ناکامی و حالات عاطفی مرتبط
ناکامیها زمانی به وجود میآیند که خواستهها، امیال و آرزوهای ما بینتیجه بمانند یا متوقف شوند. این احساس ناشی از تفاوت میان چیزیهایی است که میخواهیم (رویاها) و چیزیهایی که موجود (واقعیت) هستند. به عنوان مثال اگر آرمانهای ما بیشتر از موفقیت ما باشد، احتمالاً دست نیافتن به موفقیتها به احساس ناکامی و حالات عاطفی مرتبط با آن منجر خواهد شد.
بر اساس تفسیری که از احساس ناکامی میشود، ناکامیها میتوانند تغییر مثبت، پرخاشگری، رضایتمندی یا رفتار وسواسی را در پی داشته باشند. تفکر غالب این است که موقعیتها ما را ناامید میکنند، اما موقعیتها فقط افکار و احساسات ناکامی را به وجود میآورند. مثلاً، در مسیر رفتن به سمت محل کارمان هستیم که ناگهان لاستیک اتومبیل پنچر میشود و فکر میکنیم این به ما احساس ناامیدی میدهد. لاستیک پنچر منجر به ناامیدی نمیشود، بلکه احساس ناکامی وقتی به وجود میآید که لاستیک پنچر، ما را از رسیدن به هدفمان باز میدارد چون تصمیم داشتیم سر وقت به محل کارمان برسیم. اگر نخواهیم به موقع سر کار باشیم و عوض کردن لاستیکهای پنچر برای ما مهم نباشد، احساس سرخوردگی نخواهیم کرد.
اگر خواستهها، آرزوها و اهداف ما بینتیجه بمانند احساس ناکامی ما طبیعی خواهد بود که این بازتاب نگرشی است. به عبارت دیگر، ما ناکامیهای خود را بر اساس تعابیر و انتظاراتمان از رویدادهای زندگی تحریک میکنیم.
ناکامی و حالات عاطفی مانند ناراحتی، رنجش، استرس، پرخاشگری، تهدید و تعارض اغلب با هم تداخل دارند. در ادامه شما میتوانید با ارتباط حالات عاطفی با ناکامی آشنا شوید.
ناکامی، ناراحتی و رنجش
وقتی اتفاق آزاردهندهای میافتد یا فردی رفتار زشتی را تکرار میکند، دلخور میشویم. این رفتار ما را ناامید نیز میکند چون مانع در رسیدن ما به خواستهها باعث رنجش میشود. همچنین ناراحتیها تحریک کننده نیز هستند. واکنش ما به چنین محرکهایی احساس ناامیدی، بیصبری یا خشم است. تصور کنید رانندهای خیابانی را که می خواهید از آن عبور کنید می بندد یا همکارتان درباره ی ظاهرتان به شما طعنه می زند، ممکن است با رفتار این افراد احساس رنجش، ناراحتی، بی صبری و خشم کنید. اگر به همین منوال ادامه پیدا کند کل محیط کار را آزار دهنده می بینید. گاهی اوقات تنش ها و استرس های مکرر نقطه ی جوشی را پدید می آورند و ما شاهد طغیان شَدید و ناگهانی احساسات منفی و منشاء ناراحتی، رنجش و ناکامی هستیم.
اگرچه ناراحتیها و رنجشها، ناکامی را در بر میگیرند، اما ممکن است شما احساس ناامیدی داشته باشید اما ناراحت یا عصبانی نباشید. مثلاً در یادگیری یک بازی کامپیوتری، برای اولین مرحله بازی را میبازید اما با استراتژی جدیدی بازی را شروع میکنید و برای مراحل بعد در بازی پیروز خواهید شد. شاید در حین یادگیری بازی احساس ناکامی داشته باشید اما ناراحت یا عصبانی نیستید.
استرس و ناکامی
هانس سلیه، استرس را یک واژه کلی برای تنش روانی در نتایج هر رویداد تحمیلی بر بدن تعریف میکند. وقتی دچار استرس میشوید، بخش سمپاتیک سیستم عصبی شما کنترل را بدست میگیرد. سیستم سمپاتیک بدن شما از کبد، گلوکز و از غده آدرنال به جریان خون، آدرنالین آزاد میکند تا شما را برای انجام کارهای متوالی آماده نماید.
در این فرآیند، تنفس شما افزایش مییابد، ضربان قلب افزایش پیدا میکند و مواد شیمیایی که منجر به لختگی خون میشوند سریعتر وارد جریان خونتان خواهند شد. اگر سیستم سمپاتیک شما مکرراً در این حالت باشد، در نهایت این واکنش منجر به آسیبهای جسمانی مانند زخم معده، بیماری عروق کرونری قلب یا سردردهای ناشی از استرس میشود.
سلیه معتقد است که حالات عاطفی خاص مانند ناکامی احتمال بسیاری دارد که استرس را به درد تبدیل کنند. بدیهی است که ناکامیهای تکوینی (نوعی از ناکامی که فرد دائماً در بخش مهمی از زندگی مانند یادگیری، کار یا عشق به بنبست میخورد.) خطر آنچه را که سلیه آسیب فیزیکی برگشتناپذیر ناشی از عواقب تداوم استرس مینامد برای فرد افزایش میدهد. او چنین استرسی را ناشی از اضطرابهای ایجاد شده با ناکامیهای عمیق و مزمن در نداشتن هدف، خستگی، فعالیتهای ناخوشایند و نارضایتی از زندگی به ویژه از احساس عدم موفقیت میداند.
در این راستا، افرادی که اغلب احساس ناکامی و استرس میکنند، بطور متوسط عمرشان کوتاهتر است و در مقایسه با افرادی که یاد میگیرند ناکامیها و استرسهای خود را مدیریت کنند بیماریهای جسمانی بیشتری را تجربه میکنند. بنابراین، علاوه بر بهبود کیفیت زندگی، مدیریت موثر ناکامیها و استرسهای زندگی میتواند طول عمر شما را زیاد کند.
طبق یافتههای دکتر ندرا بلوک، توانایی شما برای مدیریت ناکامیها و اضطراب زمانی که اصول بهداشتی خوبی را رعایت میکنید نیز بهبود مییابد. بلوک که پژوهشی پیرامون رابطه بین روشهای بهداشتی و مرگ و میر 7000 مرد و زن بالای 45 سال انجام داد به این نتیجه رسید مردانی که بدنشان را برای مقاومت در برابر استرس از طریق اصول بهداشتی ورزیده کردند بطور متوسط 11 سال بیشتر عمر کردند، و زنانی که بدنشان را برای مقاومت در برابر استرس ورزیده کردند بطور متوسط 7 سال بیشتر عمر کردند. این روشها عبارتند از:
- ترک سیگار
- کنترل وزن
- مصرف مایعات
- خواب کافی (8 ساعت برای مردان و 7 ساعت برای زنان)
- صبحانه کامل و منظم
- عدم مصرف تنقلات در میان وعده غذایی
- فعالیتهای جسمانی مانند پیادهروی، دویدن و شنا کردن (یک روز در میان 20 دقیقه یا بیشتر)
این روشهای بهداشتی در ترکیب با روشهای آرام (ریلکس) کردن بدن (مانند تمرینهای کششی، شل کردن عضلات، یوگا، مدیتیشن، گوش دادن به موسیقی آرامشبخش، حمام آب گرم، آواز خواندن، تصویرسازی ذهنی مثبت و…) شما را برای دستیابی به حالت هوشیاری ریلکس آماده و در برابر تاثیرات زیان بار ناکامی مانند یک واکسن عمل میکنند.
ناکامی و پرخاشگری
تا اوایل دهه 1960، محققان روانشناسی و پزشکان، فعالانه رابطهی بین ناکامی و پرخاشگری را بررسی میکردند. نگرش غالب در این دوره که طرفداران زیادی داشت این بود که ناکامی منجر به پرخاشگری میشود. لئونارد برکویچ پیشنهاد داد که برای درک ارتباط میان ناکامی و پرخاشگری باید بر عواملی متمرکز شویم. این عوامل شامل موارد زیر هستند:
- انگیزههایی که پرخاشگر به سایرین نسبت میدهد.
- نگرش فرد نسبت به موقعیت مشکل
- یادگیریهای گذشته
- تعبیر فرد از واکنش عاطفی او به شرایط ناکامی
ناکامی، تهدید و تعارض
تهدید و تعارض با هم تداخل دارند. در شرایط تهدید، عاملی تمامیت و محرکهای اصلی فرد را به چالش میکشاند. در تعارض، فرد با نیروهای مخالف مواجه میشود. فرد در هر مسیری که حرکت میکند، خطر عواقب ناخواسته را میپذیرد. مثلاً شخصی که همسرش را دوست ندارد اما از تنها زندگی کردن میترسد در حل این مسئله به مشکل بر میخورد. بنابراین، هر کاری انجام دهد خودش را ناامید میکند.
کورت لوین – نظریهپرداز روانشناس – چند نمونه از شرایط تعارض را توصیف میکند. این شرایط شامل تعارضهای زیر است:
- تعارض بین دو گزینه مطلوب: زن جوانی که میتواند فقط با یکی از دو مردی که از نظرش جذاب هستند، ازدواج کند.
- تعارض بین گزینههای نامطلوب – نامطلوب: یک کارمند بیحوصله در صف انتظار میایستد تا برای رئیس خود بلیطهای سینما بگیرد. او از انتظار در صف متنفر است، اما واکنش منفی رئیس خود، در صورتی که نتواند بلیطها را بگیرد را نیز مورد توجه قرار میدهد.
- تعارض بین گزینههای همزمان مطلوب و نامطلوب: شخصی که قند خون خود را کم میکند شیرینی خامهای میخواهد و بعد از خوردن آن احساس کسلی، عرق و اضطراب خواهد داشت. او میخواهد از این علائم اجتناب کند اما همزمان میخواهد شیرینی را نیز بخورد.
بنابراین، تعارض قابلیت ایجاد ناکامی را دارد چون هر موقعیت تعارض شامل یک مانع و یک انتخاب است.
آموزش تحمل ناکامی
روزی پسری دستش را در شیشه فندق کرد و دستش را پُر کرد. وقتی تلاش کرد دستش را بیرون بکشد دستش در دهانه شیشه گیر کرد. نمیخواست فندقها را خالی کند، اما نمیتوانست دستش را که پُر بود بیرون بکشد، پس غرق در ناکامی شد. زندگی ما نیز درست مثل پسری که دستش پُر از فندق بود، است. زمانی که در زندگی یک دفعه تلاش زیادی میکنیم، سپس قدرت تحمل ما محک زده میشود و واقعیت را نمیپذیریم و اغلب در این آزمون رد میشویم.
در حالی که اگر تحمل ناکامی با انعطافپذیری ذهنی ترکیب شوند، به عنوان یک پایه گردان عمل میکنند که به ما امکان چرخش، حرکت و رشد در اکثر جهات را میدهد. اگر تفکر ما انعطافپذیر باشد، فندق بیشتری را بر میداریم، دستمان را بیرون میکشیم و فندقها را از شیشه بیرون میآوریم.
اینکه چطور میتوانیم تنش را ایجاد کنیم و به آن واکنش دهیم ممکن است مفید یا ناکارآمد باشد. مثلاً یک تنش یا ناکامی واقعبینانه و مطلوب ممکن است اقدام مثبتی را تحریک کند. از طرف دیگر، یک نگرش منفی مبهم میتواند منجر به تنش شود، عدم تحمل را افزایش دهد و منجر به رفتار ناکارآمدی مانند سردرگمی گردد.
تحمل ناکامی را باید توانایی مدیریت ناکامی، به تاخیر انداختن موفقیت (در صورت لزوم) و مواجه با مشکلات تعریف نمود. تحمل ناکامی ممکن است شامل تصمیم به تاخیر انداختن اقداماتی که میتوانند تنش را بطور لحظهای افزایش دهند باشند. به عنوان مثال سرمایهگذاری که درباره وضعیت بازار سهام احساس نگرانی و ناراحتی میکند ابتدا تحقیق میکند و تا زمانی که اطلاعات مورد نیاز برای اتخاذ یک تصمیم آگاهانه درباره سرمایهگذاری را کسب کند جریانهای موجود در بورس را بررسی میکند.
بنابراین ما میتوانیم تحمل و مدیریت ناکامیها را به خودمان آموزش دهیم. زمانی که خودمان را در مواجهه با مشکلات و حل آنها موثر و کارآمد بدانیم قدرت تحمل بیشتری برای ناکامی داریم. در واقع آموزش تحمل ناکامی شامل یادگیری برای تعریف واضح ناکامیها، تعیین روشی برای مدیریت یا غلبه بر آنها و سپس دنبال کردن آن روش است.
منابع
- کتاب تحمل ناکامی. ویلیام ج. ناوس. ترجمه محمد بابارئیسی و منصور علی مهدی. انتشارات نظری. 1394.