چگونه فیلمنامه بنویسیم؟
فیلمنامه شکل نوشتاری یک فیلم و اصلی ترین عنصر فیلم سازی است که توسط فیلمنامه نویس، خلق و نوشته می شود. فیلمنامه نویس یا بطور خودجوش موضوع داستان را خلق می کند و یا از موضوعاتی که دیگران پیش از او به آنها پرداخته اند؛ استفاده می نماید. چنانچه موضوع فیلمنامه، از ذهن خودش باشد؛ به آن یک اثر غیراقتباسی (اورژینال) و چنانچه الگو گرفته از دیگران باشد؛ اقتباسی گفته می شود.
هر فیلمنامه دارای ابعاد گوناگونی است؛ که مهم ترین آنها فرم و محتوا می باشد. فرم، شکل ظاهری و محتوا درون مایه ی فیلمنامه است. در شکل ظاهری فیلمنامه، خواننده با چند خصیصه روبرو می شود که عبارتند از: عنوان (سرفصل)، شرح صحنه (عمل یا اکشن) و گفتگو (مکالمه یا دیالوگ). به مثال زیر توجه کنید:
داخلی – شرکت فیلم سازی – روز
کیوان وارد آپارتمانی که بی شباهت به یک شرکت فیلم سازی نیست؛ می شود. او در بدو ورود و ضمن تکان دادن سر برای زن جوانی که منشی آنجاست و سرگرم راه انداختن تعدادی از مراجعه کنندگان است؛ به درون یکی از اتاق ها می خزد.
کیوان: سلام!
اکبر: سلام. بگیر بشین؛ الان کارم تموم می شه!
مرد فربه و میانسالی که ظاهراً مدیر آنجاست؛ سرگرم گفتگوی تلفنی با فرد دیگری است. او در ادامه با اشاره ای از او می خواهد تا جایی را برای نشستن دست و پا کند.
اکبر: حتماً؛ در اولین فرصت. اگه نبودم؛ بدینش به منشی شرکت. خودش می دونه چیکار کنه… خوشحال می شم… لطف عالی مستدام… حتماً؛ به امید دیدار!
اکبر خسته از یک مکالمه ی طولانی و طاقت فرسا گوشی را روی دستگاه می گذارد و نفس عمیقی می کشد.
اکبر: دقیقاً یه ساعت که یه ریز داره حرف می زنه!
کیوان: کی!؟
اکبر: یه فیلم ساز جوون مثل خودت!
کیوان: چیکار داشت!؟
اکبر: هیچی؛ التماس دعا. یه قصه داره می خواد بده بخونمش. نمی دونی چه وضعیه. از وقتی که تصویب فیلمنامه ور افتاده؛ مجبورم هر مزخرفی رو به اسم یه تجربه ی تازه بخونم. به خدا دیگه خسته شدم؛ دلم می خواد دفترو ببندم و به جاش بقالی باز کنم!
کیوان: زحمت نکش… به دور و برت خوب نگاه کن. با وضعی که تو واسه خودت درست کردی؛ کم از بقالی نداره!
توجه کنید:
- هر صحنه با یک عنوان اصلی آغاز می شود که صرفاً حاوی یکسری اطلاعات اولیه برای فیلم برداری است. عنوان اصلی نشان می دهد که صحنه ی مورد نظر قرار است درون یا بیرون از چه جایی و تحت چه شرایط نوری فیلم برداری شود.
- در هر صحنه رویدادهایی در حال انجام می باشد که خود ناشی از صحنه سازی های فیلمنامه نویس برای آن صحنه ی بخصوص است. مسلماً افراد در حال انجام کاری هستند و این عمل (اکشن) می تواند کارهایی مثل خوابیدن یا رفتاری در حد فکر کردن در سکون و سکوت باشد.
- گفتگوی درونی یک شخصیت (مونولوگ) یا گفتگو میان دو یا چند شخصیت می تواند عامل تبادل نظر و در عین حال پیش برنده ی درام یا جوهره ی نمایش باشد. گفتگو همچنین فضاسازی می کند و از گذشته، حال یا آینده ی افراد خبر می دهد.
یکی از سخت ترین و زیباترین بخش های فیلمنامه نویسی انتخاب موضوع یا مضمون است. موضوع یا مضمونی که بتواند جنبه های مورد نظر (هنری، اجتماعی و اخلاقی) را در خود داشته باشد و با مخاطب ارتباط بر قرار کند.
ممکن است نویسنده، موضوع نوشته یا داستان را از محیط بگیرد. ما هر روز با حوادث ریز و درشت زیادی در محیط زندگی، کار یا تحصیل خود مواجه می شویم. حوادثی که عموماً به سادگی از آنها عبور می کنیم؛ اما برخی از حوادث چنان در عمق وجودمان رخنه می کنند و احساسمان را به بازی می گیرند که گذشتن و فکر نکردن به آنها چندان هم ساده نیست. قطعاً اتفاقات زیادی در زندگی همه ی ما رخ می دهد که بی تردید تمامی آنها شایستگی توجه و درج در دفتر خاطرات روزانه را ندارند. خاطراتی به این کتابچه راه می یابند که به نوعی دلمان را لرزانده یا تاثیر بسزایی در روند رو به رشد زندگی شخصی و عمومی ما داشته باشند.
به هر حال انتخاب موضوع، محتوا یا مضمون بهانه ای است تا به ثبت و ضبط آن بپردازیم و با ذکر نتایج تلخ و شیرینی که با خود دارد؛ در قالب رسانه ای خاص به اسم فیلم در آوریم.
گروهی بر این باورند که موضوع فیلمنامه ها از چند حالت تجاوز نمی کند و تعداد مضامین کلی انگشت شمارند و همه رویدادها حول محورهای عمومی زیر دور می زنند:
- کشمکش طبیعت با طبیعت.
- کشمکش انسان با طبیعت.
- کشمکش انسان با جامعه.
- کشمکش یک جامعه ی انسانی با جامعه ی مشابه.
- کشمکش انسان با انسان.
در کل فیلمنامه نویس باید بتواند قصه یا داستانش را به درستی روایت کند.
هر داستان مملو از آدم ها و حوادث متعددی است که شب و روز نمی شناسند و می توانند در هر جایی اتفاق بیافتند؛ پس ریتم یا ضرب آهنگ مناسب روایت، به همراه شخصیت پردازی خوب شخصیت های داستان و همچنین تنوع رویدادها، برگ برنده ای هستند که در دستان یک فیلمنامه نویس خوب و زبده قرار می گیرند. شخص (پرسوناژ) و شخصیت (کاراکتر) دو مفهوم جداگانه هستند. شخص یا اشخاص، همان نقش آفرینان داستان اند که ممکن است در حد یک اسم یا یک تیپ ساده باشند؛ اما شخصیت عبارت از یکسری ویژگی های رفتاری و گفتاری است که سبب تمایز شخص از دیگران می گردد.
داستان در روایت عادی و سنتی خود در فیلمنامه با مقدمه ی کوتاهی که به معرفی اشخاص بازی و ارتباط ظاهری آنان با یکدیگر اختصاص دارد؛ شروع می شود. در ادامه، شرایط عادی داستان به دنبال نیاز، خودخواهی، زیاده طلبی و… یکی از شخصیت های داستانی دستخوش تغییر شده و به کشمکش میان او و قهرمان داستان می انجامد. (به شخصیت مثبت و قهرمان فیلم، «پروتاگونیست» گفته می شود و در برابر این قهرمان، یک ضد قهرمان هم هست که آن را «آنتاگونیست» می نامند.)
این کشمکش در ادامه به اوج می رسد و طی آن یکی به دست دیگری از پای در آمده یا خود را به نفع دیگری کنار می کشد. در پایان نیز همه چیز به حالت عادی خویش بر می گردد؛ اما این ظاهر قضیه است. زیرا در طی این جریان، شخصیت های داستانی هم تغییر کرده و آن آدم ها یا موجوداتی که می شناختیم، نیستند. این تغییر همان تاثیر جادویی فیلم است که در نهایت ببینده را به کاتارسیسم یا تزکیه ی درونی می کشاند.
توجه کنید اساس فیلمنامه متکی بر عمل است. بدین معنا که تعریف یا توصیف در آن جایی ندارد و شخصیت اشخاص باید از دل کنش و واکنش هایی که از آنان سر می زند؛ بیرون بیاید. مثلاً در فیلمنامه یا فیلم چیزی به عنوان آدم بد، تنبل، خشن، خسیس، شجاع، عاشق، قاتل و… وجود ندارد؛ بلکه باید با قرار دادن او در موقعیت های نمایشی خاصی که پیشاپیش توسط فیلمنامه نویس طراحی و در متن فیلمنامه گنجانده می شود، ببینیم. اوصاف یا تعاریف و تعابیری از این دست به هیچ وجه جایی در فیلمنامه ندارند و برای دیدنشان باید توسط کارگردان، صحنه سازی شوند.
در موضوع شخصیت پردازی بسیار مهم است که رفتار و گفتار شخص، نزد بیننده منطقی جلوه کند؛ حتی اگر قرار است تغییرات ناگهانی یا غیر ارادی در حالات او باشد؛ باید جرقه ها و بارقه های چنین تغییراتی از قبل و به علل مختلف نشان داده یا نشانه گذاری شوند تا برغم ناگهانی و غیر مترقبه بودنشان به باور تماشاگران بنشینند.
در فیلمنامه و فیلم باید به وحدت موضوع، وفادار بمانیم. در فیلمنامه نباید به طرح موضوعاتی با ارزش برابر پرداخت. صحنه ها با همه تنوعی که ممکن است در درون خود داشته باشند، باید در مجموع به خدمت یک موضوع واحد که همان نتیجه و پیام داستان است؛ در آیند. در فیلمنامه یا فیلم همچنین باید از ذکر صحنه های تکراری و بعضاً خنثی خودداری کرد.
[toggle title=”برای مشاهده منابع اینجا کلیک کنید.” state=”close” ]
مقاله آموزشی «چگونه فیلمنامه بنویسیم؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا کتاب ساخت فیلم به زبان ساده، نوشته ی بهروز فرجی از انتشارات نظری، منتشر شده در اردیبهشت 1392 با شابک 4-089-289-600-978 به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.
[/toggle]