چرا چپ دست شدم؟

برخی از پدر و مادرها نگران هستند که چرا فرزندشان چپ دست می باشد؟ این قبیل والدین همیشه با اصرار از فرزندشان می خواهند که سعی کند خودکار یا مداد را با دست راست بگیرد و بنویسد.

آیا این نگرانی به جا است؟
آیا این قبیل کودکان را باید وادار کرد که با دست راست شان بنویسند؟

پاسخی که بیشتر متخصص ها و کارشناسان به این گونه سوال ها داده اند، منفی بوده است. یعنی اگر شخصی تمایل دارد با دست چپش کار کند و کارش را هم به خوبی انجام می دهد، نباید جلوی او را بگیریم.

چپ دستی به مفهوم تمایل طبیعی افراد در استفاده از دست چپ برای انجام کارهای گوناگون و به ویژه نوشتن می باشد. از گذشته تا به حال چپ دستی نوعی ناهنجاری و عادت ناپسند تلقی شده و معمولاً سعی بر این بوده که کودکان را به استفاده از دست راست تشویق کنند. اما حقیقت این است که انسان باید مفید باشد. مهم نیست که شما راست دست هستید یا چپ دست؛ مهم این است که چه کارهای مهمی را می توانید با آن دست خود به سرانجام برسانید. شما می توانید مفید باشید؟!

بطور میانگین از هر صد نفر، چهار نفر چپ دست می باشند. بنابراین راست دست ها اکثریت افراد جامعه را تشکیل می دهند و وسائل مورد نیاز زندگی نیز طوری ساخته می شوند که برای استفاده با دست راست مناسب هستند. برای مثال، دستگیره ی درب اتاق، قفل ها، پیچ ها و چیزهای دیگری از همین قبیل، همگی طوری ساخته شده اند که راست دست ها از آنها به آسانی استفاده می کنند.

البته این موارد دلیل نمی شوند تا دست چپ خود را نادیده بگیرید و تنها به فکر تقویت دست راست باشید. اگر نگاهی به تاریخ بیندازیم، می بینیم که در میان نابغه های روزگار، تعداد زیادی افراد چپ دست نیز وجود داشته اند. برای مثال، لئوناردو داوینچی و میکل آنژ که دو تن از هنرمندان مشهور و نابغه ی جهان به شمار می روند، هر دو چپ دست بوده اند.

اما چرا تعداد بیشتری از مردم راست دست هستند و اقلیت ناچیزی از انسان ها چپ دست شده اند؟ برای این سوال هنوز پاسخی که مورد قبول همگان باشد پیدا نشده است. البته در این زمینه نظریه ای هست که می گوید: قسمت راست بدن انسان بطور کامل قرینه ی قسمت چپ بدن نیست. قسمت راست بدن و صورت انسان، اندکی با قسمت چپ بدن و صورتش فرق می کند. دست های راست انسان ها از لحاظ قدرت، با دست های چپ همان انسان تفاوت دارند. پاهای راست انسان ها نیز از لحاظ اندازه و طول با پاهای چپ همان انسان ها یکسان نیستند.

این گونه تفاوت ها در تمام عضوهایی که در دو طرف بدن انسان قرار گرفته اند، مشاهده می گردد. هنگامی که به مغز می رسیم، ملاحظه می کنیم که در آنجا نیز دو نیمکره ی راست و چپ عیناً مانند یکدیگر کار نمی کنند.

رشته های عصبی که از نیمکره چپ مغز منشعب می شوند، در ناحیه ی گردن به سمت راست بدن می روند. اما رشته های عصبی که از نیمکره ی راست مغز منشعب می گردند، در همان ناحیه ی گردن به قسمت چپ بدن می روند.

حالا اگر نیمکره چپ مغز فعال و قوی تر از نیمکره ی راست مغز باشد، از آنجا که عصب های سمت راست بدن از نیمکره ی چپ مغز تغذیه می شوند، سمت راست بدن چیرگی و غلبه ی بیشتری روی بدن خواهد داشت. بنابراین، متوجه می شویم که چرا ما با دست راست بهتر می توانیم بنویسیم، اشیاء را برداریم و یا کارهای دیگر را به آسانی انجام بدهیم.

در افرادی که چپ دست به شمار می روند، قضیه درست بر عکس آن چیزی است که در بالا به آن اشاره کردیم. به عبارت بهتر و دقیق تر، می توانیم بگوییم که در اشخاص چپ دست، نیمکره راست مغز بر نیمکره چپ آن چیرگی دارد. به همین جهت است که سمت چپ بدن این دسته از افراد، بهتر و چابک تر می تواند کارهای مختلفی را انجام بدهد.

خصوصیات فردی هر یک از انسان ها به عملکرد دو نیمکره ی راست و چپ بستگی دارد. به عبارتی شکوفا شدن استعدادها و توانایی های هر شخصی بسته به میزان فعال بودن نیمکره های مغزی وی است. از تفاوت های مهم بین افراد نابغه و عادی هم در استفاده از مغز است. افراد نابغه از تمام قابلیت مغز بهره ی کامل می برند. بنابراین ما نیز برای افزایش توانایی و شکوفایی استعدادهایمان باید دو نیمکره ی مغزمان را فعال کنیم.

[toggle title=”برای مشاهده منابع اینجا کلیک کنید.” state=”close” ]

مقاله علمی «چرا چپ دست شدم؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری، ترجمه و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا کتاب به من بگو چرا و چگونه، نوشته ی آرکادی لئوکوم و ترجمه سعید درودی از انتشارات بهزاد، منتشر شده در 1391 با شابک 8-57-5959-964 و مقالات وب سایت HowStuffWorks به عنوان منابع اصلی مورد استفاده قرار گرفته اند.

[/toggle]