تفاوت آینده پژوهی و آینده نگری چیست؟

در گذشته آینده نگری بیشتر مطرح بود که البته راه های مختلفی داشت. یکی از راه های آن، استفاده از کواکب و ستارگان است، راه دیگر می تواند کف بینی باشد و راه دیگر خواندن پیشانی افراد. یک راه دیگر می تواند مسائل شهودی باشد؛ به عنوان مثال اینکه من حس می کنم که قیمت نفت در آینده بالا یا پایین می رود. البته حالا هم این موضوع را کاملاً رد نمی کنند، چون شهودی فکر کردن یا پیام هایی که قلب انسان مخابره می کند، به شدت در زندگی بویژه در زندگی کسب و کاری کاربرد دارد. اما از یک دوره زمانی، این موضوع به آینده پژوهی (Future Studies) محول شد و اینکه ما به جای پیش بینی، بیاییم اول مشخصات آینده را بشناسیم و دوم برای آینده پیشنهاد ارائه دهیم.

این موضوع دوم یعنی پیشنهاد دادن برای آینده، اهمیت بیشتری دارد و تفاوت اصلی بین آینده پژوهی و آینده نگری در همین موضوع است. در آینده پژوهی ما با موضوع دیگری به نام نیروهای پیشران مواجه ایم. به عنوان مثال در مورد قیمت نفت، کم نشدن رشد ناخالص داخلی کشور چین، یکی از نیروهای پیشران است. این موضوع به شما می گوید که در آینده کشور چین برای اینکه رشد خود را در سطح فعلی بتواند حفظ کند، نیازمند انرژی بیشتری خواهد بود و نیاز بیشتر به انرژی یعنی نیاز بیشتر این کشور به نفت خام و نیاز به بیشتر به نفت خام، از نظر اقتصادی یعنی پیشی گرفتن تقاضا بر عرضه و پیشی گرفتن تقاضا بر عرضه یعنی بالا رفتن قیمت نفت.

در واقع با کمک نیروهای پیشران، شما می توانید آینده را ترسیم کنید. اما آخرین روش هایی که پیش آمده این است که شما به جای آنکه آینده را پیش بینی کنید، درصدد آن باشید که به آینده ای که می خواهید دست پیدا کنید. حال این خواست می تواند در قالب یک فرد، یک بنگاه کسب و کاری، یا یک بخش سیاسی و یا یک بلوک بین المللی باشد. به عنوان مثال اینکه کشورهای توسعه یافته عضو سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه (OECD) از نظر گازهای گلخانه ای تا چه حد محدود شوند، از نظر نفت خام به چه سطحی از تقاضا دست یابند، از نظر زغال سنگ و گاز طبیعی و انرژی های تجدیدپذیر چگونه باشد.

بنابراین آینده پژوهی بیشتر بر ساختن آینده تمرکز دارد، آینده نگری بیشتر بر پیش بینی آینده. هر کسی در زندگی و نیز در کسب و کار خودش لازم است که تا حدی با روش های آینده پژوهی آشنا باشد.

انسان متوجه آینده، می تواند صدای رشد یک گیاه را بشنود.

زیست شناس سوئدی – دیوید اینگوار

آینده پژوهی دو مشخصه اصلی دارد که در نوشته آقای اینگوار هم هست. یک مشخصه اینکه فرآیندی بلندمدت است، یعنی به پالس های دامنه دارتر یا بزرگتر، در بازه زمانی وسیع تری توجه دارد. به عنوان مثال زمانی را در نظر بگیرید که وقتی ما به ساعت نگاه می کنیم، توجه مان به ثانیه ها است یا مثلاً هنگام پرتاب موشک به فضا و خیلی کارهای دقیق نظامی، شما نیازمند دقت در حد ثانیه ها هستید. یک زمانی هم هست که شما می خواهید یک نگاه عمیق تر و کلی تری داشته باشید؛ مثلاً وقتی که داخل جنگل حاضر هستید ممکن است کودکی که همراه شما است، بپرسد که چرا من جنگل را نمی بینم چون نگاه آن کودک، لازم است نگاهی از بیرون به درون باشد، در حالی که شما داخل هستید، اما پرنده ای که بالای جنگل پرواز می کند، جنگل را می بیند. بنابراین برای آینده شما باید نگاه خیلی درازمدت و وسیع و کلی داشته باشید.

موضوع دومی که وجود دارد این است که باید خیلی دقیق و موشکافانه عمل کنید. صدای شنیدن رشد یک گیاه، یعنی اینکه شما با چشم و نگاه معمول و غیر مسلح نمی توانید باز شدن گل را متوجه بشوید، در حالی که با عکاسی های پیاپی و بالا بردن سرعت، شما می توانید حرکت و باز شدن گل را مشاهده کنید.

منابع

مقاله علمی و آموزشی «تفاوت آینده پژوهی و آینده نگری چیست؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری، ترجمه و نگارش هیئت تحریریه علمی پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا مصاحبه با دکتر عباس ملکی – عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی انرژی دانشگاه صنعتی شریف – به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا