چگونگی کارکرد حافظه
تاکنون روانشناسان چندین بار سازمان حافظه و اهداف الگوهای حافظه را مورد بررسی قرار دادهاند. آنان متوجه شدند که اطلاعات موجود در حافظه که قبلاً توسط افراد شناخته یا تجربه شده است، بطور فراوانی تغییر پیدا میکند. کشف این روانشناسان، یکی از اصول تازهای است که میتواند در بهبود حافظه شما بکار رود. برای مثال، اگر شما اطلاعات کنونی حافظه را با برخی چیزهایی که قبلاً تجربه کردهاید یا شناختهاید پیوند بزنید، بیشترین یادآوری را خواهید داشت.
در سال 1968 روانشناسانی که درباره حافظه مطالعه میکردند از جمله ریچارد اتکینسون و ریچارد شیفرین، الگوی فرآیند اطلاعات را بسط دادند که بعدها به الگوی «اتکینسون – شیفرین» معروف شد. در الگوی اتکینسون – شیفرین، حافظه به عنوان یک مجموعهای از گامهای متمایز مورد بررسی قرار میگیرد. یعنی اطلاعات از یک حافظه به حافظه دیگر میرود و در آنجا اندوزش میشود. در این الگوی پیشنهادی، اطلاعات در حافظه حسی تنها برای 2 ثانیه ذخیره میشوند و سپس به سرعت ناپدید میشوند، مگر اینکه به حافظه دیگری انتقال داده شوند. حافظه بعدی، حافظه کوتاه مدت یا حافظه کاری است.
در حافظه کوتاه مدت تصویر ذهنی تنها برای مدت بسیار کوتاهی باقی میماند و بتدریج اما خیلی سریع (حدود 10 الی 12 ثانیه) از بین میرود. بهترین راه برای نگهداری اطلاعات در حافظه، تکرار آن است. هر اندازه اطلاعات بیشتر تکرار شود به همان اندازه بر امکان یادآوری آن افزوده میشود. عدم تکرار، حافظه کوتاه مدت را مختل میسازد. در حافظه کوتاه مدت اطلاعات جدید جای اطلاعات قدیم را میگیرند. گنجایش حافظه کوتاه مدت بین 2±7 قطعه تغییر مییابد و بطور متوسط میتوان هفت قطعه اطلاعات را در حافظه کوتاه مدت نگهداری نمود. با تکرار، اطلاعات در حافظه بلندمدت ذخیره میشوند و بطور منسجمی در آنجا باقی میمانند. حافظه بلندمدت برخلاف حافظه کوتاه مدت از نظر گنجایش و زمان محدودیت ندارد.
بنابراین، اگر شما میخواهید که حافظهتان را بهبود ببخشید، تکرار هر یک از اطلاعات برای انتقال به حافظه بلندمدت از اهمیت زیادی برخوردار است.
گاهی اوقات، شما برای یادآوری چیزی که مدتهاست به آن فکر نکردهاید، ذهنتان درگیر است. ممکن است فکر کنید که اطلاعات مخصوص آن چیز کاملاً از بین رفته باشد. این در حالی است که اگر بدانید چطور آن اطلاعات را بازیابی کنید، شما میتوانید آنها را به خوبی به یاد بیاورید.
از ادراک حافظه فعال تا ادراک حافظه بلندمدت
شاید بارزترین مشخصه حافظه کوتاه مدت، گنجایش بسیار محدود آن باشد که بطور متوسط برابر با هفت ماده به اضافه و منهای دو ماده (2±7) است. بعضی افراد تنها 5 ماده و عدهای تا 9 ماده را میتوانند در حافظه نگه دارند. با توجه به اینکه انسانها از نظر تواناییهای حافظه تفاوتهای زیادی با هم دارند، مشخص کردن چنین رقم دقیقی که قابل اطلاق به همه باشد، غیر ممکن به نظر میآید، اما این تفاوتها در درجه اول مربوط به حافظه بلندمدت است. گنجایش حافظه کوتاه مدت اکثر بزرگسالان برابر با 2±7 ماده است.
جورج میلر در سال 1965 چنان تحت تاثیر ثبات این رقم قرار گرفت که آن را «هفت سحرآمیز» نام نهاد، و اکنون میدانیم که این حد در تمامی فرهنگها، صادق است. برای آزمایش حافظه کوتاه مدت خود کافی است که دفعه بعد که به فهرستی از اسامی برخوردید (مثلاً فهرست بازیگران سریال) یکبار آن را بخوانید و ببینید چند نام را میتوانید به ترتیب صحیح به یاد بیاورید. رقمی که بدست میآید احتمالاً بین 5 و 9 خواهد بود. (آزمون تست حافظه)
علاوه بر این، برای رمزگردانی اطلاعات در حافظه کوتاه مدت یا فعال، ابتدا باید توجه ما بر آن اطلاعات متمرکز شود. از آنجا که توجه امری انتخابی است، تنها آنچه انتخاب شود به حافظه کوتاه مدت راه مییابد. این بدان معنی است که بخش عمده آنچه در معرض حواس قرار میگیرد هرگز به حافظه کوتاه مدت راه نمییابد و مسلماً برای بازیابی بعدی نیز در دسترس ما نیست. در واقع بخش عمده «ناتوانی حافظه» ناشی از کم توجهی است. برای مثال، اگر از فروشگاهی خرید کرده باشید و از شما رنگ لباس صندوقدار را بپرسند ممکن است نتوانید جواب درستی بدهید. این امر نه به خاطر ناتوانی حافظه شما، بلکه به این دلیل است که شما اصلاً به رنگ لباس صندوقدار توجه نداشتهاید.
موانع به خاطر آوردن
پژوهشگران دریافتهاند که برخی موانع شناختی وجود دارند که موجب میشوند بتدریج از قدرت یک حافظه کاسته شود. یکی از این موانع، مواجه شدن با نامها یا واژههای کشیده و طولانی است. بخصوص وقتی این نامها یا واژهها از املای عجیب و هجاهای بسیاری تشکیل شده باشند. در این شرایط حتی تلاش برای ایجاد یک تصویرسازی ذهنی از این نامها یا واژهها نیز اثربخش نیست. زیرا در حین گفتن این نامها یا واژههای کشیده و طولانی، یک بخش جدیدی از نامها یا واژههای دیگر به حافظه شما وارد میشوند. اما شما میتوانید با شناخت اصل تقطیع و تغییر فراخنای حافظه بر این مشکل غلبه کنید.
مانع دیگر در یادگیری و حافظه «تداخل» است. تداخل یعنی تعارض بین اطلاعات حافظه به گونهای که یادگیری اطلاعات جدید به دلیل مداخله تجارب قبلی دشوار میگردد و یا یادآوری اطلاعات قدیمی به دلیل وجود اطلاعات جاری مشکل میشود. شما با توجه کردن میتوانید آنچه را که فراموش کردهاید، به یاد بیاورید.
چهار مولفه برای حافظه فعال
حافظه فعال مانند یک جعبه اندوزش موقتی کار میکند. در حقیقت، امروزه روانشناسان شناختی معتقدند که حافظه از چندین مولفه تشکیل شده است. شما میتوانید با پردازش اولیه اطلاعات در حافظهتان، هر یک از این مولفهها را بهبود ببخشید. بر طبق الگوی حافظه فعال که توسط آلن بدلی در سال 2000 بسط پیدا کرد، چهار مولفه اصلی وجود دارند که این چهار مولفه با هم موجب میشوند شما چندین تکه یا قطعه اطلاعات را در ذهنتان نگه دارید.
چهار مولفه کلیدی حافظه فعال، از طریق مولفهای که «هماهنگسازی مرکزی» نامیده میشود هماهنگ میشوند. مولفه هماهنگسازی مرکزی مسئولیت اداره سه مولفه دیگر را نیز بر عهده دارد. این سه مولفه عبارتند از: «انباره موقت شنیداری»، «انباره موقت دیداری – فضایی»، و «حلقه واجشناسی». یک راه برای تقویت حافظه، بهبود توانایی هر یک از این عناصر حافظه فعال برای پردازش اطلاعات است. با این کار شما میتوانید اطلاعات مهم را بطور موثری به حافظه بلندمدت انتقال دهید.
چگونگی کارکرد حافظه بلندمدت
حافظه بلندمدت با اطلاعاتی سروکار دارد که از چند دقیقه (مثلاً نکتهای که در اوایل گفتگو آمده) تا سراسر عمر (مثلاً خاطرات دوران کودکی شخص بزرگسال)، باید در حافظه نگهداری شود. عموماً حافظه بلندمدت به آن سیستم از مغز اشاره دارد که توانایی ذخیره و بازیابی اطلاعات را به صورت تقریباً ماندگار دارا است. نظریات مختلفی در خصوص چگونگی ثبت اطلاعات در این حافظه وجود دارد.
یک نظریه حاکی از آن است که اطلاعات ابتدا وارد حافظه فعال شده و پس از طی یک فاصله زمانی وارد حافظه بلندمدت میگردد. نظریاتی هم وجود دارند که میگویند این دو حافظه به صورت موازی و با هم کار میکنند. آنچه تاکنون مسلم است این است که محدودیتی برای ظرفیت حافظه بلندمدت وجود ندارد. مردم همواره در حال آموختن معلومات و مهارتهای تازهای در طول زندگی خود هستند. یک مدل ساده از حافظه درک کارکرد آن را واضحتر میکند.
بر اساس این مدل، اطلاعاتی که وارد مغز میشود، ابتدا موقتاً در حافظه حسی ذخیره میگردد. اگر ما به آن توجه نشان دهیم، آنگاه این اطلاعات وارد حافظه فعال یا کوتاه مدت شده و قابل استفاده میگردد. در نهایت از طریق فنون کدنگاری مانند تکرار و مرور ذهنی، این اطلاعات به حافظه بلندمدت انتقال مییابد. بازیابی اطلاعات از حافظه بلندمدت آن را مجدداً به حافظه فعال وارد کرده و فعال و قابل استفاده میسازد.
سه نوع حافظه بلندمدت
روانشناسان حافظه بلندمدت را به سه نوع حافظه تقسیم کردهاند، اگرچه این تقسیمبندی تمایزات واقعی این سه نوع حافظه را به ما نشان میدهد، با این حال با فنون مختلف میتوان این سه نوع حافظه را بهبود بخشید. این سه نوع حافظه عبارتند از:
- حافظه رویدادی
- حافظه معنایی
- حافظه روندی
1) حافظه رویدادی
حافظه رویدادی که حافظه رویدادهای ویژه نیز نامیده میشود شامل خاطرات ما از تجارب شخصی خودمان است. به بیان دیگر این حافظه اتفاقاتی را که در زندگی ما رخ دادهاند و به زمان و مکان خاصی وابستهاند شامل میشود. تصاویر دیداری در این حافظه نقش عمدهای ایفا میکنند.
سعی کنید به خاطر بیاورید اولین روزی که وارد دانشگاه شُدید چه افراد یا چه چیزهای تازه دیدید؟ برای انجام این کار، شما صحنههای آن روز را در ذهن خود مرور میکنید و به یاد میآورید که چه چیزها یا چه افرادی را دیدهاید. نشانهای مربوط به زمان و مکان به ما در بازیافت اطلاعات از این بخش کمک میکند.
2) حافظه معنایی
حافظه معنایی محل ذخیره معانی است و معمولاً اطلاعات در آن به صورت گزاره و طرحواره ذخیره میشوند. گزاره کوچکترین واحد اطلاعات است و میتوان آن را درست یا غلط نامید. جمله «جان کتاب جدید را خرید.» شامل دو گزاره است: 1) جان کتاب را خرید. 2) کتاب جدید است. گزارهها برای بازنمایی یا معرفی واحدهای کوچک مناسباند، اما زمانی که بازنمایی مجموعههای بزرگتری از دانش سازمان یافته مورد نظر است چندان سازگار نیستند. در این گونه موارد از طرحواره که یک ساختار انتزاعی و معرف اطلاعات ذخیره شده در حافظه است استفاده میشود.
3) حافظه روندی
حافظه روندی مربوط به چگونگی انجام امور به ویژه فعالیتهای فیزیکی یا جسمانی مانند بازیهای ورزشی است. از نظر «اسلاوین» این نوع حافظه ظاهراً در یک رشته زوج «محرک – پاسخ» ذخیره میشود. اگر مدتها دوچرخهسواری نکرده باشید، به محض اینکه شروع به این کار کردید، محرکها پاسخها را فرا میخوانند. وقتی که دوچرخه به سمت چپ خم میشود (یک محرک)، شما بطور غریزی وزن خود را به سمت راست میدهید تا تعادل خود را حفظ کنید (یک پاسخ). به همین سبب هرچه یک عمل بیشتر تکرار میشود حالت خودکارتری به خود میگیرد. بطور خلاصه، حافظه روندی به دانستن چگونه انجام دادن یک عمل گفته میشود.
اولین گام در به یاد آوردن هر چیزی توجه کردن، در سلامتی کامل بودن، داشتن یک خواب خوب، هوشیار بودن، داشتن تجهیزات ذهنی و توجه به فرآیندهای ذهنی برای کمک به یادآوری بیشتر است. حافظه فانتومی دور از دسترس نیست.
منابع
- کتاب راهنمای ارتقای حافظه در 30 روز. نوشته دکتر جنی گراهام اسکات. ترجمه زهرا ترازی. انتشارات کعبه دل. آبان 1392.