چگونه رابطه خود را با نوجوان بهبود ببخشیم؟
یکی از دلایلی که والدین نمی توانند رابطه خوبی با نوجوانان برقرار کنند، نداشتن آگاهی از خواسته های فرزندشان و چگونگی برخورد با آنها است. گاهی والدین زمانی که باید قاطعیت داشته باشند، با رفتار ملایم خود به گونه ای به نوجوان آزادی عمل می دهند که دیگر نمی توانند رفتارهای او را مهار کنند. برعکس، زمان دیگری که باید رفتار دوستانه ای با فرزندشان داشته باشند، آنقدر با نوجوان با خشونت رفتار می کنند که او ترجیح می دهد از والدین خود فاصله بگیرد.
در واقع شناخت رفتارهای درست و بجا از رفتارهای اشتباه، نقطه ای است که اگر والدین بتوانند در آن به درستی رفتار کنند حتماً به موفقیت بیشتری در ارتباط با فرزندان خود خواهند رسید و شروع یک رفتار اشتباه خیلی زود آن را تبدیل به عادت های مخربی می کند که ترک آنها بسیار سخت خواهد بود.
اما چگونه می توان از این عادت های مخرب فاصله گرفت و رفتارهای درستی را جایگزینش کرد؟ در این مقاله شما می توانید با راهکارهای پیشنهادی آشنا شوید.
تهدید
وقتی والدین، نوجوان را به خاطر منع کردن از کاری تهدید می کنند، او هم مقاومت بیشتری به خرج می دهد. به عنوان مثال اگر از نوجوان خواسته اید هنگامی که می خواهد دیر به خانه بیاید، اطلاع بدهد و او هر بار فراموش می کند یا به نوعی پشت گوش می اندازد، باید به او بگوییم: «عزیزم تو ظاهراً دوست نداری به ما اطلاع بدهی کجا هستی. تو فکر می کنی ما می خواهیم تو را محدود کنیم؟ خیر! ما چون نگران تو می شویم، دوست داریم تو به ما اطلاع بدهی؛ پس تو به نظر ما احترام بگذار.»
به این ترتیب و با لحنی دوستانه ما فقط به او اطلاع می دهیم؛ بدون اینکه تهدیدی در کار باشد. در تهدید کردن و ترساندن ما بطور کلی و مبهم می خواهیم طرف مقابل را از انجام دادن رفتاری بترسانیم و به آنچه می گوییم، عمل نمی کنیم. پس طرف مقابل هم هیچ اهمیتی به آن نمی دهد. به همین خاطر تهدید و ترساندن، رفتاری کاملاً بی اثر است. ضمن اینکه در تهدید ما حالت خصمانه ای داریم و پیامدهای تهدید هم اغلب کاربردی نیستند.
توجه داشته باشید که ما نباید وقتی نوجوان به خواسته های ما هیچ توجهی نمی کند، همچنان مطابق میل او رفتار کنیم و در واقع به او باج بدهیم. ما به جای تهدید باید با بستن قرارداد رفتاری به فرزندمان بگوییم که قرار نیست همیشه همه چیز مطابق میل او پیش برود.
تنبیه
تنبیه یعنی ما از قبل در مورد یک رفتار خاص به کسی اطلاعات نمی دهیم، ولی وقتی فرد آن گونه عمل می کند، محرک نامطلوبی را به او ارائه می کنیم یا یک محرک مطلوب را از او می گیریم. پژوهش های روانشناسی نشان می دهند تنبیه در کاهش رفتارهای نامطلوب هیچ تاثیری ندارد؛ بلکه فقط به تنبیه شونده این پیغام را می دهد که می توان انسان های ضعیف تر را تنبیه کرد.
وقتی پدر و مادر بچه را تنبیه می کنند، بچه تنها چیزی که یاد می گیرد این است که من هم می توانم در آینده و وقتی زورم به کسی رسید، همین کار را با او بکنم؛ چون والدین من همین کار را با من می کنند. ضمن اینکه تنبیه شونده همیشه نسبت به تنبیه کننده احساس خصمانه ای دارد و از او فاصله می گیرد و در واقع مترصد فرصت است تا بتواند به تنبیه کننده ضربه بزند. بنابراین به جای تنبیه باید پیامد رفتاری را تقویت کنیم؛ یعنی از قبل به فرزندان خود چگونگی رعایت قانون را اطلاع دهیم که مثلاً اگر معدلت کم شد، چه پیامدهایی در انتظار تو است.
برای درک بهتر چگونگی وضع قوانین می توانیم به قوانین راهنمایی و رانندگی اشاره کنیم. در قوانین مربوط به این حوزه، از قبل اطلاع داده می شود که بر اثر چه اشتباهی، چه جریمه ای به فرد تعلق می گیرد. در مورد نوجوان هم وقتی او نمی تواند به قولی که داده، عمل کند، فقط باید با احترام و قاطعیت و بدون هیچ بخششی، مطابق قانون و قراردادی که از قبل وضع شده، عمل شود. نکته مهم این است که بعد از وضع قانون، نباید پرخاشگری صورت بگیرد و نه ارفاق و بخششی در کار باشد.
باج دادن
یکی دیگر از عادت های مخرب والدین که فکر می کنند می تواند موثر واقع شود، باج دادن است؛ یعنی به این وسیله به فرزند خود این پیام را می دهند که من کاری را در حق تو می کنم تا تو هم در عوض، همان کاری را بکنی که من می خواهم. مثلاً به فرزندمان می گوییم که اگر تو درست را خوب بخوانی، برایت دوچرخه می خرم. به این ترتیب فرزندمان فقط برای دوچرخه درس می خواند و درس خواندن بی ارزش تلقی می شود و تنها چیزی که برای نوجوان با ارزش است، رسیدن به دوچرخه می باشد. فراموش نکنیم که اگر با این روش نوجوان موفق هم بشود، این موفقیت فقط ظاهری خواهد بود؛ چون او درس می خواند برای اینکه جایزه ای به او تعلق بگیرد، نه اینکه به ارزش درس خواندن پی برده باشد.
اگر قصد داریم به فرزندمان محبت کنیم، به جای باج دادن به او باید فقط محبت بدون توقع داشته باشیم. اگر می خواهیم برای فرزندمان چیزی بخریم، اینکار را فقط به این خاطر نکنیم که او هم در مقابلش آن گونه رفتار کند که ما می خواهیم. دادن پاداش اگر طرف مقابل را به نوعی شرطی کند، اشتباه است و نفس عمل آسیب می بیند؛ پس محبت باید حتماً بدون شرط و شروط و توقع باشد. در واقع ما باید فرزندمان را تشویق کنیم.
عادت های بهبود دهنده رابطه
اولین چیزی که برای برقراری ارتباط موفق در هر سطحی باید وجود داشته باشد، کنترل درونی به جای کنترل بیرونی است، یعنی باید بپذیریم کنترل رفتار هر انسانی فقط از درون خود او امکانپذیر است و اینکه مثلاً ما در یک موقعیت چه حرفی بزنیم یا چه فکری بکنیم، فقط تحت کنترل خود ما صورت می گیرد و هیچکس نمی تواند آن را تغییر دهد. در واقع رفتارهای ما از درون برانگیخته می شوند نه از بیرون و ما هم به گونه ای رفتار می کنیم تا به نیازهای وجودی خودمان پاسخ بدهیم. به عنوان مثال هنگام گرسنگی هر چقدر هم موقعیت خود را تغییر دهیم، از میزان گرسنگی مان چیزی کم نمی شود، چون همچنان پیام و سیگنال گرسنگی را از درون خود دریافت می کنیم.
والدین صرف نصیحت کردن نمی توانند نوجوان را از توجه به نیازهای واقعی درونی اش منحرف کرده و توجه او را به سمت آنچه خود می خواهند، جلب کنند. بنابراین در هر نوع ارتباطی منشاء آنچه هر دو طرف به آن فکر می کنند، از درون آنها است و تلاش برای تغییر فرزندمان تلاشی بیهوده است. ما فقط می توانیم به گونه ای عمل کنیم که بر او تاثیرگذار باشیم.
به عنوان مثال وقتی نوجوان می خواهد برای رفتن به مهمانی لباسی بپوشد که به نظر ما مناسب نیست، گاهی ما با تحقیر، غُرغُر و سرزنش سعی می کنیم او را از پوشیدن آن لباس پشیمان کنیم و به نوعی مخالفت مان را با او اعلام می کنیم. با این رفتارها ما به گونه ای می خواهیم او را مجبور و وادار کنیم قید پوشیدن آن لباس را بزند. اما در کنترل درونی، ما فقط در مورد نگرانی ها و دغدغه های خود و حتی اطلاعاتی که در مورد آن مهمانی داریم، توضیح می دهیم؛ مثلاً می گوییم به نظر من این لباس برای این مهمانی مناسب و شایسته تو نیست. ولی این احترام را هم برای طرف مقابل قائل هستیم که اجازه دهیم با توجه به گفته ها و دانسته های ما در نهایت خود او تصمیم بگیرد که چه لباسی بپوشد.
افراد در ارتباط باید توجه داشته باشند مهم ترین موضوع، برقراری ارتباط خوب است و هیچ چیزی هم ارزش خراب کردن این ارتباط را ندارد.
منابع
مقاله علمی و آموزشی «چگونه رابطه خود را با نوجوان بهبود ببخشیم؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه علمی پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا مصاحبه با دکتر سیدعلی قاسمی – روانشناس تربیتی – توسط یکتا فراهانی در مجله موفقیت، به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.