5 راه برای کشتن رویاها
همه ما می خواهیم فعالیت های موفقیت آمیز انجام دهیم. شرکتی موفق راه اندازی کنیم. کتابی بنویسیم که بهترین فروش را داشته باشد و…؛ اما تعداد بسیار کمی از ما، این کارها را انجام می دهد.
Bel Pesce کارآفرین برزیلی و بنیانگذار FazINOVA (مدرسه ای که به افراد در تمام سنین کمک می کند تا به رویاهای خود برسند)، فارغ التحصیل موسسه تکنولوژی ماساچوست (MIT) و نویسنده سه کتاب پُر فروش می باشد و بر اساس گزارش مجله های Epoca و فوربس جزو 100 فرد پُر نفوذ برزیل و 10 رهبر شگفت انگیز برزیل است. او در اکتبر 2014، روی صحنه TED آمده و ما را از 5 تفکر ساده که باعث می شوند رویاهایمان به نتیجه نرسند، آگاه می سازد.
Bel Pesce برای درس خواندن، برزیل را ترک کرد و پس از گذراندن یک دوره تحصیلی موفق و با سابقه ی فعالیت در مجموعه هایی مانند مایکروسافت، گوگل و… به کشور خود بازگشت تا به افرادی با ایده های بزرگ اطمینان دهد که می توانند رویاها و ایده هایشان را تحقق بخشند.
شما می توانید ابتدا فیلم سخنرانی Bel Pesce با عنوان «5 راه برای کُشتن رویاهایتان» را مشاهده و سپس اگر می خواهید کمی دقیق تر به صحبت های او توجه کنید، در ادامه، متن سخنرانی وی را با ترجمه دقیق تر مطالعه نمایید.
دو سال گذشته را صرف فهمیدن این موضوع کردم که مردم چگونه به رویاهایشان می رسند. هر کدام از ما در هر شرایطی و سن و جایگاهی که باشیم، رویاهای خاص خود را داریم؛ اما بیشتر ما خیلی زود از رسیدن به آنها ناامید می شویم، فراموش شان می کنیم یا فقط آنها را با خود یدک می کشیم و برای بدست آوردن شان تلاشی نمی کنیم؛ بنابراین امروز می خواهم 5 روشی را برایتان بگویم که بدون هیچ تردیدی شما را به رویاهایتان نخواهند رساند!
اول: موفقیت یک شبه بدست می آید!
حتماً در این باره شنیده اید؛ این طور نیست؟! برای مثال، برنامه نویسی را فرض کنید که برنامه کامپیوتری خیلی خوبی می نویسد و به سرعت آن را با قیمتی بالا به فروش می رساند. وقتی از دور به زندگی او نگاه می کنیم، با خود می گوییم: «او شانس بزرگی آورده و با نوشتن همین برنامه، به مدارج بالایی در حرفه اش رسیده است.»
اما شرط می بندم این همه داستان نیست. اگر بروید و داستان زندگی این فرد را از ابتدا بخوانید، می بینید که تا همان روز، چندین و چند برنامه نوشته، در آن رشته تحصیل کرده یا دوره های متفاوتی را گذرانده، چندین و چند سال برای نوشتن آن برنامه وقت صرف کرده و بسیاری از خوشی های زندگی اش را قربانی کرده و بارها جواب رد شنیده است. در حقیقت، این پیروزی به هیچ وجه موفقیتی یک شبه نیست؛ بلکه کاملاً بر عکس، حاصل تلاش و پشتکار مداوم در زمینه ای مشخص است.
دوم: تصمیم گرفتن بر اساس نظرات دیگران
بدون شک همیشه در کنار شما افرادی قرار دارند که به دلیل علاقه به شما یا تیپ شخصیتی شان، درباره تمام اقدامات تان کلی نظر و عقیده دارند. البته شاید هم در گذشته تجربیاتی مشابه شما داشته اند؛ اما اگر همیشه بر اساس حرف و دیدگاه دیگران، نه علائق، باورها و اولویت های خودتان، تصمیم بگیرید، در آینده ای نه چندان دور، به دردسر خواهید افتاد. به هر حال، شما برای همیشه نمی توانید بر اساس خواسته و فکر دیگران تصمیم بگیرید؛ همچنین نمی توانید همه را از خودتان راضی نگه دارید و به حرف همه گوش دهید؛ بنابراین همان بهتر که فقط از دیگران مشورت بخواهید و خودتان تصمیم گیرنده نهایی باشید.
سوم: در جا زدن بعد از رسیدن به موفقیت
زمانی می رسد که به موفقیت مورد نظرتان می رسید و جایگاه و درآمدتان تضمین می شود. در این شرایط، یکی از بزرگترین اشتباهات این است که دست از تلاش برای باز هم بهتر شدن بر دارید و به باقی ماندن در وضعیت و جایگاه فعلی خود رضایت دهید.
من وقتی اولین کتابم را در برزیل منتشر کردم، برای به فروش رسیدنش، زحمت زیادی کشیدم. در نهایت، حدود سه میلیون نسخه از آن دانلود شد و بیش از پانصد هزار نسخه چاپی اش هم به فروش رسید. این فوق العاده بود و در حقیقت فروش آثار بعدی ام را نیز تضمین می کرد. وقتی جلد بعدی کتابم را نوشتم، می دانستم که حتی اگر تلاشی نکنم، باز هم فروش خوب و چشمگیری خواهم داشت؛ اما خوب هیچ وقت به اندازه کافی خوب نیست. وقتی روی قله ای هستید، اتفاقاً باید بیشتر و سخت تر از گذشته تلاش کنید و قله ای بالاتر برای خودتان پیدا کنید. به همین دلیل، من تلاش بیشتری به کار گرفتم و در تعداد شهرهای بیشتری کتابم را عرضه کردم تا به جای چند صد نفر بیشتر، چند میلیون نفر کتابم را بخوانند.
خیلی ساده است که بعد از رسیدن به موفقیت، دیگر تلاش نکنیم و به همان داشته خود بسنده نماییم؛ اما موفقیت واقعی یعنی تلاش مداوم و همیشگی برای بهتر و بهتر شدن.
چهارم: مقصر دانستن دیگران
خیلی وقت ها می شنوم که مردم می گویند: «من ایده خوبی داشتم، اما هیچکس روی آن سرمایه گذاری نکرد.» یا «من این محصولات عالی را تهیه کردم؛ اما فروشش چندان خوب نیست.» یا «تیمی که با آنها کار می کنم، از حد انتظار پایین تر هستند و به اندازه کافی استعداد ندارند.» و هزاران گِله و شکایت مانند اینها.
درست است؛ شاید تیم تان استعداد کافی ندارند، شاید بازار و اوضاع اقتصادی بد است و هیچ سرمایه گذاری ایده هایتان را نمی پذیرد؛ اما اگر رویایی دارید، این وظیفه شما است که برای رسیدن به آن تلاش کنید. حتی وقتی به نظر می رسد که همه عوامل بر ضد شما هستند. پس اگر نتوانستید به خواسته خود برسید، این نرسیدن فقط تقصیر شما است؛ نه دیگران؛ بنابراین از توجیه و بهانه آوردن دست بردارید و مسئول رویاهای خود باشید.
پنجم: لذت نبردن از مسیر
حتماً شنیده اید که می گویند زندگی همچون سفر است و نباید فقط پس از رسیدن به مقصد احساس خوشحالی کرد. شما باید از طول مسیر هم لذت ببرید. این معنای واقعی زندگی است. قرار نیست ما رویایی داشته باشیم و شب و روز برای رسیدن به آن تلاش کنیم؛ بدون آنکه حتی از این لحظه ها لذتی ببریم. بسیاری از مردم به اشتباه شادی و خوشحالی شان را وابسته به برخی داشته ها می دانند؛ برای مثال فکر می کنند اگر فلان ماشین یا خانه را داشته باشند، خوشحال خواهند بود. یا اگر فلان همسر را داشته باشند، خوشبخت خواهند بود. یا اگر فلان شغل را داشته باشند، موفق خواهند بود؛ اما واقعیت این است که این افراد با چنین دیدگاهی هیچگاه روی شادی و لذت را نخواهند دید.
به یاد داشته باشیم که سفر زندگی، سخت نیست و از همین گام های ما در هر روز ساخته می شود. گام هایی که گاه درست هستند و گاه همراه با لغزش و اشتباه توام اند. اگر گام هایتان درست بود، جشن بگیرید و اگر قدم اشتباهی برداشتید، از اشتباه تان درس بگیرید تا در این سفر، مدام بهتر و بهتر شوید و بیشتر لذت ببرید.
خب؛ این هم از پنج تفکری که اگر آنها را در زندگی تان ادامه دهید و خیلی زود از دست شان خلاص نشوید، تمامی رویاهایتان را به باد خواهند داد! سپاسگزارم.
منابع
مقاله علمی و آموزشی «5 راه برای کشتن رویاها» بر اساس سخنرانی Bel Pesce در اکتبر 2014 در صحنه استودیو TED تهیه شده است. ترجمه فیلم سخنرانی توسط سهیلا جعفری، انجام شده و علی حسینی آن را بازخوانی کرده است. همچنین هیئت تحریریه علمی پورتال یو سی (شما می توانید) محتوای این فیلم را مورد بازنگری و ویراستاری ادبی قرار داده است.