راهکار مقابله با تنبلی چیست؟

از نظر روانشناسی، اهمال کاری یا همان تنبلی خودمان یعنی به آینده محول کردن کاری که تصمیم به اجرای آن گرفته ایم یا قول انجامش را به کسی داده ایم. اهمال کاری بتدریج در وجود انسان به صورت عادت در می آید. پس با آن مبارزه کنید، زیرا پیامدهای تاخیر در کار، برای خود شخص نیز رنج آور است و احساسی که از این تاخیر در او ایجاد می شود، علاوه بر زیان های پیش بینی شده و نشده، شرمساری و بیزاری از خود را نیز در بر دارد.

متاسفانه باید بگوییم از نظر آماری، این عادت بین بیشتر مردم رایج است و بسیار کم هستند کسانی که دچار این بیماری نباشند. عادت به تعویق انداختن کار در انسان، نظیر بسیاری از عادت های دیگر همچون پُرخوری و سیگار کشیدن، جنبه فراگیر دارد و مردم با اینکه از زیان آنها آگاه هستند، با وجود این از کنارش بی توجه می گذرند.

ما عادت داریم برای خطاهای خود از جمله تاخیر در کارها، به عذر و بهانه و منطقی جلوه دادن آن رو آوریم، در نتیجه با این کار خود، به تجدید و تقویت آنها کمک می کنیم. وقتی برای به تعویق انداختن کارها خود عذر و بهانه می آوریم، در حقیقت آن را موجه جلوه می دهیم و عواقبش را از یاد می بریم، همین روش کافی است تا تنبلی برای همیشه مهمان مان باشد.

در این مقاله شما می توانید با علل و راهکارهای مقابله با تنبلی آشنا شوید.

علل تنبلی

دست کم گرفتن

آدم های اهمال کار کارهایشان را دست کم می گیرند. وقتی کاری کوچک فرض شود، یقیناً زمان انجام دادنش هم چندان برایمان اهمیت نخواهد داشت. اما واقعیت این است که زندگی روزمره از همین کارهای کوچک و جزئی تشکیل شده و اگر همین ها را هم به حساب نیاوریم، زندگی را به حساب نیاورده ایم.

ناتوانی در نه گفتن

همه ما در مواقعی برای کمک به دیگران تن به انجام کارهایی می دهیم که به آن علاقه ای نداریم، اما اگر قرار باشد همیشه به اینطور کارها آری بگوییم و همه را راضی نگه داریم، بیش از حد خود را متعهد کرده و به خاطر کارهای فرعی، کارهای اصلی مان را با تاخیر انجام خواهیم داد.

مشکل بعضی از اهمال کارها این است که مهارت نه گفتن ندارند و به درخواست های همه جواب مثبت می دهند. از طرفی سر خودشان را شلوغ می کنند و از طرفی هم زمان شان را نمی توانند مدیریت کنند و کارها همه با هم عقب می افتد.

ترس از شکست

برخلاف تصور خیلی ها، بعضی اهمال کارها برای موفقیت خود ارزش زیادی قائل اند، آنقدر که بزرگترین دغدغه شان این است که «نکند موفق نشوم». برای همین کلاً به استقبال کار نمی روند و از ترس شکست، آن را عقب می اندازند. آنها می ترسند کارشان را خراب کرده و انگشت نما شوند، اما این ترس بیشتر از آنکه به قضاوت دیگران برگردد، به قضاوت خودمان در مورد ارزش وجودمان بر می گردد. اگر ما ارزش خودمان را تنها با موفقیت هایمان بسنجیم، همیشه از شکست خوردن و بی ارزش شدن می ترسیم. این باور بنیادی می تواند باعث خیلی از تنبلی های ما مخصوصاً در انجام کارهای بزرگی مثل ادامه تحصیل، تغییر سبک زندگی و حتی ازدواج شود.

حساسیت زیاد

داشتن معیارهای بالا و حساسیت های بیش از اندازه برای موفقیت هم می تواند منجر به اهمال کاری شود. کمالگراها یکی از آن دسته افرادی هستند که مستعد اهمال کاری هستند. برای آنها همه چیز یا خوب خوب است یا بد. همین باور باعث می شود که اگر فکر کنند کارشان، کسر و کمبودی خواهد داشت، آن را به تعویق می اندازند تا زمانی که بتوانند به بهترین نحو انجامش دهند. اگر احتمال دهند که به معیارهایشان نرسند، انگیزه شان پایین آمده یا کلاً بی خیال انجام آن کار می شوند و یا آنکه کارشان را عقب می اندازند.

حس اش نیست!

یکی از شایع ترین دلیل ها یا بهتر بگوییم توجیه های ما برای تنبلی مان این است که فعلاً حال و حوصله این کار را نداریم و بهتر است بگذاریم کارمان را با انگیزه انجام دهیم. اما ممکن است با عقب انداختن کارها، این انگیزه هیچ وقت در ما بیدار نشود. تجربه نشان داده است که شروع کارها (چه آن کار را دوست داشته باشیم چه نه) خودش می تواند انگیزه به وجود بیاورد. گاهی آشنایی بیشتر با یک فعالیت و کشف توانایی های فردی مان در انجام آن کار، می تواند ما را به فعالیتی علاقه مند کند.

قضاوت بیجا!

بعضی از ما تنبلی مان را با مقایسه با انسان های موفق و کارآمد توجیه می کنیم. ما فکر می کنیم که آنها همیشه با اطمینان و اعتماد به نفس کامل و بدون تحمل فشارهای روانی به سوی هدف می تازند. این تصورات احتمالاً به این خاطر شکل گرفته است که ما فقط یک برش از زندگی و حرف های آدم های موفق را می بینیم، در حالی که آنها هم مثل همه ما پُر هستند از ناکامی های روانی و تجربه های دردناک، منتهی می دانند که چگونه از پس این بحران ها برآیند.

راهکار مقابله با تنبلی

فراموشش کنید.

پیش از اقدام به هر کاری، باید برچسب هایی را که احتمالاً تا الان به خودتان می زدید، فراموش کنید. به جای اینکه انتظار داشته باشید حس تنبلی هیچگاه به سراغ تان نیاید، بکوشید این حس را مدیریت و بیشتر اوقات از آن اجتناب کنید. دائم انگیزه های خود را با ابزارهای مثبت تقویت کنید؛ مثلاً به حس خود در زمان هایی که کار مهمی را با موفقیت به پایان رساندید، بیندیشید. چند تجربه موفق در زمینه غلبه بر تنبلی را به یاد آورید و مدام نتایج مثبت آنها را در ذهن خود مرور کنید. هرگاه هم که در طول مسیر گرفتار تنبلی شُدید، زیاد سخت نگیرید و دوباره از نو شروع کنید.

از کم شروع کنید.

از خودتان بپرسید آیا انجام این کار محول شده به مدت 15 دقیقه سخت و دشوار است؟ با کمی دقت متوجه می شوید که این گونه نیست. با این روش مشاهده خواهید کرد بعد از مدتی از انجام همان کارها لذت خواهید برد.

لقمه ها را کوچک کنید.

یکی دیگر از شگردهای مغز، بزرگ جلوه دادن کارها است و بعد، عذر ناتوانی آوردن. هیچ کار بزرگی نیست که قابل تقسیم به اجزای کوچک نباشد و این اجزای کوچک به مراتب به عملی شدن نزدیکتر هستند. روانشناسان هم معتقد هستند همه کارهای وقت گیر را باید تبدیل به کارهای کوچکتری کرد که در مدت زمان کمتری قابل انجام باشند.

فکر نکنید؛ انجامش دهید.

به مغز برای تحلیل بیش از حد کارها مهلت ندهید چون غالباً با تخمین هایش از حجم و ابعاد کار، شما را از انجام آن منصرف می کند. به جای فکر کردن عمل کنید. افراد معمولاً در برخورد با کارها یا فکرگرا هستند و یا عمل گرا. افراد فکرگرا عادت دارند هزار و یک بار از ابعاد مختلف کار را ببینند و تحلیل کنند، در عوض افراد عمل گرا بیشتر به عملی کردن یک کار همت دارند تا فکر کردن در حول و حوش آن.

با نظم به تنبلی پایان دهید.

آشفتگی و تنبلی کارها باعث هدر رفتن انرژی و زمان شما خواهد شد بنابراین باید تلاش کنید این عامل مخرب را از کار و زندگی تان حذف کنید و برای از بین بردن تنبلی برنامه ریزی کنید.

محیط خود را عوض کنید.

بعضی جاها خودبخود آدم را دعوت به تنبلی می کند، مثل یک اتاق کم نور یا یک محیط گرم و نرم در زمستان. سعی کنید طراحی محیطی که در آن زندگی می کنید، شبیه اتاق خواب نباشد. استفاده از رنگ ها و طرح های مهیج تر می تواند به این کار کمک کند. کلاً محیطی بسازید که برای زندگی و فعالیت باشد، نه برای خواب و تنبلی!

اهرم فشار پیدا کنید.

برای اینکه یک کنترل بیرونی داشته باشید، می توانید با کسی که همکار یا هم هدف شما است همراه شوید، تا نه او بگذارد شما اهمال کاری کنید و نه شما بگذارید او تنبلی کند. البته این به این معنی نیست که دوستان تنبل را کنار بگذارید، فقط سعی کنید چند تا دوست با انرژی هم پیدا کنید.

خودتان را تنبیه و تشویق کنید.

تشویق ها خیلی وابسته به شخصیت و علایق فرد هستند. انجام کاری که برایمان با بیشترین لذت همراه است، می تواند بهترین تشویق باشد. این کار برای یکی ممکن است رفتن به سینما و برای دیگری خوردن بستنی باشد.

غیر از این، ما می توانیم خودمان را تنبیه کنیم. بهترین نوع تنبیه که یک جورهایی شیره مالیدن به سر خودمان است، انجام دادن کارهایی است که لازم است انجام شوند ولی ما از آنها بدمان می آید. این جوری هم کارمان انجام شده و هم تنبیه شده ایم. راه های بی رحمانه تری هم وجود دارد؛ مثلاً انجام ندادن اجباری کاری که دوستش داشته ایم. چند باری که خودتان را تنبیه و تشویق کنید، این ذهن تنبل تان شرطی می شود تا دست از بی خیالی بردارد.

موانع جسمی و روحی را برطرف کنید.

کمبود انرژی یکی از عوامل تاثیرگذار بر تنبلی است. مراقب سطح انرژی خود باشید. ورزش کنید و صبح ها صبحانه ای کامل بخورید. از طرفی هم موانع روانی فعالیت های خود را شناسایی کنید و پیش از شروع هر فعالیتی آن را برطرف کنید تا ذهن تان درگیر آن نباشد و منحرف تان نکند.

از کلمه باید استفاده نکنید.

تنبل ها بیشتر به خود می گویند: «باید آن نامه ها را بنویسم، باید شروع کنم.» عبارت های بایددار معمولاً موثر نیستند، زیرا احساسی از گناه تولید می کند و در نتیجه شرایطی فراهم می کنند که شما از انجام آن خودداری می کنید. در همان لحظه که به خود می گویید: «باید این کار را بکنم» احتمالاً این فکر را در سر دارید: «اما حالا به انجام آن مجبور نیستم، تا فرصتی دیگر صبر می کنم.»

گاهی اوقات هرچه بیشتر به خود بگویید که باید کاری صورت دهید، انجامش به همان اندازه دشوار می شود. به جای استفاده از واژه باید برای انجام کارها، سعی کنید مزایای آن کار را در ذهن خود برجسته کنید.

وقت مشخصی را تعیین کنید.

به عنوان مثال چهارشنبه از ساعت 10 تا 10:15 دقیقه و این وقت را منحصراً به انجام کاری که به تعویق انداخته اید اختصاص دهید. خواهید دید که همین 15 دقیقه کوشش، کل مشکل تعلل ورزی شما را از میان بر می دارد.

به خود جایزه بدهید.

وقتی کاری را طبق برنامه ریزی و درست انجام می دهید، به خود پاداش بدهید. اگرچه عده ای معتقدند بهترین پاداش، چشیدن طعم همان موفقیت است اما حتماً با جایزه ای مغزتان را به انجام کاری جدید تشویق کنید. اشخاص موفق و مفید اغلب به دلیل کاری که می کنند به خود امتیاز می دهند و احساس هیجان دارند.

نگاه دقیقی به زندگی خود بیندازید.

ببینید اگر می دانستید فقط 6 ماه دیگر زنده خواهید بود، آیا همین روش ها و همین کارها را انتخاب می کردید؟ اگر نه بهتر است کارهایی که می خواهید، انجام دهید، زیرا بطور نسبی هرچه دارید همین است. اگر ابدیت زمان را در نظر بگیریم، 30 سال یا 6 ماه فرقی با هم ندارند، زندگی شما لحظه ای بیش نیست و تاخیردر هر کاری بی معنی است.

در انجام کار متعهد باشید.

به هیچ وجه به کارهای غیر ضروری نپردازید. این جا تنها جایی است که کمی تنبلی در آن مفید است. البته به شرطی که برای انجام آن، تاریخ مشخصی را در آینده مشخص کنید و به آن تاریخ متعهد باشید. جالب است بدانید که انجام کارها هنگامی که حس خوبی دارید بسیار راحت است اما شما نمی توانید برای انجام کارهای ضروری همیشه به حس و حال تان تکیه کنید. کارهای مهم را انجام دهید حتی وقتی حس خوبی ندارید.

به لذت پایان کار فکر کنید.

وقتی قصد انجام کاری را دارید ولی مدام آن را به تعویق می اندازید دائم درباره آن احساس گناه می کنید اما وقتی کاری را که می توانید تا 2 ماه دیگر انجام دهید همین حالا به انجام رسانید، ذهن تان در این 2 ماه آسوده تر می شود.

هرگاه ذهن شما تمایل به تسلیم در برابر لذت های زودگذر و کوچک ناشی از توقف انجام فعالیت را داشت، لذت های عمیق حاصل از پایان یافتن کار را در ذهن خود برجسته و با جزئیات کامل آن را مرور کنید.

منابع

مقاله علمی و آموزشی «راهکار مقابله با تنبلی چیست؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری، ترجمه و نگارش هیئت تحریریه علمی پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا