چکیده کتاب تبدیل اشتیاق به سود
کتاب تبدیل اشتیاق به سود: 7 مرحله ساده تبدیل شور و اشتیاق به سود با تاکید بر نشر دیجیتال (Passion To Profit: The 7 Simple Steps to Turning Your Passion into Rewarding Profit)، نوشته آنیک سینگال (Anik Singal) در سال 2017 منتشر شده است و در آن توضیح میدهد که شور و اشتیاق خود را شناسایی کنید، قابلیت ماندگاری و سوددهی آن را بیازمایید و سپس آن را به یک کسب و کار تبدیل کنید.
آنیک سینگال یکی از رهبران کارآفرین دنیای دیجیتال و بازار آنلاین است. در این کتاب تمام آن چیزی که نیاز دارید را برایتان توضیح میدهد. کافی است هر مرحله را دنبال کنید تا کسب و کارتان را راه اندازی نمایید و تراکنشهای آنلاینتان را تجربه کنید. در ادامه شما میتوانید خلاصه کتاب تبدیل اشتیاق به سود را مطالعه نمایید.
مرحله اول: پیدا کردن یک شور و اشتیاق سودآور
هیچ چیز، آزادی بخشتر از این نیست که کاری را که دوست دارید با عشق انجام دهید. دیدن افرادی که هر روز از شغل و کارشان نفرت دارند، بسیار آزاردهنده است. حتی بدتر از آن، زمانی است که افراد بسیار موفقی را میبینیم اما حال و روز خوبی ندارند و از زندگی لذت نمیبرند. آنها در زندگی حرفهای خود در دام پول افتادهاند و همواره در استرس و ناراحتی به سر میبرند زیرا آن شور و اشتیاقی که باید را ندارند.
دلیل شماره یک ما برای یک زندگی آزاد، همین شور و اشتیاق و زندگی کردن با این شور و اشتیاق است و حتی بیدار شدن از خواب در هر صبح و شروع به کار کردن، خیلی راضی کننده و هیجان انگیز است. حتی اگر میلیونها دلار در بانک داشته باشید، تا زمانی که یک زندگی پُر از شور و اشتیاق نداشته باشید هرگز آزادانه زندگی نخواهید کرد.
شور و اشتیاق: کلید رسیدن به موفقیت
البته برای ساختن یک کسبوکار مطابق با شور و اشتیاق، لازم است بدانید که شور و اشتیاق شما چیست. خبر خوب این است که میتوانید کسبوکارتان را مطابق شور و اشتیاق خود بسازید. شور و اشتیاق، کلید موفقیت شما است. آن را به یاد داشته باشید تا 90 درصد از راه موفقیت را طی کنید. اما آیا داشتن شور و اشتیاق به تنهایی کافی است؟ اگر شور و اشتیاقتان رفتن به دریاچه و پریدن در آن بود، چه میشد؟ آیا واقعاً با این موضوع میشود یک کسبوکار راه بیندازید؟ متاسفانه جواب منفی است.
زمانی که لیستی از شور و اشتیاقهایتان دارید، باید آنها را در معرض آزمون کسبوکار قرار دهید. باید مطمئن شوید که شور و اشتیاقی که بالاترین ارزش تجاری را دارد و سود خوبی به شما میدهد را انتخاب میکنید.
آیا شور و اشتیاقتان سودآور است؟
چه نوع شور و اشتیاقی سودآور است و قابلیت رسیدن به یک میلیون دلار را دارد؟ واقعاً تنها 4 چیز لازم است و آنها مثل کلید هستند. این عوامل هرگز نباید نادیده گرفته شوند. در غیر این صورت خودتان را برای شکست آماده کنید.
- شور و اشتیاق: ماههای اول کسبوکار، همیشه سخت است. به موانعی میرسید، سود کمتری خواهید داشت و نیاز به تعهد دارید. هنگامی که زمان سخت میگذرد و در حال راهاندازی کسبوکارتان هستید، یک شانس قویتر برایتان باقی مانده و آن راهاندازی کسبوکار مطابق با همان شور و اشتیاق خودتان است و این همان دلیلی است که شما را سر پا نگه خواهد داشت. بسیاری از افراد شکست میخورند و موفق نمیشوند، زیرا کسبوکارشان را فقط برای پول شروع کردهاند. اگر در روزهای اول به سود نرسند، همه انگیزه خود را از دست خواهند داد، پس لطفاً از این دسته از افراد نباشید.
- مخاطبین: باید مطمئن شوید که عدهای از مردم جهان هستند که در شور و اشتیاق شما شریک خواهند شد. برای مثال اگر اشتیاق شما، یک نوع غذای خاص است که تنها در مناطق دور افتاده پیدا میشود، خب این عالی است. با این حال، فقط عده بسیار معدودی در جهان، در شور و اشتیاق شما شریک خواهند بود و از همان ابتدای کار یک مبارزه سخت را آغاز خواهید کرد. شروع این کار را به شما توصیه نمیکنیم. همیشه گفتهایم که مطمئن باشید که حداقل یک میلیون نفر در جهان، خود را با اشتیاق شما شریک خواهند کرد.
- پول: داشتن مخاطب، یک مقوله است و از طرفی باید اطمینان حاصل کنید که این مخاطبین قادر هستند برای ایده شما پول پرداخت کنند. اطلاعاتی که در اختیارشان میگذارید باید به اندازه کافی ارزشمند باشد تا دلیلی برای کشیدن کارت اعتباری و یا پرداخت پول باشد. یک تست نهایی برای آسانتر شدن زندگیتان وجود دارد. تا زمانی که عامل چهارم وجود ندارد، حتی نباید به این سه عاملی که ذکر شد، فکر کنید.
- رقابت: رقابت یک عامل خوب است، هرگز توصیه نمیکنیم که به بازاری که در آن رقیبی ندارید، بروید. بسیار عالی است اگر بقیه هم مشابه کار شما را انجام میدهند. زیرا:
- رقبا هستند که به بازار اعتبار میدهند و میدانید که در این بازار سود وجود دارد.
- میتوانید محصولات خود را در بازاری که رقبا ایجاد کردهاند، وارد کنید.
- رقبا میتوانند شرکای شما شوند و محصولات شما را تبلیغ کنند.
شما رقابت میخواهید و رقابت عالی است. اطمینان حاصل کنید که شور و اشتیاقتان میتواند شما را به یک میلیون دلار برساند و این قوانین طلایی را دنبال کنید.
شور و اشتیاقهایی که سودآور هستند.
نقطه شروع اینجا است و برای شروع چند ایده برایتان داریم. بهترین موضوعات برای راهاندازی یک کسبوکار آنلاین در این سه حوزه قرار دارند:
- سلامت، بهداشت و درمان (جسمی، روحی و عاطفی)
- سرمایه گذاری (کسبوکار و…)
- روابط (ازدواج، دوستیابی و…)
این به این معنی نیست که تنها همین سه حوزه وجود دارد، حوزههای بسیاری زیادی وجود دارند اما در این سه حوزه موفقیتهای بزرگی را مشاهده کردهایم. در اینجا به چند نمونه دقیق از این سه حوزه اشاره میشود:
- کاهش وزن
- حیوانات خانگی
- بدنسازی
- کاریابی
- تغذیه سالم
- مشاوره دوستیابی
- سرمایه گذاری
- هیپنوتیزم
- الکترونیک
تا زمانی که شور و اشتیاق، مخاطبان زیادی که پول میدهند و رقیب را در بازار دارید، میتوانید در هر حوزهای موفق شوید.
مرحله دوم: اطلاعات محصول
بیایید دانشتان را در زندگی وارد کنیم. قبل از اینکه به این موضوع بپردازیم، میخواهیم در مورد تضاد پیش آمده برای یکی از کارآموزان صحبت کنیم. بیشترین اعتراضاتی که میشنویم:
- من یک نویسنده نیستم و نمیدانم چگونه برای یک محصول اطلاعات بنویسم.
- هیچ کاری بیخودتر از آموزش دیگران نیست.
- من هیچ دوره آموزشی را نگذراندهام.
و اما پاسخ ما این است: آیا ذهنت را آماده یادگیری کردهای؟ ایجاد اطلاعات با ارزش درباره محصولی که مطابق با علایق بازار باشد، کار چندان سختی نیست. قصد داریم با یک سیستم دقیق این را به شما نشان دهیم. ما این سیستم را به صورت یک علم درآوردهایم. خیلی از دوستان از این سیستم استفاده کردهاند و کسبوکارهای خوبی راهاندازی کردهاند.
تمام کارآموزانی که به آنها کمک کردهایم، پیش از این، هرگز اطلاعات محصول را ننوشته بودند و چیزی در این خصوص نمیدانستند. بعضی از آنها پدربزرگ و مادربزرگ بودند و برخی هم کارگر ساختمانی. پیشینه و مجموعه مهارتهای شما، لزوماً ارتباطی با اینکه میتوانید اطلاعات محصول را ایجاد کنید یا نه، ندارد.
در اینجا، 5 مرحله که برای ایجاد اطلاعات محصول با ارزش نیاز دارید، آورده شده است:
- در مورد اطلاعات موجود محصول تحقیق کنید.
- نگاه خاص خود را به محصول پیدا کنید.
- نوع رسانه خود را انتخاب کنید: نوشتاری، صوتی و یا محصولات تصویری.
- یک طرح کلی از مجموعه بنویسید.
- مسئولیتها را مشخص کنید و یک جدول زمانی برای آن تعیین کنید.
محصولتان را ایجاد کردهاید یا هنوز کمی وقت میخواهید؟ با ایجاد کدام یک از این سه نوع محصول راحتتر هستید؟ نوشتاری، شنیداری یا چند رسانهای؟ یک رویکرد روشمند برای انتخاب نوع محصولی که میخواهید ایجاد کنید، وجود دارد. به عبارت دیگر محصول شما میتواند مختص به شما و بر اساس تمایلات شما باشد.
بیایید کمی عمیقتر به نوع محصول بپردازیم.
محصولات نوشتاری
محصولات نوشتاری دیجیتال در اشکال مختلف وجود دارند. میتوانند خیلی ساده به صورت کتابهای الکترونیکی باشند و یا به قسمتهای کوچکتر و سادهتر تقسیم شوند و در اختیار مخاطبین قرار گیرند. بسیاری از اوقات، صرفاً راهی که برای نمایش اطلاعات مشابه بکار میبرید، بطور دراماتیکی میتواند ارزش مالی محصولتان را بالا ببرد.
حالا اگر محصولات نوشتاری را میخواهید، آیا خودتان مجبورید که بنویسید؟ پاسخ منفی است. اگر یک محصول نوشتاری را میخواهید، نویسندگان قابلی هستند که میتوانند تجربیات، روایتها و درسهای شما را گرفته و آنها را به متون نوشتاری تبدیل کنند.
محصولات صوتی
بسته به قیمت محصولات، محصولات صوتی یک مرحله بالاتر از محصولات نوشتاری هستند. محصول میتواند یک کتاب صوتی باشد. فرآیند تولید محصولات صوتی با فرآیند تولید محصولات نوشتاری خیلی تفاوت ندارد. تنها تفاوت آن تهیه یک میکروفون و نرم افزار ضبط صداها و خواندن نوشتهها میباشد.
محصولات تصویری
این نوع محصول دارای ارزش بالایی است، اما توام با تصورات اشتباه است. هر بار که به یک کارآموز تولید محصول تصویری را پیشنهاد میدهیم، عادت کردهایم این پاسخ را بشنویم: «از دوربین نفرت دارم و نمیتوانم فیلم بسازم.»
اما باید بپرسید چطور میتوان از یک محصول تصویری، صدها یا حتی هزاران دلار بدون نشان دادن خودمان در جلوی دوربین، بدست آورد؟ راههای زیادی برای تولید یک ویدئوی درجه یک وجود دارد، زیرا از حالتهای مختلفی میتوانید استفاده کنید. در اینجا برخی گزینهها آمده است:
- تولید تصویر از صفحه نمایش: ضبط تصویر از صفحه مانیتور خیلی ساده است. برای مثال به راحتی میتوانید از اسلایدهای پاورپوینت یا هرچه که در مانیتور پخش میشود، تصویر تهیه کنید، بدون اینکه نیاز باشد، خودتان در ویدئو باشید.
- انجام مصاحبههای وبینار: این استراتژی دو چیز برای شما دارد. اول اینکه نیازی نیست خودتان مقابل دوربین باشید و دوم اینکه نیاز به تولید محتوا توسط خودتان نیست. به راحتی میتوانید مصاحبه وبینار را با متخصصان موجود تهیه کنید.
- وبینارها را به صورت سریالی اجرا کنید. ایجاد یکسری از فایلهای پاورپوینت در زمینه موضوعاتی که قصد تدریس آن را دارید. به سادگی تصویر اسلایدها را در صفحه نمایش خود ضبط کنید و هر بار قسمتهایی از آن را در اختیار مخاطبین قرار دهید که در این صورت صرفاً یک محصول ندارید، بلکه یک دوره با ارزش دارید.
محصولات نوشتاری، صوتی و تصویری باید حرفهای و با ارائه اطلاعات ارزشمند همراه باشند.
مرحله سوم: سنجش میزان سود
شما: یک ساندویچ مک دونالد بزرگ میخواهم.
صندوقدار: سیب زمینی سرخ کرده هم میخواهید؟
شما: حتماً.
صندوقدار: یک نوشابه چطور؟ قیمت آن تنها یک دلار است؟
شما، بله، چرا که نه!
در این مثال، شما دو برابر آن چیزی که در نظر داشتید، هزینه کردید و از طرفی، احساس بهتری هم داشته و راضی و خوشحال بودید. همین فرآیند را میتوانید در چاپ و نشر دیجیتال داشته باشید. در واقع در چاپ و نشر دیجیتال سادهتر و قویتر است.
میدانید قیف مشتری چیست؟ دو نوع قیف وجود دارد.
- پُر کردن قیف مشتری: گفتگوی خرید مک دونالد مثال خوبی برای این است. هنگامی که در این استراتژی در روند خرید، فروشنده محصولات اضافی و بیشتر به مشتری میدهد و در واقع سبد خرید مشتری (قیف) را پُر میکند.
- یکی از سادهترین راهها برای سودآور شدن اساسی کسبوکارتان این است که یک طرح پیگیری بسیار خاص برای یک هفته بعد از خرید مشتری داشته باشید.
آیا خودتان مهارت فروش دارید؟ قطعاً ندارید. در کسبوکار آنلاین، تکنولوژی اینکار را برای شما به صورت خودکار انجام میدهد. فناوریهای متعددی برای فروش این محصولات به صورت آنلاین وجود دارد و در هر لحظه میتوانید یک فروش داشته باشید.
واقعیت این است که به صورت علمی انواع مختلفی از فروش محصولات وجود دارد:
- پیشنهاد اصلی فروش پایین: 97 تا 99 درصد از مردمی که سایت شما را میبینند بدون اینکه چیزی از سایت بخرند، سایت را ترک میکنند. این یک واقعیت تلخ است و تقریباً راهی برای جلوگیری از آن وجود ندارد. با این حال، این بدان معنا نیست که به آنها اجازه رفتن بدهیم. تا جایی که ممکن است نیاز به پیدا کردن راهی برای بدست آوردن ارزش از طریق همین بازدیدکنندگان داریم.
- تشویق برای خرید بیشتر: این سریعترین و سادهترین راه برای دو برابر شدن سود بدون افزایش بازدیدکننده است.
- سبد خرید فروش پایین: اضافه کردن 50 درصد دیگر به فروش با اضافه کردن خودکار یک صفحه ساده به سایت.
- برگشت تا پایان فروش: در مدت 30 روز بعد از خرید مشتری جدید، با ارائه تخفیفهای بعدی، میتوانیم شاهد حداقل 100 – 150 درصد افزایش فروش به همان مشتری باشیم.
- توسعه خدمات: قبل از آنکه مشتری خدمتی را بخواهد، به او آن خدمت را پیشنهاد بدهید و خدمات بهتری به او ارائه دهید.
مرحله چهارم: تحویل
هنگامی که محصول خود را تولید کردید، مرحله بعدی چیست؟ حالا وقت آن رسیده که محصول خود را به بازاری که تشنه آن است برسانید. این اولین گام از فرآیندی است که شامل تکنولوژی میشود. در دنیای امروزی نیازی نیست جزئیات زیادی در خصوص تکنولوژی بدانید. امروزه در دنیای متفاوتی هستیم.
- برونسپاری: میتوانید کسی را برای کمک به خودتان استخدام کنید.
- فناوری خودکار: این مورد علاقه ما است. برای تمام کسبوکار خود میتوانید از تکنولوژیهای شگفت انگیز استفاده کنید. فقط چند دکمه در سایت خود قرار میدهید و در عرض چند ساعت آن را اجرا میکنید. نیازی نیست از برنامهنویسی، میزبانی سایت و… اطلاعاتی داشته باشید. سیستمها همه چیز را برای شما انجام میدهند.
امروزه راهاندازی و بالا آوردن یک سایت تقریباً کار آسانی است و به معنای واقعی کلمه، این بخش یکی از سادهترین بخشهای کار شما است.
مرحله پنجم: پیامرسانی
هنگامی که محصول خود را تولید کردهاید و تحویل آن به مشتری را مشخص کردهاید، زمان آن رسیده که به چشمانداز خود توجه کنید. البته تنها توجه به آن کافی نیست، بلکه باید اقدام کنید.
اقدام، یعنی خود را وادار کنید که به سود برسید و آن را از طریق پیام فروش انجام دهید. پیام فروشی که به چشمانداز مشتریان تبدیل شده است. جایی که رویاهای خود را برای رسیدن به آزادی مالی میسازید.
اجازه ندهید کلمه فروش شما را بترساند. شما با مردم رو در رو نمیشوید و بندرت تلفنی با آنها صحبت میکنید. به سادگی باید طبق گامهای تعریف شده حرکت کنید. سه ابزار اصلی شامل:
- فروش آثار متنی: الگوهای زیادی برای نوشتن این آثار وجود دارد.
- فروش آثار تصویری: نرمافزارهای زیادی برای ساخت این گونه تصاویر و فیلمها وجود دارد.
- وبینار: یکی از بهترین حالات فروش سریع است.
این مهم است و توجه داشته باشید که هر یک از ابزارهای پیامرسانی فروش، سیستم و الگوی سادهای را دنبال میکنند. هرگز نگران اختراع دوباره چرخ نباشید. به یاد داشته باشید که هر یک از این ابزارهای فروش، مزایا و معایب خود را دارد و بر اساس موقعیت، مخاطب و قیمت متفاوت هستند.
مرحله ششم: شروع هیجان
وقتی یک دهه پیش، ناسا میخواست موشک به فضا بفرستد، آیا دانشمندان بلافاصله گفتند: خیلی خب بچهها، روی ماه بنشینید؟ نه، آنها چنین کاری نکردند. به عنوان یک موضوع مهم، در همان ابتدا که فرود آمدند، تنها چیزی که درباره آن صحبت میکردند این بود که چطور یک موشک قوی برای بیرون رفتن از فضا بسازند و بعد از آن همین یک هدف را داشتند و بالاخره یک روز در ماه فرود آمدند.
چرا بازاریابهای آنلاین بطور مداوم سعی میکنند که همیشه در فروش خود یک انفجار داشته باشند. از سوی دیگر، بازاریابهای دیجیتالی را میبینیم که بدون داشتن تجربه کافی، فقط شروع میکنند و منتظر زمان برای بدست آوردن میلیونها دلار میمانند.
مرحله شروع هیجان را میتوان به سه فاز تقسیم کرد:
- تست گرفتن
- تبدیل شدن به برند
- اعلام رسمی
هر کدام از این سه فاز میتواند تا هر زمانی که میخواهید ادامه داشته باشد، با این حال اگر سیستم را بطور دقیق دنبال کنید هر کدام از این فازها نباید زیاد طول بکشد.
تست گرفتن
فرض میکنیم محصول شور و اشتیاق خود را تولید کردهاید، نحوه فروش آن را مشخص کردهاید و همه چیز آماده است. الان وقت تست محصول است. وقتی که محصولتان را تست میکنید، یعنی دو چیز مهم را تست میکنید:
- بُعد فنی: آیا کار میکند؟
- نرخ تبدیل فروش: آیا تبدیل خوبی است؟
قبل از اینکه آن را در سایت خود انتشار عمومی کنید، یکبار خودتان آن را سفارش دهید و مطمئن شوید که همه مراحل ثبت سفارش درست کار میکند. اگر به لحاظ فنی درست کار کرد، زمان آن رسیده که تبدیل فروش را تست کنید. تست گرفتن نیازمند کمی سرمایه گذاری در بخش ترافیک سایت میباشد.
با این حال، همچنان به شما توصیه میکنیم به آرامی و متناسب پیش بروید. هرگز بدون تست کردن محصول خود و اطلاعات مورد نیاز، وارد تجارت نشوید، مخصوصاً تا زمانی که اطمینان کسب کنید قدرت استراتژی فروش، حداقل 90 درصد از قیف فروش را بازگشت خواهد داد.
تبدیل شدن به برند
حتی اگر در حال ورود به عرصه جدیدی هستید و کسی آن را نمیشناسد، تبدیل به برند شدن یعنی تنها نیاز به برقراری ارتباط با افراد دارید. اگر فقط یک ایمیل یا پیام کوتاه و… در روز ارسال کنید، اگر حداقل یک نفر به شما پاسخ دهد، و اگر همین یک رابطه را به درستی مدیریت کنید، به خوبی در راه موفقیت قدم گذاشتهاید. این فرد میتواند محصول شما تبلیغ کند و تبدیل به دوست شما شود.
به یاد داشته باشید که تجارت شما بسته به همین افراد است که میتوانند مشتریان دیگری برای محصولاتتان بیاورند. پس، دادن کمیسیون به آنها را فراموش نکنید. این افراد هم انتظار دارند با معرفی هر مشتری، کمیسیون خود را دریافت کنند. هرچه این کمیسیون را بیشتر کنید، عالیتر است. چرا در مورد این کمیسیونها اصرار میکنیم؟ چون که قبل از تبدیل شدن به برند، ریسکهای بیشتری نداشته باشید.
چگونه عوامل بازاریابی ویروسی شروع میشوند؟ با فرض اینکه نتایج درخشان و خریداران هم راضی باشند، به سادگی از آنها بخواهید که شما را به حداقل سه دوست دیگرشان معرفی کنند.
اعلام رسمی
زمانی که شبکهتان رشد میکند، ارتباطاتتان زیاد میشود و در این مدت قیف فروش خود را آزمایش میکنید، راهاندازی خود را بطور رسمی اعلام کنید. در این مرحله به شدت به سیستم اعطای کمیسیون وابسته هستید. کنار هم قرار دادن تمام مراحل به خودی خود، یک هنر است.
اگر به درستی مسیر تبدیل شدن به برند را گذرانده باشید، میتوانید اعلام رسمی خود را داشته باشید. بخش مهمی از اعلام رسمی، این است که بدانید در چه بازه زمانی باید اینکار را انجام دهید و جوایزی را به مشتریان اختصاص دهید. شاید یک بازه زمانی سه هفتهای را برای اینکار در نظر بگیرید. در واقع، شما در حال اجرای یک مسابقه هستید و برای حمایت از مشتریان، جوایزی را در نظر میگیرید. مهم این است که مطمئن شوید پیشنهادهایی که دادهاید، در این مدت تست شدهاند و مشتری از آنها راضی خواهد بود.
مرحله هفتم: رشد
تا به این مرحله، کسبوکارتان قطعه به قطعه ساخته شد. حالا آماده باشید که یک موتور با قدرت 500 اسب بخار به کسبوکارتان وصل کنید و یک انفجار بزرگ داشته باشید. این جایی است که شروع به ساخت یک برند بزرگ میکنید و طرفداران واقعی خود را خواهید داشت.
مرحله هفتم، زمانی است که کار روزانه قبلی خود را ترک میکنید و کنترل آینده مالی خود را در دست میگیرید و در آزادی به سر میبرید.
رفتن به مرحله هفتم، در 5 حوزه کلیدی متمرکز میشود:
- لیست ایمیلهای خود را بسازید: اندازه این لیست برابر با اندازه کسبوکار شما است. اگر میخواهید رشد کنید، این لیست را توسعه دهید.
- ترویج محصولات وابسته: تخصصهای زیادی در عرصه جدیدی که ایجاد کردهاید وجود دارد. هیچ مشکلی با ایجاد یک سود در کنار آنها وجود ندارد. محصولات وابسته به محصول اصلی را شناسایی و ترویج دهید.
- مطالب پایه بازاریابی را یاد بگیرید: با استفاده از آن، محصولات خود را ترویج کنید. این استراتژی برای وبینارها زمانی که بیش از ده هزار نفر را در لیست ایمیل خود دارید، کاربرد بسیار خوبی دارد.
- توسعه افقی و عمودی: محصولات بیشتری تولید کنید. تنوع محصول ایجاد کنید. هیچ راه بهتری برای اضافه کردن صفر به جلوی مبلغ درآمدتان با تولید محصولات بیشتر و تکرار این 7 مرحله ندارید. به یاد داشته باشید که همه کسانی که میشناسید در لیست ایمیل باشند.
- استفاده از روابط و شبکهسازی برای ایجاد پایگاههای اطلاعاتی: بیشترین چیزی که به شما مرتبط میشود این است که کسبوکارتان را ترویج کنید و بیشتر از گذشته مشتریان به شما هجوم بیاورند. آن را به یک اولویت تبدیل کنید و یک قلمرو پُر سود بسازید.
رشد یک شبه اتفاق نمیافتد. اما اگر خودتان را متعهد به این 5 حوزه کلیدی بدانید، خواهید دید که همه چیز رشد خواهد کرد. اجازه دهید جلوتر نرویم. اولین ماموریت شما راهاندازی کسبوکارتان است. یک عرصه جدید در بازار ایجاد کنید و محصول خود را تولید کنید.