همکلاسی سلام 14 اسفند ماه 1395
چرا اکثر سرمایه گذاران متوسط در بازار بورس، ضرر می کنند؟
یادداشتی از حمیدرضا خداپرست
مولف کتاب کسب درآمد از بازار بورس ایران با 2200 تومان!
همکلاسی و همراه خوب یو سی؛ سلام
یکی از سوال های متداولی که بسیار از من پرسیده می شود و افرادی که پس از ضررهای سنگین (بسته به میزان سرمایه شان)، این سوال ها را مطرح می کنند و به دنبال راه حل جبران هستند، این است که: «سبد سهام قوی و عالی تشکیل دادم اما نیمی از پولم را از دست داده ام و…»
خب؛ چرا این گونه اتفاق ها، رخ می دهد؟ آیا ذات و ماهیت بازار بورس به این شکل است؟ و چگونه می توانیم جلوی ضرر و زیان در بازار بورس را بگیریم و با خیالی آسوده به سرمایه گذاری بپردازیم؟
پاسخ این سوال ها را در ادامه با بیان چند حقیقت ساده از میان کوهی از حقایق، برایتان مطرح خواهم کرد.
قبل از شروع بیان راه حل جلوگیری از ضرر و زیان در بازار بورس، باید به این نکته اشاره کنم که حتماً و در هر سطح و شرایط درآمدی و مالی که هستید، سرمایه گذاری در بورس را جدی بگیرید و اگر شروع نکرده اید، شروع کنید. یکی از بازارهایی که شما می توانید بدون حضور فیزیکی و بدون کار بدنی، از آن درآمد داشته باشید و خیلی موارد دیگر، بازار بورس است. هر چند که من حدود یکسالی هست که سرمایه گذاری در بازار بورس را کنار گذاشته ام و حضور در حوزه املاک را تجربه می کنم، اما اعتقاد من به این است که دو دسته از افراد باید در بورس سرمایه گذاری داشته باشند: 1) افرادی که میزان سرمایه آنها برای خرید دارایی های واقعی کافی نیست، و 2) افرادی که به اندازه کافی دارایی واقعی دارند.
تصمیم به شروع، با شما است. اما چرا سرمایه گذاران متوسط در بازار بورس، ضرر می کنند؟ پاسخ بسیار ساده است. مواردی که در ادامه می خوانید، موضوعاتی هستند که از این لحظه به بعد با شنیدن شان موجب خنده شما خواهند شد.
1) چهار سال پیش خانمی برای مشاوره به من مراجعه کردند و نام چند را شرکت مطرح نمودند که ظاهراً قصد سرمایه گذاری روی آنها را داشتند. دلیل انتخاب آن شرکت ها را پرسیدم و ایشان در جواب گفتند که طی روزهای گذشته، بیشترین رشد قیمت را داشته اند. این نوع انتخاب و تصمیم گیری، اشتباه است. چون شاید این شرکت ها به سقف قیمتی خود رسیده باشند و طی روزهای بعد، دیگر رشد قیمت را تجربه نکنند و ریزش آنها شروع شود. به عبارتی، پُشت این تصمیم به خرید، هیچ دلیل منطقی وجود نداشت.
2) متاسفانه بارها در کلاس های آموزش بورس، شاهد افرادی بوده ام که هنوز با الفبای بورس آشنا نیستند و اعتقاد دارند که باید با تحلیل تکنیکال در بورس سرمایه گذاری کرد! این دسته از افراد که هیچ؛ چند سال پیش، پذیره نویسی یکی از بانک های خصوصی بود و در جمعی از حسابداران حضور داشتم که اعتقاد به خرید سهام این بانک به عنوان یک بُرد بزرگ داشتند. جزء من همه آن افراد، سهام آن بانک را خریداری کردند و جالب است بدانید که امروز آن بانک با نامی که شکل گرفت دیگر وجود خارجی ندارد. چرا این حسابداران اشتباه کردند، در نتیجه گیری خواهم گفت.
3) هرگاه اکثریت یکجا جمع شدند، از آنجا فرار کنید! مهم ترین دلیل تجمع اکثریت (که بیشتر آنها را هم بازندگان تشکیل می دهند) رسانه ها می باشند. جدای از آنکه رسانه ها در عدم راستگویی، بسیار کار کشته هستند، رسانه ها نسبت به بازار یا یک سهم خاص و… اظهار خوش بینی می کنند. در ابتدا بدانید که فقط اخبار بیات در رسانه ها منتشر می شود. هیچگاه یک خبر درونی و مهم تاثیرگذار روی تصمیمات، اول از همه در رسانه ها منتشر نمی شود. همیشه کارمندان بانک، زودتر از سایر مردم از وام های جدید خبردار می شوند و…. چند سال پیش در همین ماه اسفند، قرار بود سهام شرکتی عرضه اولیه شود. تقریباً تمام کارشناسان فقط و فقط در مورد این شرکت و آینده خوش آن صحبت می کردند. ماه اسفند از جمله ماه هایی است که اکثر سرمایه گذاران متوسط، نقدینگی ندارند و وقتی یک خبر خوب در بازار می پیچد، این گروه، سهام خود را ارزان و زیر قیمت می فروشند تا با سود خرید آن سهم خوب جبران شود! مهم ترین تصمیم من در آن زمان این بود که به جای انتظار برای عرضه آن سهم خاص، سهم های ارزنده و ارزان این سرمایه گذاران متوسط را خریداری کنم. جالب است بدانید که آن عرضه اولیه انجام نشد و فقط گروهی بسیار ضرر کردند و افرادی همچون من سودهای بسیار زیاد بردند.
البته لازم است اینجا اشاره داشته باشم، که من هم اشتباه بسیار داشته ام. تا به حال در ورود به هیچ سرمایه گذاری اشتباه نکرده ام، اما بارها پیش آمده است که به عنوان مثال قیمت سهمی 490 تومان بوده و من گفته ام هرگاه به 489 تومان برسد، خرید را شروع کنیم؛ و قیمت هیچ وقت به 489 نرسید ولی به جای آن تا 3000 تومان هم بالا رفت. به عبارتی، با لجاجت 1 تومان قیمت را نادیده نگرفتم و سود کلانی را از دست دادم.
4) فردی در مورد شرکتی که طی یکسال، قیمت سهام آن رشد نجومی و غیر قابل باور داشت، از من نظر خواست و پس از بررسی، بیان کردم که صورت های مالی این شرکت، قیمت را توجیه نمی کند. این شخص گفت که سایرین نظر شما را ندارند و قیمت هم نشان می دهد که شما اشتباه می کنید. با این شخص دست دادم و برایشان آرزوی موفقیت کردم، اما بد نیست بدانید که 4 ماه بعد مدیر عامل آن شرکت بازداشت و زندانی شد و از آن زمان تا به امروز، سرمایه گذاران شرکت در بلاتکلیفی هستند.
بطورکلی یکی از مهم ترین و اساسی ترین مواردی که می تواند جلوی ضررهای سرمایه گذاران را بگیرد، بررسی صورت های مالی است. سرمایه گذاری بدون بررسی و تجزیه و تحلیل صورت های مالی، یک حماقت است. شاید این سوال برای شما پیش بیاید که چرا در بند دوم، جمعی از حسابداران دچار اشتباه شدند؟ به این دلیل که دانستن تئوری کافی نیست. سرمایه گذاری در ملک بسیار سودآور است. اما کدام ملک؟ یک ملکی که در ماه های آینده، مجتمعی تجاری در کنار آن بر پا خواهد شد یا آن ملکی که مدرسه ای در کنار آن تشکیل خواهد شد؟ هر دو ملک هستند و هر دو سرمایه گذاری در ملک، اما یکی افزایش قیمت و دیگری کاهش قیمت را تجربه خواهند کرد. بنابراین تجزیه و تحلیل صورت های مالی باید بر اساس آینده نگری و با توجه به شرایط فعلی انجام شود. مانند توضیح بند سوم که شرایط فعلی، ایجاب می کرد که انتخاب ها تغییر کنند.
چند روزی است که نگارش کتاب دانشگاهی حسابرسی را به پایان رسانده ام. شروع این کتاب به موضوع شکل گیری حرفه حسابرسی می پردازد. یکی از دلایل شکل گیری حسابرسی با دیدگاه بورس این است که اگر شما سرمایه گذار مثلاً ایران خودرو باشید، نگهبان جلوی درب ایران خودرو نیز شما را به داخل راه نمی دهد، چه برسد به اینکه صورتحساب بانکی ایران خودرو را برای بررسی جلوی شما بگذارند. بنابراین شما به عنوان یک سرمایه گذار از بیرون شاهد شرکت هستید. مانند این است که جلوی تلویزیون نشسته و فیلم نگاه می کنید. شما تنها بازیگران را می بینید نه عوامل پشت صحنه را؛ در حالی که مهم ترین عوامل در یک سرمایه گذاری همان عوامل پشت صحنه هستند. صورت های مالی حسابرسی شده به شما کمک می کنند تا پشت صحنه ها را مشاهده کنید. البته این در صورتی است که شما توانایی خواندن درست صورت های مالی را داشته باشید. بسیاری از سرمایه گذاران متوسط نمی دانند که دو دارایی مانند موجودی نقد و حساب های دریافتنی، تفاوت بسیار بزرگی با هم دارند. هر دو دارایی یک شرکت محسوب می شوند اما یکی مثبت است و دیگری می توانند بسیار مخرب و منفی باشد.
به شما توصیه می کنم حتماً الفبای سرمایه گذاری در بازار بورس را یاد بگیرید و سرمایه گذاری خود را شروع کنید؛ و در صورتی که می خواهید با خیالی آسوده و با ریسک بسیار پایین به سمت این بازار بروید تکنیک های تجزیه و تحلیل صورت های مالی را مطالعه کنید و خوب یاد بگیرید.
شما باید فراتر از کلمات فکر کنید، مانند همان دو دارایی که در بالا مثال زدم. شاید باورتان نشود که بسیاری از حسابداران (که صرفاً حسابدار سازمان یا شرکتی هستند) قدرت درک تفاوت این دو دارایی را ندارند و همین عدم شناخت درست، باعث ضرر و زیان های هنگفت در سرمایه گذاری می شود. دانش مالی خود را افزایش دهید.
موفق باشید و به توانایی های خود کم بها ندهید…
حمیدرضا خداپرست