطوریکه تصور می کنید تمام جانداران حیات وحش دقیقاً پشت پنجره حضور دارند. هر طور شده خود را بخوابانید که فردا روزی پُر از شگفتی در پیش دارید.
غار خون
صبح خروس خوان در فضای دلنشین بهاری بعد از صرف صبحانه در یکی از کافه های روستا به سمت بالا فوشه و جنگل کوهستانی حر کت کنید. مسیر حرکت شما در واقع خلاف جهت رودخانه است. در راه حوضچه ها و آبشارهای کوچکی می بینید، که بهترین فرصت برای آب تنی و شوخی است. بعد از حدود نیم ساعت جنگل پیمایی به بقعه ساده و بی آلایش «آقا شیخ جمال» می رسید. بنایی ساده و سفید کاری شده که تراسی مشرف به برکه ای محصور با شمشاد دارد. محلی ها به آقا شیخ جمال ارادت زیادی دارند و ایشان را در عصر پنجشنبه زیارت می کنند. از کنار بقعه به عمق جنگل وارد می شویم. شیب جنگل رو به افزایش خواهد بود. حدود دو تا دو و نیم ساعت پیاده روی سبک پیش رو دارید تا به غار خون برسید.
غار خون با قدمتی هزار ساله و از نوع ریزشی در دامنه کوه های جنگلی فوشه قرار دارد. سنگ های ورودی نسبتاً عریض غار، بواسطه فرسایش های آبی و خاکی به رنگ سرخ در آمده اند. بعد از حدود 10 متر پیشروی در غار به سنگ بزرگی می رسید که تقریباً غار را مسدود کرده است. برای عبور از سنگ مجبورید به صورت سینه خیز حدود یک متر بخزید. اما در کمال ناباوری بعد از این تنگنا محوطه نسبتاً وسیعی را می بینید، که در هر گوشه اش دالان ها و دهلیزهایی وجود دارد. وارد شدن به هر کدام از آنها شگفتی های بی نظیری را جلوی چشمان تان می آورد. پیشروی در غار نیازمند راهنما و تجهیزات اولیه غارنوردی است.
اگر برنامه رفتن به فوشه را دارید، حتماً از جاذبه هایی چون انار دشته، اسکاسون، مراتع دریالات، کلهماسون، ریحانه و شهرگاه نیز بازدید کنید.
منابع
مقاله علمی و آموزشی «راهنمای سفر به قلعه رودخان فومن»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه علمی پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا مقاله سمیه محمدنیا حنایی در روزنامه خراسان و تصاویر جهانگرد zigzagging in circles، به عنوان منابع اصلی مورد استفاده قرار گرفته اند.