عواملی که بر حافظه انسان تاثیرگذار هستند

  • چقدر به حافظه تان اعتماد دارید؟
  • آیا به تازگی احساس نکرده اید، حافظه تان دیگر توانایی سابق را ندارد؟
  • چند بار خواسته اید اسمی را بگویید، فکر کرده اید اسم سر زبان تان است، ولی نتوانسته اید آن را به خاطر آورید؟
  • چقدر پیش می آید که در حین حرف زدن، به خود بگویید نکند دارم آلزایمر می گیرم؟

و سوالات دیگری از این دست، که افراد در اولین مواجهه با آنها، با خود می گویند چرا موضوع به این سادگی را به یاد نمی آورم؟ من تا همین چند وقت پیش هر موضوعی را با ریزترین جزئیاتش به خاطر می آوردم؛ و اولین فرضیه ای که به ذهن می رسد، آلزایمر است. اما عوامل بسیاری بر حافظه ما تاثیر می گذارند، که می توانند منجر به این اتفاقات شوند.

در این مقاله شما می توانید با عوامل تاثیرگذار بر حافظه آشنا شوید.

تاثیر سن بر حافظه

تصور کنید در یک فضای کاری هستید و همکاری را در آن سوی اتاق می بینید. همچنان که به سمتش قدم بر می دارید، ناگهان متوجه می شوید اسمش را نمی توانید به خاطر بیاورید. نگران نباشید، این بیماری آلزایمر نیست که با این سرعت به سراغ تان آمده است. اگرچه بیشتر مردم در جا به این نتیجه می رسند که حتماً آلزایمر گرفته اند اما باید بدانید شما در حال تجربه یک مشکل پیش پا افتاده در فرآیند مونتاژ حافظه تان هستید. ماجرا به همین سادگی است. به نظر می رسد یک پیچ کوچک در این ماشین پیچیده شُل شده است. این پدیده ممکن است به از کار افتادن این ماشین در یک لحظه کوتاه ختم شود.

این تجربه ها در بسیاری از افراد، از دهه بیست زندگی شروع می شود و احتمالاً تا دهه پنجاه شَدیدتر هم می گردد. این ایرادات کارکردی وابسته به سن در بسیاری از حیوانات دیده می شود. وقتی چیزی را یاد می گیریم یا به خاطر می آوریم، ساختار کلی مغزمان تغییر نمی کند یا این گونه نیست که یک دسته جدید سلول های عصبی رشد کنند بلکه پیوند میان سلول هایمان تغییر می کند. سیناپس هایمان تغییر می کنند و سلول ها با یکدیگر پیوندهای بیشتر و قوی تری می سازند ولی وقتی کم کم مسن تر می شویم، گویی این سیناپس ها لکنت زبان پیدا می کنند و این لکنت بر روند بازیابی حافظه مان تاثیر می گذارد.

دانشمندان درباره آنچه موجب این زوال می شود، چندین تئوری مطرح کرده اند ولی بیشتر به این موضوع مشکوک هستند که احتمالاً افزایش سن باعث از دست دادن میزان قابل توجهی از سلول ها در یک منطقه کوچک در جلوی مغز می شود. این اتفاق به افت تولید یک انتقال دهنده عصبی به نام استیل کولین منجر می شود. ترشح استیل کولین برای فرآیندهای حافظه و یادگیری ضروری است. از طرف دیگر برخی از قسمت های مغز که در پردازش حافظه نقش مهم دارند، در برابر افزایش سن آسیب پذیر هستند که بطور خاص می توان از منطقه ای به نام هیپوکامپ نام برد که با گذشت هر دهه، بخشی از سلول هایش را از دست می دهد. خود مغز نیز ممکن است با گذر زمان، بخشی از سلول هایش را از دست بدهد. برخی عوامل می توانند این زوال را تسریع کنند، مثلاً ممکن است فردی ژن های ناسلامتی را به ارث برده باشد، شخصی ممکن است در معرض سموم قرار گرفته باشد و افرادی ممکن است مقدار زیادی دخانیات یا الکل مصرف کرده باشند.

چیزهای ترسناکی درباره زوال حافظه گفتیم، ولی خوشبختانه خبرهای خوبی هم هست. همه اینها که گفتیم به این معنی نیست که فرآیند زوال مغز و ضعیف شدن حافظه گریزناپذیر است. اگرچه برخی توانایی ها با افزایش سن کاهش می یابند اما بطورکلی حافظه در بیشتر مردم تا پایان دهه هفتاد زندگی، قوی باقی می ماند. تحقیقات نشان داده اند که بطور متوسط هفتاد ساله ها در برخی آزمون های شناختی به خوبی بیست ساله ها عمل می کنند و خبر بهتر اینکه افراد در دهه شصت و هفتاد بطور معنی داری در هوش کلامی نمره بهتری از افراد جوان تر می آورند.

شواهد و بررسی روی حیوانات نشان می دهد که تحریک مغز می تواند از تحلیل آن جلوگیری کند. موش هایی که در محیط های آزمایشگاهی غنی با اسباب بازی ها و چالش های فراوان زندگی می کنند، قشر مغزشان بزرگتر و سلول های مغزشان سالم تر هستند. حیواناتی که تمرین های ذهنی زیادی دارند، دندریت های بیشتری دارند که به سلول هایشان امکان می دهد ارتباط بیشتری با یکدیگر برقرار کنند. تحقیقات نشان داده اند که در سال های بالای زندگی، محیط غنی فکری به رشد این دندریت ها کمک می کند، در حالی که یک محیط راکد، از رشد آنها جلوگیری می کند.

بیایید نکته مهمی را به خاطر بسپاریم. همچنانی که پیر می شویم ممکن است مطالب را به سرعت دوران مدرسه مان یاد نگیریم و به خاطر نیاوریم. ولی ممکن است توان یادگیری و حافظه مان خیلی نزدیک به همان دوران باقی بماند. در موارد زیادی یک فرد مسن تر ممکن است کارآمدی کمتری داشته باشد، نه به خاطر مسائل ساختاری و بنیانی، بلکه فقط به این دلیل که افراد در سنین پیری به همان اندازه گذشته از ظرفیت های مغزشان استفاده نمی کنند و مثلاً خود را در معرض چالش های جدید قرار نمی دهند. پس شاید بهترین راه برای جلوگیری از تحلیل حافظه این باشد که در هر دهه از زندگی، تکلیف های جدیدی برای خودمان تعریف کنیم و خود را در مواجهه با موضوعاتی ناآشنا و چالش برانگیز قرار دهیم. به این ترتیب این پیام را به مغزمان مخابره می کنیم که کارهای زیادی برای انجام دادن دارد و هنوز وقت استراحت فرا نرسیده است.

آیا به حافظه تان اعتماد دارید؟ شاید این اعتماد اشتباه است!

بر اساس پژوهش ها، اضطراب حاد توانایی ما را در کدگذاری و یادآوری حوادث تروماتیک افزایش می دهد. این خاطرات در بخشی از مغز که مسئول بقاء است، ذخیره می شوند و به عنوان یک مکانیسم هشدار و دفاع در مقابل آسیب های آینده عمل می کنند. در حالی که اگر اضطراب مان مزمن و همیشگی باشد، می تواند اثرات ویرانگری داشته باشد.

دانشمندان علوم اعصاب در دانشگاه برکلی دریافتند اضطراب مزمن می تواند تغییرات بلندمدت در مغز ایجاد کند. اضطراب رشد ماده سفید را که به ارسال پیام در سراسر مغز کمک می کند، افزایش می دهد ولی تعداد نورون هایی را که به پردازش اطلاعات کمک می کنند، کاهش می دهد. این دانشمندان می گویند عدم تعادل حاصل می تواند توانایی مغز ما را در برقراری ارتباط با خودش تحت تاثیر قرار دهد و در نتیجه ما را در مقابل بیماری های روانی آسیب پذیر کند.

برای کاهش تاثیرات اضطراب توصیه می شود محرک های اضطراب خود را شناسایی کرده و کاهش دهید. غذای سالم مصرف کنید، ورزش کنید و به میزان کافی بخوابید.

آیا وقتی اضطراب دارید، دچار فراموشی می شوید؟ آیا برایتان پیش آمده وقتی که جلسه دارید و دیرتان شده، نتوانید به خاطر آورید سوئیچ ماشین تان را کجا گذاشته اید، یا مثلاً وقتی که یک سخنرانی یا ارائه درسی مهم دارید، ناگهان چند لحظه پیش از شروع صحبت دریابید که آنچه را می خواستید بگویید فراموش کرده اید؟ کمتر چیزی مثل اضطراب می تواند حافظه ما را خدشه دار کند. دانشمندان دریافتند اضطراب مزمن، حافظه فضایی را دچار مشکل می کند. حافظه فضایی به ما کمک می کند مکان ها را به خاطر آوریم و اشیاء را پیدا کنیم. به همین دلیل است که اضطراب باعث می شود جای سوئیچ ماشین مان را فراموش کنیم.

محققان دانشگاه آیوا به تازگی به ارتباط میان هورمون اضطراب (کورتیزول) و از دست دادن حافظه کوتاه مدت در موش های مسن تر پی بردند. یافته های آنها نشان می دهد کورتیزول در قسمت پیشانی مغز این حیوانات (که جایگاه حافظه کوتاه مدت است)، موجب کاهش سیناپس ها می شود. البته باید خاطر نشان کنیم که میان اضطراب طولانی مدتی که احتمالاً به صورت روزمره و مداوم در محل کارمان تجربه می کنیم و اضطرابی که مثلاً کسی به هنگام تصادف دچار آن می شود، تفاوت اساسی وجود دارد. این پژوهش نشان می دهد که مقدار کم اضطراب می تواند بر توانایی ما برای یادآوری خاطرات، اثر بگذارد. از طرف دیگر اضطراب حاد (که در موقعیت هایی مثل تصادف به وجود می آید)، می تواند فرآیند یادگیری را تقویت کند.

فراموش کردن همیشه هم بد نیست!

امروزه با توجه به میزان عجیب دسترسی به اطلاعات، تعداد بی شماری از افراد در طول سالیان، اطلاعات زیادی را به مغزشان ارسال می کنند. مغز ما در حدود صد میلیارد نورون دارد. این نورون ها در بخش وسیعی از مغز، مسئول ذخیره سازی حافظه هستند. بنابراین تا دلتان بخواهد جا برای این اطلاعات هست. علم نیز همواره ارزش زیادی برای توانایی انسان در به خاطر آوردن مطالب بیشتر قائل بوده است. ولی بر اساس یک تحقیق جدید، ممکن است برایمان بسیار بهتر باشد که برخی مطالب را فراموش کنیم.

«بلیک ریچاردز» و «پاول فرنکلند» متخصصان علوم اعصاب در دانشگاه تورنتو در مقاله ای می گویند حافظه خوب حافظه ای نیست که مطالب زیادی را با جزئیات فراوان در طول زمان به خاطر می آورد. این دانشمندان معتقدند مغز ما درست بر عکس، در جهت فراموش کردن خاطرات حرکت می کند، در جهت رسیدن به تصمیم های هوشمندانه. هدف حافظه، حفظ اطلاعات ارزشمند است نه صرفاً اطلاعات دقیق. به این طریق ما می توانیم از خاطرات مفید و قابل توجه برای تصمیم گیری در دنیای واقعی استفاده کنیم. وقتی با موضوعاتی واقعی که نیازمند تصمیم گیری هستند، مواجه می شویم و مغزمان بطور مداوم خاطرات متضاد را پیش می کشد، تصمیم گیری آگاهانه برایمان سخت تر می شود.

دانشمندان دیگری دریافته اند که فراموش کردن، یا ناپایداری، نقش مهمی در عملکرد مغز دارد که با فرآیند ذخیره سازی حافظه متفاوت است. طی این فرآیند، پیوند سیناپسی بین نورون ها بطور هدفمند تضعیف یا حتی قطع می شود و همچنان که نورون ها در هیپوکامپ مغز برای رمزگذاری و ذخیره خاطرات به کار مشغول می شوند، ممکن است جای پیوندهای موجود را بگیرند، چنانچه دسترسی به پیوندهای قدیمی تر سخت تر می شود.

دانشمندان حتی به بررسی مکانیسم های مرتبط با هوش مصنوعی پرداختند تا بتوانند زوال حافظه را درک کنند. آنها نتیجه گرفتند که فراموش کردن برخی اطلاعات منسوخ و بی مصرف، به مغز امکان می دهد وقایع مفید گذشته را برای کمک به خلق وقایع جدید، تعمیم دهد. تبدیل خاطرات به صورت های ساده تر، بدون جزئیات غیرضروری و تاریخ مصرف گذشته، درست مثل یک مطلب خلاصه شده، آنها را در موقعیت های جدید، تاثیرگذار می کند. ما قادر هستیم انتخاب های آگاهانه و خوب انجام دهیم، صرفاً به این دلیل که تنها خاطرات مهم را به جای جزئیات فراوان و دست و پا گیر بکار می گیریم. بگذارید اینطور به مسئله نگاه کنیم: شما تصمیم می گیرید برای یک ماموریت کاری برای مدتی به کشور دیگری بروید. چه چیزهایی را به همراه خواهید برد؟ مطمئناً از همراه بردن بسیاری از وسائل خانه چشم پوشی می کنید تا جای کافی برای وسائل با ارزش تر باز کنید.

بررسی های جدید درباره موضوع حافظه به ما می گویند که یکی از مهم ترین عواملی که روی ماندگاری و تداوم حافظه ما تاثیر بنیادی می گذارد، محیط زندگی هر یک از ما و ضرورت ها و اولویت های وابسته به آن است. برای مثال یک کارمند بانک که بطور روزمره افراد زیادی را ملاقات می کند، ممکن است نام مراجعانش را فقط برای مدت کوتاهی به خاطر بسپارد. در حالی که همین کارمند بانک به احتمال زیاد، نام مشتریان ثابتی را که به مقدار زیادی در بانک سرمایه گذاری کرده اند، به یاد می آورد، یا مثلاً یک معلم دبستان با احتمال زیاد نام تک تک دانش آموزانش را در یک سال تحصیلی به خاطر می آورد.

همانطور که گفتیم از نظر روانشناختی فراموشی طبیعی به صورت تدریجی اتفاق می افتد و نباید با زوال جدی حافظه مثل دمانس برابر دانست.

منابع

مقاله علمی و آموزشی «عواملی که بر حافظه انسان تاثیرگذار هستند»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری، ترجمه و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا مقاله فرانک آذری در مجله دانشمند، به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. چگونه یه خاطره خوب گذشته که الان بد شدنو فراموش کنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا