چگونه در هر زمینه ای مانند افراد موفق و پر درآمد، فکر و عمل کنید؟

گاهی اوقات حس می کنید از نظر ذهنی از دیگران ضعیف تر هستید؟ و مهم تر از آن فکر می کنید نمی توانید کاری در این مورد انجام دهید. چون برخی افراد ذاتاً خلاق تر هستند یا مهارت های حل مسئله بهتری در ریاضیات یا فناوری دارند؟

در این صورت، باید تجدیدنظر کنید. چرا که افراد باهوشی که تحسین شان می کنید، صرفاً سعی می کنند از پتانسیل مغزشان بیشتر استفاده کنند.

برای موفقیت قدرت مغز خود را افزایش دهید.

بیشتر افراد از حدود 10 درصد مغزشان در فعالیت های روزانه استفاده می کنند. تصور کنید اگر می توانستید 50 درصد یا حتی فقط 10 درصد دیگر از مغزتان را هم به کار بگیرید، چه می شد؟

در این مقاله شما می توانید با کمک چند ابزار ساده، مغز خود را برانگیزانید و نورون های بیشتری را به کار بیندازید که منجر به تغییر زاویه دید و تفکر خلاق و موفق خواهد شد.

اولین گام برای آزاد کردن پتانسیل مغز، تغییر چشم انداز و زاویه دید است.
فرض کنید یک حساب بانکی با موجودی یک میلیون دلار دارید، اما فقط به 20 هزار دلار آن دسترسی دارید. موقعیت ناامید کننده ای است، نه؟ این وضعیت شبیه همان دسترسی شما به قدرت مغزتان است. در گذشته تصور می شد، هر فرد بطور متوسط از 10 درصد ظرفیت ذهنی اش استفاده می کند، اما طبق مطالعات جدیدتر، این رقم تنها 2 درصد است.

خبر خوب این است که این گنجینه قدرت بالقوه، در انتظار آزاد شدن است. همه ما حدود 100 میلیون سلول مغزی داریم که هر یک از آنها به 20 هزار سلول دیگر متصل هستند. طبق گفته تونی بوزان (کارشناس مغز) این یعنی اگر هر کس می توانست از همه سلول های مغزش استفاده کند، تعداد ایده های مطرح شده هر فرد، از تعداد مولکول های جهان بیشتر می شد! می بینید که پتانسیل حیرت انگیزی برای ایده های خلاقانه و قوی وجود دارد و برای دسترسی به تنها بخشی از این قدرت بلا استفاده، باید چشم انداز و دیدگاه خود را تغییر دهید.

این تغییر به معنی توانایی دیدن تصویر بزرگتر و کلی تر است. اکثر افراد زوایای دید متفاوتی دارند و اگرچه همه صد در صد در اشتباه نیستند، اما همه از دیدن تصویر کامل محروم بوده و فقط روی یک بخش متمرکز می شوند.

ترکیب تفکر بلندمدت و اقدامات فوری تحقق اهداف آینده را ممکن می کند.
معتادان الکلی با چشم انداز کوتاه مدت خود همیشه با زندگی درگیر هستند. اکثر اقدامات و رفتارهای آنها تحت تاثیر یک نیاز فوری و لحظه ای است. طبیعی است که این روش منجر به زندگی ناشادی خواهد شد.

افرادی که شاد و موفق هستند، زاویه دید بسیار بهتری دارند که وابسته به تفکر بلندمدت است. تفکر بلندمدت یعنی یک قدم جلوتر باشیم و عواقب اقدامات خود را و بعد عواقب همان عواقب و بعد… را در نظر بگیریم.

طبق مجله فوربز، از 290 میلیونر سال 2015، 66 درصد آنها خودساخته بوده و از صفر شروع کرده بودند. جمع آوری چنین ثروتی نیاز به برنامه ریزی و چشم انداز درستی دارد که وابسته به شرایط کوتاه مدت نیست. این ایده جدیدی نیست. در سال 1970 نیز یک استاد دانشگاه هاروارد به نام ادوارد بانفیلد، افرادی با سابقه های مختلف اجتماعی – اقتصادی را بررسی کرد و به این نتیجه رسید که افراد پُر درآمد، افرادی بودند که تفکر پیشرو داشته اند. اینها افرادی هوشمند هستند. نمره IQ آنها شاید فوق العاده نباشد اما رفتارشان هوشمندانه است. تک تک اقدامات شان آنها را به هدف شان در زندگی نزدیک تر می کند.

برای پیوستن به این گروه باید به این فکر کنید که ظرف 5 سال آینده می خواهید به کجا برسید و برای رسیدن به آنجا باید چه کنید. این یعنی بررسی دقیق زندگی کاری، فردی و همین طور وضعیت سلامتی و امور مالی خود و بعد تصمیم گیری های مهم بر اساس اطلاعاتی که بدست آورده اید.

  • آیا به دنبال بازنشستگی راحت در آینده هستید؟ پس باید فوراً حساب پس انداز باز کنید و از همین حالا 10 یا 15 درصد درآمد خود را پس انداز کنید.
  • می خواهید در آینده سالم تر باشید؟ پس ورزش را همین امروز شروع کنید و حداقل هفته ای دو بار به انجامش متعهد باشید.

با یک چشم انداز بلندمدت، می توانید همه گام های لازم برای حرکت از نقطه A به B را ببینید و همچنین اهمیت شکستن و تغییر عادت های فعلی خود را هم درک کنید.

برای گرفتن تصمیمات بهتر، سرعت فکر کردن خود را کاهش داده و از اطلاعات بی طرفانه استفاده کنید.
افکار انسان تا حدی شبیه حباب های داخل یک نوشابه است. همه حباب های روی نوشابه، کمی بعد از به وجود آمدن از بین می روند. اگرچه همیشه مقدار زیادی حباب و گاز فکری وجود دارد، اما لزوماً چیز مفیدی از آنها بدست نمی آید.

لازمه هوشمند شدن این است که دست از تفکر تند و شتاب زده بر دارید و دنبال اطلاعاتی بگردید که لزوماً آنچه از قبل فکر می کردید درست است را تایید نمی کند.

در هر دقیقه حدود 1500 کلمه از ذهن انسان می گذرند که طبیعتاً منجر به تفکر ناقص و آشفته می شود. ضمناً تعصب تایید (Confirmation Bias) هم به این وضعیت اضافه شده و ما را وادار می کند به دنبال اطلاعات بی چالش یا شواهدی بگردیم که نتایجی که از قبل گرفته ایم را تایید کنند.

پس اگر از قبل فکر می کنید، شریک زندگی تان بی وفا است، به صورت خودکار دلیل دیر آمدن او برای شام را هم خیانتش می دانید و همه دلایل موجه او را نادیده می گیرید.

نتیجه گیری عجولانه مضر است، باید یک قدم عقب بایستید و با سرعت کمتری فکر کنید، بخصوص وقتی می خواهید تصمیمات مهم بلندمدت بگیرید. بدیهی است اگر در حال (مثلاً) رانندگی باشید، واکنش هایتان باید فوری و سرعت فکر کردن تان هم باید بسیار بالا باشد، اما وقتی برای آینده خود برنامه ریزی می کنید، بهترین کار تفکر آهسته و با طمانینه است. تصمیمات مربوط به آینده، پیچیده، مهم و نیازمند تفکر و ملاحظات کافی هستند. پس برای بررسی عواقب همه گزینه ها وقت کافی صرف کنید.

اگر در حال بررسی گزینه های حرفه ای یا حتی بودجه ماهانه خود هستید، موبایل و لپ تاپ و چیزهای دیگر را کنار بگذارید، از عوامل مزاحم و بَرهم زننده تمرکز دوری کنید و واقعاً در مورد همان مسئله فکر کنید. سپس از خود سوالات مهم بپرسید.

  • آیا سبک زندگی فعلی تان اجازه پس انداز کافی برای فرستادن فرزندتان به کالج را می دهد؟
  • آیا شغل فعلی تان در بلندمدت به اندازه کافی جذاب و انگیزه بخش خواهد بود؟

و به جای پریدن از موضوعی به موضوع دیگر، سعی کنید هر روز 30 دقیقه به فکر کردن در مورد آینده و بررسی میزان پیشرفت خود اختصاص دهید.

مراقب تله افکار منفی باشید و با چشم انداز مثبت حرکت کنید.
اغلب اوقات و بسته به چشم اندازتان، دو نوع نگرش به هر موقعیتی وجود دارد. اگر متوجه شوید که همکارتان خانه بزرگتری از شما دارد، می توانید منفی باشید و حسادت کنید، یا می توانید خوشحال باشید که در درجه اول خانه ای از خود دارید.

تفکر منفی مانعی جدی در مسیر موفقیت است، چرا که شما را بی انگیزه و مضطرب می کند. تفکر منفی باعث می شود احساس بدی نسبت به خود داشته باشید و در قضاوت کردن دیگران هم بی انصاف و غیر منطقی باشید. این روند منجر به خشم و کینه و منفی دیدن همه چیز در زندگی خواهد شد.

وقتی نسبت به شغل خود دلسرد باشید، به راحتی در این دام منفی گرفتار می شوید. ممکن است احساس بی فایده بودن کنید، انگار که صرفاً وقت خود را هدر می دهید. شاید به افراد موفق تر غبطه بخورید. به زودی احساس ناامیدی خواهید کرد؛ گویی برای تغییر شرایط هیچ کاری از شما ساخته نیست.

اما این احساسات فقط استرس شما را بیشتر می کنند و اجازه نمی دهند فرصت های احتمالی موجود برای بهبود شرایط را ببینید. اگر با شغل خود مشکل دارید، می توانید با مدیر خود صحبت کنید تا راه حل های احتمالی بررسی شود. شاید لازم باشد شغل دیگری پیدا کنید یا حتی شاید وقت راه اندازی کسب و کار خودتان فرا رسیده باشد.

برای مواجهه با این موقعیت ها باید مثبت فکر کنید، علت ریشه ای را پیدا کرده و برطرف کنید.

گاهی اوقات تفکر منفی وقتی آغاز می شود که اتفاق بدی رخ می دهد. مثلاً متوجه می شوید به شما دروغ گفته شده و عصبانی می شوید. اما این عصبانیت بی فایده است و قطعاً هیچ تاثیر مثبتی بر شرایط نخواهد گذاشت. پس سعی کنید شرایط را از زاویه دیگری ببینید.

شاید آن فرد از شما می ترسیده و دلیلی برای دروغ گفتن داشته است. پس از او بپرسید ماجرا چه بوده، با هم صحبت کنید و به روش مثبت مسئله را حل کنید.

منفی گرایی جلوی پیشرفت شما را خواهد گرفت، پس اگر می خواهید زندگی خود را بهبود دهید، باید منعطف و مثبت باشید.

موفقیت در دنیای مدرن، نیازمند ذهنی منعطف است که پیوسته در حال یادگیری می باشد.
جهان ما پیوسته در حال تغییر است. آلبرت اینشتین این موضوع را در سال 1952 برای شاگردانش به این صورت تشریح کرد: «امتحانی که سال گذشته داده بودند را دوباره از آنها گرفت. این برای بعضی از دانشجوها مضحک بود، اما او خود توضیح داد که سوالات دقیقاً تکراری هستند، اما به لطف اکتشافات انجام شده، تمام جواب ها تغییر کرده اند.»

بدیهی است که ما در یکی از متلاطم ترین دوره های تاریخ بشر زندگی می کنیم. بنابراین یک ذهن تجاری قوی باید نسبت به پیشرفت های فناوری هوشیار باشد. گجت های هوشمند مثل iPad و کیندل، صنعت چاپ را متحول کرده اند و در نتیجه آن شرکت بوردرز، خرده فروش بزرگ کتاب ظرف یکسال از بازار خارج شد.

برای جلوگیری از چنین اتفاقی، تفکر منعطف کلید کار است، باید همیشه آماده تنظیم و تغییر مدل کسب و کار خود باشید. روزنامه مشهور گاردین، تغییرات نوظهور را شناسایی کرده و محتوای آنلاین خود را متحول کرد تا خوانندگان خود را حفظ کند. حضور آنلاین خود را تغییر داد، چندین بار در روز وب سایت خود را بروزرسانی کرد و آن را مجانی و قابل دسترس برای همه نگه داشت.

برای موفقیت در دنیای پُر تغییر امروز، باید پیوسته در حال یادگیری باشید.

گری بکر، برنده جایزه نوبل اقتصاد می گوید 20 درصد پُر درآمدها در ایالات متحده درآمدشان 11 درصد در سال افزایش می یابد، در حالی که 80 درصد باقیمانده، فقط 3 درصد افزایش درآمد دارند. آن 20 درصد بالا پیوسته در حال آموزش دادن خود هستند. البته که بد نیست برای بازیابی قوا و کاهش استرس، به خود استراحت دهید، اما این زمان آزاد نباید فقط صرف خوردن و نوشیدن و ورزش کردن شود. مطالعه و یادگیری هم جزء روش های کاهش استرس هستند!

با ابتکارات خلاقانه از تفکر مکانیکی پرهیز کنید.
اگر اهل آشپزی باشید می دانید که اولین تجربه آشپزی از روی یک دستور جدید اغلب افتضاح از کار در می آید. اما آشپز خوب کسی است که از این اشتباهات چیزهای جدید یاد بگیرد، دوباره امتحان کند و حتی ممکن است به یک غذای ابتکاری جدید برسد.

تفکر هوشمند هم شبیه تجربه آشپزی است. باید به خود فرصت امتحان کردن بدهید، اشتباه کنید، از اشتباهات خود یاد بگیرید و روش های خلاقانه برای بهبود پیدا کنید. این درست خلاف تفکر مکانیکی است که نتیجه آن پرورش افراد ریسک گریزی است که نه هوشمند هستند و نه پیشرفت می کنند.

افرادی که مکانیکی فکر می کنند، نگرش صفر و یک دارند. همه چیز یا موفقیت محض است یا شکست کامل و هیچ حد وسطی وجود ندارد. آنها به دلیل ترس از شکست، انتقاد یا تمسخر، در مقابل افکار نو مقاومت می کنند که نتیجه آن گرفتاری همیشگی در ایده ها و روش های قدیمی است.

طبیعتاً این افراد چندان موفق نیستند، چرا که به ندرت از حاشیه امن خود بیرون می آیند یا تغییری ایجاد می کنند. رستورانی که مدیر آن تفکر مکانیکی دارد، به راحتی قابل شناسایی است. چنین رستورانی اغلب مشتریان اندک و منویی تکراری و خسته کننده مربوط به سال ها پیش دارد. از طرف دیگر، افراد با تفکر خلاق همیشه در تقلا و تلاش برای بهبود هستند و بنابراین کلید موفقیت را همیشه در دست دارند. این افراد خود تعیین کننده روندهای جدید و همیشه در رقابت پیشرو هستند.

این افراد همیشه جواب های خلاقانه ای برای سوالات مختلف کسب و کار دارند. سوالاتی از این قبیل که چگونه یک محصول را بهتر بفروشیم؟ یا چطور مشتریان و کارمندان را خوشحال تر کنیم؟ اگر فردی با تفکر خلاق مدیر یک رستوران شود، منو همیشه در حال تغییر خواهد بود و دائماً غذاهای جدید اضافه خواهد شد. اگر می خواهید تفکر خلاق داشته باشید، این سه عادت را در خود پرورش دهید:

  1. شفاف باشید: هدف تعیین کنید و برای رسیدن به آن، راه های جدید بیابید.
  2. تک وظیفه ای عمل کنید: در هر زمان فقط یک کار انجام دهید و انرژی ذهنی خود را صرف بهتر انجام دادن آن کنید.
  3. تمرکز داشته باشید: موبایل خود را کنار بگذارید، وقت خود را در شبکه های اجتماعی هدر ندهید و ایمیل خود را فقط روزی دو بار چک کنید.

حالا وقت آن است که از فواید ذهن فعال، منعطف و خلاق خود لذت ببرید.

[toggle title=”برای مشاهده منابع اینجا کلیک کنید.” state=”close” ]

مقاله علمی و آموزشی «چگونه در هر زمینه ای مانند افراد موفق و پر درآمد، فکر و عمل کنید؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری، ترجمه و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا کتاب Get Smart، نوشته ی برایان تریسی، منتشر شده در 2016 با شابک 9780399183805 به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.

[/toggle]

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا