چگونه هدفگذاری کنیم و در مسیر رسیدن به آرمانهای خود قدم برداریم؟
در مورد مزایای هدفگذاری صحبتها و بحثهای زیادی انجام گرفته و همه میدانند که داشتن هدف، افراد را از سردرگمی نجات میدهد، انگیزه درونی را تقویت میکند، ذهن را متمرکزتر میکند و جلوی هرز رفتن منابع، انرژیها و توان بالقوه افراد را می گیرد. ولی وقتی پای هدفگذاری به میان میآید، دیده میشود که اغلب مردم در یک ویژگی کلیدی نقص دارند و آن عبارت است از هدفمحور بودن.
حتماً برای شما هم پیش آمده که دست کم یکبار اهداف خود را یادداشت کردهاید ولی کار به جایی نبردهاید و همه چیز را به شانس و اقبال واگذار کردهاید. چیزی که در این میان گم شده، مرور اهداف، فقدان برنامهریزی و عدم پیگیری جریان پیشرفت است.
در صورتی که برنامه هدفگذاری خود را صرفاً به نوشتن اهداف محدود کنید و هیچ اقدام دیگری انجام ندهید، رفته رفته علاقه به هدفهای کار و زندگی را از دست خواهید داد و در نهایت، به کلی از آنها چشمپوشی خواهید کرد.
اگر شما نیز علائم چنین روند مخربی را تجربه کردهاید، بهتر است هرچه زودتر وارد عمل شوید و تمام تلاش خود را به کار بگیرید تا به فردی هدفمند تبدیل شوید.
افراد موفقی مانند ایلان ماسک، استیو جابز و بیل گیتس در یک ویژگی عمده مشترک هستند و آن عبارت است از هدفمند بودن. نامهای ذکر شده هیچگاه از فکر کردن به نتایجی که قصد دستیابی به آنها را دارند، دست نکشیدهاند، همواره اهداف خود را در ذهنشان زنده نگه داشتهاند و به شکلی پیوسته و خستگیناپذیر، برای دستیابی به آنها تلاش کردهاند. به همین دلیل هم بوده که موفقیتهای چشمگیری را در زندگی و کسبوکار خود رقم زدهاند.
این همان چیزی است که شما نیز باید بیاموزید. ما در ادامه مقاله هفت متد مختلف را برای موفقیت در هدفگذاری معرفی میکنیم. این متدها را مطالعه نمایید و تلاش کنید تا آنها را در زندگی خود پیادهسازی کنید. در این صورت است که به فردی هدفمند تبدیل خواهید شد.
1) روز خود را برنامهریزی کنید.
اولین گام برای هدفگذاری و تبدیل شدن به یک فرد هدفمند، این است که به شکلی روزانه، زندگی خود را برنامهریزی کنید. بدون برنامهریزی، هیچگاه نمیتوانید تضمین کنید که در مسیر رسیدن به اهداف خود قرار دارید.
همه ما مشغول هستیم و حواسمان پرت میشود.؛ بنابراین اگر به شکل روزانه برنامهریزی نکنیم، در هزارتوی کارهای معمول به دام خواهیم افتاد و زمان از دستمان درخواهد رفت.
درست است، قبول داریم که شاید نتوانید برنامه خود را به شکلی دقیق و مو به مو به اجرا درآورید، ولی داشتن برنامه از نداشتن آن خیلی بهتر است. یکی از مزایای برنامهریزی آن است که شما متوجه میشوید چه کاری باید انجام دهید و به عبارت دیگر، به فردی کنشگرا تبدیل میشوید.
در سوی مقابل، اگر برنامه نداشته باشید، رفتاری واکنشی از خود نشان خواهید داد و به هر چیزی که حواستان را پرت کند، عکسالعمل نشان خواهید داد. به عنوان مثال، اگر برای آخر هفته خود برنامهای نداشته باشید و دوستتان از شما بخواهد که با او به گردش بروید، با خودتان خواهید گفت: من که کاری ندارم و دعوت او را قبول میکنید. ولی اگر برنامهمحور باشید، رسیدن به هدف را به گردش اولویت خواهید داد.
2) برای فعالیتهای خود یک جدول زمانی دقیق تعیین کنید.
دومین مرحله در مسیر هدفگذاری و تبدیل شدن به یک فرد هدفمند، تبیین جدول زمانی برای فعالیتهاست. مطالعات نشان دادهاند که اگر برای کارهای خود جدول زمانی داشته باشید، با احتمال بسیار بیشتری آنها را به انجام خواهید رساند.
داشتن جدول زمانی درست مثل این است که یک قرار ملاقات با خودتان ترتیب دهید. برای مثال اگر قرار باشد به باشگاه بروید و ورزش کنید، این امر را درست مثل یک قرار ملاقات در نظر بگیرید و با خودتان بگویید: «یکشنبه، هفت صبح در باشگاه خواهم بود و از ساعت 7:30 تا 9، به مدت یک ساعت و نیم تمرین خواهم کرد.»
اگر تسکهای خود را به این شکل زمانبندی کنید، ذهنتان به شکلی شفاف با نحوه اجرای اقدامات مربوطه هماهنگ میشود و شما به شکل سریعتری میتوانید با انجام کارها و اقدامات مربوطه، در مسیر رسیدن به اهداف خود پیش بروید.
همواره در تلاش باشید تا روز خود را با تنظیم تقویم و فهرست فعالیتهای to-do آغاز نمایید و برنامه زمانی مشخصی برای اقدامات مهم و سایر فعالیتهای معمول در نظر بگیرید.
3) میزان پیشرفت خود را ارزیابی کنید.
یک علت عمده برای هدفمند نبودن و عدم توفیق در دستیابی به اهداف، این است که افراد میزان پیشرفت خود را مورد ارزیابی قرار نمیدهند.
بسیاری از مردم چنین تصور میکنند که هدفگذاری فرآیندی یک مرحلهای است و صرف نوشتن اهداف، آنها را به شکل اتوماتیک در مسیر موفقیت رهنمون میشود. البته که این تفکر به کلی اشتباه است.
هدفگذاری یک پروسه پیوسته است. یک هدفمند واقعی حتماً باید به شکل مداوم پیشروی خود را بررسی کند، آن را مورد تجدیدنظر قرار دهد و نتایج را ارزیابی نماید.
لازم است که اهداف خود را مرور کنید و همواره به خودتان یادآوری کنید که به دنبال چه هستید و برای رسیدن به آن، به چه چیزهایی نیازمندید.
از جمله مزایای پُراهمیت ارزیابی منظم اهداف را میتوان شرطیسازی اهداف در ضمیر ناخودآگاه دانست. مردم در دستیابی به نتایج دلخواه ناکام میمانند، زیرا هدفهای خود را مرور نمیکنند. دیر یا زود، زمانی میرسد که اهداف و انگیزههای خود را به کلی از یاد میبرند.
شمایی که در حال مطالعه این مقاله هستید، لطفاً اجازه ندهید چنین اتفاق ناخوشایندی در زندگی شما رقم بخورد. به توصیه مذکور عمل کنید و مرور روزانه اهداف را از یاد نبرید.
4) از قانون 90/90/1 تبعیت کنید.
این قانون قدرتمند برای اولین بار توسط نویسندهای مشهور و پُرفروش به نام رابین شارما مطرح شد. هر شخصی که بخواهد هدفگذاری صحیحی را تجربه کند و در زندگی پیشرفت کند، باید قانون 90/90/1 را پیادهسازی نماید.
طبق این قانون فرد باید در 90 روز آتی، 90 دقیقه از روز خود را به انجام یک فعالیت مشخص اختصاص دهد تا گام به گام به مقصد اهداف خود نزدیکتر شود.
اگر هدف شما ساخت یک وبلاگ موفق است، یک اقدام خاص را شناسایی کنید که شما را در مسیر پیشرفت و دستیابی به آن سوق میدهد. برای یک بلاگر، این عمل به احتمال زیاد انتشار محتوای باکیفیت خواهد بود. پس خودتان را به قانون 90/90/1 متعهد کنید و 90 دقیقه از 90 روز آتی خود را به کار تولید محتوا اختصاص دهید.
چنین قانونی را در تمامی بخشهای زندگی میتوان پیادهسازی کرد. اگر میخواهید وزن کم کنید، یک فعالیت تاثیرگذار را در کاهش وزن مد نظر قرار دهید و در 90 روز آینده، 90 دقیقه به انجام آن بپردازید.
5) شبکه بسازید و خود را با افراد خوش انرژی احاطه کنید.
شما میانگینی از پنج نفر هستید که بخش عمدهای از زمان خود را با آنها سپری میکنید. اگر دوست دارید به فردی هدفمند تبدیل شوید، با افرادی ارتباط برقرار کنید که هدفمند هستند و برای هدفگذاری ارزش قائلاند.
افراد هدفمند با شور و اشتیاق بالایی در مورد اهداف و رویاهای خود را صحبت میکنند. در مورد شیوه دستیابی به آنها به گفتگو میپردازند و دیدگاه خود را در مورد برنامههای مختلف با شما به اشتراک میگذارند.
گفتگوهایی که با دیگران دارید، روی نوع تفکر شما تاثیر میگذارند. بنابراین اهمیت آنها را دست کم نگیرید. انسانهای ناموفق در مورد افراد دیگر صحبت میکنند، دیگران را سرزنش میکنند و دائماً به دنبال بهانه میگردند.
توصیه ما به شما این است که در گام اول، زمان سپری شده با افراد منفیباف را به مینیمم مقدار ممکن برسانید. در مرحله بعدی، نسبت به شبکهسازی اقدام کنید و خود را با افراد هدفمند احاطه نمایید.
6) از نوشتن غافل نشوید.
این خطایی است که اکثریت قریب به اتفاق افراد مرتکب میشوند. آنها قدرت نوشتن اهداف را دست کم میگیرند. به شکلی پیوسته اهداف خود را بنویسید، موانع پیش روی خود را روی کاغذ بیاورید و راهکارهایی را که به نظرتان میرسد را یادداشت نمایید.
7) خود را به شکل صد درصدی متعهد کنید.
شرط اصلی در هدفگذاری موفق، تعهد است. تعهد صد درصدی بدین معناست: هر آنچه شما را در مسیر رسیدن به هدف رهنمون میکند را به اولویت اول خود تبدیل کنید. به حواسپرتیهای محیطی اعتنایی نداشته باشید و با تمام قوا به سمت آرمانهای خود پیش بروید.



