معرفی و خلاصه کتاب سرعت استراتژیک: تحریک افراد و تسریع اجرا

سرعت رمز بقای سازمان ها و شرکت های پیشرو کنونی است. شرکت های فراوانی با آگاهی از این مزیت رقابتی، علاقه مند شدند تا آن را اجرایی کنند. با وجود این، شرکت های اندکی توانستند سرعت را چاشنی فعالیت های دیگر کنند.

ادوین بازول (Edwin H. Boswell) مدیر ارشد شرکت PWC در آمریکا است که در حوزه مشاوره مدیریت و منابع انسانی فعالیت می کند. دکتر بازول به همراه گروه مشاوران و متخصصان خود، شرکت ها را در حل چالش های منابع انسانی مانند توسعه رهبری، برنامه ریزی جانشینی، مدیریت استعدادها، ساختار سازمانی، مدیریت تغییر و تحولات منابع انسانی یاری می رسانند.

دکتر بازول به عنوان یکی از کارشناسان و صاحب نظران برجسته در حوزه ارتقای عملکرد نیروی انسانی و سازمان شناخته شده است. وی بارها به عنوان کارشناس در رسانه های گروهی حاضر شده است و پیرامون موضوعاتی همچون رهبری، اجرای استراتژی و عملکرد سازمانی صحبت کرده است.

کتاب سرعت استراتژیک: تحریک افراد و تسریع اجرا (Strategic Speed: Mobilize People, Accelerate Execution) کتابی است از این نویسنده و دو همکارش جاکلین دویس و هنری فرچت؛ این کتاب را انتشارات هاروارد در سال 2010 منتشر کرد.

ادوین بازول دارای مدرک کارشناسی روانشناسی از دانشگاه تگزاس و همچنین کارشناسی ارشد و دکتری روانشناسی از دانشگاه پنسیلوانیا می باشد. علاوه بر این، وی دارای گواهینامه مدیریت اجرایی از دانشگاه وارتون است.

در ادامه شما می توانید خلاصه کتاب سرعت استراتژیک: تحریک افراد و تسریع اجرا را مطالعه نمایید.

چرا سرعت نهادینه نمی شود؟

در کتاب سرعت استراتژیک نویسندگان این چالش اساسی را مطرح می کنند که تنها 30 درصد از ابتکارات استراتژیک که در سازمان ها اجرا می شود موفقیت قابل قبولی بدست می آورند. این سازمان ها تلاش می کنند ولی همان استراتژی هایی که با موفقیت اجرا می شوند به کندی پیش می روند. این کتاب درصدد ریشه یابی این مسئله و ارائه راهکارهایی برای حل آن است.

از دیدگاه دکتر بازول، موانع متعددی در برابر اجرای سریع استراتژی وجود دارد. کارکنان، مسیر و مقصد استراتژی را به درستی نمی شناسند. رفتارهای سازمان خود را با شرایط و استراتژی های جدید وفق نمی دهند و برای حصول نتیجه، انگیزه و اشتیاق لازم برای کار گروهی را ندارند.

بسیاری از رهبران از طریق ایجاد تغییر در فرآیندها و نصب فناوری های جدید سعی در تسریع امور دارند. این در حالی است که فرآیندها و سیستم های بهتر و جدیدتر الزاماً موانعی را که در بالا به آنها اشاره شد برطرف نمی کنند.

راه حل اساسی برای برداشتن موانع

برای برداشتن این موانع سه اصل اساسی باید مورد توجه قرار بگیرد که عبارتند از:

  1. شفافیت؛ شناخت دقیق هدف
  2. وحدت (کار گروهی برای رسیدن به اهداف)
  3. چابکی؛ انطباق سریع با شرایط

از دیدگاه این صاحبنظر حوزه مدیریت، برای استفاده از این سه اصل، چهار مهارت رهبری باید مورد توجه قرار گیرد و در مدیران تقویت شود.

  1. استراتژی های اطمینان: اطمینان از اینکه همه مقصد را می شناسند و می خواهند به آن برسند.
  2. شتابدهی: تسریع طراحی و اجرای پروژه های مرتبط با استراتژی های تدوین شده
  3. مدیریت فضا: کنترل احساسات افراد نسبت به کار در گروه شما
  4. استفاده از داشته ها: بهره برداری از دانش و تخصص کارکنان

سرعت و نتایج آن در سازمان ها

تحقیقات شرکت فوروم نشان داده است که ارتباط معناداری میان سرعت و نتایج حاصل از کسب و کار وجود دارد.

در این پژوهش از صدها نفر از مدیران ارشد شرکت ها خواسته شد که سرعت اجرایی سازمان خود را نسبت به سایر رقبا ارزیابی کنند؛ بیش از نیمی از آنها اعتقاد داشتند که شرکت آنها سریع تر و یا بسیار سریع تر است.

در گام بعدی عملکرد کسب و کارهای سریع تر با کسب و کارهای کندتر در یک دوره زمانی سه ساله مقایسه شد. نتایج این مقایسه نشان داد که شرکت های سریع تر بطور میانگین 40 درصد رشد فروش بیشتر و 52 درصد سود عملیات بیشتر داشتند. در نتیجه، سرعت باعث افزایش عملکرد مالی کسب و کارها می شود.

بررسی 80 شرکت و 340 مدیر اجرایی از نقاط مختلف دنیا نشان داد که در برخی از موارد سازمان ها تمرکز عمیقی بر مقوله سرعت دارند و تمام تلاش خود را بکار می بندند تا عملکرد سریع تری داشته باشند. به عبارت دیگر، عجله یکی از عوامل مهمی است که مانع رسیدن شرکت ها به سرعت ایده آل برای اجرای استراتژی های خود است.

شرکت هایی که در بررسی های شرکت فوروم عملکرد کندتری داشتند، زمان کمتری برای برنامه ریزی و بازنگری عملکرد خود داشتند.

مانع دیگری که در این مسیر وجود دارد این است که برخی از سازمان ها به اشتباه تصور می کنند برای بهبود سرعت عملکرد خود باید فرآیندهای کاری خود را ساده تر کنند و آنها را به فناوری های نوین تجهیز کنند.

باید توجه داشت که این رویکرد تا حدی تاثیرگذار خواهد بود. یکی از مهم ترین عواملی که در سرعت بخشی به اجرای استراتژی ها باید مد نظر قرار گیرد نیروی انسانی است که نقش عمده ای در این زمینه ایفا می کند. در این مورد سه اصل شفافیت، وحدت و چابکی، اهمیت بسزایی دارد.

برخی از هلدینگ ها مجموعه عریض و طویلی از شرکت ها و سازمان ها هستند. این گستردگی به خودی خود می تواند باعث کندی عملکرد سازمان شود. نسخه ای که بازول برای چنین سازمان هایی مطرح می کند بسیار جالب توجه است.

زمانی که مدیریت ارشد سازمان تصمیم به انجام کار می گیرد، برای فرد یا گروهی که وظیفه انجام آن را خواهد داشت مشخص می کند که این کار باید در چه زمانی صورت گیرد (مثلاً یکسال).

همچنین مسئولیت ها و اختیارات آنها نیز به صراحت مشخص شود. علاوه بر این، مدیریت ارشد سازمان باید به آنها اطمینان دهد که در صورت ارتکاب اشتباه آنها را اخراج نمی کند، اما در عین حال به آنها هشدار دهد که در صورت تکرار یک اشتباه اخراج خواهند شد. بنابراین سه عضو مسئولیت، جدول زمانی و اعتماد به نیروی انسانی کمک می کنند عملکرد سریع تری بروز کند.

نکته بسیار مهم دیگری که بازول به آن اشاره می کند این است که برای اجرای سریع تر استراتژی ها، شرکت ها باید آهسته گام بردارند. شرکت هایی که شتاب زده به دنبال تسریع فرآیندهای خود هستند، بیش از سایر شرکت ها خصوصیات شرکت های کند را نشان می دهند.

منابع

معرفی و خلاصه کتاب «سرعت استراتژیک: تحریک افراد و تسریع اجرا»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری، ترجمه و نگارش هیئت تحریریه علمی پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا مقاله The Star، به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا